روانشناسان در سفر اخیرشان به ژاپن، دریافتند که ساموراییها خیلی حوصله ادا و اصول و دنگ و فنگ ندارند. به محض پیدایش کوچکترین تشعشعاتی از خشم در وجودشان، شمشیر را کشیده و بیمحابا طرف را تا فرق سر جِر میدهند. دیگر از کوروساوا مهربانتر و دل رئوفتر که نداریم، حتی این مرد نازنین هم در فیلمهایش خشم شخصیتهای فیلم را همینطور کنترل میکند. پس این بود کنترل خشم به روش سامورایی. ولی ستون هنوز جا دارد؛ پس اصلا از روشهای کنترل خشم خودمان (ایرانیها) میگویم. والا روانشناسان را نمیدانم ولی بنده به شخصه از خودم گرفته تا بقیه؛ کنترل خشمی ندیدم. هرچه باشد میریزیم بیرون. پس خودمان هم تمام.
اما حس ششم روانشناسان میگوید که هندیها گزینه مناسبی برای بررسی هستند. چون ضدگلوله سرخود هستند و مثل ساموراییها خشمشان با شمشیر و سلاح گرم و سرد؛ قابل کنترل نیست. هندیها برعکس ما و ساموراییها؛ مردمان بسیار خویشتندار و جوجومَنِشی هستند. یعنی تاثیری که گاندی بر اخلاق هندیها گذاشت، شازده کوچولو و روباه و مارش هم نتوانستند در ما بگذارند!
کنترل خشم با آتش:
هندیها برای غلبه بر خشم ناشی از عشق، دستشان را روی شعله شمع نگه میدارند تا ببینند سوزشی بدتر از آتش عشق هم هست و حساب کار دستشان بیاید. در این فرآیند سوختن دست فرد باعث میشود عشق را به کل فراموش کرده و مشغول درمان سوختگیش شود.
کنترل خشم با فلفل:
این روش بیشتر در جمع، بین فامیل و معمولا سر میز ناهار یا شام است. هندیها به جای اینکه مثل ما قهر کنند یا قیمهها را در ماست بریزند؛ یک فلفل سبزِ تند (اصلا فلفل شیرین در هندوستان کسر شأن است. مثل اینکه شب یلدا توی ایران هندوانه سفید بخوری) برمیدارند و مثل خیار گاز میزنند. یا حالا مثل سیب. منظورم تندی قضیه است. هندیها از این طریق میخواهند با زبان بیزبانی به اعصابشان بگویند برایشان شاخبازی درنياورد چون از او بدتر هم هست. تازه بعد از هضم فلفلها بیشتر به عظمت این روش پی میبرند و سوزشش از سوزش شمع عشاق هم به مراتب بیشتر است!
کنترل خشم با گریه و چربیسوزی:
راه بعدی کنترل خشم هندیها، دویدن همراه با گریه است که این بیشتر برای خانمهاست. خدایی نکرده نه به دلایل جنسیتی و فمنیستیهااا؛ نهههه من غلط بکنم. فقط به این دلیل که وسط دویدن ساری یا همان لباسشان به شمعی، عودی، چیزی گیر کند و بسوزد و برود تا بالا. که قشنگتر و تاثیرگذارتر باشد. حالت تمثیلی خاصی هم دارد که یعنی خشم تو همچون آتشی است که تو را میسوزاند. البته بیشتر عبرتآموز است تا تمثیلی؛ چون واقعا هم طرف میسوزد.
کنترل خشم با میخ:
از دیگر روشهای دیرین کنترل خشم در هند، خوابیدن روی میخ است که نه تنها فرد را بر خشمش مسلط میکند که روی تکتک امواتش هم تسلط پیدا میکند. همین که نفس عمیق میکشد با هر دم و بازدم مثل چی از خشم خود پشیمان میشود و زیر لب زمزمه میکند: دلم تنگه برای گریه کردن؛ کجاست مادر، کجاست گهواره من...
قطعا راههای بیشتری هم باید باشد ولی روانشناسان متاسفانه فرصت نکردند به هندوستان سفر کنند، چون همه وقت و پولشان در تایلند هدر رفت. شیطونها الکی گفته بودند که میروند ژاپن! همین چهارتا چیز هم از فیلمهای آمیتابباچان و شاهرخخان و آیشواریا دستگیرشان شده.
افسانه جهرمیان
- 14
- 5