١) اگر هنوز هم به علت پرخطر بودن شغل‌تان باید در قرنطینه خانگی بمانید من برایتان یک شغل خوب سراغ دارم. یک شغل کم‌خطر که مال یک خانم دکتر بوده و فقط میرفته مطب و…. ای بابا چه می‌گویم؟ این روزها از شغل پزشکی پرخطرتر هم داریم؟ گذشت آن زمانها که یک خانم دکتری فقط می‌رفت مطبش و خودرویش بین خریداران ماشین طالب زیاد داشت. این روزها اگر یکی بخواهد خودرویش را بفروشد دیگر نباید بگوید ماشین مال یک خانم دکتراست. بلکه باید ادعا کند خودروی یک آقا با شغل پرخطر است که همه‌اش در قرنطینه بوده و از خانه تکان نخورده. میبینید کرونا چطور تمام مفاهیم زندگیمان را زیر و رو کرد؟
٢) چاپ‌نشدن روزنامهها به بهانه جلوگیری از اشاعه ویروس کرونا این حس را به آدم می‌دهد که با غرور سرش را به‌عنوان یک روزنامهنگار بالا بگیرد و بگوید بفرما هنوز هم شغل من پرخطر محسوب می‌شود. راستش در این سال‌های اخیر با ضعیف‌شدن تحریریه روزنامهها و استقبال‌نکردن مردم از خرید نسخههای چاپی و بی‌اثر و بی‌خاصیت‌شدن نشریات کم‌کم داشتیم فکر میکردیم چه شغل بی‌خاصیتی داریم که بودن و نبودن‌مان برای کسی فرقی نمیکند. البته این تعطیلی روزنامهها ثابت نمیکند که کسی برای ما روزنامهنگاران تره خرد میکند اما حداقل این حسن را دارد که ما جلوی اهالی خانه سرمان را بالا بگیریم و بگوییم اگر شغل مهمی نداشتیم از ما نمی‌خواستند خانه بمانیم. البته بنده این قپی را در خانه آمدم اما جواب شنیدم مرد حسابی اگر شغل مهمی بود که میگفتند بروید سر کار. بودن و نبودن‌تان اصلا برای جامعه فرق داشت؟ اصلا کسی فهمید نشریات تعطیل شدند؟ این هم یک نگاه است. روزنامهنگار باید به منتقدان هم احترام بگذارد.
٣) لطفا هر کجا زندگی میکنید تحقیر روزنامهنگاران را فورا متوقف کنید. این شعار حداقل باید در خانه تمام کسانی که یکی از اعضای خانوادهشان در روزنامهای مشغول به کار است، رعایت شود. همین دیروز یکی از اعضای خانواده از من پرسید « واقعا روزنامهتان تا رفع مشکل کرونا منتشر نمیشه؟» و وقتی جواب دادم «بله»، ایشان ادامه داد «چه حیف! روزنامه خوبی بود. حالا من میوهها را تو چی بپیچم بگذارم یخچال؟»
۴) یکی از مواردی که این روزها به‌عنوان راهکار مقابله با کرونا زیاد میشنویم و کادر درمانی هم روی آن تأکید دارند، لزوم رعایت فاصله اجتماعی است. اینکه آمار مبتلایان و موارد فوتی ناشی از کرونا در ایران نسبت به دیگر نقاط جهان کمتر است هم از همین ایجاد فاصله طبقاتی… اوخ ببخشید فاصله اجتماعی ناشی می‌شود. البته اشتباه لپی من پر بیراه هم نبود. در ایران فاصله طبقاتی چنان آدمها را از هم دور کرده که اگر کرونا به جای دو متر دو کیلومتر هم قدرت نفوذ داشت، باز از این طبقه به آن طبقه نمی‌رسید.
- 20
- 2
