پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۴۵ - ۲۸ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۷۸۳۸
سایر اخبار حوادث

مادران قاتل و مقتول در گفت و گویی از جزییات قتل نازنین به دست پدرام می‌گویند

فریم ‌ به فریم از یک«جنایت خیابانی»

پرونده قتل نازنین,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,حوادث امروز

«نازی خیلی دوست داشتم ولی خودت کردی» این جمله‌ای  است که پدرام ٢٧ساله بر بالین جسد همسرش می‌گوید. همسری که قرار بود پیش از مرگ در دادگاه طلاق از پدرام جدا شود ولی بر اثر یک اتفاق با ضربات شوهرش کشته شد. شاهدان حادثه تصاویر این جنایت را ضبط کردند. فیلم تکان‌دهنده دیگری که در فضای مجازی منتشر شده است. این تصاویر ٤٨ثانیه است. تصاویری که نشان می‌دهد مرد چاقو به دست بر بالین جسد  همسرش  ایستاده و جملاتی را می‌گوید که نظر هر رهگذری را جلب می‌کند.

 

جسد همسرش را تکان می‌دهد و به او می‌گوید: «دوست داشتم خودت کردی منو داری می‌بینی» عامل جنایت شماره تلفن مادرش را به یکی از عابران می‌دهد تا او هم درجریان قرار گیرد. رو به حضار فریاد می‌زند شماره مادرش را بگیرید و بگویید عروسش را کشتم! بعد هم رو به جوانی که در آن نزدیکی ایستاده، می‌گوید: «آقا یه‌ دقیقه برو جلوی دادگاه مادرش با یه بچه وایساده، بگو خانم رضایی.... بهش بگو بیا عروستو کشتم».

 

اما شماره در دسترس نیست. مادر و دخترش همراه او به دادگاه آمده بودند تا شاهد دومین طلاق پدرام باشند. بعد از آن هم مرد دیگری به طرف مرد قاتل می‌رود و به او می‌گوید نمان، فرار کن، مرد قاتل می‌گوید خودرو ندارم نمی‌توانم فرار کنم و بعد هم دوشادوش مردی که به او پیشنهاد فرار داده بود، از محله حادثه دور می‌شود و در واقع فرار می‌کند. همان‌جاست تا شاهدان قتل، یاد اورژانس و پلیس می‌افتند و بالاخره با آنها تماس می‌گیرند. فیلم تمام می‌شود.

 

این جنایت ظهر چهارشنبه ٢٠ تیرماه زمانی رخ داد که مرد جوان فهمید همسرش پیش از ازدواج با او ٤مرتبه دیگر نیز ازدواج کرده است. آشنایی این زن و مرد بیمار که در یک بیمارستان روانی کلید خورد، قرار بود در دادگاه اسلامشهر پایان یابد اما پیش از دادگاه در پارکی حوالی اسلامشهر، زن جوان چاقویش را از کیفش بیرون کشید و پدرام را تهدید کرد که باید تمام حقم را بدهی. همان موقع بود که پیرزنی درحال عبور بود، با دیدن این تصاویر گفت: «زمونه برعکس شده» همین جمله کافی بود تا حواس نازنین پرت شود و در یک لحظه پدرام چاقو را از دستش بقاپد. خودش می‌گوید، دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاده و چندین ضربه به گردن و بدنش زدم. نازنین روی چمن‌ها افتاده بود و می‌خواستم مادرم را خبر کنم اما نشد، به همین خاطر فرار کردم.»

 

فرار پدرام ٤٨ساعت بیشتر طول نکشید و خود را به پلیس آگاهی  تهران معرفی کرد. متهم پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران مقابل قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس جنایی پایتخت قرار گرفت و جزییات جنایت را بازگو کرد. همان موقع بود که شماره مادر نازنین را هم در اختیار قاضی پرونده گذاشت تا به دستور قاضی جنایی پایتخت او هم به دادسرا احضار شود.

 

پدرام ٢سال پیش در یک بیمارستان روانی با نازنین آشنا شده بود. این درحالی بود که ٤‌سال قبل ازدواج کرده و یک دختر داشت. بیماری روحی و روانی داشت، به همین خاطر خانواده‌اش تصمیم گرفتند او را در بیمارستان روانی  بستری کنند. نازنین هم مانند او بیماری روحی و روانی داشت و مدتی بود که در آن‌جا بستری بود. در مدت کوتاهی که در بیمارستان بود، در زمان هواخوری‌ها نازنین را می‌دید. نازنین ٣٢‌سال داشت و در آن روز‌ها می‌گفت ٢بار ازدواج کرده و به دلیل اختلافاتی که با همسرانش داشته، از آنها جدا شده است. از بیمارستان مرخص شد اما نازنین را لحظه‌ای فراموش نکرد. از مادرش پول گرفت و مهریه همسر اولش را پرداخت کرد، طلاقش داد و با نازنین ازدواج کرد.

 

مادر پدرام به «شهروند» می‌گوید: «پیش از ازدواجشان بارها با  این ازدواج مخالفت کردم اما پدرام گوشش بدهکار نبود. حتی مسئولان بیمارستان هم که متوجه این آشنایی شدند، بارها اخطار دادند اما فایده‌ای نداشت. نازنین ٤بار ازدواج کرده بود. او دوتا شناسنامه داشت. بعدها مشخص شد پدرام پنجمین همسر اوست. البته اینها را پسرم به من گفته بود و من درجریان قرار گرفتم. دلیل اختلافشان را می‌خواستم بدانم. سر این موضوع بارها با هم جروبحث کرده بودند و پدرام دیگر آن پسر سابق نبود.

 

با ازدواج با نازنین خیلی خوشحال بود اما این اواخر بشدت عصبی شده بود.   این زن در ادامه گفت: یک هفته پیش از این حادثه قرار شد از یکدیگر جدا شوند. نازنین خانه را ترک کرده بود و پیش از آن دست به خودزنی زده بود. پدرام می‌گفت با چاقو به جان خودش افتاده بود و تمام دست و پاهایش را بریده بود. روز حادثه همراه پدرام و نازنین به اسلامشهر رفتیم. خانه‌مان تهران است اما نازنین دادگاه طلاق اسلامشهر را انتخاب کرده بود.

 

آن روز به دادگاه رفتیم و قاضی گفت، باید به دفترخانه بروید و پس از ثبت درخواست‌تان به دادگاه بیایید تا به ‌صورت توافقی از هم جدا شوید. من و نوه‌ام جلوی  دادگاه  ایستادیم،  قرار شد پدرام و نازنین به دفترخانه همین حوالی بروند، اما دقایقی نگذشت که  جمعیتی را دیدم که در کنار خیابان ایستاده‌اند و عکس و فیلم می‌گیرند. اصلا تصور هم نمی‌کردم برای پدرام و نازنین اتفاقی افتاده باشد. خیلی ایستادیم تا این‌که متوجه شدم اورژانس و پلیس آمده است.وقتی به سمت جمعیت رفتم، متوجه شدم نازنین کشته شده است. دو روز طول کشید تا پدرام با من تماس گرفت، همان‌جا بود که گفتم خودش را معرفی کند. حالا من مانده‌ام و دختر ٣ساله‌اش.

 

در این مدت پدرام ٢شب را در داخل خودرواش خوابیده بود اما به خاطر عذاب وجدان خودش را به پلیس معرفی کرد.

 

در غم نازنین

پنج روز است که نازنین  زیر خروارها خاک آرمیده است. همان روز جنایت، مادر نازنین در جریان مرگ دخترش قرار گرفت؛ جنایتی هولناک  جلوی چشمان ده‌ها رهگذر. مادر نازنین هم مخالف ازدواج دخترش با پدرام بود. او به «شهروند» می‌گوید: «نازنین مشکلات روحی و روانی داشت. در این سال‌ها چندین‌بار او را دکتر برده بودم. پیش روانشناس هم رفتیم اما در آخر او را  به بیمارستان روانی بردیم، اما چندی نگذشت که متوجه شدم در بیمارستان خواستگار دارد. خیلی مخالفت کردم، اما او کار خودش را کرد. با پدرام ازدواج  کرد؛ با مردی که یک بچه داشت.

 

خیلی مسئولیتش بزرگ بود. همیشه نصیحتش می‌کردم؛ تا اینکه یک روز به حالت قهر به خانه ما آمد. متوجه شدم با پدرام دعوا کرده است. همان‌جا بود که گفت دیگر نمی‌خواهم زندگی کنم. تصمیمش را گرفته بود. با پدرام قرار گذاشت تا دادگاه بروند. اصرار کردم که من هم بیایم، اما می‌گفت لازم نیست؛ تا اینکه آن روز سیاه  از راه رسید؛ روزی که با من تماس گرفتند و گفتند نازنین در پزشکی قانونی است؛ باید جسدش را تحویل بگیرم. از آن روز به بعد زندگی برایم سیاه و تاریک شده است. نمی‌دانم چرا پدرام باید دخترم را بکشد. امیدوارم تقاص کارش را بدهد.»

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 16
  • 7
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
ویژه سرپوش