پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۲۳ - ۲۳ آذر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۹۲۱۸۷
جرم و جنایت

نسخه رمال توبه سارق را شکست

درخواست یک رمال, سارق حرفه‌ای
وقتی دختر جوان از دوستش شنید که به درخواست یک رمال، همه طلا و جواهراتش را از خانه‌اش خارج کرده و به خانه مادرش برده، فکر سرقت به سرش زد. او از یک سارق حرفه‌ای که توبه کرده بود دیگر سراغ خلاف نرود کمک خواست و اصرارش باعث شد سارق توبه شکسته، بار دیگر سرقت‌هایش را از سر بگیرد.

به گزارش همشهری، چند روز قبل تازه‌عروس جوانی با پلیس تماس گرفت و خبر از سرقت طلاهایش داد. او می‌گفت که در ماجرای این سرقت احتمالا پای یک رمال در میان است و از مأموران برای دستگیری سارقان کمک خواست.

وقتی مأموران برای بررسی صحنه سرقت راهی محل حادثه شدند، نوعروس جوان گفت: من و همسرم چند ماه پیش ازدواج کردیم. روزهای اول زندگی خوبی داشتیم اما از مدتی قبل با همسرم دچار اختلاف شدم.

هرچه تلاش می‌کردم اوضاع زندگی‌ام را بهتر کنم فایده‌ای نداشت و هر شب به بهانه‌ای پیش‌پاافتاده با هم مشاجره می‌کردیم. طوری که احساس می‌کردم زندگی‌ام طلسم شده است. برای همین با مشورت یکی از دوستانم نزد یک رمال رفتم. مالباخته ادامه داد: رمال مدعی شد که در خانه ما اشباح خبیثی زندگی می‌کنند و تنها راه بیرون راندن آنها، دور کردن همه فلزات گرانبها در خانه‌ام است.

رمال می‌گفت که نباید هیچ طلا یا نقره‌ای در خانه‌ام باشد و من که پول زیادی بابت نسخه‌اش پرداخت کرده بودم، همه جواهراتی که در خانه داشتم را به خانه مادرم بردم اما درست یک هفته بعد از این ماجرا، زمانی که مادرم مهمان خانه من بود، سارقان به خانه‌اش دستبرد زده و تمام طلا و جواهراتی که در آنجا بود را سرقت کردند.

شروع تحقیقات

با شکایت این زن پرونده‌ای در دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و در همان ابتدا، مأموران به سراغ رمال رفتند و او را بازداشت کردند. اما در جریان تحقیقات بیشتر مشخص شد که او در ماجرای سرقت نقشی نداشته است.

در این شرایط تحقیقات پلیس برای شناسایی سارقانی که به‌نظر می‌رسید از وجود طلا و جواهرات عروس در خانه مادرش با خبر بوده‌اند ادامه یافت و مأموران در ادامه به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته‌ای که در اطراف محل سرقت بود پرداختند. آنطور که تصاویر نشان می‌داد، سارقان ۲نفر بودند که با صورت‌های پوشیده و درحالی‌که کلاه به سر داشتند از طریق بالکن وارد خانه مادر عروس شده و دست به سرقت زده بودند. با این حال چهره‌ آنها معلوم نبود و این سرنخ نتوانست کمکی به پلیس کند.

دستگیری اتفاقی

تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه مأموران پلیس چند روز قبل به پسری جوان که سوار بر یک خودروی پراید بود مشکوک شدند. بررسی شماره پلاک پراید نشان می‌داد که سرقتی است و مأموران به راننده دستور توقف دادند اما او بدون توجه به اخطار پلیس، با سرعت بالا فرار کرد.

مأموران به تعقیب راننده فراری پرداختند و گرچه وی با حرکات مارپیچ و خطرناک سعی داشت از دست پلیس بگریزد اما در نهایت دستگیر شد. در بازرسی از خودروی وی، مقداری طلا، دلار، پول، تابلوفرش نفیس و وسایل دیگر به‌دست آمد که نشان می‌داد سرقتی است. مرد جوان پس از دستگیری به اداره پلیس منتقل شد و در بازجویی‌ها به سرقت پراید و دستبرد به خانه‌ها با همدستی دوستانش اقرار کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که اموالی که در ماشین سرقتی کشف شده، همان اموالی است که از خانه مادر نوعروس جوان سرقت شده است.

با کشف این معما، جوان سارق با اعتراف به این سرقت گفت: همدستم که شهروز نام دارد نقشه سرقت از خانه مادر نوعروس را کشیده بود. او از طریق دخترعمویش متوجه شده بود که در خانه موردنظر مقدار زیادی طلا و جواهرات است و از من خواست با او همکاری کنم. به این ترتیب هر دو به آن خانه رفتیم و همه طلا و جواهرات و اموال باارزش را سرقت کردیم.

 با اعتراف این مجرم سابقه‌دار، شهروز و دیگر اعضای این باند دستگیر شدند و در بازجویی‌ها به دستبرد سریالی به خانه‌ها اقرار کردند. به این ترتیب برای همه آنها قرار قانونی صادر شده و تحقیقات برای کشف دیگر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.

توبه گرگ

شهروز ۴۰ساله و یک مجرم سابقه‌دار است. او تخصص زیادی در بالارفتن از هر نوع دیواری دارد و به همین دلیل سرقت از خانه‌ها را انتخاب کرده است. می‌گوید آخرین‌بار که به زندان افتاد، توبه کرد که هرگز خلاف نکند اما نسخه رمال باعث شد که توبه‌اش را بشکند.

چرا توبه‌ات را شکستی؟

باور کنید نمی‌خواستم دیگر سراغ سرقت بروم اما دختر عمویم هر روز  به من زنگ می‌زد و می‌گفت فقط همین یک سرقت را انجام بده و بعد بی‌خیال شو. هرچه می‌گفتم من به‌خودم قول داده‌ام که دور خلاف را خط بکشم و توبه‌ کرده‌ام، گوشش بدهکار نبود. فقط حرف خودش را تکرار می‌کرد.

دخترعمویت چرا اصرار به سرقت داشت؟

ماجرایش مفصل است. دختر عمویم دوستی به نام سحر دارد که به تازگی ازدواج کرده است. اما سحر که نوعروس بود، با شوهرش دچار اختلاف شده بود. دخترعمویم می‌گفت که سحر نزد یک رمال رفته و به پیشنهاد رمال، تمام طلا و جواهراتش را به خانه مادرش برده تا اشباح را از خانه‌اش دور و طلسم‌ها را بشکند. دختر عمویم زیر پایم نشست که خیلی راحت می‌توانم از خانه مادر سحر سرقت کنم و کلی طلا و جواهر به جیب بزنیم. راستش من قبل از اینکه توبه کنم، سارق منزل بودم. تخصصم بالا رفتن از هر دیواری بود و دو مرتبه به اتهام سرقت منزل دستگیر شده و به زندان افتاده بودم. دخترعمویم هم از سابقه‌ من خبر داشت و برای همین به من زنگ زد و گفت بیا تهران. آخر من اهل تهران نیستم و در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی می‌کنم.

آخرین بار کی آزاد شدی؟

تیرماه از زندان آزاد شدم؛ آن هم بعد از ۵سال زندگی پشت میله‌های زندان. اسمش ۵سال است اما به اندازه ۵۰سال می‌گذرد. البته آخرین بار که به زندان افتادم جرمم سرقت از منزل نبود. درگیری بود. راستش داستان زندگی من یک کتاب است. من در آن درگیری محکوم به دیه شده بودم. ماجرایش اینطور بود که در سال ۹۶ با جوانی بر سر یک دختر درگیر شدم. حادثه در شهر خودمان اتفاق افتاد و با رقیب عشقی‌ام قرار دعوا گذاشتم.

من با دوستانم سر قرار حاضر شدیم و رقیبم هم با دوستانش. درجریان درگیری با چاقو رقیبم را زخمی کردم که محکوم به دیه شدم. اما توانایی پرداخت دیه را نداشتم. خانواده‌ام هم آهی در بساط نداشتند و برای همین به تکاپو افتادند و با قرض و وام گرفتن پول دیه را تهیه کردند و من از زندان آزاد شدم. تلاش آنها مرا شرمنده کرد و باعث شد که توبه کنم و تصمیم بگیرم که دیگر دست به خلاف نزنم. با خود گفتم نان بازویم را می‌خورم و کارگری می‌کنم تا پول حلال به‌دست آورم. این کار را هم کردم. کارگری می‌کردم اما اصرار دخترعمویم زندگی‌ام را تباه کرد و حالا دوباره باید به زندان بروم.

وقتی قبول کردی که از خانه مادر سحر(نوعروس مالباخته) سرقت کنی، چه کردی؟

به سمت پایتخت حرکت کردم. با دخترعمویم رفتم محل سرقت را بازدید کردم و برای اجرای سرقت از دوستم کمک خواستم. او هم سابقه‌دار بود و در پرونده سرقت قبلی با هم کار می‌کردیم. من و دوستم شبی که دخترعمویم آمار داد و گفت که مادر سحر در خانه نیست، وارد آنجا شدیم و سرقت کردیم. از آن شب به بعد دوستم پیشنهاد داد بار دیگر کار کنم. او با یک باند سرقت منزل کار می‌کرد و من که دیگر توبه‌ام را شکسته بودم تصمیم گرفتم با اعضای باند همکاری کنم. به چند خانه دیگر هم دستبرد زدیم اما حالا که دستگیر شده‌ام به‌شدت پشیمانم .

  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
ویژه سرپوش