به گزارش شرق، متهمان که در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند، گفتند که از هر سه شاکی پرونده رضایت گرفتند؛ اما یکی از شاکیان عنوان کرد فقط درباره اموالش گذشت کرده و درباره آسیبی که به او وارد شده، گذشت نکرده است.
در ابتدای جلسه محاکمه تنها شاکی پرونده که در دادگاه حاضر شده بود، گفت: از من پول و کفش و لباس سرقت شده بود که وجه آن را دریافت کردم؛ اما به خاطر آزار و اذیت و شکنجهای که شدهام، رضایت ندادم و فقط رضایتم برای دریافت اموالم بوده است.
او گفت: در مسیر سوار ماشین شدم. جایی که سوار شدم، ایستگاه سواریهای خطی بود؛ اما ازآنجاییکه دیروقت بود و ماشین هم نبود، وقتی پراید بوق زد، سوار شدم. بهجز راننده دو نفر در ماشین بودند که خوابیده بودند. من هم با خودم فکر کردم قطعا این ماشین مسافرکش است.
نزدیک منطقه آبسرد بودیم که پدرم تماس گرفت و گفتم تا پنج دقیقه دیگر میرسم. بعد از اینکه تلفن را قطع کردم، مردی که کنارم نشسته بود و بعدها فهمیدم نامش شهرام است، روی من قمه کشید و گفت هرچه داری، بده. مرد راننده به او گفت اذیتش نکن، میدهد، پسر خوبی است.
آنها کارت بانکی، دو گوشی موبایل و مقداری وجه نقد که داشتم، از من گرفتند. آنها از من ۳۰ میلیون تومان میخواستند، گفتم این مبلغ را ندارم که بدهم. گفتند تو را به یک گاوداری میبریم. اگر ۳۰ میلیون ندهی، هر روز یک قسمت از بدنت را جدا میکنیم و برای خانوادهات میفرستیم. من گفتم همه داراییام در کارت است. آن را بردارید. نزدیک بومهن بود که توقف کردند تا با کارت من خرید کنند.
شهرام در ماشین بود و من را زیر صندلی کرده بود. تا میخواستم بجنبم، به سرم ضربه میزد. در بومهن وقتی توقف کرده بودیم، چند بار با دوستانش تماس گرفت و گفت که زود باشید، پلیس اینجاست و ممکن است من را ببیند.
بعد که دو همدستش آمدند، من را به جاده بردند و درحالیکه لباس و کفشم را از من گرفته بودند، من را پیاده کردند.
من فقط توانستم چهار رقم از شماره پلاک را بردارم و بعد پابرهنه و درحالیکه نیمهلباسی تنم بود، به سمت ایستگاه پلیس رفتم و همهچیز را گفتم. وقتی متهمان دستگیر شدند و برای رضایت آمدند، خانوادهشان به من داراییام را که سرقت کرده بودند، دادند و من هم برای آن رضایت دادم؛ اما به خاطر تهدید و آزار و اذیت رضایت ندادم.
ضمن اینکه متهمان از چند نفر در اصفهان کلاهبرداری کرده بودند. آنها با مردم تماس گرفتند و مدعی شدند که در قرعهکشی برنده شدند و باید وجهی برای ارسال هدیه به آنها پرداخت شود و شماره کارت من را دادند. حالا آنها هم از من شکایت کردهاند؛ درحالیکه در آن مدت کارت من دزدیده شده و دست متهمان بود.
سپس یکی از متهمان در جایگاه حاضر شد و گفت: گفتههای این مرد افغانستانی درست نیست. ما او را تهدید نکردیم و صحبت از پول هم نکردیم. وقتی او را سوار ماشین کردیم، فقط کارت بانکیاش را سرقت کردیم. متهم در ادامه گفت: وقتی دوستانم شناسایی و دستگیر شدند و من در جریان قرار گرفتم، با کمک خانوادهام به سراغ شاکیان رفتم و با توجه به عذاب وجدانی که داشتم، خسارت آنها را جبران کردم و بعد هم خودم را تسلیم مأموران کردم.
ما از شاکیان دیگر گردنبند و انگشتر هم سرقت کرده بودیم؛ اما آنها را برگرداندیم و به شاکی که حالا ادعا میکند ما او را تهدید کردیم، هم همه اموالش را برگرداندیم. اینکه میگوید ما با کارت بانکی او کلاهبرداری کردیم، دروغ است و ما چنین کاری نکردهایم.با پایان گفتههای متهم هيئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
- 16
- 6