دسیسه سرایدار تحصیل کرده برای مسافر انگلیس

 اوایل سال ۹۷ مرد جوانی که از  انگلیس به ایران بازگشته بود به پلیس آگاهی تهران رفت و از سه دزد خشن شکایت کرد.

 وی گفت به محض این که از سفر انگلیس به خانه ام در فرمانیه برگشتم  در دام سه دزد گرفتار شدم  و آن ها مرا به شدت کتک زدند.

این مرد در تشریح جزئیات ماجرا گفت :برای مدتی به سفر انگلیس رفته بودم.نیمه شب اما وقتی به خانه برگشتم و با کلید در را باز کردم با سه مرد ناشناس رو به رو شدم که از دیدن آن ها شوکه شدم.آن ها که صورت هایشان را پوشانده بودند  برای سرقت به خانه  ام آمده بودند  که  دست و پایم را بستند و مرا به شدت کتک زدند  تا کلید گاوصندوق را به آن ها بدهم اما چون مقاومت کردم  با چاقو خط عمیقی روی صورتم انداختند و چند ضربه به پایم زدند. وی ادامه داد:  من فریاد کشیدم و آن ها از ترس این که همسایه ها باخبر شوند از خانه ام گریختند. من از لهجه ای  که آن ها  داشتند فکر می کنم  اهل استان لرستان باشند.چون  سرایدار آپارتمان مان  اهل کوهدشت است گمان می کنم دزدان با وی در ارتباط بوده اند. با اطلاعاتی که این مرد  به پلیس داد سرایدار ۳۳ساله به نام امیر  که فوق لیسانس دارد بازداشت شد. این مرد ابتدا سعی  داشت خودش را بی اطلاع از ماجرا نشان دهد ولی  به ناچار لب به اعتراف گشود و به معاونت در سرقت اعتراف کرد. با دستگیری وی دو همدستش به نام‌های سلیمان و پوریا نیز ردیابی و بازداشت شدند.

در دادگاه

این سه دزد دیروز به اتهام گروگان گیری ،ضرب و جرح و سرقت در شعبه ۱۱دادگاه کیفری یک استان تهران  پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :وقتی نیمه شب در خانه ام را باز کردم با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم.سه  مرد جوان که صورت هایشان را پوشانده بودند به سمتم حمله کردند.آن ها هرچه پول نقد داشتم از من گرفتند اما نتوانستند در  گاوصندوق خانه را باز کنند.آن ها به شدت مرا کتک زدند  و زخمی که با چاقو روی صورتم  انداختند هنوز نمایان است و من خجالت می کشم با این قیافه از خانه خارج شوم. به همین دلیل از آن ها و همچنین سرایدار خانه ام که به آن ها گفته بود من در سفر هستم شکایت دارم.

سپس سلیمان و پوریا به دفاع پرداختند.آن ها منکر گروگان گیری شدند اما قبول کردند مرد مسافر را کتک زده اند. سپس سرایدار تحصیل کرده  که فاقد سابقه کیفری است در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :چون کار درستی پیدا نکرده بودم به عنوان سرایدار در آپارتمانی  در فرمانیه مشغول به کار شدم.  چون  سلیمان و پوریا  همشهری ام بودند و  می دانستم قبلا چند بار دست به سرقت زده‌اند آن ها را مطلع کردم تا به خانه مرد پولدار دستبرد بزنند. اما من از آن ها نخواسته بودم تا او را به گروگان بگیرند یا آسیبی به او بزنند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و سلیمان و پوریا  را ،هر کدام  به  ۱۰ سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. اما هنوز درباره سرایدار جوان حکمی صادر نکرده اند.