چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳
۱۳:۱۵ - ۱۸ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۴۴۶۵
شهری و روستایی

۱۰خواسته آخوندی از مدیریت شهری

عباس آخوندی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا
عباس آخوندی با انتشار مطلبی تحت عنوان 'شهردار تهران در دو آیینه نامتقارن' خواسته‌های خود از مدیریت شهری و شهردار آینده را بیان کرد.

به گزارش ایسنا، عباس آخوندی گزینه پست شهرداری تهران امروز  مطلبی را با عنوان "شهردار تهران در دو آیینه نامتقارن" منتشر کرد و نوشت: «این روزها که از سوی تعدادی از اعضای  شورای اسلامی شهر تهران برای تصدی شهرداری تهران نامزد شده‌ام، در پیشینه‌ی یادداشت‌هایم به مطلبی برخوردم که در اردییبهشت‌ماه سال جاری تحت عنوان شهردار تهران انتشار داده‌ام.آن زمان هم شورا انتخاب شهردار را در دستور کار خود داشت و من در پست وزیر راه‌وشهرسازی بودم. لیکن، امروز باید در قامت نامزد این سمت سخن بگویم.

 

هرچند هنوز در باره‌ی نامزدی خودم برای این سمت اظهار نظری نکرده‌ام و مطالبم را در این ارتباط در جلسه‌ علنی شورا به قید حیات بیان خواهم داشت، با این وجود، بد ندانستم که آن متن را بازنشر دهم. با این کار هم به خودم تذکر می‌دهم که از بیرونِ گود به موضوع چگونه نگاه می‌کرده‌ام و هم برای اعضای محترم شورا شاید جالب توجه باشد که با گوشه‌های مختلف نگاه من به این جایگاه؛ آن هم در زمانی که در موقعیت سیاست‌گذار شهری و نظارت بوده‌ام آشنا شوند و بتوانند مقایسه کنند که با تغییر موقعیت، نگاهم به مسؤولیت تا چه حد تغییر می‌کند.

 

انعکاس یک نگاه در دو آیینه نامتقارن احتمالا برای شهروندان تهران و سایر هم‌وطنان هم جالب توجه باشد که این یادداشت به شرح  ذیل است:

 

«انتخاب شهردار تهران موضوعی است که مدتی است نقل محفل‌هاست. در تهران، این انتخاب فراتر از تعیین یک شهردار برای یک شهر است چرا که این انتخاب در تنظیم نگاهی ملی به آینده توسعه‌ شهری در ایران تاثیر فراوانی دارد. بنابراین، سؤال بنیادین این است که انتظار داریم شهردار چه مساله‌ای را حل کند؟ و یا بهتر بگوییم شهردار در کنار شورای شهر و در هماهنگی با دولت مرکزی چه مساله‌ای را می‌خواهند حل کنند؟.

 

قاعدتا این انتخاب باید معطوف به پاسخ به این سؤال باید باشد. تهران همانند سایر کلان‌شهرهای ایران دچار دو چالش بنیادین؛ زیست‌پذیری شهری و جابجایی و حرکت در شهر است. عملا، انگاره غالب در مدیریت شهری در ایران فداکردن زیست‌پذیری شهری برای تامین سهولت امکان حرکت خودرو از مجرای شهرفروشی و آینده‌ی شهر بوده‌است. شگفت آنکه آنچه در این رهگذر مهم نبوده‌است، کیفیت زیست شهروند و حرکت پیاده‌ است.

 

سال گذشته که داستان انتخاب شهردار تهران در دستور کار شورای منتخب بود، تعدادی از اعضای شورا با من ملاقات داشتند و در این باره مشورت کردند. من به دوستان گفتم از شهردارتان چه می‌خواهید؟ در ابتدا از شدت وضوح و سادگی این سؤال موجب جاخوردن دوستان شد.

 

بلا فاصله به دوستان گفتم بیش از ۳۰ سال است که به همین سؤال ساده پاسخ داده نشده‌است، اگر شهر تبدیل به جنگل ساختمانی و بی‌هویت شده، اگر تمام خاطرات مردم شهر و بافت‌های با ارزش آن ویران شده، اگر باغ‌های شهر نابود شده، اگر از شدت آلودگی شهر دچار تنگی نفس شده، اگر سرعت حرکت ماشین در ساعات اوج در آزادراه‌ها و بزرگ‌راه‌های شهری به کمتر از ۷ کیلومتر در ساعت رسیده و اگر در عمل عابران پیاده به ویژه زنان، کودکان، سالخوردگان و معلولان حقی بر شهر ندارند، اگر اسکان غیررسمی برابر با ۵۰% اسکان رسمی شده و مشکلات ساختاری دیگر همه‌ی این‌ها به‌دلیل پاسخ ندادن به همین سؤال بسیار ساده ‌است. نشان آن هم نوع شهردارانی است که تا کنون انتخاب شده‌اند.

 

انتظار از شهردار به تلقی ما از شهر باز می‌گردد. یک وقت است که ما شهر را یک سازمان اجتماعی که کوچکترین سلول تشکیل‌دهنده‌ی آن شهروندان هستند قلمداد می‌کنیم و کالبد شهر را ظرفی برای تامین امنیت، ایمنی، رفاه، سرزندگی و مبادلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم می‌دانیم، در این صورت در پی شهرداری که شهر و روح شهر را بفهمد و از توسعه‌ی شهری تلقی ارتقای کیفیت زندگی داشته باشد، خواهیم رفت. در مقابل، دیدگاهی وجود دارد که شهر را یک بافت کالبدی می‌داند و برترین تصویری که برای مدیریت شهرداری ارائه می‌کند، یک کارگاه بزرگ عمرانی است، در این صورت شهردار باید یک مدیر پرژه‌ی عمرانی باشد.

 

اینک که شورا یکبار دیگر می‌خواهد اقدام به انتخاب شهردار کند، شایسته است که از خود بپرسد از شهردار چه می‌خواهد و برای خودش چه نقشی قائل است؟. من به عنوان وزیر راه و شهرسازی و مسؤول سیاست‌گذاری توسعه شهری در ایران خواسته‌های مشخصی دارم.

 

من اول می‌خواهم شهردار، تهران را تهران کند. البته این کار سخت و درازمدت است و در پاره‌ای از موارد هم بازگشت به اصالت تهران غیر ممکن. لیکن، با این وجود کارهای زیادی می‌توان انجام داد. خیلی مهم است که شهردار یک تصویری از هویت شهر تهران داشته باشد. شهر را بفهمد. حسی هم از روح شهر داشته باشد. برنامه بازآفرینی شهر تهران را در مفهوم کامل خود در دستور کار خود قرار دهد. در کنار محیط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران قاعدتا شهردار باید توجهی هم به محیط طبیعی تهران داشته باشد.

 

این شهر یک باغ‌شهر بوده که بخش وسیعی از باغ‌های آن ویران شده‌است. فضاهای باغی باقیمانده و یا پادگان‌های درون شهر تنها نفس‌کش‌های تهران هستند. بجای هزینه میلیارد دلاری ساخت پل صدر می‌شد، تمام باغ‌های پیرامونی کن، بجز فضای سکونت‌گاهی آنان و یا بخش وسیعی از پادگان‌ها خریداری و تبدیل به پارک‌های عمومی می‌شد. تا این فضاها هم از مخاطره بورس‌بازان زمین خارج و هم حق مردم و مالکان به آنها داده می‌شد.

 

پیشنهاد من ملی‌کردن باغ‌های باقیمانده و پادگان‌های تهران با حفظ حقوق مالکان آنهاست. البته دولت باید در این ارتباط به کمک شهرداری بیاید.

 

دوم اینکه شهر حتما نیاز به عمران و آبادانی دارد لیکن، شهر کارگاه نیست. شهر یک سازمان اجتماعی است.بنابراین، شهردار باید حق مردم به شهر را تامین کند. اولین حق شهروندان، حاکمیت قانون، انضباط شهری و دسترسی آزاد به اطلاعات است. شهردار قانون فروش اگر از هر پنجه‌اش هنر ببارد به‌کار شهر نمی‌آید. فساد در زیر چتر اتخاذ تصمیم سریع و انقلابی، بنام خدمت به مردم و بی‌اعتنایی به قانون نهفته‌است. شهردار تهران باید برنامه‌ی روشنی برای  مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت اطلاعاتی داشته باشد.

 

سوم، خواسته من از شهردار این است که به شهروندان، سلامتشان، کیفیت زندگی‌شان و حقوقشان بیش از ساختمان‌ها اهمیت دهد. شهروندان باید دیده شوند و حرفشان شنیده شود. این یک شعار نیست، شهرداری که این کار را بخواهد انجام دهد باید ایجاد فضاهای عمومی برای زندگی جمعی مردم و جوانان را در اولویت قرار  دهد. زنان، مردان، جوانان، دختران و پسران نهایتا جایی برای زندگی اجتماعی و تجربه‌ی اجتماعی، اعم از فرهنگی، هنری، شادی، بازی، خرید، تفریح، سینما، نماز، عزاداری، گفت‌وگو و... می‌خواهند.

 

این تصور که همه چیز را می‌توان در مراکز تجاری مجلل و یا بنجل خلاصه کرد بدترین تصور است. نهایتا از این مراکز شادمانی و حس رضایت بر نمی‌آید. بلکه برعکس پرسه و بی‌هدفی حاصل آن است. شهر نیازمند فضاهای عمومی‌است که مردم به آنها حس تعلق داشته باشند و با آنها خود را معرفی کنند. جایی که در آنها خانواده‌ها به ویژه زنان و دختران احساس ایمنی کنند.

 

چهارم، شهردار باید باور داشته باشد که شهرداری نهاد حکمروایی شهری است و نه ابزار اعمال اراده‌ی سوداگران.به نظر می‌رسد در یکی دو دهه‌ی گذشته این سوداگران بودند که شهر را برنامه‌ریزی و مدیریت می‌کنند. شهرداران در عمل مجری خواسته‌های سوداگرانه و زودگذر آنان بودند و این شد تهران که دیگر تهران نیست.

 

پنجم آنکه شهری که در آن نمی‌شود نفس کشید بجای اجرای پل‌های متعدد در آن باید به فکر توسعه‌ی حمل‌ونقل عمومی ریل‌پایه بود. حال این می‌تواند توسعه مترو باشد و یا ریل سبک مانند تراموا. قاعدتا در بخش حمل و نقل خودرو محور نیز حمل‌ونقل اتوبوس‌های عمومی باید اولویت داشته‌باشد.

 

ششم، شهری که هر روز بیش از پانصد هزار خودرو وارد آن می‌شود و از آن خارج می‌گردد نیازمند مدیریت یک‌پارچه مرکز-حومه از جمله حمل‌ونقل یکپارچه درون‌شهری و حومه‌ای است. در چنین شهری زندگی حومه‌نشینان مستقل از مرکز نیست. شهردار تهران باید فهم روشنی از مجموعه‌ی شهری تهران؛ یعنی نحوه‌ی زندگی حدود نه میلیون ساکن تهران و ۴/۵ میلیون ساکن پیرامونِ آن و تاثیر و تاثر این سکونت‌گاه‌ها بر یکدیگر داشته باشد. شهر طبقاتی موجود تهران که دقیقا به محله‌های فقیرنشین و غنی نشین تقسیم شده، محصول بی‌توجهی به همین مطلب است.شهردار و شورای شهر تهران باید نگران بی‌عدالتی شهری که در تهران موج می‌زند باشند.

 

هفتم توسعه در این شهر باید مبتنی بر توسعه‌ی حمل‌ونقل عمومی با تاکید بر ریل (TOD) باشد. به عبارت دیگر توسعه‌ شهر باید ریل‌پایه باشد تا در آن هوای پاک، سلامت، ارزانی، ایمنی و شادی و رضایتمندی عمومی قابل استحصال باشد.

 

هشتم آنکه امکان انتقال مراکز لجستیکی، انبارها و خدماتی از این دست به بیرون شهر وجود دارد. با این اقدام هم می‌توان ورود ترابری سنگین به شهر را کاهش داد و هم با استفاده از اراضی‌ای که از این رهگذر آزاد می‌شوند سطوح خدماتی شهر را که تهران از فقر آن در رنج است تامین کرد.

 

نهم، نهایتا هزینه شهر از جیب مردم پرداخت می‌شود. شهردار باید شهر را اقتصادی اداره کند. از یک طرف باید هزینه شهرداری را تا حد ممکن کاهش دهد و از طرف دیگر هر که بامش بیش برفش بیشتر. گفته می‌شود که تعداد کارکنان شهرداری چندین برابر سازمان مصوب آن می‌باشد. قاعدتا باید چاره‌ای برای این موضوع داشت. در همین ارتباط، شهردار وظیفه‌ی ارتقای دانش بدنه‌ی مدیریتی شهرداری و ظرفیت‌سازی در حوزه‌ی منابع انسانی برای پذیرش ماموریت‌ها توسط نسل جوان است.

 

دهم آنکه شهر تهران در برابر سوانح به ویژه زلزله آسیب‌پذیر است. بحث داشتن اندیشه‌ای برای مدیریت بحران در کلان‌شهر تهران غیر قابل فراموشی است.

 

 

البته می‌توان به این سیاهه افزود. لیکن به هرروی، من به عنوان وزیر راه‌وشهرسازی از شهردار آینده‌ی تهران مشروط بر آن‌که این فهم را از شهر داشته باشد و نخواهد شهرفروشی کند و این سیاست‌ها را پیاده کند حمایت خواهم کرد.بامید اینکه شاهد اصلاح مسیر مدیریت شهرداری به جاده اصلی و افتادن بر روی ریل درست باشیم.

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش