اهمیت اختلافات مذهبی و واهمه عثمانیها از فعالیت مریدان صفوی در قلمروشان به آن حد بود که سلطان سلیم قبل از سفر جنگی مشهورش با احساس خطر از وجود چهلهزار قزلباش تعدادی از آنها را کشت و تعدادی را نیز زندانی کرد. در اینجا مبالغه بودن نوشتههای مورخان عثمانی محقق است زیرا کشتن این همه آدم میتوانست مساله مهم زمان خود شمرده شود بهطوریکه اسناد بعدی نشان میدهد افراد فعال را کشته یا زندانی و در صورت لزوم تبعید کردند.
بهنظر میرسد که اختلافات سیاسی – نظامی و تلاش دو حکومت برای بهدست آوردن حوزه نفوذ بیشتر نقش پررنگتری در فراهم کردن بسترهای جنگ چالدران ایفا کرده است. یعنی از یکطرف صفویان در پی بهدست آوردن حوزه نفوذی در آناتولی و دیار بکر بودند و از طرف دیگر امپراتوری عثمانی نیز میخواست ایران را به قلمرو خود ضمیمه کند، امری که برای تحقق آن جنگهای بسیاری رخ داد و جنگ چالدران را میتوان مقدمه و آغاز رسمی تلاشهای ترکان عثمانی برای تسلط بر ایران دانست.
فعالیتهای کسانی همچون خانمحمد استاجلو و نورعلی خلیفه که سرداران شاهاسماعیل در آناتولی و دیار بکر بودند در نزد اکثر مورخان بهعنوان یکی از مهمترین زمینههای بروز جنگ چالدران ذکر شده است.
حمایت شاه اسماعیل از شاهزادگان عثمانی برای کسب قدرت از جمله عواملی است که باعث تشدید اختلافات بین دو حکومت شد. توضیح آنکه پس از خلع بایزید در ۲۴ آوریل ۱۵۱۳م، سلیم جایگزینش شد. احمد پسر ارشد بایزید بر سر جانشینی پدرش به نزاع با سلیم برخاست اما در این راه کشته شد، پس از آن مراد پسر احمد نیز که مدعی سلطنت بود طی جنگهایی که رخ داد شکست خورد و به صفویان پناهنده شد.
شاهاسماعیل نیز فورا از وی حمایت و از مشکلات داخلی حکومت عثمانی بهرهبرداری کرد. شاهاسماعیل علاوه بر حمایت از شاهزادگان فراری عثمانی و به رسمیت نشناختن حکومت سلیم و عدم اعزام سفیر به دربار وی، هیاتهای تجاری و سیاسی را به دربارهای مصر و اتریش فرستاد. از آنجا که پادشاهان مجارستان و مصر با حکومت عثمانی روابط دوستانهای نداشتند، شاهاسماعیل نیز آنها را به مخالفت بیشتر واداشت که این امر نیز باعث تشدید اختلافات طرفین شد.
برخی از مورخان روحیات سلطان سلیم و شاه اسماعیل را در وقوع جنگ چالدران موثر دانستهاند. در واقع اختلافات فاحشی که در روحیات این دو فرد وجود داشت نشان میدهد که هیچکدام از آن دو حاضر به قبول انقیاد و اطاعت از دیگری نبودهاند و به همین دلیل سفیر نیز به دربار هم نمیفرستادند.
مورخان ترک سلیم را یاووز یعنی قاطع و برنده لقب داده و نویسندگان اروپایی خونخوار و سنگدل خواندهاند اما در عین حال از علم و ادب نیز بهرهمند بوده است. وی در کار سیاست بسیار سختگیر و بیرحم بود و ارکان دولت و وزیران او هرگز بر جان خود ایمن نبودند.
در دوران پادشاهی خویش هفت وزیر اعظم عثمانی را سر برید بهطوری که در زمان وی چون میخواستند کسی را نفرین کنند میگفتند ایکاش وزیر سلطان سلیم شوی. ویژگیهای شخصیتی شاهاسماعیل که عبارت بودند از استقامت و بردباری او در برابر شداید و اراده خللناپذیرش در برابر تصمیمات و شجاعت و خشونت نیز در تشدید اختلافات موثر بوده است.
- 19
- 2