پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۲ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۵۲۹
شهری و روستایی

آواربرداری محتاطانه مدیریت شهری جواب داده است؟

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا,بافت فرسوده

عقبه تاریخی اصفهان همچون دایه مهربان‌تر از مادر، گاهی برای این شهر برکت و نعمت است، مایه امیدواری به گردشگری است، دستمایه برندینگ شهری و نقطه تمایز آن از کلانشهری جدید و قدیم ایران و سرمایه ایست نمادین که گاهی در گنبدهای فیروزه ای و زمانی در پل های تاریخی و محورهای میراثی خلاصه می‌شود.

 

سابقه تاریخی اصفهان زمانی دردسر ساز هم بوده، گاه بهانه‌ای است برای مردد ماندن اصفهان بر دروازه های پیشرفت و باقی ماندن در موزه صفویه و گاهی مانعی بر سر راه توسعه به روایت سنتی‌هاست: همان نگرشی که بافت تاریخی را فرسوده می‌خواند و محورهای میراثی را، سد راه مترو در گشایش چهارباغ! از این رو زمانی که تحریم‌های بین المللی، یقه سرمایه گذاری و راه ورود گرشگرخارجی را  به اصفهان بست، آمار رخوت و رکود در اصفهان بیش از تراز ملی شد.

 

مشکل آنجاست که تاریخ بر سر اصفهان آوار شده و نه تنها تفکر نوین توسعه پایدار که حتی ذهنیت عمومی را هم درگیر کرده است. سال های سال، مدیریت شهری با نگاه یکسویه به تاریخ و تفکرات سنتی غیرپاسخگو به نوسازی، مطالبات را برهم انباشته و با بی‌عملی و بی‌توجهی به زیرساخت‌های توسعه و گردشگری و برندینگ و دیپلماسی شهری کوشید تا نهادهای دلخواه را و نه همه سرمایه های اصفهان را، از زیر آوار تاریخ درآورد.

 

نتیجه آن ارگ جهان نما شد که در قلب شهر نزدیک به ٢٠٠٠ میلیارد تومان از سرمایه های مردم را بلعید تا تلی از آجر و بتون اکسپوزه برجا بگذارد و  علاوه بر اتلاف و استهلاک سرمایه ها، یونسکو را نیز حساس و بدبین کند، بدنه شرقی چهارباغ نیز تنها با دیدگاه اقتصادی تخریب شد و الگویی همچون ارگ جهان نما را در چهارباغ، تاریخی‌ترین محور شهر،تکرارکرد، قصه میدان آزادی و میدان عتیق نیز با همه تبلیغات همچنان نتوانست اعتماد عمومی را به خود جلب کند و نتیجه آن مراکز و میادینی هستند که اگر چه ظاهری از تاریخ دارند، اما باطن آنها جوابگوی مطالبات تاریخی مردم نیست.

 

مدیریت جدید شهری اصفهان اما چاره را در احیا و بازخوانی و خلاقیت یافت، احیای بافت‌های تاریخی همچون دولتخانه صفوی، بازگرداندن سنگفرش‌های صفوی به چهارباغ عباسی پیاده‌رو، برای ساخت فضای مکث و تماشا و کاستن از سرعت روندی که می‌خواست ماشین توسعه را با سرعت هرچه تمام از کوچه‌های تنگ تاریخی ولو به قیمت تخریب همه آنها! عبوردهد و از همه مهم‌تر زیباسازی شهر در محلاتی که هویت تاریخی و نوین خود را یکجا به فراموش سپرده بودند ....

 

در واقع جریانی که شهر را همچون موجود فاقد روح تلقی می‌کرد، با تحلیل طبقاتی، جنوب و شمال شهر را از هم گسسته و هر آنچه از تراکم و عوارض بود را در شمال فقیر هزینه کرده بود تا حاشیه نشینی را در همان نقطه از شهر گسترش دهد و طبقه متوسط ضعیف و لاغرتر شود. در واکنش به این سیاست های غلط، طبقه متوسط جدید در شمال شهر از درون خیابان های کاوه و خانه اصفهان و ملکشهر سربرآورد و مراکز نوین متمایل به طبقه متوسط، با سرمایه گذاری در جنوب شهر، گفتمان های ارتجاعی شهردار قبلی را ناکام گذاشتند . 

 

مدیریت شهری جدید ولی با هوشیاری و آگاهی، از اشتباهات گذشته دوری‌کرد و حرکتی رو به جلو برگزید و از کلانشهری که به سودای پایتخت فرهنگ و تمدن در خواب توسعه درمانده بود، رو به جهانشهر خلاق، کارآفرین و دانایی محور آورد و آینده پژوهانه سعی‌کرد برای این جهانشهر، آوار برداری را به تاسی از دولت روحانی از تاریخ و فرهنگ اصفهان و مطالبات ناشی از آن آغازکند. این اقدام پر ریسک، ظریف هم بود. چرا که در صورت ناکامی می‌توانست مطالبات مردمی را باز دامن بزند و میزان این آواربرداری اگر به دقت محاسبه نمی‌شد، سطح انتظارات را بالاتر هم می‌برد و مشکلی بر مشکلات اصفهان می‌افزود.

 

مشکل آنجا خود را نمایان ساخت که مدیریت شهری، زیرساختی برای حمل توسعه بر شانه‌های خود نداشت و اگرچه  محله محوری رونق یافته بود اما باز گره کور توسعه در اصفهان در اقتصاد و مدیریت شهری به آسانی گشوده نشد. از همین رو نهادهای جدیدی همچون مرکز خلاقیت را تاسیس کرد و زیباسازی را وسعت داد تا کالبد شهر از حالتی که در بدنه شرق چهارباغ و ارگ جهان نما و ساخت ساز در حریم زاینده رود مرده بود، انسان وار نگریسته شود. 

 

وقتی المان‌های اولیه زیباسازی شهری سربرآوردند، انتقاداتی هم از جمله توجه بیش از حد به رئالیسم سطحی متوجه مدیریت شهری شد، به اعتقاد منتقدان کبوتران پلاستیکی که در نوروز ٩٥ بر در و دیوار شهر، جا خوش کرده بودند، نتوانستند آزردگی خاطر مردم اصفهان از کوچ پرندگان مهاجر زاینده‌رود پر آب را زنده کنند و مجسمه‌ها انگار بازخوانی و بازسازی خود مردم اصفهان بود که در ترافیک و بی‌نشاطی مسخ مانده بودند. پیرمردی که کنار جهان نما، قلم‌زنی می‌کرد، حرف تازه ای برای مردم اصفهان نداشت و کافی بود نمونه آن را در تیمچه قیصریه و نقش جهان، یا در فیلم های طنازانه اصفهانی‌ها، ناراحت از بیکاری و ترک شغل پیدا کنند.

 

به گواه  منتقدان ،طرح های زیباسازی که در تهران و تبریز شاید تجربه‌ای موفق به حساب می‌آیند، در اصفهان ناموفق خواهندبود و از همین رو, اصفهان باید چاره را در بومی سازی بداند چرا که تلاش برای احیای شکوه صفوی و سلجوقی آنقدر زمان می‌برد که به عمر هیچ مدیریت شهری قد نمی‌دهد، جمالی نژاد اما با هوشیاری یکی دولایه پیشتر رفت و به جای بازگشت تمام قد به دوران صفوی، تیغ آواربرداری خود را عمیق نگرفت و احیای اصفهان دهه سی و چهل شمسی را هدف قرارداد.

 

با این استراتژی هم اصفهان، حافظه تاریخی خود را دوباره می‌یافت و هم به دنبال تجویز راهبردهای آینده پژوهانه، زیرساختهای خود را در جلب مشارکت و افکار عمومی محقق می‌دید .اصفهان به دلیل انباشت فرهنگی قادر به حرکت بلند و جهش جسورانه نیست و آوار تاریخی را  باید لایه لایه از روی آن برداشت. ابتدا پیاده رو شدن چهارباغ ، بازگشت دوچرخه ها به محورهای تاریخی، گشایش محلات به روی توریست‌ها برای حفظ آثار تاریخی، بازسازی خانه‌های تاریخی در قلب مراکز گردشگری و سپس احیای دولتخانه صفوی با توزیع مکانی وزمانی سفر مسافران و گردشگران داخلی و خارجی....

 

کارکرد مفید سیاست های شهرداری که  سخت بر همه این مسایل پای فشرد، حالا ملموس تر از قبل است، چرا که لازم بود در اولین لایه برداری از مطالبات "خاطره ژنتیک" مردم اصفهان همانند سرمایه‌های اجتماعی آنها دوباره زنده شود تا  نه لازم باشد اصفهان با صرف هزینه های بسیار سنگین و عمدتا ناموفق گذشته  موزه صفوی و سلجوقی باقی بماند و نه به خواب خوش پایتخت فرهنگ و تمدن فرورود.بلکه  از تاریخ همین چند دهه پیش می‌توان خاطره رو به فراموشی اصفهان را یافت و تصویرش را برای مردم اصفهان مایه هویت و خاطره ازلی دانست تا اصفهان دوباره زنده شود. درست مثل چهارباغ عباسی و دولتخانه صفوی و یا حتی باقیمانده کاخ چهلستون که دورش شیشه ایست.

 

حالا مدیریت شهری در دوران جمالی‌نژاد در اولین لایه برداری خود، خاطرات دهه چهل و سی اصفهان را زنده کرده است: فضای آرام چهارباغ، خانه های آرامش بخش تاریخی و محورهای پرخاطره میراثی که در همین نسل هم می‌توان تصویر آنها را سراغ گرفت: در بریانی‌های قدیمی، عکاسی‌های سنتی  و پیرمردان "دوچرخه لاری" به دستی که که نگران از آینده اصفهان، عکس‌ جوانی خود را را به نوه‌های چموش هم نشان نمی‌دهند و پنهانش کرده اند، از ترس بی‌اعتنایی.

 

 

sharghdaily.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
ویژه سرپوش