جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۵۹ - ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۵۳۲۱
محیط زیست و گردشگری

احمد اقتداری پدر مطالعات خلیج فارس درگذشت

احمد اقتداری,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,محیط زیست

یکی از آن معدود دفعاتی‌ بود که زمانه، چند روزی به آن «خبرِ هولناک» فرصت داد و سایه کشیده اما لرزان و غنوده استاد احمد اقتداری لارستانی هنوز بالای سر ما مانده بود؛ از چه حرف می‌زنیم؟ از درنگی به اندازه چند روز در فاصله دو خبر هولناک یا از ۹۴ سال (بخوانید یک قرن) که او زیست و هیبتش چون خلیج فارسِ دست به گریبان با طوفان و غوغای جاشوان ماند و دست آخر استیصال جسم در برابر روح؟

 

به‌مثابه یک پژوهشگر: تقریباً ۱۰ سال پیش، مرحوم اقتداری روی دو برگ کاغذ، وصیتنامه‌اش را به طور رسمی منتشر کرد. دستخط لرزانی دارد اما شبیه به همه پدربزرگ‌ها، خوانا و روشن است: «امیدوارم وصی مزبور، از راه لطف سعی کند مرا طوری به گراش برساند که در یک صبح‌گاه روزی مراسم کفن و دفن تمام شود و در ظهر همان روز در حسینیه اعظم گراش به طور عام از همه رهگذران دعوت کنند که برای صرف ناهار در حسینیه حضور یابند و ناهاری ساده و عمومی به همه مردمی که بر سر سفره بدون دعوت رسمی و مکتوب حاضر شوند تقدیم نماید.» پیکر پژوهشگری قرار است به خانه‌اش در ۳۵۵ کیلومتری جنوب شیراز برگردد که در این ۹ دهه، همواره شیدای بازگشت و رجعت به سرزمین لارستان و ایران و فرهنگ آن داشت و ۴۰ کتاب منتشر شده و نشده، تنها بخشی از این رهاورد است.

 

به مثابه یک ایران شناس: او، آخرین ضلع زنده مثلث «ایران‌شناسی با پای پیاده» بود. تصور اینکه چرا جلال آل احمد، ایرج افشار، منوچهر ستوده و احمد اقتداری را «سه تفنگدارِ گورنگار» خوانده بود، چندان سخت نیست؛ کشف واقعیت‌های تاریخی درست آن طور که بنیامین می‌گوید، از دلِ ویرانه‌ها اتفاق می‌افتد. احمد اقتداری در حاشیه خلیج فارس به جست‌و‌جوی سنگ‌قبرها پرداخت، منوچهر ستوده در استرآباد و ایرج افشار در سراسر ایرانِ کهن، از سمرقند و بخارا تا غربی‌ترین سرحدات. نتیجه اما یافتن روشی مدرن برای مقابله با استعمار و استعمارگران شد.

 

ایران‌شناسی هدفمند، با پای پیاده و در جست‌و‌جوی کشف واقعیت ها. یکی از تفاوت‌های شیوه ایران شناسی او، با مجریان، خبرنگاران، سفرنامه‌نویسان و فعالان فضای مجازی که امروز در و دیوار ذهن ما را با تصویرهایشان از نقاط دورافتاده ایران پر کرده‌اند در این بود که او، با واقعیت‌ها سر و کار داشت و اگر چیزی را در گوشه‌ای می‌دید، از گفتنش خوف نداشت: «امروز می‌توانید تصور فرمایید وضع مردم لارستان و بنادر بی‌شباهت به وضع کشتی‌شکسته‌ای که در شرف غرق شدن است یا در حالت مریضی که در حال احتضار است، نیست» و البته این تازه بخشی از نامه تند اقتداری به وزیر فرهنگ وقت است در بیان شرایط سه بندر بستک و لنگه و گاوبندی در سال ۱۳۲۷.

 

به مثابه یک دوست: رفقای جانِ اقتداری فهرستی از غول‌های زمانه خود بودند؛ از ایرج افشار گرفته تا منوچهر ستوده، از عباس زریاب‌خویی تا اسلام کاظمیه و علیقلی‌خان جوانشیر. ببینید در وصف ایرج افشار چطور مراتب رفاقت و شاگردی را به‌جا آورده بود: «ما ۶۵ سال شبانه‌ روز و در سفر و حضر با هم بودیم. یک روح بودیم در دو بدن. هیچ کاری را بدون مشورت با او انجام نمی‌دادم و حتی قلم روی کاغذ نمی‌بردم. او همواره بهترین راهنمای من بود.» برای کشف کیفیت رفیق‌بازی آدم‌ها اما باید سراغ دایره دوستان نامتجانس‌شان رفت. مثلاً کدام یک از ما می‌توانیم هم رفیقِ کوشکک گچسرِ افشار باشیم و هم سال‌ها، یار و معاشر و همسایه اسلام کاظمیه؟ دوستی سرشار از زندگی و پویایی داشته باشیم و رفیقی از جنس درد و تنهایی؟

 

به مثابه احمد اقتداری: هر عنوانی برای اقتداری، تقلیل دادن جایگاه او در تاریخ معاصر است. اگر او را جغرافیدان بنامیم، جایگاه ایران‌شناسی‌اش را از یاد برده‌ایم، اگر بگوییم پژوهشگر است، نمی‌توانیم اضافه نکنیم که در شعر، شامه‌ای قوی در جذب کلمات دارد و کارش تا سال های سال وکالت بوده.

 

او از آخرین چهره‌های متر و معیارِ این روزگار بود؛ موزه‌ای زنده برای جوانانی که می‌نالند چرا در دوره غول‌ها به دنیا نیامده‌اند. نمونه‌ای نادر از حافظه، تمرکز، پشتکار، آمادگی بدنی، صلابت در اعلام نظر کارشناسی در حوزه مورد مکاشفه، شوخ طبعی، احاطه به علوم مختلف طبیعی و انسانی و البته جاوید. کسی که از یک سو مورد تأیید مصدق و جمال زاده بود و از سویی مورد تفقد همایون صنعتی‌زاده، محمود عنایت و سعید نفیسی. شاید به همین خاطر بود که در مهم‌ترین بند وصیتنامه اش، آنجا که دارد از خداحافظی می‌گوید، خبر از راه‌اندازی بورسی تحصیلی برای جوانانِ دانش‌پژوه در حوزه خلیج فارس دارد. گراش اکنون دست‌هایش را گشوده تا فرزندش را در بر بگیرد و احمد اقتداری، در آرزوی پیوستن به دوستانِ هم‌پیاله‌اش در راه جنگل‌های مازندران و گیلان. کدام یک زودتر می‌رسند؟ جسد به گراش یا روح به کوشک گچسر افشار در بهشت؟ 

 

 

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ویژه سرپوش