شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۰۸ - ۲۲ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۵۷۰۰
زنان، جوانان و خانواده

زن مطلقه: از دست پسر معتاد ۱۶ ساله ذله هستم که مثل پدرش شده!

اشتباه در انتخاب همسر,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان
آن روز که پدرم با چهره ای غمگین و بغضی در گلو مرا راهی خانه بخت کرد می دانستم هیچ گاه رنگ سعادت و خوشبختی را نخواهم دید اما چاره ای نداشتم چرا که در پی یک عشق خیابانی دلباخته «فیروز» شده بودم با این وجود مدام پلیس در تعقیب همسرم بود تا این که ...

زن ۳۷ ساله که از رفتارهای گستاخانه پسر معتادش به ستوه آمده بود و مدعی بود دیگر توان مقابله با پسر ۱۶ ساله اش را ندارد گریه کنان در تشریح سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: فرزند آخر خانواده بودم که با یک برادر و خواهر ناتنی ام زندگی می کردم همسر اول پدرم فوت کرده بود و او در حالی که سه دختر داشت با مادر من ازدواج کرد این درحالی بود که دو خواهر ناتنی ام ازدواج کرده بودند و یکی از آن ها در کنار ما زندگی می کرد.

 

پدرم کارگر شهرداری بود و حقوقش فقط برای امرار معاش کفایت می کرد با وجود این من به تحصیلاتم ادامه می دادم تا این که روزی متوجه شدم پسر همسایه مرا در مسیر مدرسه تعقیب می کند او اصرار داشت نامه ای به من بدهد ولی من با سرعت از آن جا دور می شدم. آن روزها در مقطع سوم راهنمایی درس می خواندم که آرام آرام احساس کردم مهر فیروز به دلم نشسته است به همین خاطر در میان ترس و دلهره نامه اش را گرفتم و این گونه رابطه ما آغاز شد.

 

این عشق خیابانی تا آن جا پیش رفت که شب ها بعد از خوابیدن اعضای خانواده به آرامی از منزل بیرون می آمدم و با فیروز به گشت و گذار شبانه می رفتم بدون آن که به عواقب چنین کاری فکر کنم بالاخره یک شب پلیس ما را دستگیر کرد و فیروز به ناچار به خواستگاری‌ام آمد.

 

او نیز بعد از جدایی پدر و مادرش از یکدیگر نزد مادرش زندگی می کرد و شغل مناسبی هم نداشت. پدرم بعد از تحقیق کوتاهی درباره فیروز که ۹ سال از من بزرگ تر بود با این ازدواج مخالفت کرد و گفت این پسر به درد زندگی با تو نمی خورد ولی من فریاد زدم «یا او یا هیچ کس دیگر!» پدرم که آبرویش را در خطر می دید بدون دادن جهیزیه ای رضایت به این ازدواج داد و حتی در محضر ثبت ازدواج هم حاضر نشد.

 

او با چشمانی گریان و چهره ای غمگین درحالی مرا به خانه بخت فرستاد که من می دانستم خوشبخت نخواهم شد ولی باز هم به امید عشق فیروز همراه او راهی تهران شدم.به طور ناگهانی درآمد همسرم خیلی خوب شد و من فقط به صورت تلفنی از خواهرم حال پدر و مادرم را می پرسیدم فیروز مدام خانه مان را عوض می کرد که بعد فهمیدم از چنگ پلیس فرار می کند.

 

شش سال بعد درحالی که به تازگی صاحب پسری شده بودم مقداری مواد مخدر از جیب همسرم پیدا کردم اما او اعتراض مرا با کتک پاسخ داد و گفت: با زن دیگری ارتباط دارد و از زندگی با من خسته شده است از آن روز به بعد دیگر روزهای زیادی را به خانه نمی آمد تا این که فهمیدم با زن دیگری ازدواج کرده است روزگارم به سختی می گذشت ولی راه بازگشتی نداشتم خلاصه یک روز فیروز به همراه همسر دیگرش هراسان وارد خانه ام شد و در حالی که می گفت «به خاطر ارتکاب سرقت تحت تعقیب پلیس قرار دارد» آن زن را نزد من گذاشت و چند روز بعد به یکی از شهرهای شمالی کشور گریختیم.

 

او به من قول داد آن زن را طلاق می‌دهد و به همین خاطر مرا به خانه پدرم در مشهد فرستاد. پدرم نیز به خاطر پسرم از خطاهای من گذشت ولی هیچ گاه شادی را در چشمانش ندیدم. او فهمیده بود که دیگر خوشبخت نیستم یک هفته بعد با دلشوره عجیبی به خانه ام بازگشتم و با تعجب دیدم فیروز اسباب منزل را فروخته و قصد دارد با همسر دومش فرار کند.

 

از آن روز به بعد همواره کتک می خوردم چرا که مانع فرارشان شده بودم بالاخره برای گرفتن طلاق، مهریه و فرزندم را به او بخشیدم و با چشمانی اشکبار نزد خانواده ام بازگشتم. دیگر به زنی افسرده تبدیل شده بودم و برای دوری از فرزندم اشک می ریختم تا این که چند سال بعد به طور ناگهانی پسرم زنگ منزل ما را به صدا درآورد از خوشحالی پر کشیدم و پدرم نیز با آن که وضعیت مالی خوبی نداشت او را هم پذیرفت دو سال بعد از این ماجرا پدرم فوت کرد و همه رفتارهای مرا باعث سکته او می دانستند.

 

من درحالی که عذاب وجدان داشتم سرکار رفتم و از فرزندم غافل شدم ولی با آن که من به خاطر او ازدواج نکردم و از همه چیز در زندگی گذشتم حالا فهمیدم که او در دام اعتیاد گرفتار شده و شیوه پدرش را در پیش گرفته است و ...

 

شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمید رضا علایی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) این نوجوان ۱۶ ساله برای بررسی ماجرا و انجام امور مشاوره‌ای به کلانتری احضار شد.

 

 

khorasannews.com
  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش