پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۲۷ - ۰۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۱۹۱۰
رفاه و آسیب های اجتماعی

دوراهی انتخاب بین زن ۹۷ ساله یا همسردوم

زن دوم,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی
زنی که همسر دوم مرد سالمندی شده بود، پس از ۱۵ سال عقد موقت سرانجام با دادخواست طلاق روبه رو شد و راهش به دادگاه خانواده کشید. این درحالی بود که زندگی او نه از سوی شوهر، بلکه توسط «هوو»ی ۹۷ ساله‌اش تهدید شده بود.

در یکی از روزهای سرد آذر که درختان همزمان با برگ ریزان پایتخت آماده می‌شدند تا رخت زمستانی بر تن کنند، زنی به نام «فریده» راهی دادگاه خانواده شده بود. برای این زن که در عمرش حداقل ۶۰ بار پاییز را دیده بود، رنگ و بوی خزان هیچ اهمیتی نداشت. برای او مهم این بود که نباید از همسرش دست بکشد و به روزهای تنهایی‌اش بازگردد.

 

فریده در همان حال که پشت اتاق دادگاه به دیوار تکیه داده بود، نگاهش از پنجره به کوه‌های شمال شهر افتاد. بعد هم برای لحظه‌ای چشمانش را روی هم گذاشت و برگشت به ۱۵ سال پیش... «عماد» را نخستین بار در دامنه همین کوه‌ها دیده بود، آن هم در یک روز پاییزی. چند هفته‌ای می‌شد که برای فراموش کردن غم مرگ همسر پزشکش به دل طبیعت می‌زد.

 

اما در یکی از همان پیاده روی‌ها پایش لغزید و در جوی آب کوچکی افتاد. نخستین کسی که بر بالای سرش رسید، مردی بود بلند قامت، با موهای جوگندمی و لباس کوهنوردی. مرد غریبه باند استریل را به دست فریده داد و بعد از آن آب نباتی تعارفش کرد و گفت: «معلوم است که تازه کار هستید. بهتر است تنها به کوه نیایید.» و...

 

فریده تصمیم گرفته بود به پایین کوه برگردد و مرد می‌خواست بالاتر برود. اما قبل از خداحافظی مرد میانسال به او پیشنهاد کرد هفته‌های آینده با گروه کوهنوردی آنها همراه شود تا با امنیت بیشتری ورزش و تفریح کند. سپس روی تکه کاغذی نام خودش و شماره تلفنش را زیر شماره‌ نوشت. عماد...تلفن همراه....

 

پس از این آشنایی آنها چند ماهی همدیگر را در کوه دیدند. این دیدارها بتدریج به میهمانی‌های دوستانه کشیده شد و گاهی درباره زندگی خصوصی‌شان با هم حرف می‌زدند. تا اینکه یک روز مرد موضوع ازدواج را پیش کشید. فریده گفته بود که دو فرزند تحصیلکرده‌اش رفته‌اند دنبال زندگی‌شان و عماد هم گفته بود بعد از طلاق همسرش در سال‌های گذشته حالا با مادرش زندگی می‌کند. اما فریده نمی‌خواست دوباره ازدواج کند؛ از یک طرف نزدیک بازنشستگی‌اش بود و از طرف دیگر نمی‌پسندید که با داشتن عروس و داماد تن به چنین خواسته‌ای بدهد.

 

برای همین خواهش کرد رابطه‌شان به همان دیدار در جمع محدود باشد. اما عماد اصرار کرد عقد موقت کنند. چون به این شکل نه بچه‌های فریده از چیزی خبردار خواهند شد و نه مادر خودش تنها خواهد ماند. درست ۶ ماه از ماجرای آشنایی آنها در کوه می‌گذشت که فریده با ۴۵ سال سن همسر مردی ۵۰ ساله شد. عماد روزها را در خانه فریده و شب‌ها را در منزل خودش می‌گذراند. فریده برای دومین بار در زندگی‌اش به مردی وابسته شده بود که در تصور او آدم قابل اعتمادی نشان می‌داد. غافل از این که آرامش، خبر از طوفانی در آینده می‌داد...

 

پنج سال بعد فریده نامه‌ای را در کیف عماد پیدا کرد که درباره پذیرش اقامت او در امریکا بود. دعوتنامه از سوی پسری مقیم کالیفرنیا بود که نام فامیلی عماد را یدک می‌کشید و جلوی اسم مادرش نام مادر عماد نوشته شده بود. بدین ترتیب پرده‌ها فرو افتادند و واقعیت زندگی عماد بر او آشکار شد.

 

فریده فهمید که آن زن مادر عماد نیست و در حقیقت همسر اوست. زنی که ۱۶ سال بزرگتر از او است. وقتی که فریده با گله‌مندی ماجرا را به عماد گفت او معذرت خواهی کرد و دلیل دروغ گفتن خود را عشق و علاقه زیاد به فریده عنوان کرد. آن روز عماد اعتراف کرد که هیچ رابطه و علاقه‌ای بین او و همسرش نیست. عماد گفت: «بعد از طلاق همسر اولم در ۴۰ سالگی، تنها مانده بودم تا اینکه با این زن پولدار آشنا شدم که ۱۶ سال از من بزرگتر بود، اما برایم اهمیتی نداشت و سال‌ها بخوبی با هم زندگی کردیم. من نمی‌توانستم بچه دار شوم و او هم دیگر یائسه شده بود.

 

بنابراین کودکی را به فرزندخواندگی گرفتیم و بزرگش کردیم. همسرم تابعیت امریکا دارد و پسرخوانده‌مان هم توانست اجازه اقامت بگیرد و حالا هم فقط به خاطر دریافت گرین کارت، همسر سالخورده ام را تحمل می‌کنم.» عماد برای نشان دادن حسن نیتش تمام موجودی حساب بانکی‌اش را به‌حساب فریده واریزکرد و اجازه گرفت برای ادامه کارهای اقامت به کالیفرنیا برود.

 

با آنکه عماد نیمی از سال در ایران نبود، اما فریده او را بخشیده و امیدوار بود آینده را با هم بگذرانند. اما چند سال بعد عماد حق شهروندی گرفت و دیگر کمتر به سراغ او می‌آمد. عماد به بهانه‌های مختلف به امریکا می‌رفت و گاهی تا یک سال خبری از او نبود. تا اینکه فریده طاقتش را از دست داد و به خانه هوویش رفت و موضوع ازدواجش را به زنی گفت که می‌توانست جای مادرش باشد. زن ۹۰ ساله با شنیدن این ماجرا، رنگ از رخساره‌اش پرید و از حال رفت.

 

فریده هم از ترس پا به فرار گذاشت و در تماس با عماد از او خواست تا بین آنها یکی را انتخاب کند. با این حال عماد قول داد به محض برگشتن به ایران فریده را به عقد دائمی خود دربیاورد. یک سال بعد آنــــــــها با مهریه ۱۱۴ سکه‌ای عقد کردند. اما سایه هووی سالخورده و تهدیدهای او دست از سر زندگی فریده و عماد برنمی‌داشت.

 

 فریده پشت در اتاق شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده مجتمع قضایی ونک ایستاده بود که در باز شد و جلسه رسیدگی به پرونده زن و شوهری جوان به پایان رسید. فریده بسرعت وارد دادگاه شد و مقابل قاضی «غلامحسن گل آور» ایستاد.بعدهم گفت:«آقای قاضی؛ همسرم با آنکه مرا دوست دارد، اما با فشارهای هووی ۹۷ ساله‌ام درخواست طلاق مرا به این شعبه داده. فردا جلسه رسیدگی ماست و من از شما می‌خواهم که بر او سخت بگیرید تا از خواسته‌اش پشیمان شود.»

 

 قاضی لبخندی زد و گفت:«اول اینکه حق طلاق با مرد است. اما شما هم حقوقی مثل مهریه و اجرت‌المثل و نفقه و تقسیم دارایی دارید که می‌توانید آنها را مطالبه کنید. با این حال براحتی نمی‌توان از حق طلاق استفاده کرد. حالا مهریه‌تان چقدر است؟ شاید ناتوانی در پرداخت آن از طلاق منصرفش کند.»

 

 فریده جواب داد:«مهریه‌ام ۱۱۴ سکه است. راستش یکی از سفرهایش به امریکا آنقدر طولانی شد که برای بازگشتش تهدیدش کردم مهریه‌ام را مطالبه می‌کنم. او هم گفت از حسابم بردار. من هم به اندازه مهریه‌ام برداشتم و در حال حاضر فقط ۳ سال است که عقد دائمی کرده‌ایم و فکر نمی‌کنم رقم اجرت‌المثل و نفقه‌ام زیاد شود.» قاضی گفت:«معلوم است که با قانون آشنایی دارید.»

 

 زن جواب داد:«بله. بعد از بازنشستگی به تحصیلاتم ادامه دادم و حالا استاد دانشگاه هستم. اما خوب می‌دانم که همسرم از ترس این زن ۹۷ ساله می‌خواهد مرا طلاق بدهد. او می‌ترسد اجازه اقامتش را از دست بدهد و من هم ممنوع الخروجش کرده‌ام تا نتواند به سفر خارج برود.حتی وقتی به خانه من آمد به روی خودش نیاورد که قرار است از هم جدا شویم. چراکه او عاشق من است.»

 

قاضی از این بانو خواست دادگاه را ترک کند و فردا به همراه شوهرش در جلسه حاضر شود و تأکید کرد؛ «از قدیم گفته‌اند اگر یک طرفه به نزد قاضی بروید راضی برمی‌گردید.»

 

 

بهمن عبداللهی

 

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
ویژه سرپوش