شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۶۰۸۰۰۰۰۱

درماندگی شاه سلطان حسین

 آنچه از نظرتان می‌گذرد، بخشی از کتاب «گزارش‌های پطرس سر کیس گیلانتز، سقوط اصفهان» است. این کتاب را محمد مهریار به زبان فارسی ترجمه کرده است، گیلانتز تاجری اهل ارمنستان بوده که مقارن حمله افغان‌ها در اصفهان زندگی می‌کرده است.

 

شاه از محمود خواست که سه تن دیگر از زنان وی را به او بدهد و نام آنها را ذکر کرد. آن زنان را به وی باز دادند. وی همچنان برخی گوهرها را درخواست کرد که باز به او داده شد. وی گوهرسازان را فرمود تا زینت‌هایی چند از این [گوهرها] برای زنانش بسازند و چون سالار گوهریان زینت‌هایی که ساخته شده بود نزد او آورد، به او گفت: «آیا می‌دانی که مرا پولی [در بساط] نیست که بتوانم مزد شما را بدهم؟

 

از محمود خواهم خواست که اجرت زحمت شما را بپردازد.» محمود همچنان یک «یوزباشی ۱» افغانی را با [چند] فراش معین کرد که پیوسته از شاه پاسبانی کنند و [روی هم رفته] با وی خوب رفتار کردند و سلامتی او را حفظ کردند. محمود گاهی از شاه بازدید می‌کرد و گاهی نیز «بیگلر ۲»خود را برای دیدار او می‌فرستاد. شاه به محمود گفت: «من به قزلباشان عقیده پیدا کردم و به این جهت امروز چنین در بدبختی و محنتم. تو نباید به آنان اعتماد کنی، چه همه خیانتکار هستند. همه را بکش و از آنها هیچ چشم‌داشت نیکی نداشته باشد زیرا با من خوب نکردند [با تو هم نخواهند کرد.].»

 

محمود، شاه و فرزندانش را سخت می‌پایید چون یکی از پسران۳ او[شاه] از اصفهان به تبریز گریخته بود و اگر این شاهزاده ازاصفهان نگریخته بود، محمود همگی افراد خاندان شاه را نابود کرده بود. محمود یکی از دختران شاه را به ازدواج خویش درآورد. سایر دختران و خواهران شاه و همگی زنان حرم را در میان امراء و یوزباشیان او [محمود] تقسیم کردند. وقتی محمود اصفهان را گرفت، کسانی را که برای عرض تبریک به نزد او آمدند نکشت، ولی آنان را که چنین نکردند احضار کرد، اموال آنان را مصادره و آنها را هلاک کرد. محمود ۱۰ نفر از امیران قزلباش را در سمت‌های آنها باقی گذاشت. ولی اعتمادالدوله سابق را اعتمادالدوله (کذا) خویش ساخت و با قورچی‌باشی و قوللر آغاسی به همین نحو رفتار کرد. به این دو نفر اخیر فرمان داد تا همه افراد ابواب جمعی خویش (قوللر و قورچیان) را جمع آورند و ترتیبی دهند که حقوق مقرر ایشان پرداخت شود و همواره برای خدمت حاضر باشند.

 

در ۲۹ اکتبر (۹ نوامبر) محمود شورای بزرگی فراهم آورد که در آن همه سرداران ایرانی و  افغانی حاضر بودند. وی اعتمادالدوله، قورچی‌باشی و قوللر آغاسی را مخاطب قرار داد و گفت: «شما [خوب] می‌دانید که به‌علت عدم‌لیاقت شاه حسین چگونه تشکیلات کشور در روزگار پادشاهی او از هم پاشید. وی دادگری نمی‌دانست، نادان بود و نالایق. تا اینکه من اینجا هستم، نمی‌خواهم شما مثل پیش باشید.

 

می‌خواهم ریشه فساد را از این شهر برکنم و به آنان که خوبند و مرا صادقانه در دل خویش دوست می‌دارند، میل دارم سالاری و قدرت ببخشیم، پاداش نیک عطا کنم و آنها را از دیگر کسان برکشم و به مقامات عالی رسانم. اینک مطمئن هستم که شما به من نیازمندید. بگویید بدانم چگونه می‌توان شاهزاده [طهماسب میرزا] را دستگیر کرد تا حاکم حکومت کند و بزرگ‌تر بزرگ‌تری و خون ریختن باز ایستد.» سرداران حاضر سوگند یاد کردند و سوره فاتحه الکتاب را عنوان حجت و شاهد قرائت کردند که از این پس صادقانه خواستار وی باشند و از خون خود در راه خدمت وی دریغ نورزند.

 

سپس اعتمادالدوله [ایرانی] به محمود گفت اگر فرمان رود به شاهزاده نامه نویسم [او را استمالت و تحریض کنم] که خود به حضور رسد و سر به خدمت شما فرود آرد. محمود جواب داد: «دلیل در دست نیست که بتوان گفت شاهزاده خود به پای خویش و از سر رای خود بیاید و اطاعت مرا گردن نهد؛ بنابراین باید به زور و نیروی شمشیر وی را حاضر ساخت. سرداری تعیین خواهم کرد که با لشکر به قزوین رود تا وی را دستگیر سازد و اینجا به خدمت آورد.» در ۳۰ اکتبر (۱۰ نوامبر) محمود سرداران خویش را گفت که لشکریان خود را آماده سازند.

 

سردار بزرگ امان‌الله سلطان، اشرف سلطان و نصر‌الله کور سلطان شش هزار افغانی و دو هزار ایرانی را آماده ساختند. وی ۶ هزار افغانی را زیر فرماندهی سرداران فوق قرار داد و فرمانده دو هزار ایرانی را به برادر اعتماد‌الدوله سپرد و به این ترتیب ۸ هزار تن سپاهی جمع آورد. در ۲ (۱۳ نوامبر) این هشت هزار تن سپاهی با سرداران خویش از اصفهان به سوی قزوین روان شدند تا آن شهر را تسخیر و شاهزاده را دستگیر کنند و به اصفهان بیاورند. در ۳ (۱۴ نوامبر) محمود ایشیک آقاسی (رئیس قراولان)  اعتماد‌الدوله را به سمت وزیر به کاشان گسیل داشت. این وزیر جدید فورا این خبر را به وسیله قاصدی به کاشان فرستاد. کاشانیان که به این سان از ورود حاکم جدید آگاهی یافته بودند، با تشریفات شایان از وی پذیرایی کردند.

 

 

 

donya-e-eqt​esad.‎​com
  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه

انواع ضرب المثل درباره شتر در این مقاله از سرپوش به بررسی انواع ضرب المثل درباره شتر می‌پردازیم. ضرب المثل‌های مرتبط با شتر در فرهنگها به عنوان نمادهایی از صبر، قوت، و استقامت معنا یافته‌اند. این مقاله به تفسیر معانی و کاربردهای مختلف ضرب المثل‌هایی که درباره شتر به کار می‌روند، می‌پردازد.

...[ادامه]
ویژه سرپوش