به گزارش وقايعاتفاقيه، بعد از آنکه سيدمحمد خاتمي عبارت گفتوگوي تمدنها را در سپتامبر ۱۹۹۸ در سازمان ملل متحد در بيانيهاي مطرح کرد و بعد از آن، سال ۲۰۰۱ از سوي اين سازمان به «سال گفتوگوي تمدنها» مشهور شد، بسياري از اين ايده رئيسجمهوري وقت ايران بهعنوان يکي از گامهاي اساسي صلح نام بردند. پس از آن در بهمن سال ۱۳۷۷، دولت ايران مرکز بينالمللي گفتوگوي تمدنها را براي هماهنگي فعاليتهاي مربوط به گفتوگوي تمدنها را تأسيس کرد.
حالا بعد از نزديک به ۲۰ سال، نخستين «مجمع تمدنهاي کهن» روز يکشنبه در آتن با حضور۱۰تمدن کهن جهان برگزار شد. در اين مجمع دوروزه که وزيران امورخارجه کشورهاي ايران، چين، هند، ايتاليا و مصر ازجمله مقامات دعوتشده بودند، محمدجواد ظريف حضور يافت و در روز دوم نشست با ارائه سخنراني، مسائل و مشکلات کنوني را در سطح بينالمللي و منطقهاي مورد بحث قرار داد. همچنين، وزير امورخارجه کشورمان با نيکوس کوجياس، وانگ ئي و ابراهيم الجعفري، وزراي خارجه کشورهاي يونان، چين و عراق ديدارهاي دوجانبهاي داشت. علاوه بر اين، ظريف با نخستوزيري يونان، الکسيس سيپراس ديدار و گفتوگو کرد.
هر چند «مجمع تمدنهاي کهن» در آغاز مسير ايجاد است اما گردهمآمدن تمدنها کهن جهاني و در ميان آنها، ايران ميتواند از اهميت پرستيژي بسياري بالايي در سطح اجماع جهاني برخوردار باشد. در اين ميان، اظهارات صلحطلبانه محمدجواد ظريف درباره «اعتدال» و «گفتوگو» بهعنوان دو راهحل اساسي براي رسيدگي به خصومتها و تنشها در عصر جديد، از نکات بسيار قابلتوجهي است که ميتواند تأييدکننده گفتمان صلحطلب و آشتيجويانه ايران در عرصه جهاني باشد.
همافزايي سهم و مشارکت تمامي تمدنها، ضرورتي براي مقابله با خطرات مشترک
به گزارش مرکز ديپلماسي عمومي و رسانهاي وزارت امورخارجه، محمدجواد ظريف در سخنراني خود در مجمع تمدنهاي کهن اظهار کرد: «ابتکار تأسيس «مجمع تمدنهاي کهن»، اقدامي شايسته و ارزشمند است و بر به رسميت شناختن نقش جاودان تمدنها در جهان متجدد و بههمپيوسته امروز دلالت ميکند.» ظريف همچنين در ابتداي اظهارات خود از اهداف حضور تمدنها کهن در آتن سخن گفت و تأکيد کرد: «گردهم آمدن ما در اينجا، تلاشي عيني در جهت همافزايي سهم و مشارکت تمامي تمدنها- که درواقع ميراث مشترک بشري را تشکيل ميدهند- براي پرداختن به چالشهاي خطيري است که همه ما با آنها روبهرو هستيم؛ اعم از اينکه در محيط مختص به خودمان يا به صورت دستهجمعي و در مقياسي جهاني باشد؛
در جهاني که پيچيده و مملو از انواع بحرانها و مطمئنا همراه با آيندهاي پر از ابهامات و عدم قطعيتهاست. اين نشست همچنين دلالت بر اين دارد که علم، فناوري، پيشرفت و رفاه مادي-گرچه ثمراتش با کمال تأسف، بهطور نابرابر توزيع شده است- جملگي در حلوفصل مشکلات مشترک، ناموفق بوده و شکست خوردهاند و به نظر نميرسد که نويدبخش آيندهاي بهتر باشند. برايناساس و نيز برحسب تعريف، مدعاي ضرورت توسل و اتکای به سهم و نقش تمدن، وظيفه و تعهدي بس عظيم است.»
بشريت فقط يک «دهکده جهاني» نيست بلکه «يک پیکر واحد انساني» است
ظريف در بخشي ديگر از اظهارات خود تصريح کرد: «ذخاير غني دانش موجود از تمدنهاي کهن و باستاني، براي کارشناسان اين رشته، دانشگاهيان و سايرين بهطور کامل شناخته شده و همچنان الهامبخش تحقيقات دانشگاهي هستند. در اين تلاش مشترک، بايد به عواملي که به تمدنهاي ما شکل داده و آنها را پايدار کردهاند، بهعنوان هويتهاي پويا و زنده بپردازيم، از گذشته درس بگيريم و از قبض و بسط آنها در امتداد سلسله تاريخ بياموزيم. درواقع، اين اسباب و علل، کارکرد خود را بهعنوان ابزاري براي اتکا، پرورش و استفاده تمدني با هدف نهايي استمرار آن حفظ کردهاند.
علاوهبراین، تفاوت ميان جهان امروز و گذشته، در درجه پيچيدگيای است که امروزه با آن روبهرو هستيم، اين تفاوت خواه در رابطه با تعداد و تنوع بازيگران، خواه انواع چالشها در عرصههاي گوناگون حيات بشري يا در رابطه با شبکه روابط پيچيده و بيشازپيش سردرگمي که پديد آمده، ديده ميشود. در عين حال، حقيقت شاهکار ۸۰۰ ساله سعدي و نياز به آن، امروزه و در عصر جهانيشدن نيز به خوبي هويدا و آشکار است و به ما متذکر ميشود که بشريت فقط يک «دهکده جهاني» نيست بلکه «يک پیکر واحد انساني» است که در آن هيچ عضوي را قرار و سود و رونقي نخواهد بود، هنگامي که ساير اعضا دچار درد و تألم هستند.»
يکجانبهگرايي مختوم به شکست بوده و راهحلهاي چندجانبه را پي گرفت
ظريف در ادامه گفتههاي خود اظهار داشت: «بديهي است که جامعه بشري امروزه با چالشهاي مشترک و خطيري روبهرو است که طيف وسيعي از موضوعات همچون اهداف به سختي دستيافتني توسعه پايدار، حفاظت از محيطزيست و فقرزدايي براي بخش بزرگي از جامعه بينالمللي تا مبارزه با دو پديده جديد را شامل افراطگرايي و تروريسم بهعنوان بيماريهاي عالمگير دربر ميگيرد. ماهيت جهانيشده و به هم پيوسته جريان امور در سراسر گيتي، ما را ناگزير ميکند که براي مشکلات مشترک به راهحلهاي مشترک روي آوريم.
به علاوه، از آنجا که شاهد احياي گرايش به رويکردهاي آزمايششده و شکستخورده-يکجانبه هستيم، تأکيد میکنم که بايد به دنبال يافتن راهحلهاي چندجانبه باشيم. حقيقت عيني و عليالارض تغيير کرده و لذا متقابلا بايد در فوريت و در برخورد قاطع مشترک و دستهجمعي با اين چالش توسط جامعه جهاني نيز تغيير ايجاد شود. بهعلاوه، درست در همين جاست که نقش ويژه تمدنهاي کهن مطرح و ضرورت مييابد. اين تمدنها در مقايسه با ساير اعضاي بسيار جوانتر جامعه بشري، از دانش، عمق فکري و معنوي، تجربه به بوته آزمايش گذاشتهشده و بصيرت تاريخي به سختي بهدستآمده بيشتر و قابلاتکاتري برخوردارند.»
با وجود اختلافات، نيازمند احترام به ارزشها هستيم
همچنين، وزير امورخارجه کشورمان در صحبتهاي خود تأکيد داشت: «آنچه که بايد در اين مرحله اوليه و البته حساس فعاليت مجمع به آن پرداخت، رسيدن به يک تفاهم کلي و جمعي درباره مفاهيم و اصول فراگير و بنياديني است که به فعاليتهاي آتي ما شکل و جهت ميبخشد. بايد هنجارها و اصولي چون تنوع، فراگيربودن، تحملپذيري، اعتدال، گفتوگو، عدالت، حقوقبشر، دموکراسي و حکومتداري شايسته را باوجود تفاوتهاي اجتنابناپذير درباره بهکارگيري و اجراي آنها، شناخته و به آنها احترام بگذاريم.
ما بهعنوان وارثان تمدنهاي کهن با برخورداري از درک و فهم تاريخي عميق از اينکه پيروزيها و شکستها تنها دورههاي کوتاهي در گذشته چندهزارساله بودهاند، بايد الگوهاي رايج (پارادایمهاي)، همچون «حق با قدرت است» و حذف را که در اشکال گوناگون خود موجب خونريزي و تخريب در سراسر تاريخ شده و خشونت، توسعهنيافتگي و افراطگرايي را به همراه آوردهاند، به چالش بکشيم. از اين رو، جامعه بشري امروزه بهشدت محتاج پذيرش تنوع غني در درون و ميان تمدنهاست. وارثان تمدنهاي کهن داراي يک مسئوليت تاريخي براي پيشگامشدن در ترويج گفتوگو و مشارکت همگاني براساس احترام متقابل و موضع برابر براي ايجاد يک الگوي جديد از سياستهاي جهاني هستند.
در سال ۱۹۹۸، آقاي خاتمي، رئيسجمهوري سابق ايران و رئيس سازمان کنفرانس اسلامي- که اکنون سازمان همکاري اسلامي ناميده ميشود- با تلفيق ميراث تمدن ايراني و ارزشها و آموزههاي رفيع اسلامي، ابتکار «گفتوگوي تمدنها» را ارائه داد که به اجماع مورد استقبال مجمع عمومي سازمان ملل قرار گرفت و سال ۲۰۰۱ بهعنوان سال گفتوگوي تمدنهاي سازمان ملل نامگذاري شد. گفتوگوي نشأتگرفته از اين فرضيه که منابع خرد و دانش ذاتا متنوع هستند و هر تمدن دستاوردهاي زيادي براي عرضهکردن دارد، تمدنها را متقابلا غني و همافزا کرده و باعث رجعت از «الگوي محروميت» به «الگوي گفتوگو و مشارکت همگاني» شده است.
در سپتامبر ۲۰۱۳ نيز رئيسجمهوري روحاني، ابتکاري مشابه را به مجمع عمومي سازمان ملل، بنابر همان ضرورت تغيير الگو و پارادایم، عرضه کرد و خواستار «جهان عاري از خشونت و افراطگرايي» شد که مورد تصويب مجمع قرار گرفت.» ظريف در بخش پاياني خود تأکيد کرد: «ما بهعنوان نمايندگان تمدنهاي کهن که در معرض طوفانهاي سهمگين و شاهد صعود و سقوط امپراتوريها بودهايم، از سابقه تاريخي لازم براي ارائه و ارتقاي دو درمان براي بسياري از بيماريهاي اين دوره از حيات جوامع بشري برخورداريم: گفتوگو و اعتدال.»
توافق وزراي امورخارجه شرکتکننده براي تشکيل «مجمعتمدنهاي کهن»
بر اساس گزارشهاي منتشرشده، وزراي امورخارجه شرکتکننده در «اجلاس ۱۰ تمدن کهن جهان» در آتن، طي بيانيهاي در پايان اين اجلاس، تصميم گرفتند که «مجمع تمدنهاي کهن» بهعنوان بستري براي گفتوگو و همکاري فرهنگي بين دولتهاي عضو تشکيل شود. اين موضوع، نمايانگر آن است که کشورهاي ميراثدار امپراتوريها کهن يعني، تمدنهايي که نقشي بزرگ را در مديريت جهان در گذشته داشتهاند، خواهان افزايش همکاريهاي فرهنگي و ديپلماتيک با يکديگر هستند تا در نتيجه آن، دستاوردها و نقش بزرگ خود را در تمدن بشريت بازنمايي کنند. در صورت استمرار اين مجمع ميتوان انتظار داشت که همگرايي و همکاريها ميان اين ۱۰ تمدن بزرگ جهاني در سطحي کلان افزايش پيدا کند.
- 19
- 1