مازندران روزگاري به دريا و جنگلش معروف بود؛ دريا و جنگلي كه سالهاست بيمحابا بهدست مردم و مسئولان درحال تخريب است. يكي از متهمان اصلي پرونده تخريب دريا و جنگل در اين استان صنايعي هستند كه بدون توجه به امكانات، ظرفيت و پتانسيل مازندران تشكيل شده و توسعه يافتهاند. بسياري از مسئولان مازندراني بر اين باورند كه توسعه مازندران فقط با كشاورزي امكانپذير نيست و بههميندليل بايد استان در همه بخشها صنعتي توسعه يابد. درحالحاضر، بعضي از صنايع همانند سيمان، خودروسازي، توليد ميلگرد و ... در استان مازندران فعال هستند.
مسئولان بهدنبال استقرار صنايع ديگر در اين استان هستند. براساس آمار، ۴۸ شهرك صنعتي در مازندران وجود دارد كه از اين تعداد فقط هشت شهرك صنعتي تصفيهخانه فاضلاب دارد. صنايع سهم بالايي در آلايندگي آب دريا و رودخانه دارند.در چنددهه اخير استقرار صنايع در مازندران براساس آمايش سرزميني انجام نشده است، چراكه بسياري از صنايع موجود در استان جايگاهشان در مازندران نيست. اغلب شهركهاي صنعتي در كنار نهرهاي كشاورزي و رودخانههاي اصلي استان قرار دارند كه موجب آسيبهاي فراوان به كشاورزي و دريا شدهاند.
نكته قابل توجه اينجاست كه بسياري از جمعيت ساكن مانند صيادان و كشاورزان در اين استان از طريق دريا ارتزاق ميكنند. نميتوان به بهانه صنعت كه درنهايت هزار شغل ايجاد ميكند، زندگي هزاران نفر ديگر را از بين برد كه شغل موروثيشان كشاورزي و ماهيگري است. از سوي ديگر، آبزيان كه بخش عمدهاي از آن در شمال كشور تامين ميشود، محصول استراتژيك كشور است.
سهيل اولادزاد، كارشناس محيطزيست، درباره مشكلات شهركهاي صنعتي در مازندران، به «قانون» ميگويد: « در استانهاي شمال كشور منطقه مناسبي براي استقرار صنايع وجود ندارد چراكه شهركهاي صنعتي در كنار رودخانه يا جنگل قرار دارند. اغلب شهركهاي صنعتي استان مازندران در كنار رودخانه واقع شدهاند. براي مثال كنار رودخانه تلار سوادكوه شمالي شهرك صنعتي شورمست، اسلامشهر، بشل و يا در دو متري رودخانه قائمشهر، شهرك صنعتي سنگتاب قرار دارد».
او ادامه ميدهد: « مهمترين دليل قرارگيري شهركهاي صنعتي در كنار رودخانهها دسترسي سريع و راحت به منابع آبي است. بسياري از صنايع مستقر در مازندران آسيبهاي مخرب و فجايعي زيستمحيطي براي اين استان به بار آوردهاند. يكي از اين فجايع زيستمحيطي آلودگي آب دريا و تبديل قسمت جنوبي درياي خزر به فاضلاب سيار است. بيشتر آنها تصفيهخانه فاضلاب ندارند و پسابهاي صنعتي، مستقيم وارد آب رودخانه ميشوند».
اولادزاد ادامه ميدهد:« بر اساس گزارش سازمان آب دبي آب رودخانه سياهرود از فاضلاب آن در ۶ ماه از سال كمتر است. اين مساله درباره بسياري از رودخانهها نيز صدق ميكند. از آنجاييكه اين رودخانهها به دريا ريخته ميشوند، تاثير مستقيمي بر درياي خزر ميگذارند. اين رودخانهها در مسير خود شاليزارها را نيز مشروب ميكنند كه در نهايت سموم كشاورزي نيز به آن اضافه ميشود ».
او با تاكيد بر اينكه استفاده بيمحابا و غيراصولي از كودهاي كشاورزي يكيديگر از مشكلات اين استان است، بيان ميكند:« كشاورزان و باغداران اين استان با كوچكترين مساله از كودهاي كلره در مزارع و باغهاي خود استفاده ميكنند و كشاورز باغدار با كوچكترين مشكل كود ميدهند و از كود كلره استفاده ميكنند. كارشناسان جهاد كشاورزي نيز اين مساله را تشديد ميكنند، چراكه آنها كشاورزان را به استفاده بيشتر از سم براي افزايش برداشت از سطح تشويق ميكنند. ازسويديگر، شركتهايي بهنام محيطزيست اقدام به توزيع كود آلي بهجاي كمپوست ميكنند. اين در حالي است كه كشاورزان به ۲۰ درصد كود آلي نياز دارند اما در اين كودها فقط دو درصد كود آلي است. اين كار باعث بياعتمادي كشاورزان شده است».
اين كارشناس محيطزيست يادآور ميشود:«ميتوان براي مقابله با آفت از جايگزينهاي زيستي استفاده كرد. بهعنوان مثال ميتوان از نوعي زنبور براي مقابله با كرم ساقهخوار برنج استفاده كرد كه هيچگونه آسيبي براي محيطزيست ندارد». او با اشاره به معضل بيكاري در مازنداران ميگويد: «مردم استانهاي شمال كشور خاطره خوشي از ممنوعيت صنايع ندارند. چون آنها مهمترين دليل بيكاري را نبود صنايع ميدانند. اين درحالي است كه ميتوان از صنايع هايتك، تبديلي و گردشگري به خوبي در اين استان استفاده كرد. متاسفانه تاكنون نگاه مسئولان در استان مازندران بهسوي صنايع آلاينده بود تا هايتك و تبديلي؛ شهركهاي صنعتي موجود خود گواه روشني براين مساله است».
نجمه جمشیدی
- 12
- 4