دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۱۱ - ۰۲ فروردین ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۱۱۰۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

فاطمه معتمدآریا و تنها حسرتی که به دلش ماند/ خاطره جالب خانم بازیگر از شب عروسی‌اش

فاطمه معتمدآریا,مصاحبه جدید فاطمه معتمدآریا
فاطمه معتمدآریا به بیان خاطراتی مختلف و خواندنی از دوران کاری و زندگی شخصی خود پرداخت.

به گزارش ایسنا، فاطمه معتمدآریا با آرزوی سلامتی و صلح و آرامش و پرفروغ شدن سینما در سال ۱۴۰۰، رد کردن بازی در فیلم "مادر" علی حاتمی را تنها افسوس خود در سینما می‌داند.

این بازیگر در گفت‌وگویی که برای بخش تاریخ شفاهی موزه سینما انجام شده و بخش‌هایی از آن برای اولین‌بار منتشر می‌شود، با تبریک سال ۱۴۰۰ می‌گوید: امیدوارم سال جدید برای همه اتفاق‌های خوبی بیافتد، همراه با سلامتی، آرامش و صلح برای همه مردم و به دور از بیماری‌ها باشد و سینمای ایران مانند سال‌های گذشته سینمای پرفروغی شود.

او در این مصاحبه به شروع کار خود اشاره و بیان می‌کند: کودکی درخشانی با پدر و مادری استثنایی داشتم. از ۱۳ سالگی به سمت تئاتر رفتم، اما از ۹ سالگی از صبح تا ظهر به شویق مادرم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و آموزش می دیدم. یام می‌آید تیرماه سال ۱۳۵۴ تصمیم گرفتم بازیگر شوم و به همان اندازه برایم مهم بود که امروز حرفه‌ام برایم مهم و جدی است..

معتمدآریا با بیان این‌که در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرده است، می‌گوید: یادم می‌آید شب عروسی‌ام سر تمرین "یک جفت کفش برای زهرا" بودم و خجالت می‌کشیدم به کارگردان بگویم می‌خواهم عروسی کنم. سر تمرین به آقای شاه محمدلو گفتم می شود امروز زودتر بروم، از من سوال کردچرا و من گفتم می‌خواهم ازدواج کنم و ایشان گفت همین الان تعطیل می‌کنیم و همه با هم می‌آییم عروسی که جمعه تعطیل بود و من از شنبه دوباره برگشتم سرکار. در این سال‌ها تنها وقفه کاری‌ام دوران کرونا بود و حتی زمانی که بچه‌ام به دنیا آمد شب قبلش سر کار بودم که ۱۰ روز استراحت کردم و دوباره برگشتم.

او با بیان این‌که با فیلم "شهر موش‌ها" وارد سینما شده ولی اولین بازی‌اش در فیلم "جدال " بوده است، به این اشاره می‌کند که در "شهر موش‌ها" صداپیشه نارنجی و خواهر عینکی بوده و بازخورد خوب فیلم به‌خاطر حضور آدم‌های باتجربه‌ بوده است.

او درباره ایفای نقش "دختر لر" نیز می‌گوید: "دختر لر" فیلم محبوب پدرم بود و این فیلم را در سینما دیده بود و دیالوگ‌هایش را می‌دانست و درباره این فیلم با ما خیلی صحبت کرده بود به همین دلیل وقتی به من گفتند می‌خواهیم این نقش را بازسازی کنی برای من مانند یک هدیه الهی بود. فیلم "مسافران" را تازه تمام کرده بودم که بلافاصله "دختر لر" را بازی کردم. هر دو فیلم در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده بود. یادم می آید به من گفته بودند برای فیلم "مسافران" جایزه گرفته‌ام درحالی‌که انتظار داشتم برای فیلم "ناصرالدین شاه" جایزه بگیرم.

معتمدآریا همچنین با اشاره به علاقه کودکان به "کلاه قرمزی" می‌گوید: "کلاه قرمزی" نسل به نسل می‌چرخد و ریتم و آوازهای عروسک‌ها در جذاب شدن "کلاه قرمزی" بسیار تاثیر داشت تا آن‌جا که حتی کودکان امروز هم این فیلم را دوست دارند.

فاطمه معتمدآریا,مصاحبه جدید فاطمه معتمدآریا

او در پاسخ به این سوال که آیا فیلمی بوده که ایفای نقش کرده باشد و بعد از حضورش پشیمان شده باشد؟ گفت: خیر، اما از یک کار که انجام ندادم، پشیمان هستم. در فیلم "مادر" زنده‌یاد علی حاتمی نقشی را که اکرم محمدی بازی می‌کرد به من پیشنهاد داده بود که نقش لطیف و قشنگی بود. برای این فیلم یک بچگی و غدی بدی کردم. زمانی‌که به دفتر زنده‌یاد علی حاتمی رفتم ایشان برایم درمورد نقش توضیح دادند و من گفتم حتما کار می‌کنم اما زمانی‌که داشتم بلند می‌شدم گفتم می‌شود فیلمنامه را به من بدهید آقای حاتمی در ابتدا سکوت کرد و گفتند می‌گویم فیلمنامه را بهت بدهند. آمدم بیرون و ایشان داشتند نماز می‌خواندند. به آقای یکتاپناه گفتم می‌شود فیلمنامه را به من بدهید در همان موقع زنده‌یاد حاتمی پرده را کنار زد و گفت برایتان می‌فرستیم. شب که به خانه برگشتم محمود کلاری، حمید جبلی، اکبر عبدی، عزیز ساعتی  و ... به من زنگ زدند و گفتند آخه این چه حرفی بود که زدی؟ علی حاتمی فیلمنامه ندارد، می‌نویسد و صحنه به صحنه سناریو را درست می‌کند و من هم گفتم تا فیلمنامه نباشد کار نمی‌کنم و این تنها افسوسی است که در سینما دارم. البته قرار بود در فیلم "جهان‌پهلوان تختی" زنده‌یاد علی حاتمی نیز بازی کنم.

معتمدآریا با اشاره به تجربه همکاری‌اش یا زنده‌یاد عباس کیارستمی در فیلم "شیرین" می‌افزاید: با ایشان یک بحث طولانی از زمان کانون داشتیم. همیشه به او می‌گفتم باید با بازیگران حرفه‌ای کار کنید و او می‌گفت به دلیل تصنعی که وجود دارد این کار را انجام نمی‌دهد.

او درباره همکاری‌اش با سایر بازیگران در فیلم‌ها گفت: با همه بازیگران راحت بودم آن‌قدر که نمی‌توانم بگویم کدام یک از دیگری بهتر است. با زنده‌یاد خسرو شکیبایی در بازی‌ها بده بستان خوبی داشتیم . پرویز پرستویی بازیگر بی‌نظیری است زیرا برای هر نقشی که برعهده دارد انرژی زیادی می‌گذارد. آقایان جبلی، طهماسب و زنده‌یاد انتظامی همه عالی هستند.

فاطمه معتمدآریا,مصاحبه جدید فاطمه معتمدآریا

  • 17
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش