پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۳۲ - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۲۰۷۲۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش

آتیلا پسیانی,تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش
هجدهمین «شب کارگردانان» انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران همراه با نکوداشت آتیلا پسیانی برگزار شد.

به گزارش مهر، مراسم هجدهمین «شب کارگردان» خانه تئاتر که عصر یکشنبه ۱۰ اردیبهشت در خانه هنرمندان ایران برگزار شد به نکوداشت آتیلا پسیانی بازیگر و کارگردان باسابقه و مطرح تئاتر ایران اختصاص داشت.

در این مراسم که با حضور چهره‌های هنری در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد، محمد سلوکی به عنوان مجری مراسم حضور داشت.

شهرام گیل‌آبادی رییس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران اولین سخنران مراسم بود. وی بیان کرد: این برنامه به مناسبت زاد روز استاد سمندریان هر ساله در اردیبهشت تئاتر ایران برگزار می‌شود.

گیل‌آبادی در ادامه به قرائت متنی درباره وضعیت این روزهای تئاتر و بی‌درایتی و بی توجهی مدیران و مسئولان نسبت به تئاتر پرداخت و گفت: تئاتر نقاد است و پرسشگر و سر سازش با هیچ پلشتی ندارد. کج‌اندیشان باید از تئاتر بترسند.

وی متذکر شد: تئاتر روزهای سختی را سپری می‌کند. انجمن به سختی کار صنفی را در دستور کار خود قرار داده است. آینده جامعه را مردم و ریشه مردم را فرهنگ و ریشه فرهنگ را تئاتر شکل می‌دهد. هیچ جریانی قادر حرکت تقابلی خیر و شر در تئاتر را متوقف کند.

سپس بخش‌های از مستند «سیمای یک کارگردان» که گفتگویی با علی. رفیعی بود پخش شد.

در ادامه آرش دادگر کارگردان تئاتر و از اعضای هیأت مدیره انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران نیز روی صحنه حضور پیدا کرد و گفت: درباره هنرمندی صحبت می‌کنم که همیشه دوست‌داشتنی است و همیشه لبخند به لب دارد و با ذهنی خلاق به واقع از هیچ تئاتر می‌سازد؛ حمید پورآذری.

سپس تصاویری از اجراهای متعدد حمید پورآذری کارگردان تئاتر پخش شد.

در این بخش پیام تصویری علی رفیعی برای آتیلا پسیانی و همچنین حمید پورآذری پخش شد و رفیعی از این ۲ هنرمند به عنوان هنرمندانی نام برد که همیشه به جوانان توجه ویژه داشته و دارند.

در ادامه لوح تقدیر انجمن به حمید پورآذری تقدیم شد. پورآذری در میان تشویق ممتد حاضران در سالن روی صحنه حضور پیدا کرد ولوح را با حضور پرویز پرستویی، هادی مرزبان، مسعود دلخواه، کوروش نریمانی و هدایت هاشمی دریافت کرد.

در این بخش قطعه‌ای موسیقیایی با صدای حمیدرضا ترکاشوند اجرا شد.

سپس محمد رحمانیان کارگردان مراسم روی صحنه حضور پیدا کرد و از پرویز پرستویی خواست روی صحنه بیاید و صحبت کند.

ب

پرستویی گفت: خوشحالم که امروز در خانه امن هستم که در آن بزرگ شده‌اند. آخرین نمایشی که حضور داشتم نمایش «فنز» حضور داشتم که بسیار موفق بود. حسادت‌ها شروع شد و گفتند که بازیگر سینما آورده تا موفق باشد.

وی یادآور شد: من بیش از ۵۰ فیلم در کارنامه کاری خودم دارم ولی همچنان تعداد کارهای تئاترم بیشتر است و آخرین کارم هم در تئاتر خواهد بود.

سپس از ۲ تجربه تصویری خود با آتیلا پسیانی یاد کرد و از او به عنوان یکی از چهره‌های مهم تئاتر ایران نام برد.

پرستویی تصریح کرد: سردمداران مملکت باید دست هنرمندان را ببوسند که اینگونه خالصانه و صادقانه برای مردم کار کردند و در کنار مردم محکم ایستادند. امیدوارم روزی حال مردم خوب شود تا ما هم کار کنیم. هنر شغل ما نیست زیرا به هر قیمتی کار نمی‌کنیم.

بعد از این سخنان تصاویری از سنین مختلف آتیلا پسیانی و همچنین نقش‌آفرینی‌های وی پخش شد.

در این بخش محمد صالح‌علا پشت تریبون رفت و گفت: چند سالی هست که خانه‌نشین شده‌ام و خوش می‌گیرد ولی خانه‌نشینی باعث فراموشی هم می‌شود و الان نمی‌دانم چه بگویم. در دوران مدرسه وقتی بچه‌ها عاشق می‌شدند برای‌شان نامه‌های عاشقانه می‌نوشتم. دشواری زمانی بود که چند نفر عاشق یک نفر می‌شدند. الان هم برایم دشوار است که درباره فردی که دوستش دارم صحبت کنم.

وی یادآور شد: در جوانی نمایش کار می‌کردند ولی منتقدان و هنرمندان تئاتر من را سرزنش می‌کردند و با من زاویه داشتند در حالی که من نمایش مفهومی کار می‌کردم و تئاتر کار نمی‌کردم. عباس جوانمرد، سعید سلطان‌پور و جمیله شیخی از هنرمندانی بودند که حامی‌ام بودند.

صالح‌علا درباره آتیلا پسیانی یادآور شد: آتیلا به لحاظ سنی کوچک‌تر ولی به لحاظ فکری از من بزرگ‌تر است. ما دوران خوب و فراموش‌نشدنی با هم داشتیم.

فاطمه معتمدآریا دیگر هنرمندی بود که درباره آتیلا پسیانی صحبت کرد. وی گفت: شناختم از آتیلا پسیانی به‌گونه‌ای است که گویی از همان دوران نوزادی او را می‌شناختم. اولین خاطراتم از آتیلا به حضورم در هنرهای زیبای دانشگاه بود. همیشه یک نفر را می‌دیدم با تی‌شرت مشکی، صورتی جذاب و کتاب در دست جلوی در دانشکده بود، وی آتیلا بود.

وی تأکید کرد: خلاقیت و نبوغ آتیلا من را به او جذب کرد. با وجود عشقی که میان ما هست تعداد تجربیات مشترکی که با هم داریم بسیار کم است. آتیلا مجموعه‌ای از آفرینش و هندسه ذهن او مملو از عاطفه است و درونش مثل گل محمدی خوشبو است و دیگران را جذب می‌کند.

در ادامه رضا کیانیان نیز به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: خوشحالم در شب کارگردانان از بازیگران دعوت کردید صحبت کنیم. این همبستگی شکل گرفته در میان تئاتری‌ها بسیار میمون است.

وی تأکید کرد: آتیلا ۲ نسل از تئاتر را به هم متصل کرد که اگر نبود این اتفاق مهم در تئاتر ایران شکل نمی‌گرفت. آتیلا بعد از انقلاب به کار خود ادامه داد و شکفتگی و رشد تئاتر تجربی مدیون آتیلا است و اگر بگوییم پدر تئاتر تجربی ایران است بیراه نگفته‌ایم.

کیانیان متذکر شد: متأسفانه ما در ایران همدیگر را نمی‌شناسیم ولی برای هم هوار می‌کشیم. ما باید همدیگر را بشناسیم و این کار راانجمن‌های صنفی باید انجام دهند.

وی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: در سینمای ما قهرمان نداریم و شکست می‌خوریم. ما در سینمای‌مان شادی و همچنین رویا نداریم. ما تئاتری‌ها مجبوریم شادی و رویا داشته باشیم و در زندگی‌مان قهرمان باشیم.

محمد چرمشیر دیگر چهره‌ای بود که روی صحنه حضور پیدا کرد. وی گفت: شب درخشانی است و پر از خاطره از مرد بزرگی به نام آتیلا پسیانی. اما از سال ۷۰ که با آتیلا بودم از ناعدالتی‌ها بگویم. اگر این نکوداشت یعنی پذیرش نگاه و عملکرد آتیلا پسیانی است گذشت ۴ دهه برای این پذیرش خیلی دیر است. آتیلا پسیانی عاشق جوانان است و ۴ دهه گذشت زمان برای پذیرش او دیر است. آتیلا بسیاری از جوانان را به فرزندی پذیرفت علیرغم آنکه آنها پدرکشی کردند.

وی تأکید کرد: نقش آتیلا پر تئاتر ایران بسیار مهم است. اینکه همدیگر را فارغ از هر نگاهی بپذیریم را آتیلا در تئاتر ایران نقش بست.

چرمشیر در ادامه به ذکر یک جمله طنز «یه جای کار می‌لنگخ» از پسیانی پرداخت که هر موقع فردی از کار او تعریف می‌کرد می‌گفت.

سپس بهرام رادان نیز درباره پسیانی گفت: کنار کسی را سراغ دارم که ظاهر و باطنش با هم یکی است. من در ۲۳ سال گذشته هم افتخار همکاری و رفاقتش را داشتم. امیدوارم سال‌های سال در کنار خانواده‌ات شاد و سلامت باشی و تولدت مبارک آتیلا عزیز.

نوید محمدزاده نیز از دیگر چهره‌هایی بود که از آتیلا پسیانی گفت. وی یادآور شد: برای من‌حکم پدر، رفیق، برادر بزرگ، کارگردان و معلم هستید آتیلای پسیانی. خیلی از تو یاد گرفتم و افتخار می‌کنم که با تو همکاری کردم.

محمد رحمانیان طی سخنان کوتاهی در این بخش از مراسم گفت: درست است که این نکوداشت دیر است. همیشه دیر است ولی ما تلاش‌مان را کردیم.

وی از فاطمه نقوی همسر آتیلا پسیانی درخواست کرد روی صحنه حضور پیدا کند و از آتیلا بگوید.

وی یادآور شد: ما ۴۵ سال با هم زندگی کردیم. ما با هم بزرگ شدیم. همیشه با هم مثل بچه‌ها بازی کردیم چون آتیلا یک کودک عاشق است. او عاشق به کار و زندگی است و کودک درونش بسیار قوی است.

سپس صدرالدین زاهد بازیگر و کارگردان تئاتر نیز به ذکر خاطراتی از کارگاه نمایش و همکاری با آتیلا پسیانی پرداخت. وی گفت: تئاتر ما زندانی است. امیدوارم روزی تئاتر ما آزاد شود.

در ادامه مدالیوم انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران به آتیلا پسیانی تقدیم شد.

وی در این بخش تصریح کرد: علیرغم نکاتی که دوستان درباره من گفتند، عمیقاً به فکر فرو رفتم. اتفاقاتی که طی ۵ دهه تئاتر رخ داد تلخ و شیرین و شور و خیلی عجیب و قریب بود. دلمان می‌خواست جوانان زیادی را پرورش دهیم. وقتی گروه تئاتر «بازی» شروع به فعالیت کرد هیچ گروهی کار تجربی نمی‌کرد. خیلی فحش و ناسزا شنیدیم و الان خیلی خوشحالم که تعداد زیادی گروه‌های تئاتر تجربی در حال فعالیت هستند.

سپس پسیانی با حضور اکبر زنجانپور، ابراهیم حقیقی، سیروس الوند، محمد چرمشیر، محمد صالح‌علا، شهرام گیل‌آبادی، صدرالدین زاهد، فاطمه معتمدآریا و فاطمه نقوی مدالیوم و نشان انجمن را دریافت کرد.

ستاره پسیانی در این بخش از مراسم در حالی که کیک تولدی را برای پدر خود روی صحنه آورد، تأکید کرد: ۳۷ سال افتخار داشتم دخترش و ۳۲ سال افتخار داشتم بازیگرش باشم. مرسی بابا.

تصویر آتیلا پسیانی، در مراسم نکوداشتش در شب کارگردانان تئاتر باعث نگرانی هنردوستان شد.

آتیلا پسیانی,تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش
آتیلا پسیانی,تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش
آتیلا پسیانی,تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش
آتیلا پسیانی,تصویری شوکه کننده از آتیلا پسیانی در مراسم نکوداشتش

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش