شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۲۸ - ۰۵ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۱۱۲۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

ازدواج روی آنتن زنده و طلاق مخفی هنرمندان!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,هنرمندان

حریم خصوصی چهره ها همیشه نقل محافل مردمی بوده است؛ اتفاقی که گاهی با واکنش خود آنها نیز همراه است. در گزارش زیر به سراغ عواملی رفتیم که زمینه ساز عمومی کردن این وجه خصوصی از زندگی آنهاست.

به گزارش مهر، این روزها یکی از خبرهای زردی که مدام بین گروه‌های مختلف تلگرامی دست به دست می‌شود شایعه جدایی«بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل»است؛ شایعه‌ای که دانستن راست و دروغش برای عده‌ای از جوانان به قدری شدت گرفته که این موضوع خانوادگی را برای آنها تبدیل به یک دغدغه جدی کرده است تا جایی که«بهنوش طباطبایی» دو روز پیش به این موضوع واکنش نشان داد و گفت:« من این شایعه را نه تایید می‌کنم و نه تکذیب تا یاد بگیریم در زندگی خصوصی افراد سرک نکشیم»جمله‌ای که وقتی با آن مواجه می‌شوید به‌طور قطع درست بودن و اخلاقی بودن آن را تایید می‌کنید اما سؤال اینجاست که چه کسی به این«سرک کشیدن در زندگی خصوصی» دامن می‌زند؟ چه می‌شود که حالا خبردار شدن از خصوصی‌ترین تصمیم یک زوج برای عده زیادی رنگ و بوی«دغدغه» به خودش می‌گیرد؟

 

کافی است کمی به عقب برگردید به ۶ سال گذشته و به وقتی که بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل در پربیننده‌ترین ساعات تلویزیون از شروع این«زندگی خصوصی»پرده برداشتند و از همه مردم ایران خواستند که برای خوشبختی آنها دعا کنند و رسانه ملی مثل همیشه به واسطه سرشناس بودن این دو نفر، از آن‌ها در قاب یک «زوج خوشبخت»رونمایی کرد و در برنامه‌های مختلف رادیو و تلویزیون دعوت به عمل آورد؛ اتفاقی که نه فقط درباره این دو نفر که در مورد ازدواج سایر هنرمندان هم تکرار شد.

 

 اما نکته اینجاست که رسانه‌ها و هنرمندان همیشه به واسطه کارهایشان شکل‌دهنده ذائقه مردم و علاقه مندی های مخاطبانشان هستند؛ ذائقه و دست‌پختی که شاید بعدها حتی به مذاق خودشان هم خوش نیاید و سطح دغدغه مخاطبان را تا حد دانستن زندگی خصوصی افراد تنزل بدهد. به همین بهانه سراغ اتفاقاتی رفتیم که زمینه ساز دخالت و قضاوت های نا به جای افراد در زندگی خصوصی چهره هاست. حالا این افراد به ظاهر کنجکاو یا می توانند مردم معمولی باشند یا رسانه هایی که ناشیانه به خودشان اجازه می دهند تا درباره این امور شخصی وخصوصی سوال بپرسند.

 

وقتی در فضای عمومی از حریم خصوصی حرف می زنیم 

مفهوم حریم خصوصی همیشه جزو موضوعاتی بوده است که همگی ما به فراخور دیدگاه هایمان تعریف های متفاوتی از آن داشته ایم. تا جایی که همین تعاریف متفاوت گاه باعث سر درگم شدن روابط آدم ها با یکدیگر می شود. این سر درگمی و تشویش از جایی کار را سخت تر می کند که خود فرد هم تعریف مشخصی از حریم خصوصیکه خودش برای دیگران تعریف می کند؛ ندارد. معضلی که شاید بتوان به وفور آن را در رفتارهای ضد و نقیض هنرمندان دید.

 

 ماجرا از جایی شروع می شود که اعلام شروع زندگی مشترک دو چهره سرشناس با یکدیگر می شود خبر خوشی که منافاتی با حفظ حریم خصوصی آنها ندارد. همین هم باعث می شود تا هر دو هنرمند خودشان را ملزم بدانند که با مصاحبه های متفاوت و روی جلد رفتن عکس هایشان در قالب یک«زوج خوشبخت» به مردم نوید یک زندگی دوست داشتنی را بدهند.اما در جایی دیگر خبر پایان همان زندگی مشترک و دانستن آن برای  همان مخاطب ها می شود مصداق بارز«تجاوز به حریم شخصی افراد» ولی واقعیت غیرقابل انکار اینجاست که وقتی هر کدام از این چهره های سرشناس به هر بهانه ای وجهی از زندگی خصوصی خودشان را در فضایی عمومی برای طرفدارانشان به اشتراک می گذارند خواسته یا ناخواسته آنها را به قضاوت و یا حتی دخالت های نا به جا در زندگی شخصی شان دعوت می کنند.

 

نمونه بارز این سر در گمی در تعیین حریم خصوصی چهره را می شود در ماجرای جدایی «رامبد جوان» و «سحر دولتشاهی» دید؛ زمانی بود که این دو بازیگران در برنامه ها و نشریات مختلف حاضر می شدند و درقالب یک «زوج خوشحال» خودشان را به مخاطبانشان معرفی می کردند تا جایی که رامبد جوان در یکی از برنامه های تلویزیونی کار را به جایی رساند که برای مخاطب میلیونی تلویزیون از موتور سیکلتی که به عنوان هدیه تولد برای همسرش خریده بود حرف زد. ولی به محض پایان همان زندگی مشترک نسبت به سوال های کنجکاوانه همان مخاطبان میلیونی واکنش نشان داد و از این اتفاق به عنوان«سرک کشی وقیحانه» در زندگی شخصی افراد یاد کرد. اما در این بین سحر دولتشاهی نسبت به این اتفاق واکنش منطقی‌تری داشت و تا حدی به سؤال پرسیدن‌های مخاطب حق داد اما از مردم خواهش کرد که زخم‌های کهنه را برای او تازه نکنند. «یک زمانی بازیگر یا هر شخص دیگری اطلاعات بخشی از زندگی خصوصی‌اش را در مصاحبه‌ها یا روابط اجتماعی‌اش به شکل عمومی در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. من هم متأسفانه در مقطعی این کار را کردم.خب بعد از اینکه این اطلاعات را دادید، مخاطب پیگیر آن می‌شود این مسئله را کاملا درک می‌کنم ولی گاهی مسائلی پیش می‌آید و طی آن سوالاتی از شما می‌شود که با تمام احترامی که برای پرسش کننده اش قائل می‌شوی اما جواب دادن به آن سؤال‌ها باعث می‌شود پای افراد ذینفع دیگری غیر از خود شخص هم به میان بیاید  از اینجا به بعد ماجرا اصلا قشنگ نیست.»

 

وقتی چهره کبودمان را برای مخاطب شیر می کنیم 

گسترش شبکه های اجتماعی بیش از پیش به تبادل و اشتراک اطلاعات بین آدم ها کمک می کند تا جایی که دسترسی بیشتر مردم به این فضا منجر به این موضوع شده است تا رابطه هنرمندان و چهره های سرشناس با هواداران و مخاطبانشان تنگاتنگ و بی واسطه تر از گذشته به نظر بیاید. به شکلی که مخاطب امروز دیگر لازم نیست تا برای خواندن این حواشی و اخبار زرد  چند روز یا چند هفته صبر کند چون کافی است در یکی از شبکه های اجتماعی صفحه هنرمند محبوبش را دنبال کند تا از ریزترین اتفاقاتی که خودشان آنها را برای مخاطبانشان به اشتراک می گذارند با خبر شوند حالا این اتفاق می تواند پستی  از یک روز خوب با همسرشان به صرف صبحانه باشد یا تصویر تمرینشان در باشگاه بدنسازی! عکس هایی که وقتی به آنها نگاه می کنید هرکدامشان به خودی خود می تواند بخشی از زندگی خصوصی این آدم ها باشد که حالا با کامنت های مردمی نمود بیرونی پیدا کرده است.تا جایی که وقتی شما تصویر چهره کبودتان را پست و علیه همسر سابقتان ادعا می کنید دور از انتظار نیست که با رگبار سوال هایی رو به رو شوید که شاید هر کدامشان مخل آسایش زندگی خصوصی شما باشند،زندگی خصوصی ای که خودتان پیش از این آن را در فضای مجازی عمومی کرده اید و به بقیه اجازه داده اید تا در حریم شخصی تان ورود کنند.

 

وقتی با همسر هنرمندمان در رسانه ملی مهمان می شویم 

تلویزیون را شاید بشود یکی از مقصران بزرگ این ماجرا دانست. نوک پیکان از وقتی سمت این رسانه ملی نشانه می رود که صدا و سیمای ما عزمش را جزم می کند  تا برای سبک زندگی مردم از تمام چهره های محبوبش الگو بسازد. برای همین هم در طول سال‌های اخیر تلویزیون تمام تلاشش را کرده تا بازیگران و ورزشکاران را از زاویه زندگی خانوادگیشان به مردم معرفی کند تا حرفه ای که در آن مشغول به کار هستند. تا جایی که خود این رسانه هم فراموش می کند که به صرف یک هنرمند یا ورزشکار خوب بودن، نمی‌توان از وجوه زندگی خصوصی چهره ها برای مخاطب الگوسازی کرد.

 

اگر به برنامه های گفتگو محور چند سال گذشته تلویزیون نگاه کنید در بین مهمان های رنگ به رنگ سال تحویل تا دلتان بخواهد می توانید سلبریتی هایی پیدا کنید که روزی در قالب یک زوج خوشبخت و در قابی پر زرق و برق  به مردم معرفی شدند اما چیزی نگذشت که خبر جدایی شان بهت و سوالی بزرگ برای مخاطبانشان ایجاد کرد. شاید یکی از ناموفق ترین الگوهایی که تلویزیون در معرفی آنها  با شکست مواجه شد ازدواج دو مجری سرشناس تلویزیون یعنی «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» بود دو نفری که تا مدت ها نه تنها مهمان برنامه های مختلف سیما بودند که حتی در ویژه برنامه تحویل سال هم در قالب یک زوج جذاب به عنوان مجری در مقابل چشمان مردم ظاهر شدند. تا اینکه ورق برگشت و با جدایی این دو نفر، رسانه ملی به جای بهبود بخشیدن به اوضاع، شرایط را از چیزی که بود وخیم تر کرد و کار به جایی رسید که با دعوت خانواده«حسنی» و معرفی عروس کوچک این خانواده به مخاطب میلیونی سیما، حالا این رسانه ملی جولانگاهی بود برای دعواهای شخصی و خانوادگی!

 

وقتی برای هوادارانمان الگو می شویم 

شاید در نظر اول کمی عجیب وغریب به نظر بیاید، اما اگر نگاهی به دنیای چهره ها بزنید تک و توک می توانید زوج های سرشناسی را پیدا کنید که سال های سال و بی حاشیه در کنار هم زندگی کرده اند بی آنکه خودشان و زندگی خصوصی بینشان را برای مردم رسانه ای کرده باشند برای همین هم هیچ وقت نه نگران خدشه دار شدن حریم خصوصی شان بوده اند و نه نگران الگوبرداری همه جانبه هوادارهایشان از خودشان چون در بحث الگوسازی هنرمندان برای طرفداران جوان،این قشر هر چه قدر هم که بخواهد این موضوع را انکار کند و مدعی شود که آنها هم مثل بقیه آدم های روی زمین معمولی هستند و ممکن الخطا؛ اما در نهایت باید این حقیقت تلخ را بپذیرند که خاصیت رسانه، نمایش چهره ها است در قابی پر زرق و برق برای مردمی که از واقعیت زندگی آنها چیزی نمی دانند برای همین هم چه بخواهند، چه نخواهند در بین مخاطبانشان جوانان و نوجوانانی هستند که برایشان فن پیج بسازند، عکسشان را روی دیوار اتاقشان بچسبانند و به خودشان، درست یا غلط اجازه بدهند که همه جوره اخبارشان را دنبال کنند و دست آخر چهره محبوبشان را صدا بزنند، الگو!

 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش