چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۰ - ۰۸ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۰۵۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

فراز و فرودهای خندوانه به روایت رامبد جوان:

نگران تکراری شدن خندوانه نیستم / محدودیت‎هایی که باعث شد خندوانه آسیب ببیند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان
رامبد جوان در یک گفت و گوی مفصل درباره خندوانه و فصل سوم آن و دشواری های کار سخن گفته است. 

به گزارش عصر ایران، فصل سوم خندوانه با تمام فراز و فرودهایش به پایان رسید و تیم بزرگ خندوانه خود را برای فصل چهارم آماده می کند. فصل چهارمی که گفته می شود قرار است از نیمه آذر آغاز شود و خندوانه با تغییر در دکور و تغییرات محدودی در دیگر بخش ها به روی آنتن شبکه نسیم خواهد رفت. رامبد جوان که روز و شب خود را وقف خندوانه کرده است، 

 

خندوانه مورد اعتماد مردم است 

جوان در پاسخ به این پرسش که «خندوانه را در پایان فصل سوم چگونه ارزیابی می کنید» می گوید: «موفقیتی که خندوانه به دست آورده قطعا آنقدری است که می تواند یک رویاپردازی را راضی کند. وقتی شما یک پروژه ای را شروع می کنید خیلی دوست دارید برند شود و اعتبار پیدا کند و هر کسی دلش می خواهد به چنین وضعیتی برسد. بدیهی است دلم می خواهد در پروژه های موفق حضور داشته باشم. واقعیتش این است هر چقدر جلوتر می رفتیم و متوجه هدف گذاری‎مان می شدیم بیشتر متوجه شدیم که ساخت خندوانه چقدر مهم است و شاد بودن و خندیدن در طول تاریخ نیاز انسان های دنیا است. برای من چیزی که فکر می کردم شکل گرفته و خندوانه الان مورد اعتماد مردم است و با آن ارتباط صمیمانه برقرار کرده اند.»

 

طیف گسترده ای از مردم درگیر اقدام‎های جذابی شدند 

«وقتی قرار است برنامه ای با طیف گسترده مردم ارتباط برقرار کند باید کاری کند آن طیف گسترده دخیل شوند. از حضور گسترده در استودیو بگیرید تا اینکه مردم اسم یک کمپین را انتخاب می کنند. از این دست موضوعات در سه فصل گذشته زیاد داشتیم مثلا ما موضوع آبیاری قطره ای را با کمک مردم به نقطه ای مفید رساندیم. واقعا مردم کمک کردند که محقق شد و ما توانستیم مساحت قابل توجهی از یک منطقه محروم کشاورزی در کرمان یعنی حدود ۵۰ هکتار زمین زراعی مردم را با کمک خود مردم آبیاری قطره ای کنیم و به مرحله ای رسید که وزارت جهاد کشاورزی هم وارد شد و تقاضا کرد این مسیر با مشارکت آنها ادامه یابد.»

 

نگران تکراری شدن خندوانه نیستم 

او درباره اینکه ممکن است خندوانه برای مردم تکراری شود و اینکه تا چه زمانی آن را خواهد ساخت، می گوید: «ساخت خندوانه را احتمالا تا زمانی که بمیریم ادامه می دهیم (می خندد) چون ما خسته نمی شویم و فقط یک دفعه خاموش می شویم. قرار نیست در خندوانه ما هر روز آکروبات کنیم یا بمب بترکانیم. به نظر من اساس برنامه سازی در دنیا این شکلی نیست. الان تمام پروژه‌هایی که سال‌هاست در دنیا ساخته می‌شوند یک فرمول و گرامر ثابت دارند و با همان فرمول جلو می‌روند و ما هم قرار نیست هر دفعه فیل هوا کنیم! کلیت این برنامه همین است که تماشاچی بنشیند و از تماشای یک برنامه انرژی بگیرد، حرف‌های مثبت بشنود و مهمانان برنامه از موفقیت‌ها و شادابی خود در زندگی حرف بزنند.

 

کمی هم بخندیم و با مردم قرارهایی بگذاریم و آنها را عملی کنیم. می توان جزییاتی را به برنامه اضافه کرد، دکور تغییر داد و برنامه را برای مردم نو کرد اما در کل نگران تکراری شدن برنامه نیستیم.»

  

برنامه مخاطبان متعددی دارد و در زمینه خنداندن مردم سنت شکنی کرده است 

نظرات دکتر عماد افروغ در مورد خندوانه را به رامبد جوان یادآوری می کنیم و او با تایید آنها می گوید: «برنامه مخاطبان متعددی دارد. از کودکانی که با ریتم و موسیقی برنامه ارتباط برقرار می کند تا سالمندانی که در مکان های مختلف به من می گویند برنامه را دیده اند و بخش های مختلف آن را به من کد می دهند. تعداد بسیاری از آنها نیز می گویند اصلا تلویزیون تماشا نمی کنند اما خندوانه را دیده اند و با آن ارتباط برقرار کرده اند. خندوانه در زمینه شاد کردن مردم سنت شکنی کرد و برخی تابوها را شکست. 

 

فصل چهارم تماشاگران کمتری در استودیو حضورخواهند داشت 

از او در مورد دکور بزرگ خندوانه در فصل چهارم و نقدهایی که در این زمینه مطرح شده بود سوال کردیم که اینگونه جواب می دهد: «من دلم می‌خواست که برنامه «خندوانه» در ابعاد بزرگتری اجرا شود و این اتفاق برای من خیلی جذاب بود. بخشی از این موضوع از جاه طلبی من نشات می‌گرفت و بخشی دیگر از آن برای این بود که دلم می‌‌خواست با حضور تعداد بیشتری برنامه را اجرا کنم. فصل یک خندوانه را ما با ۳۲ صندلی آغاز کردیم و تعداد این صندلی‌ها به دلیل این‌که صندلی وجود نداشت، نمی‌توانست بیشتر باشد. خاطرم هست، حتی در روزهای اول برنامه، آدم کم می‌آوردیم و بچه‌های خودمان را روی صندلی می‌نشاندیم. یعنی در بین ۳۲ نفر هم ما باز مهمان کم داشتیم و مجبور بودیم از بچه‌های گروه تولید استفاده کنیم.

 

در فصل دوم تعداد صندلی‌هایمان به ۱۲۰ رسید و اتفاقا در زمان پخش مسابقه «خنداننده برتر» ۲۳۰ صندلی را هم در استودیو جا دادیم که مجبور شدیم فضا را کمی فشرده تر کنیم. حجم صدای این تعداد نفر در زمانی که بلند می‌خندیدند بسیار تاثیر گذار بود و کارکرد حضور تماشاچیان خیلی جواب می‌داد. رفتیم برای فصل سوم و من اصرارم روی ۶۰۰ نفر بود که توانستیم روی ۵۰۰ نفر میانگین تنظیم کنیم. شب آخر فصل سوم نیز بیش از ۷۰۰ مهمان داشتیم. حالا با توجه به تمامی واکنش‌ها و تجربه‌ای که در زمان اجرای خندوانه بدست آوردم، به این نتیجه رسیدم که برای فصل چهارم، بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر مهمان داشته باشیم. نزدیک به ۲ میلیون نفر برای حضور در برنامه «خندوانه» متقاضی شدند و۵۲ هزار نفر در فصل سوم به استودیو آمدند و از نزدیک به تماشای برنامه نشستند.»

 

استاندارد ساخت ویدئوهای خارج از استودیو بسیاربالا بود 

دوربین در فصل سوم بیشتر به خارج از استودیو رفت و ویدئوهای متعددی با ترکیب رنگ و موسیقی و ایده های جذاب تولید شد. با قطعیت می گویم تمام آن چیزی که خارج از استودیو ساخته شد پر از نوآوری و خلاقیت بود. استاندارد ساخت ویدئوهای خارج از استودیو آنقدر بالا رفت که تصمیم داریم در فصل چهارم نیز این بخش را با تمام توان ادامه دهیم.  

 

تغییراتی که باعث شد خندوانه لطمه ببیند 

نظر او را در مورد افت خندوانه در بخش هایی از فصل سوم سوال کردیم که رامبدجوان در این مورد توضیحات مفصلی ارائه می دهد: «ما با آقای ضرغامی و دارابی بعد از ۱۱۷ برنامه به یک نقطه اشتراک رسیده بودیم و آنها هم متوجه شدند که خندوانه چه کارکردی دارد و از جملاتی که رامبد به زبان می‌آورد قرار نیست بعدها چیز خاصی دربیاید، چون دیگر رامبد را در طول سال‌های گذشته می‌شناختند و در نهایت به یک توافقی رسیده بودیم. اما وقتی این آقایان رفتند، دوباره به سر خط رسیدیم. یعنی ما با مدیرانی آشنا شدیم که می‌دانستند خندوانه چقدر اهمیت دارد و برایشان خیلی مهم بود که خندوانه ساخته شود. به هر حال برای مدیران تلویزیون یا هر مدیری اهمیت دارد که برنامه‌هایشان مخاطب داشته باشد، چون مدیران، دلشان می‌خواهد بگویند، ما برنامه‌‌هایی می‌سازیم که دیده می‌شود. اما سلیقه، نگرانی‌ها و اهم فی الاهم کردن‌های مدیران جدید باعث شد که ما مجددا این پروسه‌ای را که قبلا طی کرده بودیم، دوباره طی کنیم تا  به یک گرامر مشترک برسیم. در فصل سوم خیلی به ما سخت گذشت.

 

فشارهایی که در دوره ای بابت نگرانی‌های مدیریتی به ما وارد می‌شد، باعث شده بود که ما دست و بالمان بسته شود. قوانینی برای ما وضع شد که کار ما را بسیار سخت کرد. مثلا وقتی در نوروز به بخش لباهنگ رسیدیم دیده شدن بیش از حد آن بخش باعث شد فشارهایی از بیرون به ما وارد شود و ما وادار شدیم به مدیران بگوییم ما همان هایی هستیم که فصل یک و دو را ساخته ایم و از جایی دیگر نیامده ایم.  بنابراین چرا باید ما ناگهان به موجودات خنگ و بی استعدادی تبدیل می‌شدیم که انگار بلد نیستند برنامه‌ای را تولید کنند؟! البته در پایان همه چیز دست به دست هم داد و مشکل ما حل شد. یکی از این اتفاقات تغییر مدیران سازمان بود. وقتی که مدیریت تغییر پیدا کرد، انگار آب پشت سد به ناگهان باز شد.»

 

فصل چهارم چه تغییراتی خواهد داشت؟ 

«خندوانه در مسیر خودش خواهد ماند. برای فصل چهارم، قرار نیست خندوانه خیلی تغییر لحن بدهد. دربخش کمدین‌ها باید فکر و تصمیم جدیدی بگیریم، چون تعداد آنها کم شد و از سوی دیگر هم همه حاضر نیستند که این تجربه را انجام دهند. شک نکنید من به تمام بازیگران این مملکت زنگ زدم، اما برخی از آنها فکر نمی‌کنند که بتوانند همچنین کارهایی را انجام دهند. خیلی ها آمدند تست زدند و در حضور مخاطبان استندآپ کمدی اجرا کردند اما خوب درنیامد و استفاده نشد. مسابقه «خنداننده برتر» به یک اتفاق بزرگ و جذابی در تلویزیون تبدیل شد و یک هیجان بزرگ و عجیب بود برای پایان دوره دوم اما اصولا قرار نیست که لحن خندوانه مانند آن مسابقه باشد. یعنی قرار نیست که خندوانه هر شب فریاد بزند که "مردم بیایید، قرار است یک کار عجیب بکنیم". ما برای شروع فصل سوم هم به دلیل زمان کمی که داشتیم نیاز به یک ایده سریالی داشتیم که ادامه دار باشد و ایده اجرای لباهنگ به ما بسیار کمک کرد تا کمی به پیش برویم.»

 

اقداماتی که ماندگار شد 

با مهمانان نیز برنامه یک بازی طراحی کردیم که تو حاضری چه کار کنی که یک یا چند نفر را بیرون از استودیو خوشحال کنی؟ و ما هم با سماجت پیگیری کردیم تا آن وعده ها عملی شود و گروهمان نیز برای تصویربرداری به سراغ آنها می رفت. مثلا مهدی یراحی حرکت بزرگی کرد که جا دارد از او تقدیر شود. او یک اتفاق بی نظیر را رقم زد و برای اجرای کنسرت به منطقه ای محروم در میان مردم رفت و ۸۰۰ نفر از مردم عزیزمان در آن منطقه از اجرای او لذت بردند و معلوم است آن شب از یاد آنها نمی رود. یا کاری که بهنام تشکر کرد و دو سالمند را برای یک روز به تفریح در سطح شهر برد. از این اقدامات خیرخواهانه در خندوانه فراوان شکل گرفت که فکر کردن به آن بسیار لذت بخش است. 

 

خندوانه در فصل سوم مشکل مالی داشت 

رامبد جوان معتقد است در فصل سوم مشکلات مالی کمی خندوانه را آزار داده است: او می گوید: «همه اعضایی که با خندوانه کار می کنند به موقع با آنها تسویه شده است. در فصل سوم با مشکل مالی مواجه بودیم چون پروژه بزرگ شد و ما عقب ماندیم اما به سرعت این را پوشش دادیم و بلافاصله پس از پایان فصل سوم با همه عوامل تسویه کردیم. من وقتی قراردادم را می بندم دیگر به پول فکر نمی کنم و به اجرای کار فکر می کنم. از یک روزی که قرار شد کمدین ها بیایند و به برنامه اضافه شوند چون در قرارداد پیش بینی نشده بود، برای پوشش هزینه هایش، هزینه هایی اضافی را متحمل شدیم. طبیعی است وقتی درطول برنامه به ایده هایی می رسیم که در برآورد اولیه هزینه هایش پیش بینی نشده است، ناچاریم هزینه هایی را برعهده بگیریم و اکثرا از جانب خودمان اتفاق می افتاد و گاهی هم زورمان می رسد به حامی مالی برنامه می گوییم آن بخش را برعهده بگیرد. مثلا بازیگرانی که برای بخش «خانواده باحال» آمدند و رفتند دستمزد خود را دریافت کردند و کاملا حرفه ای با آنها برخورد شد.

 

شبکه نسیم با مدیریت درجه یک دکتر کرمی که واقعا بهترین مدیری است که در تلویزیون دیده ام، بسیار کمک کردند در مسیر ساخت خندوانه و علاوه بر مراقبت های لازم برای ما بسیار جنگیده است. با تمام این اوصاف ایشان قول مساعد داده اند مراقبت های مالی لازم را از خندوانه در ادامه انجام دهند.»

 

جناب خان باید مراقبت شود 

او در مورد حضور نداشتن جناب خان در برخی قسمتها می گوید: «وقتی شب‌هایی جناب خان به برنامه نمی‌آید، شک نکنید که این موضوع دلیلی دارد. دلیل آن هم این است یک روز من و محمد بحرانی با هم توافق کردیم و تصمیم گرفتیم که باید جناب خان را حفظ کنیم تا جناب خان یک شب معمولی نداشته باشد. جناب خان همیشه باید بالای ۷۰ درصد باشد و شب ۵۰ درصدی نداشته باشد. خب طبیعی هم هست که در برخی شب‌ها هم ایده‌ای برای حضور جناب خان نداشته باشیم. این مراقبت کردن از جناب خان باعث شده که او تا الان  جذاب باشد. اگر جناب خان هر شب به برنامه بیاید به شدت برای مردم عادی می‌شود و برای مخاطبان دیدن جناب خان عادی می‌شود. ما می‌خواهیم کاری کنیم که مخاطبان تشنه جناب خان باشند و با خود بگوید «ایول امشب جناب خان هست» یا بگویند «ای بابا! امشب جناب خان نبود» این خوشحالی و ناراحتی به درد می‌خورد، چون سازنده برنامه باید از مخاطب خود بازخورد بگیرد.»

  

خندوانه بدون رامبد جوان 

یک روزی ممکن است رامبد جوان درخندوانه نباشد و من به این موضوع فکر می‌کنم! من می‌خواهم که خندوانه سرپا باشد. من آرزو دارم که خندوانه باشد و من عقب بکشم تا زندگی کنم. خدا شاهد است که برای خندوانه موهایم سفید شد! یک روز ممکن است رامبد نباشد یک روز ممکن است جناب خان نباشد، ممکن است یک کمدین دیگر بیاید و مجری باشد. به همه اینها فکر می کنم.»

 

چرا گاهی گفتگو با مهمان برنامه ناقص به نظر می رسد؟ 

از او سوال کردیم چرا گاهی احساس می شود گفت و گوها با مهمان برنامه خوب و جذاب نشده است و ناقص به نظر می رسد، که وی می گوید: «بازی که با مهمان می کنم باعث می شود او خود را رها کند ، بگوید بخندد، استندآپ اجرا کند. بعضی وقتها گفت و گو با مهمان درنمی آید، گاهی ۲ ساعت با مهمان حرف زده ایم و فقط ۳۰ دقیقه اش را می توانیم استفاده کنیم و در این مورد باید بگویم اگر احساس می کنی گفت و گوها گاهی خام است باید به تدوین ، اجرا و ...اشاره کنم که ممکن است این ناقص بودن را به مخاطب منتقل کند. در عین حال معتقدم اگر این احساس را دارید به یک دلیل خاص نمی توانم اشاره کنم و ممکن است مجموعه ای از دلایل دخیل باشد.»

 

از دکتر ظریف تا محسن چاووشی و شهاب حسینی در خندوانه 

رامبد جوان در ادامه از مهمان هایی یاد می کند که به هر دلیلی حضورشان در خندوانه میسر نشد: «چند مهمان بود که دوست داشتم به خندوانه بیایند و به هر دلیلی میسر نشد. یکی دکتر ظریف است که از فصل یک دنبال حضورشان هستم وهیچوقت نه نگفته اند، گفته اند که می آیند اما شرایطش فراهم نشد. مهران مدیری هم که مدتها دنبالش بودم حتی به او گفتم بیا تا فصل را با تو تمام کنیم تا اینکه خودش به دورهمی آمد و قضیه منتفی شد. رضا عطاران هم که به تلویزیون نمی آید و دیگر قید حضورش را زده ام. شهاب حسینی و محسن چاووشی نیز تاکنون شرایط حضورشان فراهم نشده است و به برنامه نیامده اند. 

 

پروژه هایی که دوست دارم تمام کنم 

رامبد جوان از پروژه جدیدش می گوید: «من بیدار می شوم تا می خوابم خندوانه است و آنقدر درگیر آن شده ام که از سینما دور می افتم. یک پروژه طنز خیلی جذاب با عنوان «جوان زی» است که ایده های جذابی برای آن در نظر گرفتم و فکر میکنم می نواند یک اتفاق ویژه باشد. در حال حاضر یک اپیزود آن را توانسته ام بسازم، و فکر می کردم می توانم آن را در کنار خندوانه بسازم اما دیدم بیش از حد گرفتار شده ام و نمی توانم اما در تلاش هستم ماهی ۱۲ قسمت از آن را بسازم و ارائه کنم.

 

 "ورود آقایان ممنوع" آنقدر موفق شد و انتظارها بالا رفت که پیشنهادها زیاد شد و این جور مواقع من می ترسم و این میزان از استقبال را باعث خطا می دانم و عقب نشینی می کنم. بعد از آن شروع کردم به ایده پردازی و یک سناریو بسیار جذاب را با تیم ایده پردازی تکمیل کردیم که شد سناریو «خندنده». پروژه «خندنده» را به همراه پیمان معادی نوشته ام  و فیلمنامه اش را ۱۲ بار بازنویسی کرده ایم اما هنوز فیلمنامه درنیامده و زمان ساختش نرسیده است. برای نقش اول این فیلم نیز پیمان معادی جزو گزینه ها است چون بیش از ۱۵ سال است با او رفاقت دارم و ابعادی از روحیه و شخصیت او را می شناسم که بسیار به این نقش می آید. او بسیار بامزه است و هنوز خیلی ها به شخصیت بامزه پیمان معادی پی نبرده اند. 

 

فیلم سینمایی «نگار» را هم سال گذشته ساختم که تا الان اکران نشده و در جشنواره فجر امسال حضور خواهد داشت. به بازیگری هم فکر می کنم اما بیش از آن به اجرایی شدن پروژه هایم فکر می کنم. حمایت از جوانان در فعالیت های هنری شان مانند تهیه کنندگی تئاتر و برنامه های این شکلی نیز همیشه جزو دغدغه های من بوده است و یاد گرفته ام اگر می توانم به کسی کمکی کنم دریغ نکنم چون همه چیز فقط متعلق به من نیست. 

 

در مورد فیلم سینمایی «جناب خان» نیز باید بگویم یک ایده فوق العاده با احسان گودرزی طراحی کردیم که امیدوارم روزی ساخته شود.»

 

بگذارید همه تصور کنند دورهمی و خندوانه رقابت دارند 

رامبد جوان در مورد بحث های حاشیه ای رقابت این دو برنامه می گوید: «به یک نکته دقت نکرده ایم و این است که هم من و هم مهران مدیری یک عمر است فعالیت داریم و به تازگی شروع نکرده ایم که بخواهیم درگیر مباحث این شکلی شویم. من معتقدم مهران نابغه است و همواره مورد توجه مردم بوده است و حقش است همواره دیده شود. بگذاریم همه فکر کنند ما دعوا داریم. کلا یک عده دوست دارند همیشه فکر کنند دو قطبی وجود دارد پس بگذار فکر کنند این رقابت وجود دارد.»

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش