دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۵ - ۱۹ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۶۰۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

علیرضا جعفری؛ فرفریِ خوش سر و زبان

وقتی اولین قدم‌های بازیگری را بر‌می‌داشت، همه او را به اسم برادرزاده امیر جعفری، می‌شناختند. پسر بچه‌ بانمک و خوش سر و زبانی که با موهای فرفری در نقش‌ها خوش می‌درخشید...

روزنامه همشهری، وقتی اولین قدم‌های بازیگری را بر‌می‌داشت، همه او را به اسم برادرزاده امیر جعفری، می‌شناختند. پسر بچه‌ بانمک و خوش سر و زبانی که با موهای فرفری در نقش‌ها خوش می‌درخشید. آمار بازی او در رده سنی هفت تا ۱۵ سال، آمار جالبی است؛ به‌طوری که او طی این مدت در ۳۰ پروژه سینمایی- تلویزیونی نقش‌آفرینی کرده است. شاید یکی از زیباترین بازی‌های او، بازی اش در مهمان مامان باشد. 

علیرضا جعفری

بازی‌اش نشان می‌دهد كه می‌توان در انتظار روزهای خوبی برای او بود؛  چرا که بازی خوب و تاثیر‌گذاری  در دو اپیزود از این سریال داشته است. همین بازتاب خوب بازی‌اش بهانه‌ای شد تا با «علیرضا جعفری» همراه شویم و از چند و چون شکل‌گیری شخصیت داوود بیشتر بدانیم.

شما  به عنوان بازیگر، حضور در مدیوم‌های مختلف را تجربه کرده‌اید، از کار جدی  تا کمدی. دلیل‌تان برای انتخاب این نقش‌های متفاوت چیست؛ چون نقش‌تان در سریال «چرخ و فلک» بسیار متفاوت از دیگر نقش‌های‌تان است؟ 

هر بازیگری دنبال اصل بازیگری است؛ یعنی احترام گذاشتن به خود و آن نقشی که می‌خواهد بازی کند. اگر نقش حرفی برای گفتن داشته باشد، برایم با ارزش است؛ یعنی شخصیت حداقل نماینده یک قشر از جامعه باشد که من بتوانم خوب بشناسم. دوست دارم این نکته را حتما بنویسید که خانم مژگان خالقی انتخاب بازیگران و بهرام عظیم‌پور کارگردان، به من اعتماد کرده و نقش داوود را به من سپردند. این نقش را در کارنامه‌ام نداشتم. بعد از کمدی ناموفق «آقا و خانم سنگی» پیشنهاد بازی در سریال «چرخ و فلک» داده شد. این موقعیت خوبی برای تغییر فضا بود که با هدایت خانم خالقی و آقای عظیم‌پور نقش در آمد.

سریال «چرخ و فلک» مجموعه داستان‌های واقعی و به قول معروف پندآموزی را به نمایش می‌گذارد. درباره چگونگی شکل‌گیری شخصیت داوود که نان‌آور خانواده است بگویید؟ 

همه عوامل در خدمت یک هدف مشخص و معین بودند، یعنی هدف‌گذاری کار مشخص بود. از سوی دیگر همه اینها تحت نظر هدایت درست کارگردان بود. پیمان معادی جمله زیبایی می‌گوید:« بازیگر نباید خودش را گول بزند، بازیگر حتی در بدترین فیلم باشد و بهترین بازی‌‌اش را ارائه کند، باز هم به چشم نمی‌آید»؛ یعنی بازیگر نمی‌تواند خودش را گول بزند که من در فیلم بد، خوب بازی کردم. در سریال «چرخ و فلک» همه در خدمت گروه بودند و کسی کار اضافه انجام نمی‌داد. داوود هم شخصیتی بود که می‌شناختم و در اطراف خود دیده بودم.

او پدر ندارد؛ از قشر ضعیف جامعه است و دنبال لقمه‌ای نان برای خود و خانواده. در بازی سعی کردم در نگاه و چشمانم معصومیت، مظلومیت، دوگانگی و سر دو راهی ماندن را نشان دهم. البته گریم هم خیلی به درآمدن نقش کمک کرد.  برای مثال موهایم مال خودم نبود  و سرم را تراشیدند و کچل کردند. موها و ریشم را زدند تا سنم پایین‌تر به نظر بیاید. سعی کردم این شخصیت را با تاکید بر نگاه و چشمانم در بیاورم.

فکر می‌کنم بازخورد خوبی از بازی‌تان گرفتید. 

آدم بلند پروازی نیستم، اما آدم‌هایی که تعارف ندارند از بازی‌ام بدشان نیامده بود. بعضی‌ها از کارم خوش‌شان آمد و تعریف کردند. امیدوارم نظر واقعی‌شان باشد. با وجود اینکه در دو اپیزود بازی داشتم خدا را شکر همه راضی بودند.

علیرضا جعفری

نخستین تجربه کاری با بهرام عظیم‌پور چطور بود؟ 

کارگردان با تجربه‌ای است‌. همکاری لذت‌بخشی بود. تلویزیون ما  نیازمند افرادی مانند عظیم‌پور است؛ افرادی که سال‌ها مفاهیم آکادمی‌ و تئوری را کنار هم جمع کرده و اجرا کردند. او مشاور خیلی از کارگردان‌ها مانند ابراهیم حاتمی‌کیا و مخملباف بوده است. او تحصیلکرده و یک هنرمند به تمام معناست. خیلی خوب از همه هنرها مانند نور، رنگ و نقاشی سر رشته دارد. بدون اینکه کوچک‌ترین کاری کند تا کارگردانی‌اش دیده شود همه چیز را در اختیار گروه می‌گذارد. در پشت صحنه هم وجودش سبب قوت قلب برای من و اعضای گروه بود. بدون هیچ تنش و فشاری کار می‌کردیم. اگر سه یا چهار نفر باشند که بخواهم دوباره با آنها کار کنم قطعا یکی از آنها بهرام عظیم‌پور است.

هر بازیگری علاقه دارد کارش دیده شود و نقش پر رنگی در یک اثر نمایشی داشته باشد. وقتی پیشنهاد بازی در سریال اپیزودیک «چرخ و فلک» را دادند که تنها در دو قسمتش کار داشتید، به کوتاهی نقش فکر کردید... 

یاد گرفته‌ام پله پله بالا بروم. توقع بی‌جا از خودم ندارم. درباره استعدادها و توانایی‌هایم  واقع‌بین هستم. به دلیل همین خصیصه نقش اصلی دو اپیزود از سریال فرصت خوبی بود تا خودم را محک بزنم. خدا را شکر تجربه خوبی بود.

استعداد بازیگری در خانواده‌تان ارثی است؛ از متهم گریخت که خیلی کوچک بودید و دیده شدید تاکنون با بازی در دو اپیزود یک سریال بازی درخشان ارائه دادید. قبول دارید که حتی اگر در نقش کوتاه هم با عشق بازی کنید، دیده می‌شوید؟ 

اعتقادی ندارم؛ به نظرم بیشتر از اینکه با عشق بازی کنم، عوامل پشت دوربین که بازیگر را هدایت می‌کنند، برایم اهمیت دارند. دقیقا مثل یک ارکستر سمفونیک است. شما  گیتاریست خیلی با استعدادی را انتخاب کنید، اما  اگر او خارج از سمفونی بزند،  کار را خراب می‌کند. گروه سریال‌ساز هم  این گونه است. در هر اثری که بازی کرده‌ام سعی کردم در خدمت تیم باشم بدون اینکه بخواهم خودم را نشان دهم. یک سری بازیگران را می‌شناسم که حرص دیده شدن دارند که بد نیست، اما خدا را شکر این حرص را ندارم. زمانی هم که مقابل دوربین عظیم‌پور بازی کردم گفتم که اگر خارج بازی کردم،  من را کنترل کنند که همین گونه بود و بازی خوبی که می‌بینید، دلیل راهنمایی کارگردان است. کارهایی بوده که من با تمام وجود بازی کردم، اما از نتیجه‌شان راضی نبودم. بنابراین فقط بازیگر نیست.

مثال بزنم که نوید محمد‌زاده در «ابد و یک روز» درخشید اما این ۵۰ یا ۶۰  در صد خودش، خلاقیت و سال‌های تجربه تئاتری‌اش بود و از حق نگذریم بخشی هم حاصل تاثیرگذاری فیلمنامه و هدایت درست سعید روستایی بود. صادقانه بگویم که بازی پریناز ایزدیار جزو علاقه‌مندی‌هایم نبود، اما وقتی که بازی‌اش را در این فیلم دیدم ترغیب شدم کارهایش را دنبال کنم. بازیگر علاوه بر استعداد به قرار گرفتن در شرایط مناسب نیاز دارد. در واقع باید درست هدایت شود تا استعدادش فرصت بروز پیدا كند.

چقدر در تغییر و تحول کاراکترتان نقش داشتید؟ مثلا جایی نبود که با بعضی رفتارهای شخصیت که در فیلمنامه تعریف شده بود، مشکل پیدا کنید؟ 

مردم ما باهوش هستند. نباید شعار بدهیم و چیزی را به‌اصطلاح توی چشم بیاوریم‌. اکنون با توجه به گسترش شبکه‌های تلویزیونی کافی است که شما شعار بدهید، مخاطب تعارف ندارد و کانال را عوض می‌کند. مظلومیت خاص شخصیت داوود برایم مهم بود که به چشم می‌آمد. البته سعی کردم در بازی اندکی نرمش کنم. خدا را شکر کارگردان با من هم عقیده بود و بدون دادن شعار و تو چشم بودن این را در نقش لحاظ کردیم.

چه حسی دارید وقتی می‌بینید مردم با کار و بازی‌تان ارتباط برقرار کردند؟ 

تصور نمی‌کردم اینقدر بازی‌ام بازتاب داشته باشد. فکر می‌کردم پخش می‌شود و می‌گذرد، اما همان شبی که پخش شد از طریق فضای مجازی و پیامک واکنش‌های خوب و عجیی گرفتم. تصور می‌کردم مردم با تلویزیون قهر هستند و تلویزیون نمی‌بینند. خوشبختانه بازتاب‌ها این گونه بود که همه پای تلویزیون نشسته‌اند و کار را دیدند و این بازتاب نشان دهنده اثری قوی بود. هر چیزی برای ما یک نشانه، پیام و حرف است. وقتی بیننده یک آنونس از بازیگران خوب می‌بیند ترغیب می‌شود آن سریال را دنبال کند. سریال «چرخ و فلک» از یک سری استاندارد‌ها بر‌خوردار است که در این چند وقته تلویزیون بهره‌مند نبود. خیلی امیدوارم که روز به روز این تولیدات بیشتر شود و تلویزیون به روز‌های اوج خود بر گردد و با آدم‌های کار بلد و درست و آزادانه‌تر کار کنند. مثلا سریال «میوه ممنوعه» حسن فتحی ۹۰ درصد بیننده داشت و اگر «شهرزاد» از تلویزیون پخش شود هم مخاطبان بسیاری خواهد داشت؛ چون نه تنها به نفع خود مدیران است بلکه به نفع همه است که مورد تحسین مردم قرار می‌گیرند. به نفع بازرگانی تلویزیون و بخش اقتصادی هم هست. امیدوارم اوضاع تلویزیون بهتر شود.

علیرضا جعفری

اگر روزی بازیگری را کنار بگذارید چه کاری انجام می‌دهید؟ 

خیلی مغز اقتصادی ندارم قطعا در همین سینما کار می‌کنم، شاید روزی به سرم زد فیلمی ‌بسازم یا سراغ کارهای دیگر سینما بروم. اگر هم در سینما نتوانستم کار کنم مجبورم مانند دیگر دوستان هنرمندم کافه یا رستوران بزنم.

چقدر اهل شبکه‌های اجتماعی هستید؟ 

خیلی زیاد. اینستاگرام و تلگرام دارم. اخبار سایت‌های خبری را پیگیری می‌کنم.

فضای مجازی را برای هنرمندان و افراد مشهور فرصت می‌دانید یا تهدید ؟ 

من مانند دیگر هنرمندان کامنت دریافت نمی‌کنم. به عنوان یک مخاطب بگویم که در تمام دنیا فضای مجازی هم می‌تواند فرصت باشد و هم تهدید؛ یعنی بستگی به شخصیت  و رفتار آن هنرمند دارد که چطور با فضای مجازی برخورد کند.

اگر سوالی را جا انداختم، شما درباره‌اش توضیح بدهید. 

بازی در سریال«چرخ و فلک» تجربه لذت بخشی بود. مدت‌ها بود این حس خوب را تجربه نکرده بودم که از بازی‌ام تعریف شده  و درباره‌اش تخصصی اظهار نظر کنند. برای من که ابتدای راه هستم جای خوشحالی دارد. خیلی علاقه‌ای به اینکه روی جلد روزنامه‌ها باشم یا اسمم خیلی جاها باشد، ندارم. برای اکران فیلم‌ها دعوت می‌شوم و نمی‌روم چون فکر می‌کنم هنوز وقتش نشده که در این مراسم حضور پیدا کنم. بعد از ۱۰،۱۲ سال بازی جلوی دوربین هنوز در حال یاد‌گیری هستم. امیدوارم سینما بی‌رحم نباشد و آنهایی را که تلاش می‌کنند و کمی ‌هم استعداد دارند ببیند و جذب کند.

از روندی که در این همه سال بازیگری پشت سر گذاشته‌اید، راضی هستید؟ 

من کوچک‌ترین عضو این حرفه و در حال یاد‌گیری هستم. در کارگاه‌ها شرکت می‌کنم. با اشتیاق فیلم می‌بینم و کتاب می‌خوانم. خیلی زود است که بگویم اشتباه کرده‌ام یا مسیر را درست رفته‌ام. بزرگانی چون پرویز پرستویی، فرهاد اصلانی، امیر جعفری و... می‌توانند درباره اشتباهات‌شان صحبت کنند . فقط سعی می‌کنم خطای فاحش نکنم تا ببینم درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد.

علیرضا جعفری

اکنون از جایگاهی که قرار دارید راضی هستید یا فکر می‌کنید هنوز بخشی از توانایی‌تان را به نمایش نگذاشته‌اید؟ 

خدا را شکر راضی هستم. البته هر بازیگری این فکر را می‌کند. شاید بی‌استعداد‌ترین آدم این حرفه  به خودش بگوید كه باید جایی باشد که استعدادهایم را نشان دهم و پر بی‌راه  هم نمی‌گوید. آدم‌هایی از نظر ما بی استعداد بودند و ناگهان با یک کار درخشیدند. من هم مانند همه افرادی که در این حرفه کار می‌کنند دوست دارم مدیوم سینما را بیشتر از این تجربه کنم، نقش خوب را بیشتر از این تجربه کنم. با آدم‌های کار درست همکاری داشته باشم.

خیلی راه دارم‌. همه این مسائل به من بر‌نمی‌گردد و بخشی از آن به تقدیری بر می‌گردد که قرار است اتفاق بیفتد. من به شخصه به شانس اعتقاد دارم. خیلی راه در پیش دارم و سعی می‌کنم از موقعیت‌هایی که برایم پیش می‌آید مانند سریال «چرخ و فلک» استفاده کنم.

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش