یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۵۹ - ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۲۱۰۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

گوینده اخبار تلویزیون: مرا تبعید کردند!

اگر از هرکس که تلویزیون بین است بخواهید نام چند چهره که بیشتر از دیگران آنها را دیده نام ببرد، بدون شک نام گویندگان اخبار در صدر قرار می گیرد. در بین گویندگان خبر هم چهره های قدیمی و استخوان خرد کرده زیادی وجود دارد.

 

رضا حسین زاده

سمت: گویندگی خبر

تحصیلات: لیسانس علوم سیاسی، فوق لیسانس ژورنالیسم (دانشگاه استانبول ترکیه)

سابقه فعالیت: شبکه های یک، دو، سه،چهار و پنج شبکه جام جم، یک دو و سه

حوزه های فعالیت: سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی

 

این گوینده خبر که بهمن سال گذشته به دلیل بیماری قلبی نامش مطرح شد، از مرداد تا اسفند امسال در تلویزیون حضور نداشت تا حرف و حدیث های زیادی در رابطه با او به وجود بیاید. در سال ۹۵ حاشیه های زیادی همچون ممنوع التصویری، اخراج و بازنشستگی برای او به وجود آمد؛ حاشیه هایی که هیچ کدام صحت نداشتند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رضا حسین زاده

 

 اگر از هرکس که تلویزیون بین است بخواهید نام چند چهره که بیشتر از دیگران آنها را دیده نام ببرد، بدون شک نام گویندگان اخبار در صدر قرار می گیرد. در بین گویندگان خبر هم چهره های قدیمی و استخوان خرد کرده زیادی وجود دارد. یکی از آنها «رضا حسین زاده» است؛ گوینده ای که در طول ۳۰ سال حضورش در بخش خبری تلویزیون، اخبار ریز و درشت زیادی را به سمع و نظر بینندگان رسانده است (!) حسین زاده از مرداد تا اواخر امسال به یکباره به سرش زد و در هیچ بخش خبری دیده نشد؛ اتفاقی که حاشیه های زیادی هم برایش به وجود آورد. با این گوینده محبوب و شناخته شده هم در خصوص سال های حضورش در بخش اخبار گپ زدیم و هم در رابطه با حاشیه هایی که این غیبت چند ماهه برایش به وجود آورده.

 

 

سال هاست در ساعات مختلف شبانه روز شما را می بینیم اما بیایید یک مقدار به عقب برگردیم، اولین خبری که خوانید یادتان هست؟

 

 

- اولین خبر که بر می گردد به ۳۰ سال پیش. ما جزء معدود گویندگانی بودیم که از طریق آزمون، کلاس های فن بیان، گویندگی و سخنوری وارد سازمان شدیم. شش ماه کارمان این بود که کنار گوینده می نشستیم و می دیدیم گویندگان اصلی چه کار می کنند. بعد از شش ماه این همه راه را تا سازمان می رفتیم، اجازه داشتیم اصطلاحا اعلام زمان و مکان بکنیم؛ مثلا بگوییم: «ساعت ۱۴ اینجا تهران است، صدای جمهوری اسلامی ایران».

 

 

پس با همین تک جمله ها شروع کردید؟

- بله. اولین چیزی که من روی آنتن جمهوری اسلامی و صدا و سیما گفتم همین اعلام زمان و مکان بود. آن موقع رادیو و تلویزیون از هم جدا نبود و گویندگان مشترک بودند.

 

 

پس کی خبر خواندید؟

- بعد از شش ماه هم که کارم در همین حد بود، مدیر آن زمان آقای همتی به من گفتند که می توانم به عنوان گوینده سوم، گویندگی کنم. ما یک گوینده داشتیم که اخبار داخلی و اصلی را می گفت. یکی اخبار خارجی را و گوینده سوم کارش خواندن اخبار فرعی بود. بعد از مدتی هم به عنوان گوینده دو کار کردم. وقتی گوینده دو بودم روی عرش سیر می کردم در حالی که مثلا فقط وضعیت آب و هوا یا اوقات شرعی را می گفتم.

 

 

چقدر نحوه ورودتان سخت بوده.

- این سلسله مراتب وجود داشت ولی الان دوستان عزیز ما نیامده می خواهند تا بالا بروند. دوست دارند به سرعت پله های ترقی را طی کنند و به عنوان گوینده اصلی حاضر شوند در حالی که باید برای آن تلاش کنند و زحمت بکشند. آنتن جایی نیست که روی آن آزمون و خطا کنند. ما گوینده داشتیم روی آنتن نگاه می کند به تصویربردار و می گوید چطور بخوانم؟ آنتن جای این کارها نیست.

 

 

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رضا حسین زاده

 

مثل این که نحوه ورود گویندگان از گذشته تا امروز خیلی با هم فرق کرده، درست است؟

- سه دهه پیش تفکر این بود که گوینده ابتدا بیاموزد، بعد روی آنتن بیاید اما الان می گویند اشکالی ندارد، گوینده بیاید روی آنتن تا حرفه ای شود. در حالی که از نظر من آنتن جایی نیست که شما تجربه کسب کنی. حساسیت آنتن در تمام دنیا کاملا جدی و مهم است اما در اینجا آنتعن به راحتی در اختیار افراد مختلف قرار می گیرد.

 

 

خب شاید الان بیشتر از تجربه روی جوانگرایی تمرکز کرده اند؟

- اینها جوان نیستند. یک موقعی شما می گویید جوانگرایی شده اما در حال حاضر شاید به جز یکی دو نفر، اکثرا در رنج سنی بالا و همسن من هستند. در واقع گوینده جوانی نیامده که بگوییم جوانگرایی شده. 

 

 

برگردیم به بحث خودمان. چه زمانی گوینده اول شدید؟

- خدا حسین نادری را رحمت کند. او از گویندگان پیشکسوت را دیو بود که اخبار ساعت ۲۴ را می گفت. من مدتی کنار ایشان به عنوان گوینده دوم و سوم خبر می خواندم. یک شب پیام حضرت امام خمینی (ره) به دست ما رسید. حالا این مرحوم یا خسته بودند یا می خواستند که به من لطف کنند، قرار شد که آن را من بخوانم.

 

معمولا پیام امام (ره) ۱۵-۱۰ صفحه بود. شما حساب بکن برای کسی که نهایت خبری که خوانده چهار خط بوده، یک متن با این حجم چه حس و حالی ایجاد می کند. فشار خونم بالا رفته بود، تپش قلب عجیب و غریبی داشتم. بعد از دو سال این فرصت به من رسیده بود و الحمدلله بدون هیچ مشکلی پیام را خواندم؛ پیامی که برای من خاطره شد، ترم هم ریخت.

 

 

بعد از شما هم در شبکه های مختلف و هم درحوزه های گوناگون گوینده خبر شدید. دقیقا آمارش را دارید که چه بخش ها و شبکه هایی بودید؟

 

 

- از دی ماه ۶۵ که اخبار علمی، فرهنگی و هنری شبکه دو را می گفتم. همان موقع اخبار ساعت ۲۲ این شبکه را هم می خواندم. چند سال در اخبار ورزشی بودم و مدت کوتاهی نیز اخبار استان و شهرستان را می گفتم. در مجموع تمام شبکه های یک تا پنج و جام جم یک تا سه کار کردم و تنها شبکه ای که در آن نبودم شبکه خبر بود.

 

 

چرا به آنجا نرفتید؟

- به این دلیل که ساختار مجزایی داشت. عده ای گوینده جدید آوردند که هیچ ارتباطی با ما نداشتند. به طور کلی ساختمان و گویندگانش جدا بودند مثل همین الان.

 

 

اما فکر می کنم بیشتر از همه، مردم شما را با حضورتان در بخش های مختلف خبری شبکه یک به یاد می آورند.

 

- برخلاف آنچه که مردم فکر می کنند، من در شبکه یک از خیلی ها کمتر بودم. من در مجموع ۱۵ سال در این شبکه کار کردم. البته با دو سال یا چهار سال سابقه به شبکه یک نیامدم. ۱۵ سال در شبکه های مختلف حضور داشتم. قدیم مثل الان نبود که کسی هنوز به پختگی و تجربه کافی نرسیده به شبکه یک بیاید. آن موقع بر مبنای نظر یک کمیته تخصصی و بر اساس سلسله مراتب رشد می کردیم.

 

 

مهم ترین اخباری که در طول این سال ها خواندید چه بود؟

- یکی همان خبر اولی که برایتان گفتم، پیام حضرت امام (ره) بود که خیلی اهمیت داشت. به جز این خبر قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را که در مورد آتش بس جنگ تحمیلی بود هم خواندم که خیلی مهم بود. این خبر را ساعت ۱۲:۳۰ نیمه شب در رادیو اعلام کردم. خبر دستنویس اش را هم دارم. خبر دیگری که برایم ارزشمند است، خبر پایان تحریم هاست.

 

 

 

آمریکا سال های سال ما را تحریم کرده بود و پارسال قطعنامه حذف تحریم ها که با تلاش آقای ظریف و تیم شان به نتیجه رسید خبر مهمی بود. به جز اینها خبر حکم ارتداد سلمان رشدی که حضرت امام (ره) در یکی از پیام های شان گفتند هم خیلی مهم بود. یادم هست سی ان ان این بسته خبری را از ما چند هزار دلار خرید و خبرش در دنیا پخش شد.

 

 

شما در حوزه های زیادی حضور داشتید، حوزه مورد علاقه تان کدام بود؟

- من از همان ابتدا به اخبار حوزه سیاست علاقه مند بودم.

 

 

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رضا حسین زاده

پس چرا مثلا سمت اخبار ورزشی رفتید؟

- این را هیچ وقت نگفتم ولی من سه چهار سال به بخش ورزشی تبعید شدم و همین موجب شد که از خیلی بخش ها عقب افتادم. اگر زودتر قرار بود بیایم شبکه یک این رفتن به خبر ورزشی چهار، پنج سال آن را عقب انداخت. درست است تجربیات خوبی برایم داشت اما موجب شد درجا بزنم. اخبار شبکه یک در آن دوران برای سه چهار گوینده ثابت بود و نمی گذاشتند نفر جدید وارد شود. مثل الان نبود که هر کسی به راحتی وارد شبکه یک شود و گویندگی کند.

 

 

چه کسانی شما را عمدا دور کردند؟

- نمی خواهم این مسائل را باز کنم چون مجبور می شوم اسم بیاورم اما عده ای می خواستند اخبار شبکه یک را در حیطه همان اخبارگوهای ثابت نگه دارند. یک جوری من را پاس دادند به اخبار ورزشی تا از این فضا دور شوم ولی به هر حال دوباره من برگشتم و مدیران فهمیدند که برای بخش ورزشی ساخته نشدم.

 

 

سبک اجرا در دهه های ۶۰ و ۷۰ کاملا خشک و رسمی بود، طوری که سوژه و برنامه های کمدی تلویزیون هم می شد. چرا در آن سال ها اخبار را این طور می گفتند؟

 

 

- به دلیل ساختار خبرهای دفاع مقدس و پس از انقلاب ناخودآگاه گویندگان اجرای «چهره سنگی» داشتند. این اصطلاح تقریبا بر می گردد به زمان هیتلر و جنگ جهانی دوم. اگر دنیا ۷۰ سال پیش این را داشت، ما تا ۳۰ سال پیش هم آن را داشتیم. حتی در حال حاضر هم بعضی از گویندگان قدیمی مان همان طور اجرا می کنند و فقط دست شان را گاهی تکان می دهند. یعنی چهره سنگی دارند و فکر می کنند با همان دست تکان دادن مشکل شان حل می شود.

 

 

البته چند سالی می شود که بخش های مختلف خبری ساختارشکنی کرده اند و اخباری مثل ۲۰:۳۰ با حال و هوایی کاملا متفاوت روی آنتن می روند.

 

 

- قبل از این که اخبار ۲۰:۳۰، آن سوی خبرها و گفتگوی خبری راه بیفتد، ما آمدیم اخبار شبانگاهی به وجود آوردیم. آن موقع شبکه سه تازه راه افتاده بود و هنوز هم عنوان شبکه جوان را یدک نمی کشید و شبکه نویی بود. ما در اخبار شبانگاهی حالتی ایجاد کردیم که جدید باشد و مثلا خبر ایستاده اجرا شود. اخبار شبانگاهی با این دید راه افتاد که در زمان کمی به جای سه ربع و یک ساعت مثل اخبار مشروح (که آن هم نیاز هست) بتوانیم در زمان کم، بیشترین خبر را بدهیم. خودمان اسمش را خبر کپسولی گذاشتیم.

 

 

برای این تغییرات سدی جلوی راه تان نبود؟

- سد که نه ولی من بابت ایستاده اجرا کردن و این طرف و آن طرف چرخیدن با مدیران صحبت کردم. اوایل زیر بار نمی رفتند و نمی خواستند ساختار بشکنند ولی خیلی تلاش کردیم که این قضیه جا افتاد.

 

 

قبول دارید که در حال حاضر در بعضی بخش های خبری این ساختارشکنی از آن طرف پشت بام افتاده و خیلی از گویندگان زیاده روی می کنند؟

- بله. متاسفانه الان عده ای فکر می کنند اخبار تبدیل شده به جُنگ. چیزی تحت عنوان اخبار نداریم. در حالی که مردم انتظار دارند خبر ببینند. شما همین الان شبکه های خارجی را ببینید. هیچ جا بخش خبری شان جُنگ و شو نیست. شاید در یک برنامه مثلا لری کینگ که به صورت گفتگو اجرا می شود چنین فضایی را می طلبد که دوتا بخش خنده دار هم باشد ولی آن با خبر فرق دارد. ما می بینیم که مثلا در تلویزیون خودمان فلان خانم یا فلان آقا خودکارش را می کند در چشم مهمان!

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رضا حسین زاده

 

بله، از این دست مثال ها در این چند وقت زیاد بوده.

- ما یکسری استاندارد داریم. مثلا شما اگر در یک مصاحبه بیشتر از ۶۰ سانتیمتر به سوژه نزدیک شوید، این دیگر مصاحبه نیست، می شود یک بحث خودمانی. مثلا در برنامه ای یک سردار نظامی به عنوان مهمان حضور داشت، بعد از برنامه آقای سردار گفت تا زمانی که این گوینده هست من به سازمان نمی آیدم چون خودکار را داشت در چشم من فرو می کرد. نه به آن شوری شور که بدون هیچ گونه حرکتی خبر بخوانی نه به این بی نمکی که آنقدرراحت باشید و به خاطر القای این حس دست به هر کاری بزنید. من به تعادل دراجرا اعتقاد دارم.

 

 

در چند وقت اخیر که به جز گویندگان خبر، مجریان بخش های مختلف هم حاشیه ساز بودند.

- بله. گویندگان و مجریان ما هر کاری دل شان می خواهد می کنند. فلان مجری در برنامه زنده آب می پاشد به صورت مهمان برنامه. خب این که نشد کار. تو فقط به خاطر این که می خواهی بیننده جذب کنی، آب می پاشی یا به مهمانت بی ادبی می کنی و زرشک طلایی می دهی. اخبار هم از اینها مستثنی نیست. گوینده هم باید حواسش جمع باشد. ما همانطور که باید در زندگی تعادل داشته باشیم باید در خبر هم تعادل داشته باشیم نه آنقدر سخت و نه آنقدر رها.

 

 

 

 

 

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش