شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۴۶ - ۰۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۰۷۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

امین حیایی و نیلوفر خوش‌خلق؛

زوج بی حاشیه ی سینما

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امین حیایی و نیلوفر خوش خلق

به گزارش ماهنامه دیده بان، زوجی هنری که سال هاست در کنار هم با تفاهم کامل زندگی می کنند؛ یکی پرکار در سینما و دیگری گزیده کار. گاهی در خانه، با یکدیگر نقش آفرینی می کنند که شاید یک جورهایی تمرین بازیگری باشد. دو هنرمند که با وجود تمام جنب و جوشی که دارند، وقت رفتن به سینما را پیدا نمی کنند! آن دوبا خانواده هایشان ارتباط زیادی دارند و ترجیح می دهند زندگی آرام و دور از حاشیه ای داشته باشند؛ امین حیایی و نیلوفر خوش خلق.

امین؛ صبور و صمیمی

زمان کودکی با دوستان در محله شان سیاه بازی راه می انداخت و در مدرسه هم پانتومیم اجرا می کرد. طی اجرای این پانتومیم ها در زمان خدمت سربازی بود که برای نخستین بار دیده شد و از او برای گروه تئاتر نیروی هوایی دعوت کردند.

او متولد ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ در بیمارستان شهدای تجریش و فرزند بزرگ خانواده است. برادر کوچک ترین امید نام دارد که در زمینه موسیقی فعالیت می کند. امین حیایی خوش مشرب و خوش محضر است و شوخ طبعی معتدلی در رفتارش دیده می شود. خودش تاکید دارد دنبال پول نیست و نقش ها را به این خاطر انتخاب نمی کند؛ پس باید بگوییم او عاشق بازیگری است و پرکاری اش گواه همین احساس!

می گوید از همان بچگی عاشق پیشه بوده و تا زمان ازدواجش زیاد عاشق می شده!

هرچند او در سنین پایین علاقه مند به دانستنی ها و فیلم های کمیک بوده و عشقی هم به سینما نداشته است، ولی اولین باری که به تنهایی به سینما رفت، ۹ سال بیشتر نداشت. آن زمان در تجریش زندگی می کردند و او بعد از مدرسه به سینما آستارا رفته که مطمئنا تجربه جالبی برایش بوده است.

شاید هرگز فکر نمی کرد روزی مردم برای دیدن نقش آفرینی های او بلیت سینما تهیه کنند! امین ۹ ساله شلوغی های زمان انقلاب را از پنجره خانه شان که در بالاترین طبقه یک آپارتمان بوده، تماشا می کرده و بیشتر سال های کودکی تا جوانی اش را در تجریش و قیطریه گذرانده. در سال هفتاد در نمایشی برای کودکان، به کارگردانی ثریا قاسمی بازی کرد. بزرگترها حتما او را در مجموعه تلویزیونی «آپارتمان» به خاطر دارند؛ اولین سریالش که در کنار بزرگان بازیگری، ایفای نقش کرده است.

او در بیست و چهار سالگی با مونا بانکی پور ازدواج کرد که زندگی شان بیشتر از یک سال دوام نیاورد. بعد از جدایی از همسر اولش، تا مدت ها سوژه روزنامه های زرد بود. مشکلات و از دست دادن دو تن از عزیزانش باعث شد در امین یک تحول درونی به وجود بیاید و این درست همزمان شد با نقش آفرینی اش در پروژه «قرمز». تا جایی که مجبور به انصراف از ادامه همکاری شد.

بعد از آن بود که حتی به انزوا رفت و روی خودش کار کرد تا اشتباهاتی را که تا آن زمان در زندگی داشتند تکرار نکند. رابطه امین با خدا نزدیکتر شد و فرصت خلوت با خود را پیدا کرد.

«قرمز» به کارگردانی فریدون جیرانی اولین فیلمی بود که داشت نقش اول آن را بازی می کرد. حتی بیست دقیقه هم در آن ایفای نقش کرد. در سکانس آخر نسخه نهایی، بیننده سایه او را روی دیوار می بیند، نه محمدرضا فروتن! ترانه «عاشقم من» را هم خودش را گیتار اجرا کرد که بعدا حذف شد.

حدود چهار سال بعد از ازدواج اولش بود که با نیلوفر خوش خلق پیمان زناشویی بست. نیلوفر در تمام روزهای سخت در کنارش بود. پس از فیلم «سیب سرخ حوا» روند کاری امین حیایی تغییر کرد، به طوری که مرتبا نقش های اول به او پیشنهاد می شد، ولی بعد از بازی در فیلم «قلاده های طلا» تا مدت ها توسط تهیه کنندگان، بایکوت شد و هیچ پیشنهاد از طرف آنان نداشت.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امین حیایی و نیلوفر خوش خلق

زندگی مشترک: عاشقانه و پرهیجان

دو دوست! بله چیزی که به بهترین نحو رابطه آنها را توصیف می کند. اولین دغدغه امین در زندگی، همسرش است که با هم بسیار رفیق هستند و زندگی مشترک را در شرایطی سخت و از زیر صفر شروع کرده اند. اصلا اهل سانسور کردن خودشان نیستند و صادقانه حرف هایشان را می زنند.

سر پروژه فیلم «بوی بهشت» با هم ازدواج کردند. (شاید بعضی ها هنوز به خاطر داشته باشند که نیلوفر خوش خلق فعالیت هنری اش را با نام نیلوفر حیایی شروع کرد.) همه اطرافیان شان می دانند که این دو به شدت به هم وابسته اند. البته همشه همه چیز گل و بلبل نیست و آن دو هم مثل هر زن و شوهری دعوایشان می شود اما بیشتر مانند دعوای یکی از والدین با فرزندشان! امین و نیلوفر پا به پای هم در زندگی گام بر می دارند و از کنار هم بودن لذت می برند.

آن دو با هم آشپزی می کنند ولی وقتی که میهمان دارند، از بیرون غذا می گیرند. نه این که دست پخت شان خوب نباشد، یا به آشپزی بی علاقه باشند، فقط می خواهند همه وقت را در کنار میهمان شان بگذرانند. امین در کارهای خانه به همسرش کمک می کند و ظرف شستن را دوست دارد. حتی می گوید در طالعش آمده رابطه خوبی با آب دارد.

«دو خردادی تنوع طلب». این اعترافی است که خودشان می کنند. یکنواختی را دوست ندارند و هر دو سرشار از انرژی اند. همیشه اکتیو هستند و در عین حال جدی و تا حد زیادی عاشق بچه ها. رویای مشترکی دارند؛ زندگی در یک مزرعه با طبیعت و حیوانات. چرا که به اینها بسیار علاقه مندند!

آن ها در لواسان زندگی می کنند؛ منطقه ای سرسبز که به خاطر آرامش و خلوتش مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. این زوج از شلوغی و ترافیک تهران به دورند از خلوت و آرامش لواسان برای تفریحات شان استفاده می کنند، مثل دوچرخه سواری و سوارکاری.

میهمانان شان می توانند اولین جایزه سیمرغ امین را روی میز پذیرایی خانه آن ها ببینند! خود امین معتقد است احتمالا اگر کمی زودتر این جایزه را می گرفت، روی نقش های بعدی اش تاثیر منفی می گذاشت و حتی شاید تا پیش از جشنواره بیست و ششم ظرفیت آن را نداشته است.

بعد از این همه سال این دو دل شان می خواهد نقشی قابل توجه را رو به روی هم بازی کنند. این زوج آدم های خوشبینی هستند و حضور خداوند در زندگی شان نقش مهم را ایفا می کند. اشتراک های زیادی دارند اما در بعضی زمینه ها نیز متفاوتند. مثلا امین بیشتر فیلم های گیشه ای کار می کند، در حالی که نیلوفر به نقش های هنری علاقه مند است و از کاراکترهای پیچیده لذت می برد.

این دو خردادی، عاشق سفر و تفریح اند و بیشتر به شمال کشور می روند. ضمنا از اغلب کشورهای اروپایی هم دیدن کرده اند.

جالب است بدانید نیلوفر و امین در خانه شان چندان از المان های سینمایی استفاده نمی کنند و سینما برایشان صرفا یک مسیر کاری است و هدف اصلی آن ها رسیدن به رویاهای خود و اطرافیان شان است.

و اما یک نکته قابل توجه! آن ها تا به حال با هم قهر نکرده اند؛ دستکم این ادعایی است که خودشان دارند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امین حیایی و نیلوفر خوش خلق

روزی رسان خداوند است

او جزو معدود هنرمندانی است که کار تیمی را از باندبازی جدا می داند. اخلاق حرفه ای دارد و با همه هنرمندان ارتباطی خوب برقرار می کند. در بیشتر فیلم ها پیشنهاداتی برای اضافه کردن به دیالوگ ها و نقش می دهد چرا که واقع گرایی کار برایش مهم است.

امین اهل کمک کردن است و اعتقاد دارد آدم ها باید از هم خبر بگیرند و هوای همدیگر را داشته باشند تعامل با مردم باعث شده او شخصیت های مختلف را ببیند و از آن ها الگوبرداری کند؛ هرچه باشد او همیشه میل به یادگرفتن دارد. برخورد امین با مردم بسیار آشنا و صمیمانه است. در این باره می گوید بعضی از مردم حس می کنند چون آن ها مرا می شناسند، من هم آن ها را می شناسم و در برخوردهایم واقعا همین را هم نشان می دهم!

حیایی در زندگی اعتقاد دارد روزی رسان، خداوند است و حرف اول زندگی اش خداست و پول را اولویت آخر می داند. طوری در این عقیده راسخ است که می گوید زندگی اش به مو هم برسد، پاره نمی شود. او موزیک را به عنوان علاقه پیگیری و مثل رضا گلزار کنسرت برگزار کرده است و یک خبر که در یکی از مصاحبه هایش داده این است که معتقد است وقت آن رسیده به بازنشستگی فکر کند تا کمی هم برای خودش زندگی بکند!

نیلوفر: یکرنگ و همراه

متولد ۲۴ خرداد ۱۳۵۱ در آبادان. نیلوفر خوش خلق ساده و مبادی آداب است. او مدت ها در خارج از کشور زندگی می کرد، سپس به ایران آمد تا برای همیشه در کنار امین حیایی باشد. آمدن او به ایران، مصادف شد با برهه ای از زندگی امین که دچار استحاله روحی و افسردگی شده بود.

نیلوفر خوش خلق هر تصمیمی را که می گیرد، به سرعت اجرا می کند و همین اراده و پشتکارش باعث جذب امین به او شده است و اما چیزی که او را به زندگی با امین مشتاق کرد، فعالیت هنری اش نبود (چه بسا تا قبل از آن، نیلوفر حتی فیلم هم نگاه نمی کرده!) و به خاطر شخصیت مثبتش با او پیمان زناشویی بسته است. امین را انسان بسیار صبور و با گذشتی می داند.

او درباره اش این طور می گوید: «رفیق خیلی خیلی خوبی است و همه جا پشتیبان من بوده.» جالب است بدانید که نیلوفر در ابتدای ازدواج شان، خیلی به همسرش وابسته بوده طوری که تنها پیشنهاد بازی هایی را قبول می کرده که امین نقش مقابلش باشد! اما حالا می گوید باید یاد بگیریم که مستقل و قوی باشیم و روی پای خودمان بایستیم. چرا که اعتقاد پیدا کرده وابستگی نه فقط به آدم ها، بلکه به همه چیز بد است و بهتر است آدم عشقش را با اطرافیان و کائنات تقسیم کند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امین حیایی و نیلوفر خوش خلق

نیلوفر خوش خلق بازی در سینما را از ابتدای دهه هشتاد آغا کرد هرچند نخستین فیلم های او چندان قوی نبود، ولی کم کم با تلاش بیشتر، جایگاه بهتری برای خودش پیدا کرد.

کافه «وانیل»، کافی شاپی است که خوش خلق به همراه شریکش در لواسان راه اندازی کرده و با رسیدگی به آن حسابی سرگرم شده. کیک های کافه وانیل، خانگی است و کیفیت و دیزاینی مثل زدنی دارد. راستی! بد نیست بدانید نام «وانیل» ترکیبی از اسم نیلوفر و شریکش است که ترکیب قشنگی هم از کار درآمده.

نکته قابل ستایش در بیزینس شان این است که او و شریکش هنرمندان گمنام را پشتیبانی می کنند و تابلوهای نقاشی، مجسمه ها و سایر آثار هنری آن ها را در کافه وانیل، جهت فروش و شناساندن هنرشان به نمایش می گذارند. نیلوفر حتی از دوست خود برای آموزش رایگان نقاشی به کودکان کم بضاعت کمک می گیرد.

شهرزاد بابایی

  • 19
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش