پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۲۸ - ۲۳ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۵۷۷۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

همکاری با لیلا حاتمی به یادماندنی بود/ برخورد هیئت داوران با «رگ خواب» برای همه عجیب بود

تهامی: نقش‌های خاکستری را دوست دارم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,کوروش تهامی
کوروش تهامی در «رگ خواب» با نقش کامران در قامت مردی ظاهر شده که برخلاف تجربه‌های قبلی این بازیگر ویژگی‌های مثبتی ندارد و تهامی از متفاوت بودن این نقش به شدت استقبال کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، شاید در ذهن مخاطب کوروش تهامی به عنوان بازیگر نقش‌های مثبت نقش بسته باشد اما او در تجربه‌های سینمایی و تئاتری که در آنها قدرتمند هم ظاهر شده است نقش هایی با ویژگی‌های کاملا متفاوت را ایفا کرده است.

 

تهامی با بازی در « رگ خواب» حمید نعمت‌الله بازی دیدنی از خود به نمایش گذاشت، او در نقش مردی مهربان و عاشق که آن روی چهره‌اش بعدها معلوم می‌شود به مینای قصه نزدیک می‌شود و ابعاد شخصیتی‌اش رفته رفته برای مخاطب فاش می‌گردد. چهره آرام و محجوب تهامی در کنار ویژگی‌های شخصیت کامران که بازی خوب تهامی آن را تکمیل کرده باعث شده بیننده چهره‌ای کاملا متفاوت از این بازیگر و ببیند و حتی غافلگیر هم شود. تهامی در گفتکو با خبرآنلاین، از تجربه بازی در «رگ خواب» و نقش کامران گفته است.

 

آقای تهامی با وجود نقش‌های متفاوتی که تا به حال در سینما، تئاتر و تلویزیون بازی کرده اید، اما کامران «رگ خواب» به نوعی نقطه عطف نقش‌هایی است که مخاطب در طول این سال‌ها از شما در ذهن دارد. برایمان از بازی در «رگ خواب» و شخصیت کامران بگویید؟

همانطور که شما هم اشاره کردید من سعی کردم در طول سال‌های فعالیت‌ام نقش‌هایی را بازی کنم که هر کدام من را به نوعی با خودشان درگیر کنند. به خاطر سختگیری‌هایی که در انتخاب نقش‌هایم داشتم همیشه از تجربه‌های متفاوت استقبال کردم. «رگ خواب» برای من فیلمی متفاوت بود که من تلاش کردم کوروش تهامی کاملا متفاوتی در آن به نمایش بگذارم. ویژگی‌های متفاوتی که کامران برای من داشت باعث شده بود برای بازی این نقش شور و شوق زیادی داشته باشم و برای درست و اصولی بازی کردنش هم تلاش زیادی کردم. از طرف دیگر همکاری من با حمید نعمت‌الله در این فیلم تجربه شیرین و لذتبخش دیگری بود که خوشحالم اتفاق افتاد.

 

کامران شخصیت پیچیده و تا حدی چند لایه‌ای است که مخاطب نمی‌تواند بسیاری از واکنش‌های و رفتارهای بعدی او را در طول فیلم حدس بزند، همه این ویژگی‌ها در فیلمنامه اولیه‌ای که شما خواندید وجود داشت یا در طول کار و سر صحنه هم به برخی از ویژگی‌ها رسیدید  و خودتان هم نکاتی را به کامران اضافه کردید؟

همه جزئیات به خوبی در فیلمنامه نوشته شده بود و من با وسواس زیادی ویژگی‌های کامران از خندیدن، نوع نگاه کردن، لحن حرف زدن او، راه رفتن و خیلی نکات دیگر دقت می‌کردم. من مطمئن بودم در کنار تلاش و وسواسی که خودم برای ایفای این نقش داشتم حضور کارگردانی دقیق و ریزبین بسیار مغتنم است. وقتی همه چیز زیر نظر حمید نعمت‌الله پیش می‌رفت دیگر جای هیچ نگرانی نبود.

 

شما پیش از «رگ خواب» هم در «بازی مهره سفید»  و حتی به نوعی در «به رنگ ارغوان» هم شخصیت‌هایی با ویژگی‌های منفی یا به اصطلاح خاکستری را بازی کردید. اما با این وجود مخاطب بیشتر نقش‌های پسر محجوب و مثبت را از شما به خاطر دارد. با توجه به تجربیات شخصی خودتان از بازی در هر کدام از این نقش‌ها کدام را برای بازی بیشتر دوست دارید؟

علاقه شخصی خود من به دلیل چالشی که نقش‌های خاکستری می‌تواند برای بازیگر به همراه داشته باشد به این سبک شخصیت‌هاست. همانطور که گفتم من همیشه تلاش کردم در انتخاب‌هایم با دقت عمل کنم و نقش‌هایی با مشخصه‌ها و ویژگی های متفاوت را انتخاب کنم. سعی می‌کنم حتی اگر نقش مثبتی هم به من پیشنها شده دارای ویژگی‌هایی باشد که بازی‌اش برای من تجربه جدیدی را به همراه بیاورد و خود نقش هم ابعاد مختلفی داشته باشد که من را به عنوان بازیگر به وجد و شور بیاورد. اما به طور کلی فکر می‌کنم نقش‌های خاکستری جای مانور بیشتری برای بازیگر دارد و طبیعتا من هم از ایفای چنین نقش‌هایی بیشتر استقبال می‌کنم.

 

بیشتر بازی شما در «رگ خواب» با لیلا حاتمی است، از تجربه همکاری با این بازیگر که پارتنر اصلی‌تان در فیلم بود بگویید.

همکاری به‌یادماندنی با خانم حاتمی در این فیلم داشتیم. ایشان هم بسیار همراه با فیلم، شخصیت خودشان و نقش مقابلشان بودند و خوشحالم که توانستیم در کنار هم به آنچه که مدنظر حمید نعمت‌الله بود دست پیدا کنیم. خود خانم حاتمی شناخت بسیار درستی از شخصیتی که بازی می‌کردن داشتند و این مسئله به کلیت فیلم کمک زیادی می‌کرد. تجربه بازی در کنار ایشان هم برای من دوست داشتنی بود.

 

بازی متفاوت، درست و اصولی شما در «رگ خواب» به زعم بسیاری از کسانی که فیلم را در جشنواره فیلم فجر تماشا کردند شایسته دریافت جایزه بود، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. چرا داوران «رگ خواب» و بازی کورش تهامی را ندیدند؟

این که چرا هیئت داوران با «رگ خواب» آن گونه برخورد کرد برای همه جای سوال است. بعد از اعلام نتایج خیلی‌ها از دوستان هنرمند تا دوستان منتقد با من تماس گرفتند و از تاسفشان برای دیده نشدن «رگ خواب» گفتند که برخورد من و پُستی که در صفحه اینستاگرامم گذاشتم به اندازه ناراحتی دوستانم شدید نبود، اما به هرحال این سلیقه هیئت داوران بوده است و من واقعا در مورد چرایی آن چیزی نمی‌دانم.

 

امیدوارم چیزی که می‌گویم حمل بر خودستایی نشود. به خاطر دارم این را اصغر فرهادی در مورد بازی حمید فرخ‌نژاد در «چهارشنبه سوری» گفت، انگار زمانی که بازیگر به درستی در اختیار کار قرار می‌گیرد، فراز و فرودهای بازی‌اش همان طور که باید درمی‌آید، اگر شخصیتی مثبت را بازی کرده همدلی تماشاگر و اگر شخصیتی منفی را بازی کرده نفرت تماشاگر را در حد اعلی از آن خود می‌کند و همه چیز درست است دیگر به چشم داوران نمی‌آید. این برای من بسیار عجیب بود که جدا از خود اثر، چرا روال کاری بازیگر را هم نمی‌بینند. هیچ وقت در نظر نمی‌گیرند که علت کم‌کاری بازیگر کم شدن پیشنهادها نیست. همسرم خیلی وقت‌ها به من می‌گوید این قدر کار رد می‌کنی، نگران نمی‌شوی؟ و من می‌گویم وقتی ۱۰ سال پیش اورجینال همین متن را بازی کرده‌ام، الان چطور بروم کپی دست سومش را بازی کنم؟ صبر می‌کنم تا کاری که دوستش دارم پیشنهاد شود. البته این موارد ظاهرا جزو معیارهای هیئت داوران ما نیست و بر مبنای چیزهای دیگری انتخاب می‌کنند.

 

 

 

 

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش