دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۵ - ۲۴ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۶۰۷۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

احسان کرمی:

خودم را مجری صداوسیما نمی‌دانم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,احسان کرمی
«وقتی ‌سازمان من را مجری رسمی خود نمی‌داند طبیعتا من نیز خودم را مجری صداوسیما نمی‌دانم.»

 احسان کرمی مجری تلویزیون و گوینده رادیو است که مدتی به دلیل ممنوع التصویری از تلویزیون دور بود او این موضوع را تایید می‌کند ولی دلیل آن را نمی‌داند کرمی در گفت وگو با«صبا» به تفصیل درباره این موضوع گفتگو کرده است. این مجری در حوزه‌هایی مانند تئاتر و موسیقی هم فعالیت دارد که به آن نیز اشاره می‌کند اما بهانه این گفت‌وگو «خنداننده شو» و حواشی آن بود.

 

برنامه «خنداننده شو» بخشی از برنامه «خندوانه» است که از ایام عید نوروز آغاز شد. هدف «خنداننده شو» این است که استعدادهای تازه‌ای را از بین مردم در زمینه اجرای استندآپ کمدی شناسایی کند. از بین همه افرادی که در مسابقه شرکت کرده‌اند ۱۶۶ نفر انتخاب و در «خندوانه» استند آپ اجرا می‌کنند که در نهایت بیست‌نفر از آن‌ها انتخاب شده که طبق گروه‌بندی با یکدیگر رقابت کردند. اجرای این بخش از برنامه را در ابتدا امیر کربلایی‌زاده به عهده داشت و حالا احسان کرمی آن را اجرا می‌کند.  با این مجری پیرامون همه‌چیزدر رابطه با او  به بحث و گفت‌وگو نشستیم.

 

دلیل جداشدن امیر کربلایی‌زاده از بخش «خنداننده شو» چه بود؟

امیر کربلایی‌زاده به این دلیل که تئاتری را روی صحنه داشت دیگر نمی‌توانست در این برنامه باشد. به‌همین دلیل رامبد جوان از من درخواست کرد تا اجرای این بخش را بر عهده بگیرم که من نیز پذیرفتم. البته در زمانی که مرحله اول ضبط شد، ایران نبودم بعد از این‌که آمدم بلافاصله رامبد جوان به من تلفن کرد و این پیشنهاد را مطرح کرد. 

 

پیش از این من و رامبد جوان، تجربه‌کردن همکاری با یکدیگر را داشتیم که فهممان از مسائل مربوط مشترک است از این رو کار کردن با رامبد جوان برایم خیلی آسان و خوشایند است. ناگفته نماند بازخوردهایی که من برای اجرا در این بخش از «خندوانه» گرفته‌ام خیلی ویژه بود به‌حدی که در طی  ۱۰سال  فعالیتم کمتر با این میزان بازخورد مواجه شدم.

 

شكلي كه در «خنداننده شو» به اجرا مي‌پردازيد به نسبت ديگر اجراهایتان متفاوت است چقدر براي اين تفاوت تلاش مي‌كنيد؟

 تلاش می‌کنم از گفتن هر چیزی که باعث تصمیم‌گیری،‌تغییر یا تاثیر روی رای مردم باشد کاملا خودداری کنم. این فرم از اجرا را من سال‌ها در رادیو تجربه کردم. اجرایم در رادیو معمولا ‌طنز و کمدی بود به‌همین دلیل تنها مجری‌ای بودم که می‌توانست همزمان در رادیو و تلویزیون فعالیت کند ولی چند سالی است که دیگر در رادیو نیستم و حتی افق روشنی هم برای بازگشت به رادیو نمی‌بینم. پیش از این بارها با رامبد جوان درباره این‌گونه اجرا و یا حتی اجرای استندآپ کمدی شده بود که از آن خودداری کردم و گفتم به‌عنوان کسی که این کار را تا به الان انجام نداده ترجیح می‌دهم استندآپ کمدی اجرا نکنم ولی وقتی اجرای این بخش به من پیشنهاد شد تصمیم گرفتم آن اجرای همیشگی تلویزیونی را کنار بگذارم و تجربیاتم در رادیو را با خودم مقابل دوربین ببرم.

 

وقتی به تلویزیون آمدید فرم اجرایتان نسبت به آن چیزی که در رادیو بود خیلی تغییر کرد. خودتان کدام مدیوم را بیشتر را دوست دارید و فکر می‌کنید در آن قدرتمندتر هستید؟

من هر دو رسانه را دوست دارم و هر دو مدیوم رادیو و تلویزیون بخشی از کار من هستند. به این اعتقادی ندارم که وقتی در قالب یک مجری هستم باید همیشه فرم ثابتی را برای اجرا داشته باشم. به‌هر حال من بازیگر تئاترم و اجرا زیرمجموعه‌ای از تئاتر است اما در آن نباید بازی کرد و البته همین است که کار اجرا را سخت می‌کند.

 

اگر من در «خنداننده شو» اجرای همیشگی‌ام را داشتم اصلا جذابیتی نداشت و قطعا فیدبک‌های بدی می‌گرفتم و یا اگر برنامه‌های «امضاء» و «رادیو هفت» را کاملا کمیک و به‌همراه ضرب آهنگ اجرا می‌کردم قطعا در آن‌جا هم بازخورد بدی می‌گرفتم. به‌همین دلیل بنا به فراخود برنامه، ‌بازخوردها، شبکه و حتی ساعت پخش، فرم اجرا فرق می‌کند.

 

حاشیه‌هایی در بخش «خنداننده شو» پیش آمد که موجب شد اجرای برخی شرکت‌کنندگان با ممیزی رو‌به‌رو شود. به‌نظرتان تا چه اندازه این ممیزی‌ها منصفانه بوده است؟

به‌هر حال فکر می‌کنم «خنداننده شو» اتفاقی مهم در تاریخ تلویزیون ایران است به این دلیل که توانست محدوده خطوط قرمز را کمی کوچک‌تر کند مگر ما دیگر چقدر می‌توانیم با خودمان شوخی کنیم؟ «خنداننده شو» توانست به باز شدن این فضا کمک زیادی کند اما در مورد عکس ‌العمل‌های مردم باید بگویم که برخی از آن‌ها رفتارهای نامناسبی دارند و به‌نظرم باید آسیب‌شناسی شود که چرا بخش بزرگی از مردم به بدترین شکل ممکن آرا و نظر خود را بروز می‌دهند. 

 

گویی بخش بزرگی از مردم به‌دنبال مجالی می‌گردند که نظرشان را با فحشا بیان کنند. چیزی که اصلا در کشورهای صاحب فرهنگ نمی‌بینیم، قطعاً ایران نیز جزو کشورهای بافرهنگ است اما این اتفاقات در کشورمان رخ می‌دهد. به‌نظرم این حرکت خیلی زشت است زیرا چند جوان برای اولین‌بار به‌واسطه برنامه‌ای در مدتی کوتاه مشهور شدند اما به‌دلیل شوخی‌هایی که می‌کنند مورد فحاشی قرار گرفته‌اند اما نکته قابل توجه این است که این بخش از مردم سریع ابراز وجود می‌کنند و در مورد همه‌چیز خودشان را صاحب نظر می‌دانند در صورتی که اصلا صاحبنظر نیستند. همه ما در پشت صحنه برنامه «خندوانه» برای رخ ‌دادن این اتفاق واقعا ‌متاسفیم که تا این اندازه سقف طنز و کمدی در کشور ما کوتاه است. ما راهی طولانی داریم تا این سقف را بشکافیم و بالاتر برویم. در کنار این افراد مردمی داریم که در کوچه، خیابان، سفر و در زندگی روزمره با آن‌ها برخورد می‌کنیم که البته تعدادشان خیلی زیاد است.

این افراد رای خود را در فضای مجازی ابراز نمی‌کنند چون افراد صاحب اندیشه‌ای هستند و بیشتر فکر می‌کنند.

 

با همه اين اوصاف فکر نمی‌کنید که در بخش «خنداننده‌شو» درباره شوخی با سوشا مکانی و چند شخصیت دیگر کمی زیاده‌روی شده است؟

اصلا چنین فکری نمی‌کنم، ما باید خودمان را با یک استاندارد بسنجیم و ظرفیتمان را بالا ببریم. به اعتقاد من با همه چیز می‌توان شوخی کرد مگر مواردی که برای مردم جنبه قداست داشته باشد. هیچ ایرادی ندارد که با همه چیز شوخی کنیم این نظر شخصی‌ام است ولی ظرفیت ما آدم‌ها باید بالا برود.

 

 باید بدانیم که اگر فامیلیمان کمی عجیب و غریب است قطعا می‌شود با آن شوخی کرد اتفاقا کار بامزه‌ای است و من و رامبد جوان نیز با فامیلی‌‌مان در برنامه «خندوانه» شوخی کردیم. سوشا مکانی هم جای خود دارد؛ بزرگانی مثل هوشنگ ابتهاج، بارها با فامیلی یا تخلص‌های شعری‌اش شوخی کرده ‌است. حالا که به‌هر دلیلی مشهور شده‌ایم بدان معنی نیست که اگر کسی با ما شوخی کرد ناراحت شویم و به ما بربخورد البته سوشا مکانی هم در این باره چیز خاصی نگفت.

 

از طرفی ما بارها دیده‌ایم که در آمریکا با ترامپ شوخی‌هایی می‌شود که بسیار باعث تعجب است. به‌هر حال ممکن است با نقطه ضعف‌های کسی که معروف شده شوخی‌های زیادی شود بنابراین هیچ‌کس در یک دایره امن از شوخی نخواهد بود، شوخی نقد اجتماعی است و هیچ عیبی ندارند.

 

نظرتان درباره شركت كننده‌هاي اين دوره چيست؟

شرکت‌کننده‌های این‌سری واقعا فوق‌العاده‌ و خیلی حرفه‌ای‌اند. هر مرحله که می‌گذرد اجرای آن‌ها کامل‌تر پخته‌تر می‌شود. یک تیم کامل هر روز ساعت پشت این افراد وجود دارد که بتوانند کاری درست را اجرا کنند، نه این‌که ادای استند‌آپ کمدی را در بیاورند.

 

پیش از این برنامه‌هایی داشته‌ام که در آن داور بخش استندآپ کمدی بوده‌ام در آن‌جا سطح کار‌ها بسیار پایین بود ولی در مورد «خندوانه» واقعا کاری حرفه‌ای صورت می‌گیرد و در واقع فرهنگ شوخی کردن را به مردم نشان می‌دهد.

 

در پایان برای شرکت‌کننده‌ها قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

اتفاقات خوشایند زیادی برای آن‌ها در راه است.حتی شنیدم که رامبد جوان می‌گفت، باید با فلان شرکت‌کننده یک کار کمدی بسازم. به‌هر حال قرار است از همه شرکت‌کننده‌ها چه در «خندوانه» و چه در جاهای دیگر استفاده شود. اما اتفاق مهمی که در «خنداننده شو» رخ داد نشان می‌دهد که دیگر سوپراستارها و سلبريتي‌ها کارکرد رسانه‌ای خودشان را ندارند. 

 

«خنداننده شو» نشان داد که ما چه استعدادهای جذابی در جامعه داریم و می‌توانیم از آن به‌عنوان رسانه استفاده و مخاطب جذب کنیم. درحال حاضر ما برنامه‌هایی در تلویزیون داریم که از سلبریتی‌ها دعوت می‌کند ولی اصلا مخاطبی ندارد اما «خنداننده شو» با چند جوان مستعد توانست چندین میلیون رای جمع کند.

 

شما مدتي ممنوع التصوير بوديد، علت  ممنوع التصویر شدنتان چه بود؟

من مدتی ممنوع‌التصویر شدم که دلیلش را هم نمی‌دانم. نه من جویا شدم نه دوستان خودشان را ملزم می‌دانستند که به من توضیحی بدهند. من نه جزو اپوزیسیون تلویزیون هستم نه قرار است اپوزیسیون بشوم. شاید تلویزیون ملاحظاتي دارد که من از آن سر درنمی‌آورم اما هر از گاهی می‌گوید فلانی باشد و فلانی نباشد. ظاهرا تلویزیون قائل به همکاری رسمی با من نیست و من را به‌عنوان مجری نمی‌شناسد به این دلیل که وقتی جلسه افطاری رئیس‌ سازمان با مجریان برگزار می‌شود، بعدها می‌فهمم که چنین مراسمی برگزارشده و من دعوت نبوده‌ام. 

 

درحالی که تمام افرادی که ممنوع‌الکار و یا ممنوع‌التصویر بوده‌اند به آن برنامه دعوت شده‌اند. وقتی ‌سازمان من را مجری رسمی خود نمی‌داند طبیعتا من نیز خودم را مجری صداوسیما نمی‌دانم. در هر صورت کارم اجرا است و گاهی هم با‌ سازمان همکاری می‌کنم. البته در استخدام ‌سازمان هم نیستم شاید به‌همین دلیل است که آن‌ها من را مجری رادیو و تلویزیون نمی‌دانند. طبیعتا هر وقت تلویزیون پیشنهاد خوبی به من بدهد با این مجموعه همکاری می‌کنم واگر هم پیشنهادی ندهد همکاری نمی‌کنم. به‌هر حال من بازیگر تئاتر هستم و علاوه بر اجرا، کارهای زیادی برای انجام دادن دارم. این رفتار نشان داد که تلویزیون من را رسما به‌عنوان نیرویی که با آن کار می‌کند قبول ندارد به‌رغم این‌که همیشه دکتر پورحسین و پور محمدی به من محبت داشتند و این اتفاق برای من عجیب بود.

 

 

 

 

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش