سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۲۷ - ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۲۴۶۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

پرویز فلاحی پور، بازیگر نقش نصرت در شهرزاد

بازیگر نقش نصرت در شهرزاد از ممنوع الکاری خود گفت

پرویز فلاحی پور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش روزنامه هفت صبح، گفته های پرویز فلاحی پور از سایه روشن های نقش نصرت در سریال «شهرزاد».او روایتی جالب از ممنوع الکاری و دلیل نافرجام ماندن همکاری هایش با حسن فتحی بیان کرد و دلیل این اتفاق را اسماعیل عفیفه دانست.

 

در فصل اول سریال «شهرزاد» ابوالفضل پورعرب تصویر چندگانه از حشمت به نمایش گذاشت؛ در عین وفاداری مطلق به بزرگ آقا هوای قباد را هم داشت و با ایما و اشاره به بیننده حالی می کرد با او نسبتی دارد. پورعرب رفت و پرویز فلاحی پور جایش را گرفت؛ در نقش نصرت برادر حشمت.

 

 

این بازیگر هم تصویر کلی یار وفادار بزرگ آقا را به باورمان نشاند اما در قسمت آخر و حالا در سری تازه رویی دیگر از شخصیت ارائه کرده تا جایی که گاهی گمان می شود فلاحی پور نخ تسبیح نقش را از دست داده. خودش در این گفت و گو توضیح می دهد ماجرا چیست. حرف های جالب دیگری هم درباره ممنوع الکاری و دلیل نافرجام ماندن چند همکاری اش با حسن فتحی بیان کرده. انگشت اتهام او به سمت اسماعیل عفیفه، تهیه کننده باسابقه تلویزیون است.

 

در جایی درباره دو سال ممنوع الکاری خود از سال ۸۹ تا ۹۱ صحبت کرده بودید. داستان از چه قرار بود؟ چرا چنین اتفاقی افتاد؟

واقعیتش این است که این اتفاق به صورت رسمی نیفتاده بود و خودم و دوستان که پیگیر این موضوع شدیم، اسمم به عنوان ممنوع الکار در جایی نوشته نشده بود. منتها در آن دو سال هر بار پای کارکردن من به میان می آمد اجازه کار پیدا نمی کردم. منشا این ماجرا به سریال «دلنوازان» و شبهه هایی که در آن کار به وجود آمد بر می گردد.

 

 

معمولا هم در مسائل اینچنینی نه شما می توانید حرف تان را ثابت کنید نه طرف های مقابل و آخر هم مشخص نمی شود که مقصر چه کسی بوده است. به هرحال مسئله از این قرار بود که در آن سریال بین ماه ئ تهیه کننده اختلاف به وجود آمد و بعد از آن جریان، نزدیک به دو سال تا پای قرارداد برای کارهای مختلف می رفتم اما شکل نمی گرفت. اما الان دیگر نمی خواهم به آن بپردازم چون گذشته و من هم گذشتم اما چون اسمم در هیچ لیستی نیامده بود، شاید بشود آن را ممنوع الکاری پنهان نامید.

 

و طبعا پیشنهادهای زیادی را هم از دست دادید.

بله. امیدوارم این اتفاق برای هیچ هنرمندی نیفتد چون در آن دو سال خیلی از لحاظ مالی و جایگاهی که در آن بودم متضرر شدم.

 

بعد از این ماجراها به سریال «شهرزاد رسیدید. با توجه به حاشیه هایی که به دلیل رفتن ابوالفضل پورعرب پیش آمد انگار به نوعی حضور شما یکی از پیامدهای رفتن او بود.

در ابتدا زمانی که فیلمنامه شهرزاد نوشته شد، نقش حشمت را به من پیشنهاد دادند، اما وقتی در پای میز مذاکره با آقای عفیفه مجری طرح سریال صحبت کردیم، مبلغی که پیشنهاد کردند خیلی با انتظار من فاصله داشت و از همکار صرفنظر کردم. تیم سازندگان هم ابوالفضل پورعرب را برای نقش حشمت پیشنهاد دادند اما پس از مدتی در درون تیم عوامل سریال «شهرزاد» از لحاظ تهیه کنندگی و تیم مدیریتی تغییر و تحولاتی به وجود آمد. در آن زمان دوباره من به سریال پیوستم و قرار شد در نقض نصرت برادر حشمت بازی کنم.

 

از نیمه راه وارد شدن به سریال برای خودتان چالش به وجود نیاورد؟

بله این چالش برای هر بازیگری که بخواهد از نیمه راه به یک کار بپیوندد اتفاق می افتاد چون زمان کمی داشتم تا خودم را به  نصرت نزدیک کنم اما شانسی که داشتم این بود که در ابتدای کار فیلمنامه را خوانده بودم و با کار آشنایی داشتم. به هر حال تمام تلاشم را به کار بستم تا به کمک آقای فتحی خودم را برسانم.

 

ورود شخصیت نصرت به سریال «شهرزاد» بسیار رازآلود بود اما در انتهای فاصل اول بیشتر گره های شخصیتی او باز می شود. ابتدای فصل دوم هم به نوعی سعی شده بود شخصیت نصرت مرموز باشد و مدام واقعیت را از قباد پنهان کند اما این روند دیگر مانند فصل قبل موفق نیست.

اینکه بیننده به شخصیت نصرت شک کند بد نیست و یکی از تکنیک هاست که بیننده بین دانستن و ندانستن باقی بماند اما به هر حال می دانم که یک عمدی وجود داشته که نصرت در ابتدا شخصیت رازآلودی باشد و بعد مشخص شود کیست و باز در ادامه دچار پیچش شود.

 

پرویز فلاحی پور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در فصل اول رابطه بین حشمت (ابوالفضل پورعرب) و قباد خیلی صمیمی تر بود و انگار تعریف و مبنای درست تری داشت اما بعد از گذشتن قسمت های زیاد با حضور نصرت، هنوز رابطه قباد و او خیلی نزدیک نیست و انگار علاوه بر مخاطب، خود قباد هم حضور نصرت را به جای حشمت نپذیرفته.

این عدم پذیرش قباد طبیعی است. برای هر انسانی چنین شرایطی پیش بیاید و کسی پیدا شود و بگوید من پدر واقعی تو هستم، سعی می کند با او فاصله بگیرد و مدام بین باور و عدم باور دست و پا می زند.

 

از خرده داستان های وابسته به شخصیت نصرت، حضور شربت و رابطه آنها با هم است. این کاراکتر در ابتدا به خانه بزرگ آقا پناه می آورد، اما در مدت کمی رابطه عمیق عشقی بین نصرت و شربت به وجود می آید. از طرفی وقتی نصرت او را از خانه خارج می کند عملا دیگر دلیلی برای پرداختن به این رابطه وجود ندارد. خودتان در زمان خواندن فیلمنامه با لق بودن این رابطه مشکلی نداشتید؟

در قسمت های آینده خواهید دید که این ارتباط چطور ادامه پیدا می کند و نصرت شربت را برای ادامه زندگی به کجا برده. درباره عمق رابطه و عشق بین این دو نفر هم باید بگویم، به هر حال با توجه به گذشته و حوادثی که برای هر دو این شخصیت ها پیش آمده و نیازهای هر انسان، شکل گیری این عشق دور از ذهن نبود.

 

برگردیم به گذشته، شما با سریال «شب دهم» حسن فتحی به چهره ای شناخته شده در میان مردم تبدیل شدید. چرا پس از آن دیگر در کارهای محبوب و پربیننده این کارگردان مثل «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه»، «در مسیر زاینده رود» و... با او همکاری نداشتید؟

آقای فتحی برای کارهای شان از من دعوت کرده اند حتی در زمان پیش تولید سریال های «مدار صفر درجه» و «در مسیر زاینده رود» هم به من پیشنهاد کار دادند. نقشی که قرار بود در «مدار صفر درجه» بازی کنم به خاطر ندارم اما درباره سریال «در مسیر زاینده رود» حتی علیرضا نادری نویسنده، نقش حاج بهزاد را براساس ویژگی های من نوشته بود اما دقیقا مانند فصل اول شهرزاد، اسماعیل عفیفه که آن زمان تهیه کننده بود باعث شد که سوءتفاهم پیش بیاید و به توافق نرسیدیم. شاید آن نق قسمت مهدی سلطانی بود. او حتی با آن نقش به شهرت رسید.

 

انگار مشکلات تان با تهیه کننده ها همیشه مانعی برای پذیرفتن خیلی از نقش ها شده است؟

البته از این سوءتفاهم ها میان تهیه کننده و بازیگر پیش می آید که در نتیجه عدم شناخت متقابل، تفاوت شخصیت ها و... است. گاهی هم اصلا تهیه کننده بازیگر را نمی خواهد. می گویند: «طرف می خواسته مادرش را بفروشد، از او می پرسند چطوری؟ می گوید مبلغی می گویم که کسی نخرد.» این دقیقا حکایت بعضی از تهیه کننده هاست که وقتی بازیگری را نمی خواهند مبلغی را پیشنهاد می دهند که بازیگر بگوید نه.

 

یاور «شب دهم» شخصیت محبوبی بود اما بعد از آن تجربه بازی در نقش لوطی مسلک نداشتند. حتی به سمت بازی در سریال های طنز «مرد هزار چهره» و «اگر بابام زنده بود» رفتید. تجربه موفق بازی در نقش یاور را نمی خواستید تکرار کنید؟

نمی خواستم خودم را تکرار کنم. با اینکه بعد از «شب دهم» سریال «نسیم رویاها» را بازی کردم که شخصیتی شبیه به یاور داشت و از همان طبقه اجتماعی می آمد، اما همیشه می خواستم مردم با یک نقش نو رو به رو بشوند اما قبول دارم که گاهی بازیگرهایی که سال ها یک نقش را تکرار می کنند هم موفق هستند و بیننده هم آن را می پذیرد.

 

سوسن سیرجانی

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش