پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۲۰ - ۰۸ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۲۱۶۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

 رخشان بنی اعتماد:

پوست کلفت‏ تر از آن هستم که دیگر فیلم نسازم

رخشان بنی اعتماد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 رخشان بنی اعتماد دوری شش ساله اش از جریان ساخت فیلم بلند را نه از سر آزردگی خاطر بابت اتفاقاتی که برای ساخت «قصه ها» افتاد، بلکه از شرایط جدیدی می داند که بر عرصه های مختلف تولید در سینمای ایران حاکم شده است. او این روزها مهمان اولین جشنواره فیلم زنان ایرانی است که در شهر کوبلنتس آلمان در روزهای ۲۷ تا ۳۱ اکتبر برگزار می‌شود. فیروزه اصولی برگزارکننده این جشنواره، فرح اصولی مشاور او و رخشان بنی‌اعتماد مهمانان ویژه این جشنواره‌اند. از ۲۷ تا ۳۱ اکتبر (۵ تا ۹ آبان) شهر کوبلنتس آلمان میزبان فیلم‌سازانی از ایران است که در فیلم‌هایشان به مسائل و مشکلات زنان در ایران پرداخته‌اند. مهمان ویژه این جشنواره رخشان بنی‌اعتماد کارگردان مطرح سینمای ایران است. روز جمعه ۲۷ اکتبر در افتتاحیه این جشنواره فیلم گیلانه از رخشان بنی‌اعتماد نمایش داده شد. این فیلم که به گفته فیلمساز در ستایش صلح و علیه جنگ است در سال ۱۳۸۴ ساخته شده است. بنی اعتماد درباره حضورش در این جشنواره با دویچه وله گفت و گویی داشته که بانی فیلم بخش هایی از آنرا منتشر می کند.

 

 مهمترین نکته ای که شما را راغب به حضور در این جشنواره کرد تا به کوبلنتس آلمان بیایید، چه بود؟

– مهمترین دلیل قبول دعوت دست اندرکاران این جشنواره آن بود که یک رویداد سینمایی خاص فیلمسازان زن نیست. واقعیتش خودم اصلاً به این خط کشی اعتقادی ندارم. می شود گفت این جشنواره ای درباره زنان است با یک هدف خیلی مهم. هدفی که صرفاً زنان ایران را مدنظر ندارد و موضوع اصلی آن که بخشی از فعالیت انجمن تبادل فرهنگی ایران و آلمان است و توسط خانم فیروزه گرگن بنیان گذاشته شده، شناسایی و آشنا کردن جامعه غرب با زنان شرق است. اتفاقی که به دلیل تصویری که شاید مدیا برای جهان از زنان شرق می سازند و به غلط آنان را افرادی مظلوم، منفعل و ستمدیده به نمایش می گذارد، می تواند نقش زنان را در نهاد خانواده که نهادی بسیار مهم در تعریف فرهنگ شرق است و انتقال فرهنگ از طریق زنان چه به عنوان انسان، چه مادر و چه خواهر در خانواده بتواند نشان دهد و توانمندی هایی که از طریق آن جامعه می تواند به اصلاح و تغییر برسد، این تم برای من بسیار با ارزش است. البته اصل برایم این است که قرار است از سال آینده تصویر زن شرقی، چه توسط فیلمسازان زن شرقی و چه توسط مردان شرقی به جامعه غرب معرفی شوند. این معرفی به واسطه فیلمسازی صورت می گیرد که به نظرم نشانه گیری دقیق و هوشمندانه ای بوده است.

 

 در ابتدای صحبت تان گفتید به خط کشی ها در فیلمسازی و جشنواره اعتقاد ندارید. کمی در این باره بگویید.

– به طور کل جشنواره فیلمسازان زن خیلی برایم معنا ندارد. جشنواره ای درباره زنان مفهوم دقیق تری است. صرف اینکه فیلمسازان زن را در یک ظرفیت حالا به نام جشنواره گردآوری کنیم، برایم مفهومی ندارد. در جشنواره ای درباره زنان، هم فیلم های زنان فیلمساز که با توجه به شناختی که از شرایط خودشان دارند فیلم ساخته اند و چه فیلم های مردان که از زوایای دیگری، نگاه دقیقی به موقعیت زن دارند، این مفهوم روشن تری است، چون جنسیت همه اندیشه یک فیلمساز نیست و تنها بخشی از آن را تشکیل می دهد.

 

 برای شما این مسئله در فیلمسازی تان چه جایگاهی داشته است؛ با توجه به اینکه در اغلب فیلم های شما یک زن کاراکتر اصلی معرفی می شود و موضوع محوری آنها همیشه درباره مشکلات یک زن بوده. چطور این فاصله گذاری را نمی پذیرید؟

– من می توانم به شما لیستی از فیلمسازان مرد ارائه کنم که شخصیت های اصلی فیلم هایشان زنان بوده اند و اتفاقاً کارگردانان شناخته شده و موفقی هم هستند. به همین جهت من این خط کشی را در فیلمسازی به معنای جنسیتی قابل قبول نمی دانم. بله، خیلی از فیلم های من و نه همه آنها موضوع اصلی شان درباره زنان است؛ چون کاراکتر اصلی یک مسئله است و قصه مسئله ای دیگر. فیلم هایم با محوریت زنان بوده، به این دلیل که شناخت بیشتری از این مقوله دارم. ولی فیلم هایی هم داشته ام که فقط انسان در آنها مطرح است. در فیلم های مستندم و چند فیلم سینمایی از جمله «خارج از محدوده»، «زرد قناری» و «پول خارجی»، شخصیت ها و حتی موضوع اصلی زنان نبوده اند. با این حال شما اگر به انسان نگاه دقیقی داشته باشید، چه مرد و چه زن، نتیجه ای درست عایدتان می شود. کما اینکه در فیلم هایی هم که شخصیت اصلی من زن بوده، هیچ وقت شخصیت های مرد من در پرداخت دچار بی اعتنایی نشده اند و موقعیت آنان را هم در جامعه، تا جایی که نقش اجازه می داده، مورد توجه قرار داده ام. به همین جهت، معتقدم صرف فیلمساز زن بودن، الزامی را برای ساخت فیلم هایی صرفاً با محوریت زن تعیین نمی کند. ضمن اینکه پرداختن به موضوعات زنان هم خاص فیلمسازان زن نیست.

 

 سه فیلمی که از خودتان نام بردید به عنوان آثاری که درباره زنان نبوده اند، جزو آثار اولتان محسوب می شوند. از مقطعی به بعد اما شما به سراغ موضوعات زنان رفتید و به قول خودتان کاراکتر اصلی زنان بوده اند. این خودآگاه بوده یا ناخودآگاه؟!

– حتماً خودآگاه بوده؛ چون من چند فیلمی که بعد از سه فیلم اولم ساختم، فیلمنامه هایی بودند که قبل از ساخت آنها نوشته بودمشان، اما اجازه ساخت نگرفته بودند. من سالهاست می خواهم درباره موقعیت مردان در جامعه ای مثل ما در دوران گذار از سنت به مدرنیته فیلم بسازم و سیاه مشق های زیادی هم کرده ام، اما نتیجه هنوز ایده آلم نیست. بشدت دوست دارم این موضوع را باز کنم، اما فیلمنامه جوابم را نداده است. شاید دلیلش همان باشد که من به موضوعات زنان نزدیکترم، ولی این الزام را خودم هرگز ندارم.

 

 آخرین فیلم داستانی شما «قصه ها» سال ۹۰ ساخته شد و شما شش سال است که فیلم نساخته اید. البته می دانم که طی این مدت درگیر سینمای مستند بودید.

– راستش ساخت فیلم مستند یا داستانی هیچکدام ارزش بیشتری بر یکدیگر ندارند. البته طبیعتاً فیلم داستانی بیشتر دیده می شود و چنین تصوری ایجاد می شود که من در این مدت کاری نکرده ام. حال آنکه یکی از رضایت بخش ترین دوره های کاری ام بوده است. سینمای مستند مورد علاقه من است و در این مدت مجموعه شش قسمتی «کارستان» ساخته شد که طراحی پروژه را با مجتبی میرتهماسب برعهده داشتیم. آرزویی بود که به انجام رسید و شش کارگردان در ساخت آن مشارکت داشتند. هر چند عنوان مشاور هنری برای من درج شد، اما جریان ساخت شش فیلم برای من هم لذت داشت. موضوع است که ساختار را تعیین می کند. خیلی از موضوعات خودشان تعیین می کنند که باید مستند ساخته شوند یا داستانی. موضوعاتی هستند که در قالب مستند سر راست می توان به آنها پرداخت. «کارستان» پرتره‏ای از آدمهایی است که شناخته شده به معنای سینمای داستانی نیستند و زندگی هایشان الهام بخش هستند و مردم باید آنان را ببینند و جامعه ما بشدت نیاز به دیدن این انرژی‏ ها و بهره گیری از تجربیات شان دارد. به ویژه آنکه به قول مجتبی میرتهماسب اعتقاد دارم چگالی مخاطبان فیلم مستند بسیار بیشتر از فیلم داستانی است.

 

 در جایی درباره «کارستان» گفته‏اید «با فاصله گیری از دنیای سینمای داستانی که دیگر بسیاری از جوانب آنرا به جا نمی آورم. انگار نه انگار که چند دهه در همین سینما استخوان خرد کرده و پیر شده ام». منظورتان از این جملات چه بوده است؟!

– اگر دوباره بخواهم فیلم داستانی بسازم، باید بتوانم شرایطی را فراهم کنم برای خودم و جزیره ای را شکل دهم که کار بسیار سختی است. سینما هنری چند وجهی است که با چند مسئله مرتبط است که بعضی هایشان از ساخت اثر هم مجزا هستند. اگر دوباره فیلمی بسازم، حتماً باید سعی کنم هر چه بیشتر این روابط را در قالب الفبای شناخته شده خودم تعریف کنم که کار سختی است، ولی واقعاً باید بتوانم. اینکه یکسری از تعاریف جدید درباره سینما را به جا نمی آورم، شاید برمی گردد به اینکه سینما را نسل ما با تعریف دیگری شناخته است. این نه به معنای تغییر در ساختار تکنیکی و ورود دیجیتال است- که من جزو اولین کسانی بودم که با سینمای دیجیتال پیوند خوردم-، روابط، تعاریف، انتظارات و… چیزهایی هستند که با تعریف شناخته شده نسل من از سینما فاصله دارد. امیدوارم این موارد را فضای جدید تولید در فیلم جدیدم اگر بسازم، نزدیک کنم. من پوست کلفت تر از آن هستم که بخواهم به خاطر دل آزردگی یا نازک نارنجی بودن فیلم نسازم. ولی در «قصه ها» به من ثابت شد برخوردهای سیاست زده می توانند در سرنوشت اثر تعیین کننده باشند. هر چند الان شرایط متفاوت از دوره ساخت «قصه ها» است.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 13
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش