جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۳۰ - ۲۴ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۶۵۶۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

معصومه آقاجانی:سینما را چند خانواده قرق کرده‌اند!

معصومه آقاجانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سال‌‌هاست او را در آثار تلویزیونی و روی صحنه تئاتر می‌بینیم و صدایش را به عنوان صدا‌پیشه و دوبلور روی شخصیت‌های مختلف می‌شنویم. معصومه آقاجانی در حوزه نمایش‌های رادیویی نیز فعال است و با صدایش در این آثار نیز نقش‌آفرینی می‌کند.

جام جم،همه اینها نشان می‌دهد توانمندی‌های زیادی دارد و بیراه نیست اگر اکنون از شرایط کاری گلایه‌مند باشد! او همه عمرش را صرف هنر کرده است، اما آیا آنهایی که گردانندگان حوزه هنر هستند این تلاش را دیده و برای او کم ‌نگذاشته‌اند؟ با آقاجانی که در یکی از اپیزود‌های سریال محکومین بازی کرده است،‌ هم‌صحبت شدیم تا از زندگی و همه سال‌هایی که در عرصه‌های مختلف هنری فعالیت کرده و می‌کند، ‌بگوید.

 

چه عواملی باعث شد به حوزه هنر علاقه‌مند شوید و کارهای مختلفی را در این زمینه تجربه کنید؟

نوجوان که بودم در شب‌های شعر شرکت می‌کردم، ۱۵ ساله بودم که در یکی از همین برنامه‌‌ها بازی در نمایش «بام‌ها و زیربام‌ها» نوشته دکتر غلامحسین ساعدی به من پیشنهاد شد و در آن بازی کردم. همین نمایش باعث شد وارد دنیای هنر شوم و دریچه‌‌ها یکی پس از دیگری به رویم باز شد و در این گشایش هم رشد بود و هم تکامل و آگاهی. دنیای هنر آنقدر وسیع بود که همه موضوعات جهان را در خود جای می‌داد و همین جذابیت باعث شد در دنیای فرهنگ و هنر ماندگار شوم.

 

کارتان را از ارومیه شروع کردید؟

ارومیه محل تولدم است و ما زیاد در این شهر زندگی نکردیم. مادرم از مهاجران گرجستان است و پدرم اصلیت آذری دارد و اهل ارومیه است. خواهرم، صفا و من در ارومیه متولد شدیم و بعد همراه خانواده به تهران آمدیم. البته افتخار می‌کنم که زادگاهم ارومیه است چون این شهر فوق‌العاده زیباست.

 

این که اصلیت مادرتان گرجی است در پرورش و کشف استعداد‌ها و انتخاب‌های شما موثر بود؟

نه! علاقه‌مندی ما به هنر از درون خانواده آغاز نشد و یک رشته اتفاقات اجتماعی باعث شد من وارد دنیای هنر شوم و در این مسیر پدرم اصلی‌ترین حامی‌ام بود، پدرم در عمل به ما آزادی در انتخاب راه زندگی را یاد داد.

 

صدای خوبی دارید و با توجه به صدای خواهرتان گویا این ویژگی در خانواده شما ارثی است؟

صدا ویژگی‌ کاملا ارثی است! اما این‌که چگونه از صدا مراقبت شود و پرورش یابد به این موضوع بستگی دارد که چقدر به صدای خود توجه کرده و بخواهید از آن استفاده کنید.

 

استادانی داشتید که فن بیان را به شما آموزش بدهند؟

بله ! من از سن کم کارم را در تئاتر شروع کردم و این هنر را به صورت جدی ادامه دادم تا زمانی‌که ازدواج کردم و خدا به من دوتا بچه داد و تصمیم گرفتم بیشتر وقتم را با آنها بگذرانم به همین دلیل کمی فاصله بین کارم ایجاد شد. اما همیشه با بهترین‌های حوزه تئاتر همکاری می‌کردم که در کار خود بی‌نظیر بودند و بسیار از آنها آموختم و اکنون نیز همچنان در حال آموختن هستم. وقتی برای دوبله یک کار کنار آقای منوچهر اسماعیلی می‌نشینم و گویندگی می‌کنم،همچنان از ایشان یاد می‌گیرم.

 

گفتید که هنر باعث شد تا آگاهی شما از دنیای پیرامون بیشتر شود، چطور این اتفاق رخ می‌دهد و این آگاهی چگونه سختی‌های زندگی را آسان‌تر می‌کند؟

آدم وقتی آگاه می‌شود، نه با سختی‌‌ها کنار می‌آید و نه از آنها عبور می‌کند بلکه آنها را درست شناسایی کرده و یاد می‌گیرد که چگونه آنها را پذیرفته و حل‌شان کند.آگاهی درست مانند چراغی است که یک معدنکار روی کلاه خود نصب می‌کند تا در تاریکی معدن، راه خود را پیدا کرده و به پیش برود. چراغ موانع و سختی‌های مسیر را از بین نمی‌برد اما به معدنکار کمک می‌کند اطراف خود را ببیند تا بتواند از خود مراقبت کند.

 

معمولا در حوزه بازیگری نقش زنان زجر کشیده را به شما می‌دهند؛ زنی که با مشکلات و سختی‌‌های زیادی مواجه می‌شود. این محدودیتی که در ایفای نقش‌های شما وجود دارد به انتخاب‌های خودتان بستگی دارد یا عوامل دیگری شما را به این سمت می‌برند؟

به جرات می‌گویم که فیلمسازان ما بسیار تنبل هستند و کارگردانان خلاق تعدادشان از انگشتان دو دست هم کمتر است. بیشتر کارگردانان سراغ سوژه‌ها و بازیگرانی می‌روند که قبلا امتحان خود را پس داده‌اند و دیگر لازم نیست آنها زحمت بکشند و از یک بازیگر، بازی جدیدی بگیرند و نقشی متفاوت با او تجربه کنند. در سریال‌هایی مانند کلانتر و زیرتیغ، نقش‌هایی متفاوت داشتم به این دلیل که کارگردانان این آثار زحمت این را به خود دادند نقشی به من بدهند که تاکنون آن را بازی نکرده‌ام. اما واقعیت این است که خودم همیشه مراقب هستم که به دام نقش‌های تکراری نیفتم. تلخ‌ترین اتفاقی که برای یک بازیگر رخ می‌دهد دچار کلیشه شدن است و این که کارگردان‌ها به او اعتماد نکرده که نقش‌های مختلف را به او بدهند.خوشبختانه با سختگیری‌های خودم در انتخاب نقش‌ها، کارگردانان اعتماد می‌کنند و نقش‌های متفاوت را به من می‌دهند.اما چند سال است که حوزه بازیگری کاملا باندبازی شده و بازیگرانی مدام در آثار سینمایی و تلویزیونی بازی می‌‌کنند که یک نفری پشت پرده هست و دستشان را می‌گیرد.

 

یعنی توانمندی‌های یک بازیگر دیگر اهمیت ندارد؟

دقیقا ! قبلا برای کارگردان و تهیه‌کننده مهم بود چه کسی نقش را بازی می‌کند، به همین دلیل برای بازیگری که مدنظرشان بود وقت می‌گذاشتند و او را مجاب می‌کردند که نقش را بپذیرد ؛ اما سال‌هاست تعدادی بازیگر در بیشتر فیلم‌ها و سریال‌ها حضور دارند، در همه جشنواره‌ها شرکت می‌کنند؛ گروهی که به صورت خانوادگی سینما را قُرق کرده‌اند و جای نفس کشیدن برای دیگران نمی‌گذارند.اما به نظرم بهتر است کمی انصاف به خرج بدهیم و انحصار طلب نباشیم و برای دیگران هم جای کار بگذاریم. دنیای سینما و تلویزیون وسیع است و از نظر بازیگری فقیر نیست با این شرایط واقعا جای سوال است که چرا فقط چند بازیگر امکان حضور مقابل دوربین را دارند و برای بقیه جایی نیست؟

 

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش