پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۲۰:۱۴ - ۲۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۸۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

رویا جاوید نیا:مردم به کاراکترم در «سایه بان» بد و بیراه می گویند!

سایه بان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سریال «سایه بان» یکی از کارهای پرمخاطب شبکه دو به کارگردانی برادران محمودی است که به قسمت های پایانی خود نزدیک می شود.

بانی فیلم رویا جاویدنیا یکی از بازیگران این مجموعه است که ایفاگر نقش مهشید و مادر آرمان است. نقشی که شاید در نگاه نخست به نظر برخی از مخاطبان این سریال، نقش منفی و خودخواه و مستبد و بی احساسی به نظر بیاید. اما مهشید هم با همه رفتارها و طرز تفکری که دارد، در نهایت یک مادر است و با تصمیماتی که می گیرد، هرچند درست و یا غلط درصدد خوشبختی تنها فرزندش است. رویا جاویدنیا پیش از این هم در سریال ها و فیلم های بسیاری ایفای نقش کرده است. از جمله حیرانی و وضعیت سفید. اما با توجه به کاراکتری که در این سریال بازی کرده بیشتر مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفته است. از این رو بانی فیلم با وی گفت و گویی پیرامون این مجموعه و فعالیت های دیگر وی داشته است که در ادامه می خوانید:

 

***

 پس از سریال «سایه بان» که این شبها روی آنتن است، این روزها مشغول بازی در چه کاری هستید؟

– به تازگی بازی ام در فیلم «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی تمام شده است. بعد از آن در هیچ کاری حضور ندارم.

 

 برای جشنواره فجر چطور؟

– فیلم «خیابان دیوار» به کارگردانی بهمن کامیار را کار کرده بودم که فکر می کنم به جشنواره راه پیدا نکرد.

 

 درباره نقشی که در فیلم «بنفشه آفریقایی» بازی کرده اید، توضیح می دهید؟

– نقشم در این فیلم خیلی کوتاه بود و او را اصولا در طول فیلم کم می بینیم. اما در واقع بعد از نقش خانم معتمدآریا زنی است که در طول فیلم درباره آن خیلی صحبت می شود.

 

 فکر می کنم از آن نقش هایی است که حضور کوتاه اما تاثیر گذاری در طول فیلم دارد؟

– امیدوارم که این طور باشد. به این دلیل که تا فیلم را نبینی نمی دانی چه اتفاقی برایش می افتد. تصور من این بود که این نقش حضور فیزیکی کوتاهی در کار دارد، اما درباره آن خیلی صحبت می شود و حضورش در طول فیلم احساس می شود.

 

 بله به هر حال تدوین هم خیلی روی یک فیلم یا سریال تاثیر مثبت و یا منفی دارد.

– بله دقیقا. فیلمنامه یک چیز است و بحث تدوین اتفاق دیگری است و ممکن است آن چیزی که فکر می کردی از آب درنیاید و یا بالعکس. به هر حال امیدوارم اتفاق خوبی برای این کارها بیفتد.

 

 با نگاهی به رزومه کاری شما می توان گفت که حضور شما بیشتر از تلویزیون در سینما بوده است. دلیل خاصی دارد که کمتر در سریال های تلویزیونی بازی می کنید؟

– من پیش از «سایه بان» هم در چند سریال بازی کردم، اما حضورم در آن کارها به اندازه نقشی که در «سایه بان» بازی کردم، نبود. به هر حال مهشید در این سریال حضور پررنگی دارد. اما خب به دلیل مشکلات و محدودیت هایی که در کارهای تلویزیونی وجود دارد، چندان تمایل به بازی در کارهای تلویزیونی ندارم.

 

 محدودیت و خطوط قرمز که در همه سریال ها معمولا وجود دارد. اما منظور شما چه نوع سختی و مشکلاتی است؟

– منظورم محدودیت هایی است که برای خانم های بازیگر در تلویزیون وجود دارد. به خصوص در نوع پوشش و حجاب که خیلی آزاردهنده است. به عنوان مثال من در «سایه بان» و در فصل تابستان که تصویربرداری انجام می شد، با پوششی مقابل دوربین می رفتم که خیلی سخت و آزاردهنده بود. به هر حال دست بازیگر بسته می شود و من باید در تمام صحنه ها با همان پوشش بازی می کردم.

 

 بله و این برای مخاطب هم باورپذیر نیست. اینکه یک خانم چه در اتاق خواب و چه بیرون از منزل و در محل کار با یک پوشش ظاهر می شود، چندان خوشایند و باورپذیر نیست. ولی به هر حال این مسائل جزو خطوط قرمز این رسانه محسوب می شود.

– بله موافقم. من هم با قوانین و خطوط قرمز تلویزیون آشنا هستم. اما خب نباید اینگونه باشد. ما چیزی را به مخاطب القاء می کنیم که اصلا وجود ندارد. به همین دلیل تلویزیون با ریزش مخاطب روبروست.

 

 در کنار محدودیت هایی که در تلویزیون وجود دارد، تا چه حد فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد شده راضی کننده نبوده است و به همین دلیل حضور کمرنگی در تلویزیون دارید؟

– می توانم بگویم که چندان فیلمنامه های خوبی که دوست داشته باشم در تلویزیون به من پیشنهاد نشده است. اما وقتی این سریال به من پیشنهاد شد، خیلی دوست داشتم با برادران محمودی کار کنم. چون هم فیلمنامه را دوست داشتم و هم فضای کار را.

 

 پس از این تجربه همکاری و فضای کار با این دو کارگردان راضی بودید؟

– بله خیلی کار کردن با برادران محمودی را دوست داشتم و تجربه خوبی بود. کار کردن با آنها سخت نبود و پشت صحنه خوبی این سریال داشت و فضای دوستانه ای در کار حاکم بود. گروه هم چه بازیگران و چه پشت صحنه خوب و حرفه ای بودند. بنابراین فضای خوبی که در این کار وجود داشت، باعث شد تا سختی کار و شرایط کار برای تلویزیون را بتوانیم تحمل کنیم. اتفاقا به نوید محمودی گفتم شما باید به بازیگران خانم این کار سختی کار بدهید. بازی با این پوشش در گرما خیلی کار سختی بود. به همین دلیل است که من از کارهای تلویزیونی اجتناب می کنم. وگرنه مخاطب گسترده ای که تلویزیون دارد را دوست دارم.

 

 اتفاقا می خواستم بدانم با توجه به نقش مهشید در این سریال، چه فیدبکی از مخاطب گرفته اید؟

– به هر حال نظرات که جالب است. البته می دانستم که وقتی برای تلویزیون کار می کنم، چنین بازتاب گسترده ای دارد و از طرفی پیشنهادهای بسیاری می شود. ولی به دلیل اینکه در تلویزیون دوست داشتم کم کار و گزیده کار باشم، بسیاری از پیشنهادها را نپذیرفتم. وگرنه اگر کارگردانی مثل حسن فتحی به من پیشنهاد همکاری بدهد، با کمال افتخار می پذیرم. بنابراین منظورم این نیست که از کارهای تلویزیونی فرار می کنم. اما ترجیح می دهم در سریال هایی حضور داشته باشم که فیلمنامه و کارگردان حرفه ای داشته باشد.

 

 اتفاقا با سریال هایی که تا به امروز بازی کرده اید، ثابت کردید که کارگردان برایتان خیلی مهم است. شما با کارگردان هایی مثل حمید نعمت الله و یا امید بنکدار و کیوان علیمحمدی و برادران محمودی کار کردید که تجربه سینمایی دارند.

– بله خب به این دلیل که کارگردان های حرفه ای هستند. به هر حال فکر می کنم هر بازیگری دوست دارد با کارگردان های حرفه ای کار کند.

 

 بله با نظر شما موافقم. اما به هر حال بازیگری شغلی است که باید حضور مداوم در تلویزیون و یا سینما داشته باشید تا فراموش نشوید. این طور نیست؟

– بله شما درست می گویید. شاید بسیاری از بازیگران هم این روند را در پیش می گیرند و دوست دارند که باشند و دیده شوند. اما من از این زاویه نه به این موضوع فکر کردم و نه وارد آن شدم. به این معنی نیست که از دیده شدن و شهرت خوشم نیاید. اما دوست ندارم به هر عنوانی مطرح شوم. اتفاقا خیلی دوست دارم کار کنم، ولی برای دیده شدن دست و پا نمی زنم. به همین دلیل است که کم کارم و کمتر دیده می شوم.

 

 بله و مهشید هم از آن نقش های خاصی بود که شما در این سریال بازی کردید. به دلیل همین ویژگی هایی که داشت، پذیرفتید؟ چون به قدری باورپذیر این نقش را بازی کردید که مخاطب مهشید را دوست ندارد.

– اگر این طور بوده باشد که خیلی هم خوشحال می شوم. اتفاقا بازخوردهایی که از این کار گرفتم نشان می داد که چقدر مردم این کاراکتر را جدی گرفته اند و به او بدو بیراه می گویند و دوستش ندارند. بنابراین خوشحالم که کارم را درست انجام داده ام.

 

 شما خودتان مهشید را کاراکتر منفی می دانید؟

– نه. من فکر می کنم که مهشید شخصیت منفی سریال نیست. امیدوار بودم وقتی سریال دیده می شود، به خصوص خیلی از مادرهایی که با این شرایط پسرشان قصد ازدواج دارند، با مهشید همذات پنداری کنند و یک جاهایی به او حق بدهند. اصلا خودشان را به جای او بگذارند و ببینند اگر در شرایط مهشید قرار داشتند، چه تصمیمی می گرفتند. بیشتر دلم می خواست این اتفاق بیفتد و نمی خواستم که مخاطب مهشید را آدم بدی بداند که اصلا گذشت ندارد و به فکر منافع خود است و یا اینکه خصلت های انسانی برایش مهم نیست و خانواده سارا در مقابل در عین سختی هایی که در زندگی دارند، هوای هم را بیشتر داشته باشند. نمی خواستم این تقابل پیش بیاید. من می خواستم که مخاطب به مهشید نگاه واقعی داشته باشد و او را سیاه نبیند. شاید هر کسی به جای او باشد، چنین تصمیماتی بگیرد و یا چنین برخوردی با مسائل داشته باشد. مهشید آدمی است که به خاطر همسرش بدهکار است و به دنبال راهی برای خلاص شدن از این مخمصه است. در عین اینکه خودش به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست، برادرش این فکر را به سر او می اندازد. بنابراین او راهی به جز این کار ندارد. از این رو مهشید از ابتدا چنین تفکری ندارد و به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست. به هر حال او هم مادر است و صلاح زندگی پسرش را در این می بیند که با نگاه واقع بینانه تری نسبت به ازدواج داشته باشد.

 

 خودتان هم به عنوان مخاطب سریال را دنبال می کنید؟

– بله و یک جاهایی می بینم که مهشید بدجنسی می کند. اتفاقا چون کار را تمام شده می بینم، برایم جذاب تر است و دوست دارم سریال را بعد از تدوین و به عنوان مخاطب ببینم. چون کار زمانی که تولید می شود با زمانی که به پخش می رسد، خیلی تفاوت دارد.

 حال که مخاطب سریال هستید، از نتیجه کار راضی بودید؟

– بله منتهی فکر می کنم برخی دیالوگ های مهشید خیلی تند و تیز است و اصولا با کاراکتر من خیلی تفاوت دارد. خب برایم از طرفی این نکته خیلی جالب بود که قرار است کاراکتری را بازی کنم که ۱۸۰ درجه با خودم فاصله دارد. از طرفی برایم این میزان از خشم و مخالفت های مهشید خیلی سخت بود. اما خب از خروجی کار راضی هستم.

 

 با این حال از ابتدا که این نقش به شما پیشنهاد شد، نگران بازخورد مخاطب نبودید؟ چون معمولا در کارهای تلویزیونی مخاطبان با شخصیت های این چنینی ارتباط خوبی برقرار نمی کنند و یا کارگردان ها ترجیح می دهند از این پس چنین نقش هایی را به شما پیشنهاد بدهند؟

– اتفاقا از این قضیه نمی ترسیدم و نگران این مسئله نبودم. چون گاهی برای بازیگر هم جذاب است در کنار اینکه برای بازی در نقش های مثبت می گویند چقدر خوبی، خلاف این چیزها را هم بشنود. چون من وقتی می شنوم که مهشید چقدر زن خودخواهی است، خوشحال می شوم که کارم را درست انجام داده ام. درباره پیشنهادهایی هم که می شود، با نظر شما موافقم. نکته ای است که برای همه بازیگران اتفاق می افتد. به عنوان مثال برای لعیا زنگنه پیش آمد و تا مدتها نقش های مثبت را به او پیشنهاد می دادند. بنابراین امیدوارم اگر هم پیشنهاد نقش های منفی به من می شود، تکرار مهشید نباشد. اتفاقا من نقش های کمیک را خیلی دوست دارم و از تجربه های متفاوت استقابل می کنم.

 

 اگر به شما کار طنز پیشنهاد شود، می پذیرید؟

– بله اما هنوز پیشنهادی در این زمینه نداشتم. همانطور که پیش از این هم گفتم من به بازی در نقش های متفاوت و اینکه حتی از خودم خیلی دور باشد، علاقه مند هستم.

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش