چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۰۰ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۱۶۳۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

درخواست «رامسین کبریتی» برای بازگشت به ایران

رامسین کبریتی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر شبکه جم مدعی شد در ایران ممنوع‌الفعالیت است و اگر اجازه کار به او بدهند هرچه زودتر تر به ایران باز می‌گردد.

به گزارش فارس، رامسین کبریتی بازیگر سینما که در سال ۱۳۹۵ به شبکه ماهواره ای جم در ترکیه پیوسته بود در گفتگو با  راه دانا، گفت: در حال حاضر در کانادا زندگی می کنم و در یک شرکت توریستی برای اخذ ویزای کانادا فعالیت می کنم و مشغول به گذراندن دوره نقاهت ممنوع الکاری هستم.

 

وی افزود: همان شبکه جم برای هفت پشتم کافی بود و دیگر حاضر نیستم با هیچ شبکه ماهواره ای فعالیت داشته باشم، اما اگر پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی داشته باشم و آن هم به شرط این که هیچ مشکل و ممنوعیتی در پی نداشته باشد کار می کنم.

 

کبریتی در مورد علت پیوستنش به این شبکه گفت: پس از بازی در سریال ستایش و به دلیل نداشتن هیچگونه پیشنهادی، یک سال و نیم بیکار بودم آن هم درست زمانی که این سریال ۶ ماه هرشب از تلویزیون پخش می شد و بسیار هم موفق بود، به جای این که پیشنهادهای بیشتری سراغم بیاید، متاسفانه فقط بیکاری نصیبم شد.

 

وی در ادامه بیان داشت: بعد از ستایش دو فیلم سینمایی به نام صفر به کارگردانی مسعود یزدانی فر و ترانه شرقی به کارگردانی احسان صدیقی بازی کردم که واقعا شرم دارم بگویم چه مبلغی برای بازی در این دو فیلم دریافت کردم؛ شاید باور نکنید برای فیلم ترانه شرقی ۲ میلیون و برای فیلم صفر ۴ میلیون تومان دستمزد گرفتم؛ هر فیلمی که به من پیشنهاد می شد در حد فیلم های خیریه بود و پولی نداشتند که به ما پرداخت کنند، هر کس که نمی خواست پولی پرداخت کند سراغ من می آمد، دیگر اسمم خیرالله شده بود!

 

این بازیگر سینما و تلویزیون این چنین ادامه داد: زمانی که به شبکه جم رفتم تهیه کنندگان آن دو فیلم با من تماس گرفتند و کلی فحش و بد و بیراه نثارم کردند که من باعث شده ام فیلمشان توقیف شود، من هم بابت دستمزد ۲۰۰ میلیون تومانی که گرفته بودم شرمنده شان شدم( می خندد). من به هیچ سازمانی وصل نبودم و به میهمانی های شبانه که در آن نقش تعیین می کردند نمی رفتم، نه می رفتم و نه بلد بودم.

 

کبریتی خاطر نشان کرد: زمانی که اعلام کردم می خواهم به ایران برگردم، یکی از دوستان من را به یکی از آقایان که در امنیت کشور هست وصل کرد، او به من گفت که ممنوع الکار هستم و مشخص نیست تا چه زمانی ادامه دارد، اگر به جایی و یا سازمانی وصل بودم مانند دیگر همکارانم می توانستم کار کنم و مشکلی نداشته باشم.

 

وی اظهار داشت: آقای محمدرضا شریفی نیا تعیین کننده سینما و نقش ها بود، او تعیین می کرد که چه کسی بازی کند و چه کسی بیکار شود؛ یا مدیران شبکه اسامی را رد می کردند و می گفتند که چه کسی باشد و چه کسی نباید باشد؛ روابط سینما آن قدر کثیف است که که ترجیح می دهم در موردش صحبت نکنم؛ چرا خانم یا آقای ۳۰ ساله نقش مادر و پدربرزگ را بازی می کنند در حالی که بازیگران پیشکسوت ما باید در خانه بیکار بنشینند؟

 

بازیگر سریال ستایش در ادامه عنوان کرد: این سیستم کثیف توسط خود عوامل سینما تشکیل و کنترل می شود، شریفی نیا یکی از این افراد بود که البته بیشتر بر سر زبان ها هم افتاده بود، اما امثال او در سینما زیاد است؛ من به دنبال عوامل و اسامی دیگر نیستم، چرا که الان نه در سینما هستم و نه بازی می کنم، اینها تنها خاطراتی هست که گذرانده ام و دل پر دردی دارم، اما همیشه سکوت کرده ام و کنار نشسته ام و گذرا از آن گذشته ام، از این چیزها زیاد داریم؛ آدم داریم که حتی دیپلم هم ندارد اما در دانشگاه تهران تدریس می کند و رئیس یکی از انجمن های این دانشگاه است، از این آدم ها زیاد داریم.

 

وی در پاسخ به این پرسش که چرا سکوت کردید؟ گفت: با گفتن که درست نمی شود، یک دست که صدا ندارد، مهم اتحاد و هماهنگی است که بین بچه های سینما باید برقرار می شد اما این اتحاد و هماهنگی هرگز برقرار نبوده است،  وقتی که من همیشه از همکار خودم به عنوان یک پله استفاده می کردم و از روی او رد می شدم چه توقعی دارید که بتواند صدای من یا کس دیگری بلند شود؛ این اتحاد زمانی شکل می گیرد که همه با هم باشیم، همه یکرنگ باشیم و دست به دست هم دهیم؛ بازیگرانی که سال ها است در سکوت در خانه نشسته اند اما صدایی از آنها در نیامده و ظلمی که به آنها شده است و بعد از مرگشان اسمشان را می آورند و برایشان آن همه های و هوی می کنند، دیگر نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه فایده ای دارد، من هم عضو کوچکی از دنیای سینما و دنیای بازیگری هستم.

 

رامسین کبریتی اذعان داشت: من الان خارج از گود هستم و در یک گوشه از دنیا زندگی آرامی را می گذرانم بلکه این تبعید و شرایط بد بگذرد، اما این تبعیض که بین ماها قرار دارد ناراحت کننده است، مگر بازیگران دیگر ما نمی روند و در کشورهای خارجی در فیلم های خارجی بازی نمی کنند؟ چرا این ها ممنوع الکار نمی شوند؟ الان خیلی از افرادی که در جم بودند و پشت دوربین کار می کردند در ایران بدون هیچ مشکلی کار می کنند و می گویند که صدایش را در نیاورید، فقط افرادی که جلوی دوربین بودند ممنوع الکار شده اند و این تبعیض است؛ خیلی از بازیگرانی که در ایران هستند در فیلم های خارجی در کنار بازیگران بی حجاب بازی می کنند و یا حتی در کنسرت های خارجی در کنار افرادی که مشکل دار هستند دیده می شوند، چرا این ها ممنوع الکار نمی شوند اما ما ممنوع الکار می شویم، من فکر می کنم اشتباهی کرده ام و دارم تاوانش را می دهم.

 

وی در ادامه بیان داشت: زمانی که ایران بودم، به من هم گفتند که ممنوع الکار هستم و این دلیل بیکار بودنم است، اما کسی از داخل ایران من را به شبکه جم نفرستاده است، فقط می گفتند که چون ممنوع الکار هستم به شبکه جم بروم، من هم به دلیل این که بیکار بودم ترجیح دادم که به این شبکه بروم و کار کنم.

 

بازیگر سریال سایش گفت: من هیچ فیلمی بازی نکرده ام که خلاف شرع و عرف جمهوری اسلامی ایران باشد، فقط بازیگران خانم بی حجاب در فیلم حضور داشته اند که باز هم می گویم این اتفاق برای خیلی از بازیگران دیگرمان که در ایران هم زندگی و کار می کنند افتاده است.

 

وی در ادامه عنوان داشت: من هویتم و هرچه دارم را از ایران گرفته ام، در کنار مردمم کار کرده ام و آن ها بوده اند که من را نشان دادند، حالا هم چه بخواهم و چه نخواهم ممنوعیت کاری هست و باید بپذیرم، در حال حاضر هم به دلیل اینکه اجازه کار در ایران را ندارم تصمیم ندارم برگردم، در این گوشه از دنیا می مانم و در شغل دیگری به دور از سینما فعالیت خواهم کرد، البته اگر فیلمی پیش بیاید که مشکلی نداشته باشد و به من لطمه ای نزند کار می کنم، اما ترجیح می دهم این دوره ممنوعیت کاری را به یک کار دیگری مشغول باشم تا ببینیم چه وقت بخشیده می شوم.

 

رامسین کبرتی در پایان گفت: خانم رابعه اسکویی به ایران برگشت اما من آدم ها و روابط اینگونه نداشتم که در فرودگاه به استقبالم بیایند و قول بدهند که هیچ مورد و مشکلی ندارم، متاسفانه من از این روابط ندارم؛ طبعا اگر ممنوعیت کاری من را ببخشند و اجازه کار به من را بدهند هر چه سریعتر به ایران برمی گردم.

 

  • 21
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش