جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۳۰ - ۲۷ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۷۷۰۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

علیرضا شجاع نوری: هنوز هم از «روز واقعه» ارتزاق معنوی می کنم

فیلم روز واقعه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به‌عنوان مدیر بخش بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی مشغول فعالیت است که قرعه یکی از آثار درخشان سینما به نامش می‌خورد و شاه نقش کارنامه کاری‌اش به او پیشنهاد می‌شود؛ نقش جوان تازه مسلمان شده‌ای که با شنیدن «هل من ناصر» حضرت اباعبدالله مراسم عروسی خود را نیمه‌کاره رها می‌کند و به سمت آن ندا حرکت می‌کند. پیش از آنکه خود پاسخ آری به این دعوت بدهد این پیشنهاد از سوی مدیر وقت بنیاد فارابی رد می‌شود.

 

سید محمد بهشتی معتقد است علیرضا شجاع نوری بواسطه مسئولیتی که در معرفی سینمای کشورمان به سینمای جهان دارد فرصتی برای ایفای نقش در آثار سینمایی ندارد اما فارابی که پس از یک دهه تصمیم گرفته فیلمنامه درخشان بهرام بیضایی را جلوی دوربین ببرد برای اثبات همکاری‌اش تسلیم اصرار شهرام اسدی می‌شود و این گونه نقش اول «روز واقعه» به او می‌رسد. علیرضا شجاع نوری گرچه علاوه بر فعالیت در بنیاد سینمایی فارابی و تهیه‌کنندگی آثار شاخصی مانند «فرش باد» و «یک بوس کوچولو»، در فیلم‌های معتبری چون «محمد رسول‌الله»، «تردید» و... ایفای نقش کرده است اما علاقه‌مندان جدی سینما و عامه مردم به واسطه حضورش در «روز واقعه»  وی را بیشتر شناخته اند. خود او هم می‌گوید همچنان به لحاظ معنوی از این کار ارتزاق می‌کند. در گفت‌وگویی با او مروری داشتیم بر روند تولید «روز واقعه» و خاطرات آن.

 

 

هر ساله با نزدیک شدن به ایام دهه محرم یکی از موضوعاتی که در حوزه سینما مطرح می‌شود این است که چرا تعداد آثار تولید شده درباره واقعه عاشورا با وجود پتانسیل سینمایی آن، محدود است. از مهم‌ترین دلایل این چرایی، نظارت‌ها و حساسیت‌هایی است که نسبت به تولید این آثار وجود دارد. نمونه عینی این سختگیری‌ها در سینمای امروز فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش است که همچنان در محاق توقیف است. «روز واقعه» که شاخص‌ترین تولید سینما در این حوزه است هم حتی بامرور روند ساختش متوجه می‌شویم که اوضاع سینمای ایران و حساسیت‌ها همیشه به همین منوال بوده و هست.فیلمنامه‌ تحسین شده بهرام بیضایی (که سال‌ها مورد هجمه و اتهام افراطیون بوده و هست) در اوایل دهه ۶۰ با نام مستعار ع.سالک به تصویب شورای فیلم و سریال می‌رسد اما یک دهه بعد در نهایت با انجام یکسری اصلاحات با حمایت فارابی جلوی دوربین می‌رود. با توجه به مسئولیتی که در آن دوره در فارابی داشتید برایمان راجع به طولانی شدن این پروسه تولید بگویید و اینکه اساساً چرا خود بهرام بیضایی برای ساخت این کار کاندیدا نشد، در شرایطی که چند کارگردان از جمله واروژ کریم مسیحی هم برای ساخت این اثر پیشنهاد شده بود.

من در جریان اتفاقات پیش از تولید فیلم نیستم. سمت من در فارابی مربوط به حوزه بین‌الملل بود و بالطبع چندان در جریان تولیدات داخلی نبودم. ارتباط من با «روز واقعه» از زمان پیشنهاد برای بازیگری آغاز شد. در آن دوره هم ساخت فیلم تاریخی کم دردسر نبود و اگر این فیلم ساخته و موفق شد دلیلش خلوص عوامل بود. از آقای بهرام بیضایی تا سیاهی لشکر برای دل خودشان فیلم ساختند. قصد من زیر سؤال بردن بقیه آثار تولید شده نیست و من از دل‌ها خبر ندارم اما معتقدم اگر کاری دلی ساخته شده باشد می‌ماند و برای سال‌ها دیده می‌شود. اکسیر ماندگاری این آثار عشق است.

 

اگرچه خیلی‌ها هم تلاش کردند «روز واقعه» چون نویسنده‌اش بهرام بیضایی است و نه هنرمند دیگر، محو شود اما هر چه بیشتر تلاش کردند «روز واقعه» بیشتر درخشید چرا که بهرام بیضایی هم یک کار دلی کرده بود، یک روز به دلش افتاده بود و این فیلمنامه را نوشته بود. به همان افرادی که به بیضایی خرده می‌گیرند باید گفت اگر طبق اعتقاداتشان قبول دارند که امام حسین(ع) زنده است و خودش انتخاب می‌کند، پس خود اوست که انتخاب کرده بیضایی این فیلمنامه را بنویسد و چنین ارتباط صمیمانه‌ای هم برقرار کند. بر این اساس چرا باید هنوز دخالت کنند و بگویند فلان کس حق دارد در این حوزه کار کند و دیگری نه.

 

آنقدر خود را صاحب این حوزه می‌دانند که لابد معتقدند امام حسین(ع) هم باید با آنها مشورت کند که چه کسی در این حوزه بنویسد و چه کسی ننویسد. خب نتیجه همین مشورت‌هایشان شده وضعیت امروز این آثار. خیلی از آثاری که امروز تولید می‌شود هیچ ارتباط دلی با عوامل ندارد و البته این صرفاً معضل فیلم‌های مذهبی هم نیست بلکه برای غیرمذهبی‌ها هم وضعیت همین است. مهم‌ترین ملاک پول و درآمد است اما اینکه این اثر هنری چقدر با دل و فکر من عوامل فیلم و تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند اصلاً مهم نیست. خنده‌هایی که امروز ملاک و معیار برای تولید فراوان آثار کمدی شده هم از همین جنس است. هر کسی که اسباب شادی دل مردم شود خاطرش عزیز است اما خنداندن الزاماً به معنی شاد کردن و مفرح کردن زندگی نیست.

 

با گاز خنده‌آور هم آنقدر می‌خندید که عضله‌ فکتان دچار اشکال ‌شود اما آیا به آسایش و مفرح‌تر شدن زندگی‌تان کمکی کرده است؟ به اعتقاد من سرمنشأ تمام این اتفاق‌ها سیاستگذاری مدیریت فرهنگی و سینمایی است که به نظر می‌رسد آنها هم ارتباط دلی با کارشان ندارند، همه ذهن‌شان درگیر حفظ میز و منصب است و به همین خاطر تلاش‌ها معطوف آمارسازی و شیفته کردن اذهان به این آمار می‌شود اما به این فکر نمی‌کنند که ته قصه چه اتفاقی دارد می‌افتد.

 

یعنی به اعتقاد شما ارتباط دلی عوامل و باور آن‌، رمز موفقیت «روز واقعه» است؟

به واسطه اینکه در پشت صحنه «روز واقعه» حضور داشتم با اطمینان می‌گویم که هیچ کدام از دست‌اندرکاران این فیلم برای پول کار نکردند. در اکیپ تولید همه طیف فکر و اعتقاد و اندیشه داشتیم اما نه آدم نمازخوان کاری به نمازنخواندن دیگری داشت و نه بالعکس. بخشی از تولید با ایام ماه رمضان همزمان شده بود، وقت افطار آنهایی که روزه نبودند برای روزه‌دارها سفره می‌انداختند و همین کارهای کوچک اما همدلانه باعث ‌شد فضایی شکل بگیرد که زمان فیلمبرداری سیاه لشکرها و تماشاچی حاضر سر صحنه گریه می‌کردند. آن زمان نه وزیری برای پز دادن و عکس یادگاری سرصحنه آمد و نه صاحب منصبانی که ادعای مالکیت این نوع مفاهیم را دارند.

 

فقط امام جماعت شهر بافق که آدم باحالی هم بود توصیه کرده بود که از مردم این شهر که همگی شریف و دوست داشتنی هستند به عنوان اشقیا استفاده نکنید. این کار با دل ساخته شد  و نتیجه داد، اگر نه آن زمان به لحاظ تکنیکی آنقدر در مضیقه بودیم که شهرام اسدی و آقای ابراهیم‌نژاد کلی مشقت کشیدند تا صحنه دو خورشید در آسمان خوب دربیاید. حتی حرف‌های پشت صحنه هم حرف‌های دلی بود. الآن سری به پشت صحنه فیلم‌ها بزنید به محض اینکه کات می‌خورد همه عوامل موبایل در درست دارند با یک پروژه دیگر صحبت می‌کنند.

 

عبدالله اسفندیاری که از زمان نگارش طرح اولیه کار تا زمان ساخت فیلم به عنوان مشاور تولید در کنار پروژه حضور داشته در گفت‌وگویی عنوان کرده که شهرام اسدی پس از نهایی و قطعی شدن کارگردانی این فیلم، قراردادی را که با چند شبکه مستند خارجی با دستمزد ماهی ۶۰۰ هزارتومان داشته در برابر چشمان او پاره کرده است.

هنوز که هنوز است تمام دست‌اندرکاران این فیلم به لحاظ معنوی از «روز واقعه» ارتزاق می‌کنیم. این چشمه نخشکیده و هنوز هم هست. امیدوارم تجربه‌هایی از این دست دوباره تکرار شود یعنی حالمان خوب شود و دوباره آن فضا را تجریه کنیم. البته هر آنچه در فضای سینما تجربه می‌کنیم برگرفته از شرایط جامعه است. صبر و مناعت طبعی که آن روزها در مردم بود امروز کم‌رنگ شده است، کافی است یک لحظه ماشین‌تان ترمز کند بوق بی‌امان ماشین‌ها به نشانه اعتراض بلند می‌شود. به لحاظ تکنولوژی اگر چه امروز وضعیت تولیدات سینمایی بهتر شده اما هیچ‌گونه تلاشی برای تجربه موفقی مثل «روز واقعه» وجود ندارد. مدیران و سیاستگذاران این حوزه هم اصلاً این دغدغه را ندارند. همه در حد تدارکاتچی شده‌اند و جاهایی ریل‌گذاری می‌کنند که معلوم نیست اصلاً قطاری از آن سو حرکت خواهد کرد یا نه!

 

راجع به حس و حال تمام عوامل صحبت کردید اما زوایه نگاه فیلمنامه به واقعه عاشوراست که مهم است. از این منظر به نظرتان چه ویژگی باعث شد این فیلم اهمیت پیدا کند؟

«روز واقعه» نگاه غیرمستقیم دارد و درگیر حادثه عاشورا نمی‌شود یعنی ما عرصه کربلا و جنگ را نمی‌بینیم. نکته مهم‌تر اینکه طی مسیر یک جوان نصرانی را نشان می‌دهد که بی‌طرف و با نگاهی جست‌وجوگرانه وارد این اتفاق شده است. نداشتن نگاهی جانبدارانه و داشتن تفکری جست‌وجوگرانه باعث می‌شود مخاطب با او همراه شود. مخاطب امروز تمام صحنه‌های واقعه عاشورا را شنیده و آن را تخیل کرده است هر آنچه هم که در پرده سینما تصویر شود باز به آنچه در ذهن خودش تخیل کرده نمی‌رسد. زیرکی بهرام بیضایی این است که خود را با تماشاچی همراه می‌کند یعنی خودش مقابل تماشاچی نایستاده که او را دعوت کند و بگوید بیا من به تو نشان دهم که چه اتفاقی افتاده بلکه در کنار تماشاچی ایستاده و با او همراه می‌شود.

 

«روز واقعه» یکی از بهترین متون عاشورایی است که به نوعی روح واقعه عاشورا و تاریخ آن زمان را به خوبی دریافت کرده است. یکی از حذفیات فیلمنانه بهرام بیضایی در فیلم شهرام اسدی، فصل دیدار عبدالله با شهربانو همسر ایرانی امام حسین(ع) است که به دستور امام از کربلا می‌رود. سال ۹۴ محمد رحمانیان در اولین فیلمنامه‌خوانی که از «روز واقعه» دارد درباره این صحنه عنوان می‌کند که در یکی از صحنه‌های نمایشی که به روی صحنه برده شهربانو جلوی امام حسین(ع) زانو می‌زند. بهرام بیضایی بعد از دیدن این صحنه از او دلایل چرایی این صحنه را می‌پرسد و رحمانیان پاسخ می‌دهد که از نظر او همه باید جلوی امام حسین(ع) زانو بزنند؛ اما بیضایی می‌گوید سیدالشهدا برای این قیام کرد که نه کسی جلویش زانو بزند و نه او جلوی کسی زانو بزند. رحمانیان با نقل این خاطره می‌گوید بیضایی با این حرفش به من یاد داد که بیشتر از همه ما و کسانی که ادعا دارند اسلام را می‌شناسد.

بله! منتهی ما چون انحصارطلب هستیم می‌گوییم کسی که می‌خواهد ابراز ارادت به امام حسین(ع) داشته باشد باید سروشکل دیگری داشته باشد و اصلاً اول باید ما کارت عضویتش را تأیید بکنیم و بعد...

 

آیا به غیر از این فصل، بخش‌های دیگری از فیلمنامه بود که بنا بر ضرورت حذف شود.

پاسخ این سؤالات را باید از شهرام اسدی جویا شد. من از زمانی به پروژه ملحق شدم که تدارکات فیلم انجام شده بود.

 

زمانی که فیلمنامه را خواندید کدام مؤلفه ترغیب‌تان کرد که این نقش ماندگار در کارنامه کاری‌تان را قبول کنید؟

آنقدر این کاراکتر و فیلمنامه جذاب بود که مرا شیفته خود کرد. روی کاغذ هم مشخص بود که عبدالله یک نقش اول درجه یک و به یادماندنی می‌شود. ضمن اینکه فیلم درباره عاشورا و کربلا و امام حسین(ع) بود که خب این هم امتیاز بزرگی است که نقش اول چنین قصه‌ای را ایفا کنی.

 

مشکلات پیش‌تولید فیلم در زمان ساخت هم وجود داشت  یا نگاه مدیران فرهنگی در جریان تولید نگاه حمایت‌گرانه بود؟

در آن زمان چون مسئول بخش بین‌الملل فارابی بودم و مسئولیت معرفی سینمای ایران در جشنواره‌ها بر عهده این بخش بود (دوره‌ای که سینمای ایران خیلی شناخته شده نبود و جا انداختن سینمای ایران روی نقشه سینمای جهان کار سخت و پرمسئولیتی بود) آقای بهشتی مدیرعامل وقت فارابی اجازه نمی‌دادند که در فیلم‌ها بازی کنم. فیلم‌های دیگری هم پیشنهاد شد ولی مورد موافقت ایشان قرار نگرفت اما وقتی آقای اسدی گفتند که «روز واقعه» یا با حضور شجاع‌نوری ساخته می‌شود و یا نه، ایشان موافقت کرد.

 

این اولین حمایت بود البته فارابی حمایت جدی از ساخت این فیلم داشت که در آن زمان جزو پروژه‌های بزرگ و بی‌نظیر بود. الآن با شنیدن عنوان مسئولان فرهنگی تصویری در ذهن نقش می‌بندد که بسیار متفاوت از آن دوره است. آن زمان سیاست کمتر روی بخش فرهنگ سایه انداخته بود؛ اما امروز اغراض بیشتر سیاسی شده تا فرهنگی.

 

با توجه به تغییر شرایط این روزها به نظرتان اگر ساخت فیلم «روز واقعه» امروز پیشنهاد می‌شد چقدر احتمال ساخته شدن آن وجود داشت؟

آنقدر سیاست روی فرهنگ سایه انداخته است که شاید امام حسین(ع) چیز دیگری از آب درمی‌آمد، شاید به ساخته شدن فصل دیدار شهربانو رضایت می‌دادند اما با الزام این نگاه که او حتماً باید جلوی امام حسین(ع) زانو بزند. امروز سیاست مزاحم جدی عرصه فرهنگ است. نگاه سیاسی و نگاه محافظه‌کارانه و ترس‌آلود مسئولان فرهنگی بر این حوزه سایه انداخته است. حافظ هم اگر برای عصر امروز بود دچار مشکل می‌شد و با اعمال سانسور و ممیزی یک دیوان شعر بی‌معنی داشت. اگر هنر رها شود و مزاحم‌ها از سر راهش کنار روند و نفس راحتی بکشد هنر آراسته و پاک و صادق و صمیمی و سازنده‌ای برای مملکت‌مان خواهیم داشت.

 

بر همین اساس و سرنوشت فیلم‌هایی همچون «رستاخیز» است که فیلمسازها دلهره دارند سراغ چنین پروژه‌هایی بروند.

اگر امروز «روز واقعه» ساخته می‌شد با ملاحظات سیاسی موجود خیلی از دیالوگ‌ها حذف می‌شد در حالی که امروز این دیالوگ‌ها دائم تکرار می‌شود و فیلم هم هر ساله پخش می‌شود. نگاه سیاسی به فرهنگ، عمق بینش و آینده‌نگری را سلب می‌کند، باعث می‌شود صرفاً شرایط و زمان حال را بسنجیم؛ این جمله را فعلاً نگذاریم، این سکانس را فعلاً نگیریم، فعلاً این فیلم ساخته نشود و... این فعلاً گفتن‌ها یعنی اعمال مراقبت تمام برای اینکه در دوره مدیریت فلان مسئول فرهنگی، اتفاق دردسرسازی نیفتد.

 

درصورتی که یک اثر هنری مشمول زمان نیست و باید اجازه دهیم فیلم‌ها ساخته شوند و برای نسل آینده هم خدمت کنیم؛ اینکه مدیریت فرهنگی بگوید با توجه به صحبت‌های فلان شخص در هفته گذشته فعلاً صلاح نیست و به دلایل ملاحظات سیاسی یک فیلم کنار گذاشته شود نمی‌داند چه خبط بزرگی در حوزه فرهنگ دارد انجام می‌دهد.

 

عموماً در آثار مذهبی یا درگیر ظواهر هستیم  یا اینکه چون به تعبیر شما ارتباط دلی با پیام این واقعه نداشته‌ایم دچار شعارزدگی شده و در انتقال پیام ناتوان هستیم. یکی از عوامل موفقیت «روز واقعه» همین است که سازندگانش به فکر ساختن فیلم دینی نبوده‌اند. روح و مفهوم واقعه مدنظر بود.

به لحاظ کمیت در ساخت آثار مذهبی کم‌کاری نکردیم بلکه کج‌کاری کردیم. کارهای دینی که ادعای اخلاقی بودن دارند به لحاظ کمیت، کم نیست منتهی با سوژه‌ها صادقانه برخورد نکردیم و جست وجوگرانه به دنبال واقعیت نرفتیم.با کمیت زیادی که جعلی درست کردیم حتی مانع از آن شده‌ایم که نور مسیر خودش را طی کند. سر راه نور یکسری تیرهای چراغ برق گذاشتیم که هیچ کدامشان نور نمی‌دهند اما مانع پیشرفت نور شده‌اند. خیلی‌ها تلاش کردند که چیزی بهتر از «روز واقعه» بسازند در حالی که این حوزه، حوزه رقابت و مسابقه نیست. «روز واقعه» برای این ساخته نشد که چیزی را ثابت کند، یک کار دلی بود و همه دلی دور هم جمع شدند.

 

فضایی هم که علیه این دست فیلم‌ها شکل می‌گیرد از همان نگاه به قول شما انحصارطلب می‌آید؛ احمدرضا درویش در این سال‌ها خود را اثبات کرده است اما همین نگاه که به تعبیر شما می‌گوید ما باید تأییدش کنیم باعث شد این فیلم پس از یک روز از پرده اکران پایین کشیده شود. این جریان هم از یک هیأت مذهبی کلید خورد. در زمان نمایش «روز واقعه» با چنین برخوردهایی مواجه نبودید یا آن زمان فضا بهتر از امروز بود.

ما اول یک نمایش آزمایشی گذاشتیم. سالن سینما فرهنگ را در یک روز تعطیل گرفتیم و هیأت محبان نبی را دعوت کردیم و فیلم را نمایش دادیم، جالب اینکه در پایان فیلم سالن حسینیه شد و شروع به سینه‌زنی کردند. خیلی هم فیلم را دوست داشتند، همچنان که هنوز هم از این فیلم استقبال می‌شود.

 

در اغلب مواقع مشکلاتی که علیه یک فیلم به وجود می‌آید حاصل فضاسازی است؛ فیلم‌ها دیده نشده قضاوت می‌شود. خیلی از معترضان «رستاخیز» را ندیده‌اند اما بر اساس جریان ایجاد شده کفن پوشیدند و جلوی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن غائله را بر پا کردند.     

این جریان گریبانگیر همه فیلم‌هاست فقط محدود به فیلم‌های مذهبی نمی‌شود. اصولاً باز به خاطر همان سیاست‌زدگی و شتابی که در برتر نشان دادن خودمان داریم قبل از اینکه اطلاعاتمان کامل شود قضاوت می‌کنیم و حکم صادر می‌کنیم. از جمله مظلوم‌ترین چیزها در جامعه ما کالاهای فرهنگی است. به‌راحتی به آنها انگ می‌زنیم و محکوم‌شان می‌کنیم چون هیچ اسباب و ابزاری برای دفاع ندارند. متوجه نیستیم با هر ویرانگری فرهنگی یک تخته از کشتی‌ای که همگی بر آن سوار هستیم را کنده‌ایم و متوجه نیستیم یک روزنه جدیدی در این کشتی باز می‌کنیم که دیر یا زود همه را غرق خواهد کرد صرفاً به این خاطر که می‌خواهیم بگوییم روی عرشه کشتی ماییم که تصمیم‌گیرنده هستیم، در حالی که با این هیاهو نهال ثمربخش فرهنگی را از جامعه دور کرده‌ایم.

 

نرگس عاشوری

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش