پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۲۳ - ۰۵ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۱۳۶۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

کامبوزیا پرتوی: «کامیون» اکران نشود فیلم بعدی را نمی سازم

کامبوزیا پرتوی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

می‌گویند پاییز فصل کار کارگردانان سینماست. با نزدیک شدن به ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر، ساخت تولیدات سینمایی شتاب بیشتری می‌گیرد تا فیلم‌ها در زمان مناسب برای ارسال به دفتر جشنواره و حضور در این رقابت سینمایی آماده شوند. فارغ از فیلم‌هایی که برای هماهنگی فضای قصه نیازمند فصل مناسب برای آغاز فیلمبرداری هستند، در لیست پروانه‌های ساخت اعلام شده از ابتدای سال آثاری هستند که خبری از تولید آنها دیده و شنیده نمی‌شود و حتی هنوز به مرحله پیش تولید نرسیده‌اند.

 

این در حالی است که آثار کمدی به فاصله کمی از دریافت پروانه ساخت در عرض کمتر از یک ماه تولید می‌شوند و بلافاصله وارد جریان اکران می‌شوند. سوم تیرماه امسال بود که کامبوزیا پرتوی پروانه ساخت دهمین فیلم بلندش را با عنوان «کولکاپس» دریافت کرد؛ فیلمی اجتماعی که قصه‌ای عاشقانه دارد و آن طور که این فیلمساز می‌گوید، کلید خوردن آن در انتظار اکران نهمین فیلم این کارگردان یعنی «کامیون» است. «کامیون» که برای اولین بار در جشنواره سی و ششم فیلم فجر به نمایش درآمد در صف اکران است و پرتوی با ابراز امیدواری از اینکه در نیمه دوم پاییز بالاخره نوبت به اکران این فیلم برسد، می‌گوید، تا زمانی که این فیلم اکران نشود نمی‌تواند برای ساخت فیلم بعدی‌اش اقدام کند. با او درباره شرایط اکران سینما، علت نبود تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و اقبال مخاطبان به آثار کمدی گپ و گفت کوتاهی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

حدود سه ماه از صدور پروانه ساخت «کولکاپس» می‌گذرد اما گویا هنوز اقدام جدی برای ساخت این فیلم نداشته‌‎اید؟

فعلاً برنامه‌ای برای پیش‌تولید هم نداریم. باید مراحل اکران «کامیون» طی شود تا بتوانم روی ساخت فیلم بعدی تمرکز کنم. الان بیشتر درگیر پروانه نمایش این فیلم هستیم.

 

مگر فیلم هنوز پروانه نمایش ندارد؟

بیش از ۶ ماه است که اقدام کردیم اما دائم پاسخ می‌شنویم که در نوبت است. خیلی فیلم‌ها در صف بودند حالا کم کم نوبت به ما هم می‌رسد.

 

طولانی شدن صف فیلم‌های پشت خط اکران اگر چه علت اصلی‌اش کمبود سالن‌های سینماست اما در همین شرایط شاهد فیلم‌های کمدی هستیم که در فاصله زمانی کمی از صدور پروانه ساخت روی پرده اکران می‌روند.

استقبال سینمادارها برای فیلم‌های کمدی زیاد است به هرحال با اعمال فشار یا نفوذهای دیگر می‌شود به این جریان سرعت بخشید البته که سینمادارها هم نگران جذب مخاطب هستند.

 

چرا در سینمای ایران گرایش به فیلم‌های کمدی اینقدر زیاد است. پرفروش‌های فصل تابستان سینمای جهان را که مرور کنیم با تنوع ژانر مواجه هستیم، هم فیلم‌های حادثه‌ای فروش دارند و هم فیلم‌های ترسناک و کارتون و...

این موضوع را از دو جهت می‌توان بررسی کرد یکی نیاز و استقبال خود جامعه است و دوم اینکه این دست فیلم‌ها عموماً فیلم‌های بی‌خطری هستند. متأسفانه با همه اقبال و حمایتی که از این آثار می‌شود قدر نوک سوزن هم نتوانسته‌ایم به استانداردهای کمدی یا آثار فیلمسازان مطرح جهان نزدیک شویم. در سینمای جهان اگر از کمدی هم استقبال شود حداقل حسن‌اش این است که فیلمسازان در این گونه تبحر پیدا می‌کنند مثل وودی آلن که هرچه می‌سازد همیشه مورد استقبال منتقدان سینما هم قرار می‌گیرد اما کیفیت آثار کمدی سینمای ایران با وجود اقبال مخاطب مسیر بالعکسی را طی کرده است.

 

استقبال از فیلم‌هایی که بیشتر لودگی هستند باعث کپی‌برداری دیگر فیلمسازان شده است البته این وضعیت، اتفاق تازه‌ای در سینمای ایران نیست. هر وقت فیلمی به لحاظ فروش گل می‌کند تولید آثار مشابه آغاز می‌شود یک زمان «گنج قارون» بود و روزگاری «چهارراه حوادث» و... این عادت سینمای ماست که دنبال مسیر بی‌خطر برویم و وقتی فیلمی امتحانش را به خوبی پس داد با اطمینان خاطر از آن تقلید ‌کنیم.

 

اما همین مسیر بی‌خطر فعالیت را برای دیگر گونه‌ها و مضامین سینمایی پرخطر می‌کند.

بله! این خطر و نیاز باید در خود ما یعنی مسئولان احساس شود. این مسئولان هستند که با برنامه‌ریزی مناسب و کمترین حمایت می‌توانند مسیر یک فیلم را تغییر بدهند. با کمترین حمایت می‌توان یک ژانر و مضمون را چنان علم کرد که همه سینما از آن متأثر شود. در سال‌های قبل مثل دوره مدیریت آقای بهشتی از این دست حمایت‌ها داشتیم.توجه به یک فیلم خوب آن را تبدیل به ژانر و جریان در سینما می‌کرد. «گلنار»، «گربه آوازخوان»، «شهر موشها» و... اما الان حمایت‌ها و ترغیب‌ها به سمت فیلم‌های مبتذل و کمدی‌های سطحی است که کل سینما را گرفته است. در این اوضاع کسی حاضر نیست سرمایه‌اش را به خاطر حرف و نگاه تازه به خطر بیندازد. این اطمینان در صورتی در سرمایه‌گذار ایجاد می‌شود که دولت و مدیریت فرهنگی پشت ژانر یا نگاه تازه باشد.

 

یعنی به اعتقاد شما با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی این روزها نیاز مخاطب به فیلم‌های کمدی طبیعی است اما آنچه غیرطبیعی است حمایت نشدن دیگر مضامین و ژانرها از سوی مدیریت فرهنگی است.

بله. تاریخ سینمای ایران را که مرور کنید مثلاً در یک دوره فیلم‌های آقای خاچیکیان نیازی به حمایت نداشت چون مسیر خودش را می‌‌رفت و برای خودش ژانری شده بود و خیلی‌ها سعی می‌کردند مقلد او باشند یا یک دوره اوج فیلم‌های پلیسی و خانوادگی بود. امروز حالا چون فقط مردم تفریح می‌خواهند که نمی‌شود سینما در فیلم‌های کمدی و سطحی خلاصه شود! یک دوره‌ای هم فیلم‌‎های کمدی داشتیم که در آن اندیشه بود، تفکر بود و خلاقیت هم داشت از «اجاره‌نشین‌ها»ی مهرجویی تا «مرد عوضی» و «مومیایی» و... منتها آن زمان خود فیلمساز این نیاز را احساس می‌کرد و پیشرو بودیم اما امروز این تهیه‌کننده است که نیاز را احساس می‌کند.

 

همین مقلد بودن و کپی‌برداری از فیلمسازها هم دیگر مشکل سینمای حتی غیرکمدی است. همان‌طور که تفاوت فرهنگی و فردی اجتماعی از بین رفته انگار در حوزه فرهنگ و هنر هم این فردیت از هنرمندان و فیلمسازها گرفته شده و نگاه خودشان را در فیلم‌ها ندارند.

وقتی سرمایه‌سالاری حاکم باشد اوضاع همین است. حرف اول و آخر را سرمایه می‌زند. یک دوره در سینمای بعد از انقلاب این تفکر وجود داشت که از نابازیگر استفاده شود تا فیلم و مفهوم آن جلوه بیشتری داشته باشد اما امروز نگاهی به دستمزد بازیگرها بیندازید وحشت می‌کنید. چرا این‌طور شده چون دیگر تفکر مهم نیست. سینمادار از پخش‌کننده می‌خواهد و پخش‌کننده از تهیه‌کننده که فلان زوج بازیگر در فیلم‌شان باشد، به همین خاطر باید فیلمسازان منتظر بمانند تا وقت فلان بازیگر خالی شود و فیلم‌‌شان را استارت بزنند.

 

فارغ از سیاست‌‌ها و شرایط موجود آیا این خواسته در فیلمسازها وجود دارد که سراغ سوژه‌ها و تجربه ژانرهای متنوع بروند؟

بله! اما وقتی خریداری ندارد ترجیح می‌دهند زمان سپری شود تا دوباره تفکر در سینما غالب شود نه سرمایه‎داری.

 

در شرایطی که سرمایه‌گذاران تعیین تکلیف می‌کنند کسانی که مجوز می‌دهند و تولید را مدیریت می‌کنند، می‌توانند نقش تعیین‌کننده داشته باشند؟

فیلم‌های کمدی یا سطحی عامه‌پسندِ بی‌مسأله مشکل‌ساز نیستند اما پای تفکر و روایت تازه که به میان می‌آید دردسرها برای مدیریت شروع می‌شود و اوضاع برایشان ترسناک می‌شود پس چه بهتر که تولید آثاری رونق بگیرد که نیاز به پاسخگویی نباشد. یک زمانی فیلم کمدی سینمای ما «لیلی با من است» و «مارمولک» بود ولی وقتی حرف آنها جدی شد و مطرح شدند، کارگردان و تهیه‌کننده باید پاسخگو می‌شدند. خب چرا کار را به جایی بکشانیم که مسئولان را مجبور به پاسخگویی کنیم؟ فیلم‌های سطحی پاسخگویی نمی‌خواهد و هیچ‌کس با آنها مشکلی ندارد.

 

در شرایط موجود که ماحصل آن از یک سو از بین رفتن تکثر موضوع و تنوع ژانر است و از سوی دیگر تغییر ذائقه مخاطب، راه حل این بحران را چه می‌دانید؟

سینما هم مثل همه جا نیاز به مدیریت دارد. مدیریت نه از نوع ممیزی و تحدید بلکه از جنس احساس نیاز و خطر.

 

با توجه به شرایط روز سینمای ایران شما وسوسه نشدید که این موقعیت را تجربه کنید.

بعضی اوقات وسوسه می‌شوم که من هم سراغ کمدی بروم و خودم را آزمایش کنم اما کمدی که من می‌خواهم بسازم از همان نوع دیگری است که الان نمی‌شود آن را ساخت. فیلم بعدی‌ام «کولکاپس» هم در راستای دغدغه‌های همیشگی و همان چیزی است که دوست داشتم یک زمانی مطرح کنم و جواب بگیرم.

 

نرگس عاشوری

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش