سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۹:۳۹ - ۱۷ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۴۶۳۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

سخنان بی‌پرده آزاده نامداری درباره ممنوع‌التصویری‌اش در تلویزیون و اختلافش با فرزاد حسنی

آزاده نامداری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
آزاده نامداری اعلام کرد که در حال حاضر اولویت اولش فرزندش است و پس از بزرگ شدن او به اجرا فکر می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، یک فیلم از مهمانی شخصی یا اظهارنظر جنجالی در مورد فردی خاص و حتی حرف‌هایی ناگفته از زندگی شخصی کافی است تا مدیران صداوسیما حکم به حذف تصویر مجری مشهوری بدهند، این روایتی است که در دهه‌های مختلف برای چند مجری معروف صداوسیما تکرار شده است و خواهد شد.

 

محمود شهریاری، ‌فرزاد حسنی، علی ضیا، ‌فرزاد جمشیدی، جواد یحیوی، ‌آزاده نامداری و... بخشی از فهرست بلند مجری‌های ممنوع‌التصویر صداوسیما هستند که برخی خوش‌شانس بوده‌اند و باز هم در قاب تلویزیون جای گرفته‌اند و برخی هم سال‌هاست که تغییری در پرونده  ممنوع‌التصویری‌شان ایجاد نشده است.

 

براساس گزارش روزنامه همشهری، آزاده نامداری، مجری جوان صداوسیما که ۱۲ سال در تلویزیون مشغول به‌کار بود به‌ دلیل حاشیه‌هایی که حول سفر شخصی‌اش به خارج از کشور ایجاد شد، دیگر امکان اجرای برنامه‌ای را پیدا نکرده است. او در مورد ممنوع‌التصویری‌اش می‌گوید: «من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ وقت به مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفعالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. به من هم کسی این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد».

 

گفت‌وگوی ما با این مجری را که مدتی است در صداوسیما به او برنامه‌ای برای اجرا نمی‌دهند، بخوانید.

 

شما جزو مجری‌های خانمی هستید که سال‌ها به‌عنوان مجری معروف صداوسیما شناخته می‌شدید، چه شد که اجرا را انتخاب کردید و وارد این حوزه شدید؟

اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم چون سنم خیلی کم بود، براساس جهان‌بینی خاصی وارد این کار نشدم. من براساس خبر روزنامه جام‌جم که نوشته بود ‌صداوسیما تست مجری‌گری می‌گیرد، به دانشکده صداوسیما برای تست رفتم و از بین ۱۵ هزار نفر، من و ۴ نفر دیگر انتخاب شدیم. من کارم را با اجرا در برنامه تازه‌ها در شبکه یک شروع کردم و خوشبختانه توانستیم زمان مرده تلویزیون را زنده کنیم و مخاطبان زیادی را از شهرها و اقشار گوناگون جذب کردیم.

 

الان که معتقدید جهان‌بینی شما شکل گرفته است، اگر با این جهان‌بینی به سال‌های شروع کارتان برگردید باز هم اجرا را انتخاب می‌کنید؟

حتما همینطور است.این شغل من است. کاری که همه عمر برایش انرژی گذاشته‌ و مطالعه کرده‌ام را نمی‌توانم به‌راحتی کنار بگذارم. من تلویزیون را دوست دارم و هنوز هم به آنجا تعلق دارم.

 

حتی اگر تلویزیون به شما علاقه‌ای نداشته باشد...

حتی اگر تلویزیون این احساس را نداشته باشد، من با صراحت می‌گویم که هنوز به تلویزیون علاقه دارم.

 

الان پیشنهاد کاری به شما نشده است؟ اصلا به شما گفته‌اند که ممنوع‌التصویر هستید یا نه؟

من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ‌وقت به من مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. کسی به من این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد. من هم آدم پیگیری نیستم و نرفتم پشت دفتر مدیرها بنشینم و آه و ناله کنم که من جوانی‌ام را برای صداوسیما گذاشته‌ام. نگاهم این است که اگر صداوسیما من را بخواهد خودش درخواست می‌دهد و اگر هم دلش نخواهد نمی‌گوید.

 

پس همین که به شما برنامه پیشنهاد نمی‌شود، ملاک ممنوع‌التصویری شماست؟

بله، ممکن است اینطوری باشد. در چند سال اخیر بزرگ‌ترین دلیلی که باعث شد من کار رسانه را پیگیری نکنم، تولد دخترم بود و فعلا تا یک سال دیگر این موضوع برایم اولویت دارد و وقتی فرزندم بزرگ شود احتمال دارد که برای بازگشت به اجرا تلاش کنم. در کل باید بگویم که هیچ خصومت شخصی میان من و آدم‌هایی که در تلویزیون هستند اتفاق نیفتاده. باید بدانیم که افراد و مدیران زیادی در تلویزیون تغییر کرده‌اند و تعداد زیادی مجری وارد تلویزیون شده‌اند و حتی می‌بینیم که در کمال تعجب تعداد زیادی بازیگر، ‌اجرا می‌کنند. هم‌ اکنون برنامه‌های تلویزیون به سمت تولید محتوای زرد رفته و به هر در و دیواری می‌زنند تا دیده شوند.

 

به‌نظر شما اگر چند سال دیگر مدیران صدا و سیما تغییر کنند، در ممنوع‌التصویری شما فرجی می‌شود؟

اصلا نگاهم این نیست که منتظر فرجی در کارم باشم. به لحاظ اخلاقی من دنبال این نیستم که کسی شلغش را از دست بدهد تا من کاری به‌دست بیاورم، ماجرا این است که هم‌اکنون فضای صداوسیما اینگونه است و من هم آدم صبوری هستم و هیچ وقت خواهش و التماس نمی‌کنم که به من کار بدهند. من نکته‌ای را باید بگویم، ‌خیلی وقت‌ها تلویزیون برای تلویزیون تصمیم نمی‌گیرد. فردی که از تو خوش‌اش نمی‌آید از بیرون تلویزیون را تحت فشار می‌گذارد تا تو نباشی. مدیران تلویزیون آدم‌های خوبی هستند اما تحت فشارند.

 

مهم‌ترین دلیلی که باعث شد تا صداوسیما ترجیح بدهد ‌تصویر آزاده نامداری از تلویزیون پخش نشود، چه بود؟

من باز به گذشته برمی‌گردم. من یک آدم ۱۹ ساله بودم که وارد تلویزیون شدم و از یک آدم ۱۹ ساله توقع اینکه باید همه‌چیز را بداند، نباید داشته باشید. اگر آدم‌ها الان عیب و ایرادی در من می‌بینند باید به این فکر کنند که من سنم کم بود و داشتم در مورد همه‌چیز تجربه می‌کردم؛ از پوششم گرفته تا حرف‌هایی که می‌زدم. هیچ وقت نمی‌شود یک دختر ۱۹ساله را پای میز محاکمه گذاشت و گفت که چرا این را پوشیدی و چرا این عقیده را داشتی. آدم‌ها در گذر زمان تغییر می‌کنند. من در زندگی‌ام همیشه به اخلاق معتقد بودم و این یک چارچوب است که من هرگز از آن تخطی نمی‌کنم. حق‌الناس فقط پول نیست، ‌اینکه من دل کسی را نمی‌شکنم، زیرآب کسی را نمی‌زنم و...برایم خیلی مهم است. شاید خیلی از افراد که من را نمی‌شناسند، دست به قضاوت بزنند اما آنهایی که من را از نزدیک می‌شناسند، ‌می‌دانند که من در این چارچوب زندگی می‌کنم و می‌توانم هر آنچه در این چارچوب اتفاق افتاده است را توضیح دهم. حرف من این است که اگر کسی کاری انجام داد نباید به راحتی قضاوتش کنیم.

 

اتفاق‌هایی که برای شما افتاد را ناشی از قضاوت می‌دانید...

زندگی‌ام سال‌هاست که در حال قضاوت است و هیچ جایی هم ندارم تا توضیح بدهم و به آدم‌ها بگویم اشتباه می‌کنید.

 

خیلی وقت‌ها افراد با کارهایشان خودشان را در معرض قضاوت قرار می‌دهند، مثلا شما با پست‌هایی که در اینستاگرام می‌گذاشتید به حاشیه‌هایی که برایتان ایجاد شد دامن می‌زدید...

می‌توانید مثال بزنید؟

 

همان پست‌هایی که در رابطه با زندگی شخصی‌تان و ازدواج اولتان می‌گذاشتید.

با وجود تمام آفت‌هایی که اینستاگرام دارد و مشکلاتی که ایجاد می‌کند به‌نظرم صفحه اینستاگرام باعث می‌شود که افراد صادقانه در مورد خودشان حرف بزنند. اگر حاشیه‌ای ایجاد شده است برای من مهم نیست.

 

یعنی می‌گویید این حاشیه‌ها در دایره فعالیت‌تان برای اجرا هم تأثیر نداشت؟

واقعیت این است که من از اینکه در حال رشد و تغییر نگاه هستم، ‌ناراحت نیستم.

 

پس شما می‌گویید آن مواردی که در زندگی کاری شما باعث حاشیه شد، ناشی از تجربه کردن‌هایتان در زندگی شخصی‌تان بود که باید در گذر زمان اتفاق می‌افتاد...

بله، تأثیر این اتفاقات برایم اهمیت ندارد. خب، من صفحه شخصی دارم و دوست دارم از نکات مختلف زندگی‌ام در اینستاگرام بگذارم.

 

اما خب، تصاویری که شما در مورد اختلاف‌هایتان از زندگی اولتان منتشر کردید،‌ خودش موجب حاشیه‌سازی‌ برایتان شد.

جدا شدن یک اتفاق مهلک نیست، ‌من ازدواج کردم، فهمیدم اشتباه بود و اشتباهم را جبران کردم. اگر هم آن اتفاقات بر کار من اثر گذاشت به این دلیل بود که جامعه مردسالاری داریم و آنها مرد را به جای زن انتخاب می‌کنند و طرف مقابل که اصلا تمایلی به آوردن نامش ندارم، جزو آن دسته افرادی است که از مدیران پیگیری کارش را می‌کند و به افراد زیادی زنگ می‌زند اما من اینگونه نیستم.

 

خانم نامداری نمی‌دانید که چه می‌شود برخی از مجری‌های ممنوع‌التصویر به چرخه اجرا برمی‌گردند و برخی هم برای همیشه حذف می‌شوند؟

این موضوع به پیگیری خود افراد مربوط است.

 

برای اجرا در شبکه‌های اینترنتی پیشنهادی دارید؟

بله، اما در ذهنم این برنامه را چیده‌ام که وقتی دخترم ۳سالش بشود، در فضای مجازی کار اجرا انجام بدهم. من در ۳۴ سالگی از آدم‌ها خواهش می‌کنم که افراد را به ۲ دسته خوب و بد تقسیم نکنند. این‌قدر علیه هم مصاحبه نکنیم. اتفاقات حاشیه‌ای که برای من افتاد باعث شد که چند مجری زن علیه من حرف بزنند و همیشه من از خودم می‌پرسم چرا این‌قدر راحت قضاوت کردند.

 

 

  • 19
  • 49
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۱۹
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش