شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۳۹ - ۱۷ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۴۶۳۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

سخنان بی‌پرده آزاده نامداری درباره ممنوع‌التصویری‌اش در تلویزیون و اختلافش با فرزاد حسنی

آزاده نامداری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
آزاده نامداری اعلام کرد که در حال حاضر اولویت اولش فرزندش است و پس از بزرگ شدن او به اجرا فکر می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، یک فیلم از مهمانی شخصی یا اظهارنظر جنجالی در مورد فردی خاص و حتی حرف‌هایی ناگفته از زندگی شخصی کافی است تا مدیران صداوسیما حکم به حذف تصویر مجری مشهوری بدهند، این روایتی است که در دهه‌های مختلف برای چند مجری معروف صداوسیما تکرار شده است و خواهد شد.

 

محمود شهریاری، ‌فرزاد حسنی، علی ضیا، ‌فرزاد جمشیدی، جواد یحیوی، ‌آزاده نامداری و... بخشی از فهرست بلند مجری‌های ممنوع‌التصویر صداوسیما هستند که برخی خوش‌شانس بوده‌اند و باز هم در قاب تلویزیون جای گرفته‌اند و برخی هم سال‌هاست که تغییری در پرونده  ممنوع‌التصویری‌شان ایجاد نشده است.

 

براساس گزارش روزنامه همشهری، آزاده نامداری، مجری جوان صداوسیما که ۱۲ سال در تلویزیون مشغول به‌کار بود به‌ دلیل حاشیه‌هایی که حول سفر شخصی‌اش به خارج از کشور ایجاد شد، دیگر امکان اجرای برنامه‌ای را پیدا نکرده است. او در مورد ممنوع‌التصویری‌اش می‌گوید: «من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ وقت به مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفعالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. به من هم کسی این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد».

 

گفت‌وگوی ما با این مجری را که مدتی است در صداوسیما به او برنامه‌ای برای اجرا نمی‌دهند، بخوانید.

 

شما جزو مجری‌های خانمی هستید که سال‌ها به‌عنوان مجری معروف صداوسیما شناخته می‌شدید، چه شد که اجرا را انتخاب کردید و وارد این حوزه شدید؟

اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم چون سنم خیلی کم بود، براساس جهان‌بینی خاصی وارد این کار نشدم. من براساس خبر روزنامه جام‌جم که نوشته بود ‌صداوسیما تست مجری‌گری می‌گیرد، به دانشکده صداوسیما برای تست رفتم و از بین ۱۵ هزار نفر، من و ۴ نفر دیگر انتخاب شدیم. من کارم را با اجرا در برنامه تازه‌ها در شبکه یک شروع کردم و خوشبختانه توانستیم زمان مرده تلویزیون را زنده کنیم و مخاطبان زیادی را از شهرها و اقشار گوناگون جذب کردیم.

 

الان که معتقدید جهان‌بینی شما شکل گرفته است، اگر با این جهان‌بینی به سال‌های شروع کارتان برگردید باز هم اجرا را انتخاب می‌کنید؟

حتما همینطور است.این شغل من است. کاری که همه عمر برایش انرژی گذاشته‌ و مطالعه کرده‌ام را نمی‌توانم به‌راحتی کنار بگذارم. من تلویزیون را دوست دارم و هنوز هم به آنجا تعلق دارم.

 

حتی اگر تلویزیون به شما علاقه‌ای نداشته باشد...

حتی اگر تلویزیون این احساس را نداشته باشد، من با صراحت می‌گویم که هنوز به تلویزیون علاقه دارم.

 

الان پیشنهاد کاری به شما نشده است؟ اصلا به شما گفته‌اند که ممنوع‌التصویر هستید یا نه؟

من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ‌وقت به من مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. کسی به من این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد. من هم آدم پیگیری نیستم و نرفتم پشت دفتر مدیرها بنشینم و آه و ناله کنم که من جوانی‌ام را برای صداوسیما گذاشته‌ام. نگاهم این است که اگر صداوسیما من را بخواهد خودش درخواست می‌دهد و اگر هم دلش نخواهد نمی‌گوید.

 

پس همین که به شما برنامه پیشنهاد نمی‌شود، ملاک ممنوع‌التصویری شماست؟

بله، ممکن است اینطوری باشد. در چند سال اخیر بزرگ‌ترین دلیلی که باعث شد من کار رسانه را پیگیری نکنم، تولد دخترم بود و فعلا تا یک سال دیگر این موضوع برایم اولویت دارد و وقتی فرزندم بزرگ شود احتمال دارد که برای بازگشت به اجرا تلاش کنم. در کل باید بگویم که هیچ خصومت شخصی میان من و آدم‌هایی که در تلویزیون هستند اتفاق نیفتاده. باید بدانیم که افراد و مدیران زیادی در تلویزیون تغییر کرده‌اند و تعداد زیادی مجری وارد تلویزیون شده‌اند و حتی می‌بینیم که در کمال تعجب تعداد زیادی بازیگر، ‌اجرا می‌کنند. هم‌ اکنون برنامه‌های تلویزیون به سمت تولید محتوای زرد رفته و به هر در و دیواری می‌زنند تا دیده شوند.

 

به‌نظر شما اگر چند سال دیگر مدیران صدا و سیما تغییر کنند، در ممنوع‌التصویری شما فرجی می‌شود؟

اصلا نگاهم این نیست که منتظر فرجی در کارم باشم. به لحاظ اخلاقی من دنبال این نیستم که کسی شلغش را از دست بدهد تا من کاری به‌دست بیاورم، ماجرا این است که هم‌اکنون فضای صداوسیما اینگونه است و من هم آدم صبوری هستم و هیچ وقت خواهش و التماس نمی‌کنم که به من کار بدهند. من نکته‌ای را باید بگویم، ‌خیلی وقت‌ها تلویزیون برای تلویزیون تصمیم نمی‌گیرد. فردی که از تو خوش‌اش نمی‌آید از بیرون تلویزیون را تحت فشار می‌گذارد تا تو نباشی. مدیران تلویزیون آدم‌های خوبی هستند اما تحت فشارند.

 

مهم‌ترین دلیلی که باعث شد تا صداوسیما ترجیح بدهد ‌تصویر آزاده نامداری از تلویزیون پخش نشود، چه بود؟

من باز به گذشته برمی‌گردم. من یک آدم ۱۹ ساله بودم که وارد تلویزیون شدم و از یک آدم ۱۹ ساله توقع اینکه باید همه‌چیز را بداند، نباید داشته باشید. اگر آدم‌ها الان عیب و ایرادی در من می‌بینند باید به این فکر کنند که من سنم کم بود و داشتم در مورد همه‌چیز تجربه می‌کردم؛ از پوششم گرفته تا حرف‌هایی که می‌زدم. هیچ وقت نمی‌شود یک دختر ۱۹ساله را پای میز محاکمه گذاشت و گفت که چرا این را پوشیدی و چرا این عقیده را داشتی. آدم‌ها در گذر زمان تغییر می‌کنند. من در زندگی‌ام همیشه به اخلاق معتقد بودم و این یک چارچوب است که من هرگز از آن تخطی نمی‌کنم. حق‌الناس فقط پول نیست، ‌اینکه من دل کسی را نمی‌شکنم، زیرآب کسی را نمی‌زنم و...برایم خیلی مهم است. شاید خیلی از افراد که من را نمی‌شناسند، دست به قضاوت بزنند اما آنهایی که من را از نزدیک می‌شناسند، ‌می‌دانند که من در این چارچوب زندگی می‌کنم و می‌توانم هر آنچه در این چارچوب اتفاق افتاده است را توضیح دهم. حرف من این است که اگر کسی کاری انجام داد نباید به راحتی قضاوتش کنیم.

 

اتفاق‌هایی که برای شما افتاد را ناشی از قضاوت می‌دانید...

زندگی‌ام سال‌هاست که در حال قضاوت است و هیچ جایی هم ندارم تا توضیح بدهم و به آدم‌ها بگویم اشتباه می‌کنید.

 

خیلی وقت‌ها افراد با کارهایشان خودشان را در معرض قضاوت قرار می‌دهند، مثلا شما با پست‌هایی که در اینستاگرام می‌گذاشتید به حاشیه‌هایی که برایتان ایجاد شد دامن می‌زدید...

می‌توانید مثال بزنید؟

 

همان پست‌هایی که در رابطه با زندگی شخصی‌تان و ازدواج اولتان می‌گذاشتید.

با وجود تمام آفت‌هایی که اینستاگرام دارد و مشکلاتی که ایجاد می‌کند به‌نظرم صفحه اینستاگرام باعث می‌شود که افراد صادقانه در مورد خودشان حرف بزنند. اگر حاشیه‌ای ایجاد شده است برای من مهم نیست.

 

یعنی می‌گویید این حاشیه‌ها در دایره فعالیت‌تان برای اجرا هم تأثیر نداشت؟

واقعیت این است که من از اینکه در حال رشد و تغییر نگاه هستم، ‌ناراحت نیستم.

 

پس شما می‌گویید آن مواردی که در زندگی کاری شما باعث حاشیه شد، ناشی از تجربه کردن‌هایتان در زندگی شخصی‌تان بود که باید در گذر زمان اتفاق می‌افتاد...

بله، تأثیر این اتفاقات برایم اهمیت ندارد. خب، من صفحه شخصی دارم و دوست دارم از نکات مختلف زندگی‌ام در اینستاگرام بگذارم.

 

اما خب، تصاویری که شما در مورد اختلاف‌هایتان از زندگی اولتان منتشر کردید،‌ خودش موجب حاشیه‌سازی‌ برایتان شد.

جدا شدن یک اتفاق مهلک نیست، ‌من ازدواج کردم، فهمیدم اشتباه بود و اشتباهم را جبران کردم. اگر هم آن اتفاقات بر کار من اثر گذاشت به این دلیل بود که جامعه مردسالاری داریم و آنها مرد را به جای زن انتخاب می‌کنند و طرف مقابل که اصلا تمایلی به آوردن نامش ندارم، جزو آن دسته افرادی است که از مدیران پیگیری کارش را می‌کند و به افراد زیادی زنگ می‌زند اما من اینگونه نیستم.

 

خانم نامداری نمی‌دانید که چه می‌شود برخی از مجری‌های ممنوع‌التصویر به چرخه اجرا برمی‌گردند و برخی هم برای همیشه حذف می‌شوند؟

این موضوع به پیگیری خود افراد مربوط است.

 

برای اجرا در شبکه‌های اینترنتی پیشنهادی دارید؟

بله، اما در ذهنم این برنامه را چیده‌ام که وقتی دخترم ۳سالش بشود، در فضای مجازی کار اجرا انجام بدهم. من در ۳۴ سالگی از آدم‌ها خواهش می‌کنم که افراد را به ۲ دسته خوب و بد تقسیم نکنند. این‌قدر علیه هم مصاحبه نکنیم. اتفاقات حاشیه‌ای که برای من افتاد باعث شد که چند مجری زن علیه من حرف بزنند و همیشه من از خودم می‌پرسم چرا این‌قدر راحت قضاوت کردند.

 

 

  • 19
  • 49
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۱۹
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش