پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۳ - ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۴۶۷۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

امیرحسین صدیق:

وسایل نقلیه عمومی مشکل بزرگ ما در سفر است/ خلیج فارس را از سمتِ ایران ببنیم نه دبی

امیرحسین صدیق,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
امیرحسین صدیق با بیان اینکه مشکل بزرگی که در غالب کشور ما وجود دارد، کمبود وسایل نقلیه عمومی است، گفت: گرچه با شرایط موجود سفر خارجی غیرممکن شده است، اما سفر مثل یک کتاب جذاب و تازه است و حال که کتاب نمی‌خوانیم و سفر خارجی نمی‌توانیم برویم، لااقل کشور خود را ببینیم.

به گزارش ایلنا، امیرحسین صدیق در تازه‌ترین تجربه کاری خود در برنامه عشق سفر با شبکه سه سیما همکاری کرده که در آن به همراه بازیگران دیگری به معرفی مکان‌ها بکر ایران می‌پردازد. به این بهانه با او درباره سفر و گردشگری گفتگو کرده‌ایم.

 

عده‌ای سفر و ماجراجویی را در هر شرایطی در برنامه زندگی خود حفظ می‌کنند و عده دیگر بر اساس یکسری از اتفاقات اجباری همچون کار به سفر می‌روند. سفر و ماجراجویی در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟

زمان‌هایی هست که خیلی تنبل می‌شوم ولی فکر می‌کنم که معمولا سفر برایم جز اولین‌ها به شمار می‌آید. سفر هرچقدر هم که دوردست باشد، می‌تواند جذابیت بیشتری داشته باشد. در نهایت باید بگویم که به شخصه فکر می‌کنم که خود زندگی ما یک سفر است که در آن سفرهای کوچک‌تر هم وجود دارد. سفر برایم در الویت اول است و آن را به هر تفریح دیگری حتی خوابیدن ترجیح می‌دهم.

 

به واسطه کارتان که بازیگری است، تجربه سفر در شهرهای مختلف را داشتید. این تجربه‌های کاری در حافظه تاریخی شما رنگ سفر و تفریح داشته یا کار؟

به هر حال برای فیلمبرداری سریال و کارهای مستند‌ی که انجام داده‌ام، خدا را شکر فرصت داشتم که به جاهای مختلف ایران و خارج از ایران سفر کنم. این سفرها حتی اگر برای کار سختی هم بوده باشد که در آن اصلا وقتی برای فکر کردن به چیزی جز کار هم نبوده باشد؛ سعی کردم از تک تک لحظاتی که به خارج از مکان و اتمسفر زندگی کنونی می‌روم، استفاده کرده و به آن همانند یک سفر نگاه کنم.

 

یادم می‌آید در زمانی که آموزشی سربازی را نزدیک آب یک قزوین در کوه‌ها سپری می‌کردم، شرایط خیلی سخت و غیرقابل تحمل بود ولی همان موقع هم وقتی فرار می‌کردم و به جایی در پشت پادگان می‌رفتم که آنجا در فصل زمستان آب جمع می‌شد و قورباغه‌ها می‌خواندند. آن زمان همان قسمت برای من یک سفر خوب بود که در نهایت شرایط سخت انجام می‌شد.

 

در سفرهای مختلف چقدر آشنایی با فرهنگ اجتماعی و اقلیمی آن منطقه برایتان اهمیت دارد و چه تلاش‌هایی برای آن انجام می‌دهید؟ آیا نحوه برخورد آدم‌ها و چگونگی میزبانی آنها در این موضوع تاثیرگذار است؟

نحوه برخورد آدم‌های هر منطقه در میهمان نوازیشان سبب می‌شود تا آن منطقه به عنوان یک نقطه روشن و یک خاطره شیرین از یاد نرفتنی در ذهن آدم باقی بماند. به عنوان مثال من خودم از سرتاسر ایران خاطرات خیلی شیرینی دارم که وقتی به دوستانم می‌گویم، اما می‌بینم برای برخی از آنها خاطرات منفی از برخی مکان‌ها باقی مانده که بخش عظیمی از آن به برخورد آدم‌های منطقه و شرایطی که برای آنها پیش آمده، مربوط می‌شود. یعنی مطمئنا رفتار آدم‌ها و میزان غریب‌نواز بودن یا میهمان‌پذیر بودن آنها در نقش بستن این خاطره برای اینکه از یک منطقه به خوبی و خوشی یاد کنیم، به شدت تاثیرگذار است.

 

البته که هرکسی برداشت خودش را دارد ولی یک کلیت خوب می‌تواند یک خاطره خوش به جا بگذارد و سبب شود تا گردشگران دیگری به آمدن در آن منطقه ترغیب شوند و به هر حال یک بخشی از چرخه اقتصاد گردشگری منطقه بگذرد.

 

در پاسخ به قسمت اول سوال شما نیز باید بگویم که خدا را شکر به لطف اینترنت و فضای اجتماعی که وجود دارد، من همیشه برای سفری که می‌خواهم بروم، سعی می‌کنم یک حداقل تحقیقی کنم، یا اگر نتوانم، لااقل در فضا که قرار می‌گیرم از مردم بومی آنجا درباره اینکه اسم قدیم آنجا چه بوده، چی شده به اینجا رسیده و مردم در آن به چه صورت زندگی می‌کنند اطلاعات می‌گیرم.

 

در حقیقت به اعتقاد من، هر سفر مثل یک کتاب جذاب و جدید است که آدم آن را باز کرده و شروع به خواندش می‌کند و سپس اطلاعاتی به دست می‌آورد. ممکن است ته قصه تراژیک تمام شود و ممکن هم هست که پایان خوش داشته باشد ولی به هر حال ما یک کتاب جدید می‌خوانیم. از نظر من سفر یک جور مطالعه است.

 

البته که متاسفانه خیلی از افراد را هم می‌شناسم که سالیان سال است که به یک منطقه‌ای که زادبوم پدری آنهاست می‌روند و می‌آیند ولی هنوز درباره اسم آنجا هیچ چیز نمی‌دانند. اگر همه به این موضوع که حالا که در این منطقه هستیم، دو چیز جدید هم از این منطقه، مردم و آب و هوای آن یاد بگیریم، آن زمان جذابیت سفر برای خود آنها هم جذاب‌تر می‌شود.

 

در سفرهای مختلف فرهنگ کدام قوم ایران برایتان جذاب‌تر بوده و آن را به خاطر دارید؟

نمی‌توانم مشخصا یکجا را بگویم. کردستان، سیستان و بلوچستان، شمال خراسان، قشم، خوزستان، گیلان و مازندران از جمله مناطقی است که به آنها سفر کرده‌ام و باید بگویم که هرکدام آنها عالی هستند. اگر یکجا را نگوییم نامردی کرده‌ایم.

 

به نظر من جذابیت سفر به ویژه سفر داخلی در کشور خودمان یا به نوعی وطن‌گردی‌مان در تنوع است. یعنی شما می‌توانید یک اختلاف ۱۸۰ درجه‌ای را بین مردم یک منطقه با منطقه دیگری که با فاصله نه چندان دوری از هم زندگی می‌کنند، ببینید و این تنوع چشم‌نواز است.

 

در حال حاضر ملاک انتخاب شما برای سفر چیست و به مردم پیشنهاد رفتن به چه مکان‌هایی را می‌دهید؟ آیا سفر خارجی هم مدنظرتان هست یا تنها به ایرانگردی معتقدید؟

سفر خارجی با این اوضاع احوال مالی دیگر غیرممکن است حتی برای آدم‌هایی که یک تمکن مالی هم دارند. در این اوضاع سفر داخلی می‌تواند خوب باشد و حداقل کشور خودمان را دیده باشیم. من خودم اگر بخواهم تصمیم بگیرم به جایی بروم، یا به دیدن دوستی در یک نقطه کشور می‌روم و یا اینکه جایی را انتخاب می‌کنم که تا به حال آن را ندیده باشم. این دو موضوع به شدت من را برای سفر رفتن ترغیب می‌کند و از انگیزه‌های شخصی‌ام برای سفر به شمار می‌آید.

 

آیا سفر رویایی بوده که همیشه ذهنتان را مشغول کرده باشد و احساس کنید که یک روز همه کارهای خود را زمین می‌گذارید و به آن سفر می‌روید؟

بله. سفر دور دنیا. اگر امکانش را داشتم، حتما کارهایم را رها می‌کردم و این سفر را انجام می‌دادم.

 

این طور به نظر می‌رسد که به سفر خیلی علاقمند هستید و حتی در برنامه عشق سفر هم در این مورد همکاری دارید.

 

در این برنامه هنرپیشه‌های مختلفی حضور دارند ولی تعداد زیادی از سفرها را من رفتم. فکر می‌کنم من بیشتر از بقیه در سفر طاقت آوردم که البته به عشق دیدن نقاط مختلف کشورم آن را انجام دادم. البته سری اول این مجموعه پارسال ضبط شده و آماده پخش بوده و نمی‌دانم که چرا سال گذشته پخش نشد. امسال هم من به همراه تعدادی هنرپیشه دیگر تعدادی استان به آن اضافه کردیم که از شبکه سه پخش می‌شود.

 

البته صحبت اولی که برای این برنامه کرده بودیم، این بود که مردم بدانند چطور از خانه خود به قصد جایی راه بیفتند و سفر برای آنها چقدر هزینه برمی‌دارد. همچنین چطور وسایل خود را ببرند و با پول خود چه کارهایی می‌توانند انجام دهند، ولی مثل اینکه تلویزیون دوست ندارد ببیند که قیمت‌ها به چه صورت است. به همین دلیل فقط به جذابیت‌های بومی و گردشگری مناطق مختلف می‌پردازیم.

 

تا به حال شده به سفری بروید که سبب تغییر در زندگی و شخصیت شما شود و هنوز آن را به خاطر داشته باشید؟

بله. من فرصت داشتم که چند سفر به خارج از ایران بروم و دیدم که چقدر ما جهان‌مان را کوچک می‌بینیم. ما واقعا جهان خیلی پهناورتری داریم و خیلی مسائل بزرگ‌تر و اساسی‌تری در زندگی وجود دارد. نمی‌توانم به کشور خاصی اشاره کنم ولی من آدم‌های خیلی فقیرتری از مردم خودمان را دیده‌ام که خیلی خوشحال‌تر و بهتر از ما زندگی می‌کردند. در شرایط بد جوی آدم‌های مختلفی را دیدم که حالشان از ما که احساس می‌کنیم سقفی بالای سرمان است، خیلی حالشان بهتر بود. در واقع آنجا فهمیدم که حال خوب خیلی بهتر از چیزهای دیگر است.

 

چیزی که ما از آن محرومیم و بنده هم دلیل آن را نمی‌دانم. شاید هم مقداری از آن به دلیل اخلاق خودمان باشد. به عنوان مثال سفرهای نوروزی که الان در پیش است را در نظر بگیرید، مردم ما ۸ تا ۱۲ ساعت در ترافیک و سختی می‌مانند تا به یک ویلای ۱۰۰ متری در مازندران و گیلان برسند که یا با پول کلان اجاره کردند یا آن را خریدند. بعد دو تا ۱۰ روز را به سختی و با بی‌آبی و مشکلات دیگر در آن ویلا سپری می‌کنند و مجددا در ۱۲ ساعت ترافیک به خانه و شهر خود برمی‌گردند. خیلی‌ها را می‌بینیم که خارج از فرهنگ ما و در کشورهای دیگر کافی است که کوله‌پشتی بردارند و بعد به سفری بروند که تا به حال نرفته‌اند. در مقابل هموطن خودم که به مازندران می‌رود، حتی اطلاعاتی درباره جنگل پشت ویلایی که خریده و با ویلاسازی‌ها در حال نابودی است، ندارد.

 

با توجه به اینکه گفتید علاقمند به سفر زمینی هستید، در مسیر سفر و جاده‎‌ها چه مشکلاتی وجود دارد؟ یکسری از افراد همین مشکلات را بهانه می‌کنند و می‌گویند که به جنوب کشور سفر نمی‌کنیم؟

یک مشکل بزرگ که در شهرهای بزرگ وجود دارد، این بوده که وسایل نقلیه عمومی درست نیست. از نظر من مشکل عظیم تهران قیمت پراید نبوده، بلکه نبود وسایل نقلیه عمومی است. در واقع پل طبقاتی صدر مشکل تهران را حل نمی‌کند بلکه وسیله‌های نقلیه عمومی است که این کار را انجام می‌دهد. همین مورد کوچک را بگیرید و آن را به کل کشور گسترش دهید. اگر مادر من بداند که می‌تواند با یک قطار راحت و سرویس مناسب به سفر برود و به شهر مورد نظرش برسد و در آن شهر هم وسیله نقلیه عمومی مناسب وجود داشته باشد، قطعا آن را انتخاب کرده و سفر تا این اندازه سخت نمی‌شود. این کار به یک مدیریت شهری احتیاج دارد.

 

مدیریت شهری یعنی از شهرداری و استانداری و فرمانداری بگیر تا رده‌های بالاتر. بنابراین همه این برش‌های ریز را که نگاه می‌کنید، به آن بالا بالاها می‌رسید که باید مدیریت، برنامه‌ریزی و آینده نگری وجود داشته باشد تا بساط سفر را مهیا کند. من هرچقدر شعار دهم که آقا سالی سه بار ترکیه و کشورهای خارجی نروید و برای دیدن ایران خودمان بیایید، وقتی وسایل آن مهیا نباشد، مطمئن باشید که کسی گوش نمی‌کند.

 

هزینه‌های سفر را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟ فکر می‌کنید در وضعیت کنونی همه مردم می‌توانند به سفر بروند؟

همین چند روز قبل که تیزر برنامه عشق سفر را در صفحه اینستاگرامم گذاشتم، در دو سه کامنت دیدم که دوستانی نوشته بودن، شما پولدارها خوشحالید، دورهم جمع شدین و به سفر و عشق و حال رفته‌اید. به شخصه اینگونه به سفر نگاه نمی‌کنم و معمولا به این صورت سفر نکرده‌ام. البته شاید فرصتی پیش آمده باشد که در آن سفر خیلی راحت و بی‌دغدغه مالی هم تجربه کرده باشم، ولی غالبا همه ما درگیر دغدغه مالی هستیم.

 

مهم این است که ما چه اولویت مالی برای سفر در زندگیمان داریم. آیا ترجیح می‌دهیم که یک کالای لوکس در خانه و کیفمان داشته باشیم یا اینکه می‌توانیم وسایل ارزان‌تری را تهیه کنیم و به سفر برویم؟ کاری که من خودم سعی کردم در زندگی انجام دهم، این بوده که سفر را در اولویت زمانی خودم قرار دهم. البته در این موضوع همیشه موفق نبوده‌ام. ولی فکر می‌کنم افرادی که غر می‌زنند و می‌گویند که شماها نفس‌تان از جاهای گرم درمی‌آید یا اینکه پولدارید و حالتان خوب است، نه اینطور نیست. همه در همین کشور زندگی می‌کنیم و مهم این است که چه اولویتی را برای خود در نظر بگیریم. به نظر من سفر یکی از اولویت‌هاست. حال که کتاب نمی‌خوانیم، حداقل به سفر برویم. یا وقتی ناراحت می‌شویم از اینکه چرا اسم خلیج فارس را تحریف می‌کنند، باید دست‌کم یکبار به چابهار، قشم و کیش رفته باشیم و خلیج فارس را به چشم ببینیم. نه از سمت دبی بلکه از سمت ایران، چون خلیج فارس است. 

 

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش