پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۵۴ - ۰۹ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۲۴۶۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

دلیل رویکرد و توجه مردم به سلبریتی‌ها را در موارد خاص

سلبریتی‌های موج‌سوار 

سلبریتی های مشهور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
دنیای امروز، دنیای سلبریتی‌هاست، حرفشان شنیده می‌شود، تصاویرشان دیده‌ می‌شود، کوچکترین حرکت‌شان زیر ذره‌بین جامعه است. سلفی گرفتن و نشست و برخاست با آنان برای برخی از مردم تجربه و افتخاری فراموشی نشدنی است.

سلبریتی‌ها کی هستند، معنای سلبریتی چیست؟ به چه کسانی سلبریتی می‌گویند. این پرسش‌ها شاید برای خیلی از خوانندگان، خصوصا زمانی که جامعه با مسائلی مثل سیل و زلزله و جنگ یا حتی موضوع‌های اجتماعی خاصی رخ می‌دهد، مطرح می‌شود. سلبریتی به معنای ستاره و فرد مشهور سلبریتی به دنیا نیامده‌اند، برخی از آن‌ها به خاطر توانمندی‌هایشان در هنر، ورزش و حتی سیاست «سلبریتی» شده‌اند، برخی دیگر چهره، تیپ و شوهای لباس آنان را وارد دنیای افراد مشهور کرده است. سلبریتی(Celebrity) به فردی اطلاق می‌شود که به هر دلیل در جامعه چهره‌ای مشهور و شناخته شده باشد.

البته سال‌های اخیر تکنولوژی نیز به کمک سلبریتی‌ها آمده که آنان بیشتر و بهتر دیده شوند، گوشی‌های همراه و شبکه‌های اجتماعی باعث شده تا مدام آنان در معرض دیده شدن قرار بگیرند و پیام‌های‌شان که گاه غیرکارشناسی و هنجارشکن نیز است، راحت‌تر به گوش مخاطبان‌‌شان برسد. البته در این دنیایی که مشهور شدن حرف اول را می‌زند و تب سلبریتی شدن بالا می‌رود، مردم نیز سلبریتی‌زده می‌شوند و جامعه به سمت سلبریتی دیدن و سلبریتی شدن هجوم می‌برد، در این میان در کنار برخی از هنرمندان کاربلد و حرفه‌ای که آثارشان تحسین همگان را به همراه دارد، برخی عنوان سلبریتی را یدک می‌کشند که هیچ هنری ندارند و صاحب کارنامه‌ هم نیستند.

آنان که توانمندهای هنری ورزشی و... را که لازمه سلبریتی شدن است ندارند، با استفاده از فضای مجازی سعی می‌کنند سری در میان سرها در آورند و خودشان را به نحوی نشان دهند و این گونه است که سلبریتی‌های جعلی و قلابی مانند «سحر تبر» «داوود هزینه» «وحید خزایی»و ... متولد می‌شوند. افرادی که محتوای خاص و شگرفی ارائه نمی‌کنند یا ایده و پژوهش خاصی ندارند، فقط می‌خواهند سلبریتی شوند تا جامعه آنان را ببیند. 

صرف‌نظر از سلبریتی‌های جعلی که هدف گزارش ما نیستند، اغلب سلبریتی‌ها با استفاده از فضای مجازی که رابطه با مخاطبان را بی‌واسطه کرده است در مورد شیر مرغ تا جان آدمیزاد اظهار نظر می‌کنند. اظهارنظر‌های فله‌ای و البته اندک‌شماری هم کارشناسانه درباره موضوعات مختلف! البته این اظهار نظر‌ها در برخی موارد برای آنان هم بی‌هزینه نیست. مانند اظهار نظر «مهناز افشار» در مورد آمپولی که گفته می‌شد از مرگ معتادان جلوگیری می‌کند. بعدها برخی از پزشکان اظهارات این هنرمند را فاقد اعتبار علمی دانستند و انتقادات زیادی بر آن وارد کردند. یا ماجرای دیگر از همین هنرمند در بازنشر سخنانی که به یک روحانی شمالی نسبت داده بودند، به نحوی که برخی قتل طلبه همدانی را نیز به آن گره زدند و پای مهناز افشار را به پرونده‌های قضایی باز کردند.

بسیاری از افراد، دیده و شنیده شدن سلبریتی‌ها در سطح جامعه را به «مرجع» بودن این افراد ربط می‌دهند و می‌گویند گروه‌های مرجع در هر جامعه‌ای پتانسیل تحت تاثیر قرار دادن دیگران و همچنین توانایی جهت دادن به جریان‌های فرهنگی و اجتماعی را دارند و سلبریتی‌های جامعه ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند. البته در مقابل این تفکر برخی دیگر معتقدند فعالیت اجتماعی سلبریتی‌های از روی دغدغه نیست و یک نوع شوی روشنفکرنمایی است، چرا که فقط هنرمندان و ورزشکاران و افراد خوش‌چهره در این کشور سلبریتی نیستند، بلکه نویسنده‌ها و افراد صاحب تفکری نیز وجود دارند که علی‌رغم تاثیرگذاری‌شان در جامعه، صدایشان در هیاهوی زرق و برق زندگی سلبریتی‌ها گم شده است و به اندازه این سلبریتی‌ها شنیده نمی‌شود. 

رونق سلبریتی‌ها به دلیل نبود گروه مرجع 

یک جامعه‌شناس دیده شدن افراد سلبریتی در کشور را نیازمند ریشه‌یابی کارشناسانه روانشناسان، جامعه‌شناسان و اهل تفکر و فن می‌داند. این که چرا سلبریتی‌ها محور اغلب مسائل کشور قرار می‌گیرند و در بسیاری از موارد حتی در انتخابات نیز می‌توانند تاثیرگذار باشند و از همه مهم‌تر چطور می‌شود این گروه آنقدر مرجع می‌شوند که در مورد همه چیز بدون مطالعه و اشراف اظهارنظر می‌کنند و تاثیرگذار شوند. چه اتفاقی افتاده است که این سلبریتی‌ها آن قدر مورد توجه قرار گرفته‌اند که در حوادثی مانند سیل، زلزله و ... تاثیرگذاریشان از سازمان‌های مربوطه تاثیرگذارتر است و کمپین‌های آنان بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد؟ 

از همه مهم‌تر چرا مردم هم همیشه احساس می‌کنند آن چه که این قشر می‌گویند و انجام می‌دهند، مو لای درزش نمی‌رود و درست است؟

«فرناز آزادی» مرجع قرار گرفتن سلبریتی‌ها به ویژه هنرمندان را به ضعف گروه‌های مرجع در کشور و همچنین نبود شخصیت‌هایی که زبان رسانه و گفتمان مبتنی بر نیاز‌های جامعه و جوانان را بدانند، گره می‌زند و می‌گوید: در زمینه گروه‌های مرجع در جامعه با ضعف شدید روبه‌رو هستیم. گروه مرجع یک ورزش‌دوست باید ورزشکار باشد، گروه مرجع دانشجو باید اساتید و گروه مرجع دانش‌آموزان باید معلمان آن‌ها باشد، اما اکنون در عمل می‌بینیم این طور نیست. یک گروه سلبریتی خاص تمام گروه‌های مرجع را نمایندگی می‌کند. وی تصریح کرد: وقتی یگ گروه سلبریتی جای خالی اندیشمندان و متفکران جامعه را پر می‌کنند، طبیعی است که خود را «علامه دهر» بدانند و در مورد هر موضوعی «اظهار فضل» کنند و این حق را نیز برای خود محفوظ بدارند.

البته این موضوع می‌تواند بی‌معنی شدن نقش‌ها را نیز یادآور شود. به نظر می‌رسد دیگر تمایز نقش‌ها در جامعه از بین رفته است و هر گروهی به خود حق دخالت و اظهار نظر در هر موضوعی را می‌دهد. برای صحت‌سنجی این موضوع کافی است یک روز که در تاکسی نشسته‌اید حرف‌های مسافران و راننده را بشنوید می‌بینید چقدر راحت در مورد همه مسائل کشور از ریز تا درشت اظهار نظر می‌کنند و حتی حکم نیز صادر می‌کنند.

نبود اعتماد به نهادهای مسئولان

این جامعه‌شناس ورود سلبریتی‌ها به مقوله‌هایی مانند جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای سیل، زلزله و... را به ضعف اعتماد مردم به برخی از نهادهای مسئول و همچنین شخصیت‌های موثر اجتماعی گره زد و گفت: از صبح تا شب سلبریتی‌ها در فضای مجازی، تلویزیون و رسانه‌ها در دسترس مردم هستند و شبکه‌های اجتماعی نیز رابطه را با آنان بی‌واسطه کرده است، بنابراین طبیعی است مردم به افرادی که هر روز می‌بینند احساس نزدیکی و اعتماد بیشتری داشته باشند تا نهاد و سازمانی که عملکرد آن همواره با اما و اگرهای زیادی مواجه بوده است و مردم نیز خروجی خاصی از آنان را شاهد نبوده‌اند.

البته چرایی این موضوع در قالب این چند سطر نمی‌گنجد و بررسی دلایل این اتفاق مجال فراخ‎تری می‌طلبد، اما باید بپذیریم که برخی نهاد‌های و سازمان‌های امدادرسان نیز آن طور که شایسته است نتوانسته‌اند اعتمادسازی کنند و در مسیر عملکرد‌های پیشین خود با اصل «شفافیت» و ارائه گزارش به مردم موفق باشند.

hamdelidaily.ir
  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش