دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۰۲ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۵۶۶۰
هنرهای تجسمی

پایان مردادماه در گالری‌های تهران

ماهِ گرمِ تماشا

گالری‌های تهران,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

نمایشگاه‌های مختلفی از آثار هنرمندان جوان و پیشکسوت هنرهای تجسمی درحال برگزاری است.از ٢٠ تا ٢٦ مرداد زمان اندکی برای «دیداری با نادیده‌های فرامرز پیلارام» در گالری «فردا» مهیا شده. «همیشه نام برخی از هنرمندان بر تارک آسمان هنر تابنده خواهد ماند. هنرمندانی که دیر یا زود از میان ما می‌روند ولی هنرشان زنده و پویا مانده است. از میان این خیل اندک هنرمندان واقعی پیلارام هم خودش و هم آثارش رنگ و بویی دیگر داشت. هنرمندی که با کاربرد خط در نقاشی، به خطاطی شکل نوینی بخشید و آن را از چارچوب‌های سنّتی خارج ولی به هنری که ایرانی بودنش غیرقابل انکار است هم کمک بسزایی کرد.

 

او با تنی چند از همفکرانش در سال‌هایی که هنرهای اصیل ایرانی در مقابل موج نوگرایی قرار گرفته بود قدعلم کردند و مکتبی را پایه نهادند که بعدها سقاخانه‌ای لقب گرفت و تاکنون نیز آبشخورگاه هنرمندان بعد از خود بوده است. آثار پیلارام تابلوهایی با ساختاری محکم است که خط در آنها با تکیه بر هنرهای سنّتی حرکاتی آهنگین دارد. آهنگ خطوط در کارهای او با تکرار یک حرف به وجود می‌آید و حس حرکتِ بصری را به بیننده القا می‌کند. ادغام خطوط سیاه و ضخیم و سفید و نازک و ترکیب آنها با عنصر خط در آثار او نوعی وحدت به وجود می‌آورد و اما آثار حاضر در این نمایشگاه به بعد دیگر شخصیت هنری این بزرگمرد هنر ایران پرداخته و نشان داده است که این هنرمند آن‌قدر در طراحی تبحر داشته که زمینه‌ساز خلق آثارش در مکتب سقاخانه‌ای بوده است. او به قطع یقین مثالی کامل برای این جریان است که تا طراحی درست نباشد نمی‌توان اثری خلق کرد که ارزش هنری داشته باشد.»

 

نمایشگاه «لوح خیال» با آثاری از «جعفر نجیبی»، «رباب زالی» و «نگار نجیبی» از ٢٠ تا ٣١ مرداد در نگارخانه «لاله» برگزار می‌شود.

 

در این نمایشگاه ٣٥ اثر هنری در قالب مجسمه و نقاشی ارایه شده. آثار این هنرمندان بیشتر یادآور قصه‌ها و اسطوره‌های ایرانی است که هریک در آثارشان سعی در خلق موجودات خیالی شخصی با رویکردی تازه داشته و روایتی امروزی و بداهه نگارانه از اسطوره‌های کهن را دنبال کرده‌اند. بیشتر آثار حجمی از ضایعات آهن شکل گرفته و برخی از آثار نیز با تکنیک سفال و سرامیک ارایه شده است.

 

اما نمایشگاه دیگری با نام «مزامیر سکوت» در مدیای عکس توسط گالری «هپتا» به صورت گروهی برگزار شده، که تا ٢٥مرداد ادامه خواهد داشت. این نمایشگاه شامل ٣٨ عکس از ١٣عکاس بوده که به کوشش «کیانا فرهودی» روی دیوار رفته است. «عکس‌های این نمایشگاه بیش از آنچه درباره‌ سکوت باشند درباره‌ حضور‌اند، درباره‌ ردی که از هر فرد باقی می‌ماند، درباره‌ اتفاقاتی که پیش از لحظه‌ گرفته شدن عکس در کادر عکاس رخ داده‌ و حالا تنها اثری از آن اتفاق باقی مانده‌اند. لیوانی که رها شده، کمدهای قدیمی، زمین‌های بازی و کلاس‌های درس و به‌طورکلی اثری شبح‌وار از حضوری انسانی که می‌تواند اتاق را برای لحظه‌ای یا حتی برای همیشه ترک کرده باشد.»

 

در این نمایشگاه «هادی آذری، آبنوس البرزی، سمیه امیری، آروین ایل‌بیگی، مهسا ایمانی، امید پورآذر، شقایق رئوفی، پویا شاه‌حیدری، سهیلا شمس، فرزانه قدیانلو، سحر مختاری، طلا وهاب‌زاده و پوریا هنرمند» حضور دارند.

 

گالری «ایرانشهر» پس از نمایشگاه ناموفق قبلی، این بار مجموعه‌ای از عکس‌های «مهران مقیمی» را به نمایش گذاشته است. او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته عکاسی از دانشگاه هنر است و با ٢٥‌سال سن تا به حال در چندین نمایشگاه گروهی شرکت کرده. همچنین موفق به کسب جوایزی شده است. ازجمله: دیپلم افتخار و جایزه محسن رسول‌اف در یازدهمین جشن تصویر‌سال ١٣٩٢، کسب مقام دوم در بخش مبلمان شهری در جشنواره ملی عکاسی معماری با محوریت زشت و زیبای شهری از منظر دانشجویان ١٣٩٤، برگزیده در دومین «جشنواره عکس فواد» با مجموعه عکس «ضد منظره»‌سال ١٣٩٤ و برگزیده نخستین دوره جشنواره سراسری عکسِ نقره ١٣٩٥. با این توضیحات دیدن این نمایشگاه می‌تواند جذاب و جالب توجه باشد.

 

تهرانی‌های علاقه‌مند به نقاشی و عکاسی می‌توانند مردادماه گرم را با دیدن آثار متنوع هنرمندان در گالری‌های این شهر به پایان برسانند. این هفته هم مانند گذشته نمایشگاه‌هایی برپا شده است که بازدید از آنها خالی از لطف نیست.

 

شاید یکی از مهمترین رویدادها مربوط به گالری «امکان» است. جمعه ٢٠مرداد این گالری به رونمایی کتاب و نمایش طراحی‌های «فرشید ملکی» ‌پرداخت. او متولد‌ سال ١٣٢٢ در تهران، فارغ‌التحصیل دانشکده هنر دانشگاه آزاد و دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته نقاشی از دانشگاه «ردینگ» در انگلستان است. آثار «فرشید ملکی»، که به وسیله ماژیک، جوهر، گواش، اکریلیک و مداد رنگی روی کاغذ خلق می‌شوند، تصورات ذهن آزاد او را به نمایش می‌گذارند. شمایل انسانی، موجودات عجیب و فرم‌های انتزاعی که از انبوه درهم و پیچیده خطوط به وجود می‌آیند، دید شخصی «ملکی» به طراحی و نقاشی را نمایان می‌کنند. این آثار که غرق در فضای فی‌البداهگی و رهایی هستند، انگار روایت ذهن مغشوش او و آدم‌های این دنیاست. برای همین است که با دیدن آثارش شاید دچار نوعی ترس و اضطراب شویم. این نمایشگاه تا ٦شهریور ادامه دارد.

 

بخشی از تاریخ هنر ایران روی دیوارهای گالری «نگاه»

یک‌بار دیگر در یکی از گالری‌های تهران نمایشگاهی از آثار پیشکسوتان هنر معاصر برگزار شده است. گالری «نگاه» دیوارهای خود را به نمایش آثاری از «فریده لاشایی، رضا درخشانی، ابوالحسن سعیدی، آیدین آغداشلو، محمدعلی ترقی‌‌جاه، ‌هانیبال الخاص، رضا مافی، محمود زنده‌رودی، منوچهر نیازی، ناصر اویسی، غلامحسین نامی، مهدی سحابی، پرویز کلانتری، حسینعلی ذابحی و عبدالحمید پازوکی» اختصاص داده که تمام این هنرمندان از بزرگان و تاثیرگذاران هنرهای تجسمی در دهه‌های اخیر بوده‌اند.

 

زنده‌یاد «فریده لاشایی» که نقاش، نویسنده و مترجم بوده است، حدود ٢‌سال پیش در موزه‌های هنرهای معاصر بخش مهمی از آثار او به نمایش درآمد. «پرویز کلانتری» هم که ‌سال قبل دنیا را وداع گفت طراح، نویسنده و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی و از نقاشانِ مطرح نوگرای ایران بود. بسیاری از نقاشی‌ها و تصویرسازی‌های آشنا برای کودکان دبستانی از آثار او بودند. «رضا درخشانی» آثارش علاوه بر تهران در شهرهاي «لندن، رم، پاريس، ژنو، نيويورك، مكزيكو، آستين، سياتل، واشنگتن و لس‌آنجلس» به دفعات به نمايش درآمده است و در بسياري از مجموعه‌هاي مهم هنري موجود است و بقیه آنها که دیدن آثارشان فرصت خوبی برای مطالعه و شناخت نسلی است که نقاشان امروز ایران بسیار از آنها آموخته‌اند و وام‌دارشان هستند. ‌جوانانی که امروز علاقه‌مندند این آثار را جایی بیرون از کتاب‌های تاریخ هنر ببینند، این نمایشگاه فرصت مغتنمی برایشان فراهم کرده. نکته جالب توجه دیگر در این نمایشگاه موضوع قیمت آثار بود. برخلاف انتظار این قیمت‌ها پایین‌تر از میزانی بود که در مجموعه‌های دیگر دیده بودیم.

 

 «برمک فتحی» مدیر گالری «نگاه» و گردآورنده این مجموعه درباره این موضوع این‌طور می‌گوید: «یکی از مشکلاتی که در بازار هنر ایران وجود دارد قیمت‌های نجومی آثار در جاهایی مثل حراج تهران و غیره است. این قیمت‌ها خیلی اوقات پایه و اساس واقعی ندارند و این را می‌دانیم که هر‌ سال بالا و بالاتر می‌روند. متاسفانه ما در ایران جایی را برای تعیین قیمت آثار نداریم و این یکی از ضعف‌هایی هست که من بارها و بارها به آن اشاره کرده‌ام. درواقع من قصدم از جمع‌کردن و به نمایش درآوردن آثار پیشکسوتان این بوده که بگویم هنوز می‌توان نقاشی‌های به‌اصطلاح «مسترپیس» (شاهکارهای هنری) را با قیمت‌های معقول بخرید.» او در ادامه می‌گوید: «در گردآوری این مجموعه ما با دو چالش روبه‌رو بودیم. یکی از مشکلاتمان این بود که باید از اصل‌بودن آثار اطمینان حاصل می‌کردیم. این خود از مسائل بسیار زمانبر است. چیزی که متاسفانه در کشور ما خیلی متداول بوده، وجود کپی‌هایی از آثار بزرگان و فروش آنها در بازار است. برای همین این بخش خیلی مهم بود که از سالم‌بودن کارها مطمئن شویم و این‌که در عین حال اثری را انتخاب کنیم که کمتر دیده شده باشد. من بیشترین هدفم این بود که بتوانم در حد خود خریدار را به فروشنده نزدیک و خرید این آثار را آسان‌تر کنم.»این نمایشگاه از ٦ تیر آغاز شده است و تا ٣ شهریور ادامه دارد.

 

دَرُوج در دشت‌های سهمگین

گالری «اُ» واقع در خیابان «ویلا» کوچه «خسرو» آثار سه نفر از خانم‌های هنرمند و جوان را نمایش می‌دهد. این گالری در توضیح هدف خود از برگزاری نمایشگاه این‌طور گفته است: «سه در سه» عنوان پروژه‌ای از گالری «اُ» است که با هدف معرفی هنرمندان جوان، نوظهور یا کمتر دیده شده،‌ دومین دوره خود را تابستان امسال برگزار می‌کند. این برنامه شامل ٢ نمایشگاه و هر کدام شامل ۳ نمایشگاه انفرادی است که هر یک به مدت ۲ هفته ادامه دارد. هر یک از هنرمندان انتخاب شده برای این برنامه در یک طبقه از ۳ طبقه‌ گالری آثار خود را به نمایش می‌گذارند. اولویت برگزارکنندگان این برنامه در انتخاب هنرمندان، اصالت آثار، استعداد و آتیه‌دار بودن افراد و همچنین توانایی آنها در استفاده‌ بهینه از فضای کوچکتر اختصاص داده شده به آثارشان است.

 

هنرمندان منتخب دوره دوم در ‌سال ١٣٩٦، در حوزه‌ طراحی و نقاشی فعالیت می‌کنند. معرفی هنرمندان جوان و نوظهور همواره یکی از هدف‌های اصلی گالری «اُ» از ابتدا تا به امروز بوده است. با این برنامه امید داریم طیف بیشتری از بازدیدکنندگان را مخاطب قرار دهیم و درعین‌حال از گروه‌های وسیع‌تری از هنرمندان حمایت کنیم.»

آثار هر کدام از این سه نفر با موضوع و روش متفاوتی نسبت به دیگری ارایه شده است؛ برای مثال نقاشی‌های «مریم رضوی» فیگوراتیو و سرشار از فضای شاعرانگی و زنانه است؛ در ادامه مجموعه قبلی‌اش کار شده و از تکنیک مداد و اکریلیک و جوهر روی مقوا بهره برده است. «هرگاه بین برزخ دو حادثه قرار می‌گیرم، احساس می‌کنم آنجایم. جایی که نه مبدأ است و نه مقصد. دشت‌هایی بلعنده و بی‌زمان. دشت‌های من در یک فریم ثابت و غیرقابل عبور قرار دارد. دشت‌هایی که همیشه سر جایش هست... دشت‌های سهمگین.» این استیتمنت نقاشی‌های «مریم رضوی» است. او می‌گوید کلیت آثارش براساس حسی شکل گرفته است که همیشه نسبت به چیزی در وجود آدم ایجاد شده و تو هرگز نمی‌توانی فراموشش کنی و برایت تلخ است.

 

من فکر می‌کنم «احساس شرم» در آدم‌ها هرگز تغییر نمی‌کند. شاید در انسان احساس ترس، غم، شادی و غیره عوض شود، اما مثلا چیزی که در ١٠سالگی تو را می‌ترسانده، شاید حالا که بزرگتر شده‌ای، نترساند. اما شرم این‌طور نیست. احساسی است که اگر در ١٠سالگی به تو دست داده باشد، در ٣٠سالگی هم که به آن فکر کنی، همان حس با همان قدرت تو را در گودالی می‌اندازد. مفهوم اصلی کارهای من احساس شرمی است که بر اثر حادثه‌ای به تو دست می‌دهد و هرگز فراموش نمی‌شود. عبارت «سهمگین» از سنگینی و بلعنده بودن این حس آمده است. به همین دلیل فیگور‌ها اغلب در دشت‌های پشت سرشان فرو رفته هستند و صورت‌هایشان را نمی‌بینیم. نقاشی‌های او آثاری اصیل، برآمده از درون و احساسات اوست و شاید تجربیاتش.

 

اما در نقطه مقابل، آثار «پگاه رجامند»، تصویر خشنی از فضاهای بیرونی است؛ ساختمان‌های نیمه‌کاره و بدقواره و سیاه. این هجوم تاریکی و زشتی، این همنشینان ما روی کره زمین، آدم را به ترس می‌اندازند. همین‌هایی که ساخته دست خودمان هستند. ما به وجودشان آورده‌ایم، اما باعث تخریب محیط زیستمان می‌شوند و دلیلش تجزیه نشدن یا دیر تجزیه شدنشان است. به‌هرحال شاید روزی به طبیعت بازگردند، اما این فرآیندی زمان‌بر است. هنرمند این سازه‌ها را در فضاهایی قرار داده که تک و تنها هستند و انگار رها شده‌اند. بعضی‌هایشان در جایی قرار گرفته‌اند که ربطی به آن‌جا ندارند؛ مثلا نفتکش‌هایی که وسط چمنزاری خشک‌شده ‌اطراق کرده‌اند. این غول‌های آهنی تغییراتی را در فضای اطرافشان، مکانی که در آن‌جا خوش کرده‌اند، به وجود آورده‌اند. انگار زمانی سپری شده و آنها همان‌جا مانده‌اند. این‌که این مجموعه چطور شکل گرفته سوالی است که از «پگاه رجامند» باید پرسید: «من خیلی به مسائل محیط‌ زیستی علاقه‌مندم. می‌دانستم اینها موضوعاتی هستند که با نقاشی و طراحی می‌توان به خوبی درباره‌شان حرف زد. شروع این مجموعه با یک‌سری کارهای کلاژ از «نشنال جئوگرافی» شروع شد.

 

با بسط و ادامه آنها نقاشی‌هایی با موضوع آلودگی‌های آب شکل گرفت. در همین پروسه‌ای که کار می‌کردم به نقاشی‌های «داوود امدادیان» و منظره‌پردازان ایرانی دیگر توجه خاصی داشتم و مطالعه می‌کردم. به این طریق تأثیر زیادی از آثار «امدادیان» گرفتم؛ فضاهای پر شده با درختان غول‌پیکرش؛ طبیعتی که غالب است بر انسان و هر انسان و موجود زنده دیگری که در کارهایش بود خیلی کوچک و ناچیز بود. در آن دوره من فکر می‌کردم که برخلاف آثار امدادیان، این انسان است که بر طبیعت غلبه دارد و ما آدم‌هاییم که جوری این طبیعت را می‌سازیم که بر آن غالب باشیم. همه چیزهایی که می‌سازیم قابلیت دارند که بمانند و خفگی ایجاد کنند، حتی وقتی که آدم‌ها دیگر روی کره زمین نباشند.» بد نیست استیتمنت آثارش را هم بخوانیم: «این هیولاهای فناورانه، علمی، سرمایه‌سالارانه و... برخلاف دیگر هیولاهای زاده‌ ذهن بشر گویی نیامده‌اند که بروند که گواریده شوند تا در چرخه‌ تازه شدن زندگی و زمین بپاید. نه، این‌بار آمده‌اند تا بمانند یا دست‌کم دیر و بد در دستگاه گوارش هستی گواریده شوند و به بیان علمی تجزیه نشوند یا به سختی به طبیعت بازگردند.

 

چرا که فرزندان اهریمن‌اند! فرزند اهریمن از آن روی که مخل نظم هستی و آشوبی در آنند؛ نظم هستی به معنای راستی و قرار گرفتن هر چیز در جای خودش (عدل) که ایرانیان باستانی در اوستا «اشا» می‌نامیدند. نقطه مقابل آن «دروج» است به معنای ظلم، تاریکی و دروغ. از چه زمانی انسان خیال کرد که می‌تواند در دروج بزید؟ که هر چیز را در جای خودش قرار ندهد؟

 

انسان هم مانند این آفریده‌هایش آمده است که بماند. رشد جمعیت زمین این را نشان می‌دهد اما آیا روی زمین هم برای انسان و هم برای محصولات نگواریدنی ناشی از نادانی و حرص و نادیده گرفتن نظم هستی به قدر کافی جا خواهد بود؟ آیا خواهد توانست با همان عقل که اینها را ساخته است علاجی برای بدگواریده شدنشان هم بیابد یا می‌باید عقل دیگری به میدان بیاید؟ عقلی در آشتی با راستی و زمین و قانون طبیعت، در آشتی با «اشا» یا «عدل».

اما نفر سوم «آذرخش عسگری» است که نقاشی‌هایش را روی دیوارهای این گالری برده است. آثارش برگرفته از فضاهای مینی‌مالیستی و به دور از واقع‌گرایی است که گاهی هم به فضای تصویرسازی نزدیک می‌شود. «کارهای من به نوعی «نمادگرا» هستند؛ یعنی شاید بشود بعضی چیزها را گرفت و به چیزهای دیگر تفسیر کرد. نمی‌دانم خوب است یا نه اما اگر این موضوع درست باشد، چیزی است که تقریبا در اکثر مواقع بدون خواست مستقیم من وارد کار شده؛ روشن‌تر بگویم، من چیزی به کار اضافه نمی‌کنم که پیامی برسانم. دیگر این‌که در کارهای من «روایت» وجود دارد، یا حداقل برای خودم روایتی دارند؛ اگر کسی از من بپرسد چه روایتی؟ احتمالا پاسخ روشنی ندارم اما در پس ذهنم چیزهایی هست که می‌دانم هست. کارهای حاضر در این نمایشگاه در ادامه کارها کاغذی است که از سال هشتاد و هشت شروع شده و همواره کنار نقاشی‌های روی بوم ادامه پیدا کرده، سیری که این کارها طی می‌کند از سیر نقاشی‌ها هم جدا هست و هم نیست.»این نمایشگاه از جمعه ٢٠ مرداد به مدت ١٠ روز در این گالری ادامه خواهد داشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش