جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۱۸ - ۳۱ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۸۷۲۹
هنرهای تجسمی

سحر سیدنژاد: امیدوارم روزی برسد که روی دیوار گالری‌ها اثر هنری ببینیم

سحر سیدنژاد,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

سحر سیدنژاد نزدیک به ۱۲ سال است که به طور حرفه‌ای به کار نقاشی و تصویرسازی مشغول است. او تاکنون در نمایشگاه های گروهی مختلف داخلی و خارجی شرکت داشته و سال گذشته اولین نمایشگاه انفرادی را به نام «شبحی بر جهان سایه افکنده است» با موضوع پول و سرمایه، در خانه گالری دید برپا کرد.

 

در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه آمده است: «جهان ما را سایه های شومی دربر گرفته است و پول گاه یکی از این سایه های شوم است؛ یکی از مهم ترین ساخته های بشر که گاه بلای جانش می شود و این یک پیام واضح است، پیامی که در این دسته آثار سحر سیدنژاد بی هیچ پرده پوشی یا راز در نهان گفتنی به نمایش در می آید.

 

اما فرم و ساختار این آثار پس از پایان دوره ایدئولوژیک می تواند از سایه ایدئولوژی درآید و حال پیام می تواند نه با فرمایش از بالا که نظرات شخصی باشد و آزادانه و به اختیار آن را منتقل کند. سحر سیدنژاد همین رویکرد را داشته است. فرم آثارش یادآور پیام آوری ایدئولوژیک اما خود پیام ها برآمده از تصورش نسبت به محیط پیرامون و جهان اطرافش است؛درباره محیط پیرامون، بی عدالتی و نابسامانی یا حتی سیاست جهان که همه در سایه شوم پدیده ای به نام پول بسط می یابند. نگاه او از پس رنگ خاکستری آثارش قرار است آدم های خرد و حقیر شده در برابر پول و ظلم جاری را بر بوم و سطل و کفش و صندلی بنمایاند».

 

با سحر سیدنژاد که این روزها درگیر کار روی مجموعه جدیدش است، درباره آثارش، هنر تصویر و تاثیر تصویر در جامعه به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می خوانید:

 

«شبحی بر جهان سایه افکنده است» را چه سالی شروع کردید؟ کمی درباره ایده این نمایشگاه بگویید.

من روی این مجموعه سه سال کار کردم و البته فضاهای زندگی شهری و حال و هوای خودم در این مجموعه بی‌تاثیر نبود.می خواستم برای نمایشگاه به یک موضوع جدی فکر کنم و دیدم که اقتصاد نه تنها دغدغه من که دغدغه افراد زیادی می تواند باشد. به این مساله خیلی فکر کردم و سرانجام به هرم نظام سرمایه‌داری رسیدم و براساس آن ایده پردازی کردم؛ به‌عنوان مثال برای رأس این هرم که پول است یک گاوصندوق ساختم و روی آن طراحی کردم.

 

به طور کل استفاده از حجم، چقدر شما را به ایده‌ای که مدنظرتان بود، نزدیک کرد؟

این اولین تجربه من از حجم بودو برای استفاده از آن هم دلیل داشتم. احساس کردم سه بعد می تواند کمک بزرگی به حس انسان کند؛ شما وقتی یک جسم سه بعدی را لمس می‌کنید، ارتباط متفاوتی با آن می گیريد. به همین دلیل با توجه به هرکدام از بخش های این هرم یک حجم طراحی شد. براي مثال از چکمه برای نماد کارگر استفاده کردم یا در بخش سیاست، پنج به علاوه یک‌را در هیبت یک میز و هفت صندلی ارائه دادم.به طور کل باید بگویم حجم می تواند کمک خوبی کند و آن‌قدر برایم لذت بخش بود که تصمیم گرفتم در مجموعه جدیدم خودم یک سری مجسمه بسازم.

 

در مجموعه «شبحی بر جهان سایه افکنده است» درباره یک مساله جهان شمول صحبت کردید. آیا قرار است در نمایشگاه های بعدی هم درباره چنین مسائلی صحبت کنید یا ممکن است به احساسات شخصی خودتان هم بپردازید؟

من فکر می کنم اولین دغدغه نقاش زندگی خودش است. اگر در این مجموعه کاری درباره سرمایه و اقتصاد انجام دادم، اول به خودم فکر کردم با اینکه این مساله یک دغدغه همگانی است. من برای مجموعه جدیدم بین دو موضوع «خواب» و «تجاوز» قرار گرفتم. تجاوز مساله‌ای است که بیشتر زنان با آن درگیر هستند؛ اگرچه این مساله به آقایان هم مرتبط می شود اما من می خواستم تجاوز را تنها در حیطه زنان کار کنم و برای این مساله به اجرای پرفورمنس فکر کردم.

 

اما من امسال تصمیم دارم روی خواب هایی که می بینم با توجه به اینکه دارای فضای سورئال است ،کار کنم و دوست دارم مخاطب با دنیای من ارتباط بگیرد. یک وقت‌هایی در کار دغدغه‌ای مهم است که دیگران هم با آن درگیر باشند و یک وقت می شود شما کاری انجام می دهید که تنها دغدغه شخصی خودتان است و با ارائه آن ها، مخاطب هم ممکن است درگیر زندگی و دغدغه شخصی شما شود.

 

در صحبت های قبلی گفتید که سعی کردید حجم ها را به گونه ای طراحی کنید که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط بگیرد. می خواهم بپرسم مخاطب برای شما چقدر اهمیت دارد؟ وقتی در حال طراحی یک مجموعه هستید تا چه اندازه به مخاطب فکر می کنید؟

هرکسی به واسطه کارش می خواهد تخلیه روانی شود، پس اول خودم مهم هستم. اما وقتی حرفه ای کار می کنید و تصمیم دارید اثرتان را ارائه دهید، پس مخاطب هم مهم می‌شود اما در درجه اول آن تخلیه روانی مهم است که می‌خواهم از یک موضوعی خودم را نجات دهم یا در مساله ای غرق شوم و تمام این کارها را به واسطه تصویر انجام می دهم، ولی برایم مهم است که مخاطب هم با اثر من درگیر شود.

 

فضای مجموعه قبلی شما هم دارای فضای تلخی است و مجموعه جدیدی هم که در دست دارید با توجه به موضوعی که انتخاب کردید، دارای یک فضای تلخ است. این فضاها در اکثر کارهای شما وجود دارد و حتی برای پایان نامه خود نیز تصویرسازی «بوف کور» را مدنظر قرار دادید. کمی درباره وجود این فضا صحبت کنید.

درباره تصویرسازی‌های «بوف کور» باید بگویم که احساس کردم فضای ذهنی من به این اثر بسیار نزدیک است و دلیل اینکه اکثر کارهایم به فضاهای تاریک یا تلخ نزدیک می شود به شخصیتم مرتبط است. ذهن من همواره درگیر است و با توجه به جامعه ای که در آن زیست می کنیم، امید، خیلی برایم کمرنگ و کوچک است و این مسائل ناخودآگاه در تصویر هم منعکس می شود.

 

اما مجموعه «شبحی بر جهان سایه افکنده است» با اینکه بازهم به فضاهای تیره نزدیک بود، با سایر کارهایم تفاوت داشت. در کل می توانم بگویم فضاهای کاری یک هنرمند با شخصیت و ذهنیت او ارتباطی مستقيم دارد. هرکسی از درونیات خودش صحبت می کند؛ البته هستند کسانی که تلاش می کنند شخصیت دروغینی از خود به نمایش بگذارند اما من در آن دسته قرار نمی گیرم. شاید خیلی از هنرمندان ابتدا به مخاطب فکر کنند که او چه چیزی را می پسندد ولی من اول به درونیات خودم فکر می کنم.

 

جامعه و مسائلی که در اطراف‌تان اتفاق می افتد، چه تاثیری در کار شما برجای می گذارد؟

همیشه فکر می کنم شاید من به عنوان یک نقاش نتوانم به طور مستقیم به یک موضوع اعتراض کنم اما می توانم به واسطه تصویر اعتراض خود را بیان کنم. می‌خواهم بگویم تصویرهایم فقط حال درون من نیستند؛ من با حال مردم هم سروکار دارم. وقتی می بینم مردم ما حال‌شان خوب نیست، تلاش می کنم به واسطه تصویر، اعتراض یا ناراحتی خود را بیان کنم و با این کار، احساس همدردی با جامعه می کنم.

 

چند ساعت در روز کار می کنید؟

این روزها به دلیل درگیری های کاری کمتر اما در مجموع روزی ۱۸ساعت کار می کنم!

 

شما چقدر با هنرهای دیگری مثل موسیقی، سینما، تئاتر، ادبیات و... سروکار دارید و تا چه اندازه از این ها ایده می گیرید؟

بعد از نقاشی، موسیقی و فیلم مدیوم هایی هستند که دوست‌شان دارم و هر کدام به تنهایی تاثیر خود را بر کار من می گذارند؛ اما در این بین فیلم بسیار به فضای کار من کمک می کند. تلاش می کنم فیلم هایی ببینم که فضاسازی های خوبی داشته باشند. به ترکیب بندی فیلم‌ها توجه می کنم. زاویه دوربین، سایه ها، نور و... در یک فیلم برایم پررنگ می‌شوند. به عنوان مثال تارکوفسکی، دیوید لینچ، هانکه و... داستان، رمان و نمایشنامه ها که دارای فضاسازی هستند، می توانند به من ایده دهند.

 

کارهای نقاشان و تصویرگران دیگر را چقدر دنبال می کنید؟

نقاشانی راکه مورد علاقه ام هستند، دنبال می‌کنم و سعی می کنم مهم‌ترین نمایشگاه هایی را که در سطح شهر برگزار می شود از دست ندهم و همچنین کار طراحان و نقاشان بین المللی را در فضای مجازی دنبال می کنم.

 

فضای تجسمی این روزها را چگونه می بینید؟ فضای مافیاگونه ای را که در این عرصه شکل گرفته است به عنوان یک آرتیست تا چه اندازه احساس می کنید؟

متاسفانه یک فضای مافیایی در ایران به وجود آمده است؛ شاید در کل دنیا این اتفاق افتاده باشد اما من در ایران زندگی می کنم و تنها می توانم از آن صحبت کنم. متاسفانه مافیا در ایران بیداد می کند. به طور مثال به واسطه روابط است که می توانید در برخی گالری های مطرح شهر نمایشگاه برگزار کنید. هنر در ایران به بده بستان تبدیل شده است.امروز مافیای هنر مطرح است و تنها چیزی که مطرح نیست، آثار هنری ای است که تولید می شوند و تنها روابط است که می‌تواند هر اثری را به اثر فاخر تبدیل کند. وقتی آرتیست‌های بزرگ ایران، پشت یک هنرمند تازه کار می‌ایستند و آثار این هنرمند را حمایت می کنند، صاحب جایگاهی می شوند که اکثر موارد شایسته آن‌هانیست.

 

به عنوان مثال حواشی ای که در حراج تهران به وجود آمد، گویای این نکته است که فضای تجسمی ما در حال بلعیده شدن از سوی فضای مافیایی است. از همه مهم‌تر باید به آرتیست های جوان اشاره کرد. چرا فقط یک سری آدم مشخص هر سال در حراج تهران حضور دارند؟ ممکن است یک گالری مطرح آثاری به نمایش بگذارد که از نظر هنری در رده بندی آثار فاخر قرار می گیرند اما از آنجایی که فروش این آثار به علت مطرح نبودن هنرمند آن چندان بالا نیست، گالری برای تبلیغات آن کاری انجام نمی دهد و از طرفی گالری هایی وجود دارند که اثر برای‌شان مطرح نیست و فقط می خواهند از آرتیست ها درآمدزایی کنند.

 

برای من مهم نیست که حذف شوم یا بالا بروم؛ اولویت من عشقی است که به این کار دارم. من با تصویرم حرف می زنم. اما آدم‌ها در این جامعه اگر به هر دلیلی وارد هنر شوند و برای بالا بردن خود، آدم های دیگر را پله قرار دهند دیر یا زود، زمین خواهند خورد. به اعتقاد من آدم هایی در هنر باقی خواهند ماند و تاریخ از آن ها نام خواهد برد که خودشان بوده اند و به واسطه کارشان بالا رفته اند. این ها هرگز تاریخ انقضا ندارند.

 

در شرایط فعلی کشور ما و با توجه به سیاست‌های آن، دولت‌ها تا چه اندازه در کار هنرمندان نقش دارند؟

ما وقتی درباره دولت حرف می زنیم، درمورد وضعیت فرهنگ یک جامعه صحبت می کنیم. به اعتقاد من بخش اعظم یک جامعه را فرهنگ و هنر آن کشور می سازد. ما در جایی زندگی می کنیم که دولت از هنر مستقل به هیچ عنوان حمایت نمی کند. وقتی ما با محدودیت روبه رو هستیم، نمی‌توانیم به راحتی حرف بزنیم.

 

در طول دوران کاری خودتان، از کدام هنرمندان تاثیر گرفتید؟

من کارهای زیادی دیدم اما در نهایت فکر می کنم هرکسی فضای شخصی خودش را دارد. هنرمندان مورد علاقه من، هنرمندان قرن شانزدهم هستند؛ چرا که تمام توانایی و خلاقیتی را که یک هنرمند باید داشته باشد در آرتیست هاي آن دوره می بینم.

 

رنگ چقدر در کار شما اهمیت دارد؟

رنگ بستگی به کانسپت کار دارد. با توجه به آن موضوع است که رنگ می تواند دخیل باشد. رنگ ها مفهوم دارند. هرکاری که می خواهم روی بوم انجام دهم به آن کانسپت موضوعی من مرتبط می شود. من یک مجموعه آب مرکب داشتم که سیاه و سفید بود و با توجه به آن موضوعی که کار می کردم فقط فضای سیاه و سفید کمک می کرد که مفهوم را برسانم اما در یک مجموعه ای ممکن است رنگ نقش اساسی ایفا کند. همین‌طور بحث نور و زاویه اش برای من مهم است.

 

و حرف آخر؟

امیدوارم روزی برسد که روی دیوار گالری ها اثر هنری ببینیم .

 

نوا ذاکری

 

ghanoondaily.ir
  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش