شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۳۲ - ۰۴ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۱۰۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

چرا ساخته حاتمی‌کیا باب میل آکادمی اسکار نمی‌شود؟

به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
با توجه به ساخت و فرم محتوایی و همچنین موضوعیت جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا حول محور مقاومت و حملات تروریستی گروه داعش این فیلم هیچ‌گاه نماینده ایران به آکادمی اسکار معرفی نمی‌شود.

به گزارش تسنیم، حضور فیلم ایرانی «جدایی نادر از سیمین» (محصول سال ۱۳۸۹ هجری شمسی) در هشتاد و چهارمین دوره مراسم اُسکار و موفیقیت ویژه­ این اثر سینمایی در کسب جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی سبب شد تا بار دیگر بخش قابل توجهی از جامعه­ هنری و بالاخص سینمایی کشور را دچار توهم مَقبولیت کند؛ توهمی که موجب شد تا حضور گسترده­ تولیدات صنعت سینمای ایران در مجامع و کسب جوایز و اکران جهانی آثار و عرضه­ بدون محدودیت تولیدات سینمای ایران در عرصه­ بین الملل، به ذهنیتی برای عموم سینماگران مبدل و به عنوان تایید و تاکیدی مجدد از برای شعار همیشگی هُنر از برای هُنر شود.

 

البته این ذهنیت با هوشمندی «یه حبه قند» و اعلان عدم حضور در هشتاد و پنجمین دوره مراسم اُسکار گسترده­‌تر شد و این در حالی بود که سازندگان این اثر سینمایی عاقل‌تر از آن بودند که در اوج تقابل سیاسی غرب با ایران، خود را در معرض انتخاب اُسکار قرار دهند و ژست هنری خویش در داخل از کشور را در تعارض با اهداف پیدا و پنهان و غرض و مرض­‌های سیاسی جوایز بین‌المللی قرار دهند؛ از این جهت به صورت محترمانه­‌ای از ساده دلی متولیان وقت سینمای کشور استفاده کردند و این مطلب هم در نهایت به اسم جواد شمقدری، رئیس وقت سازمان سینمایی ایران تمام شد و وی با تبریک عجولانه خود به رضا میرکریمی، حضور در مراسم اُسکار را تحریم کرد و از این جهت بزرگترین هدیه مدیریتی را به این نگرش اعطا نمود.

 

سوای نظر از کم و کیف «یه حبه قند» و تحلیل محتوی آن، قطعا تحریم اُسکار و عدم فرستاده شدن این اثر به این مراسم، هدیه­‌ای بسیار ارزشمند، در دورانی بود که رویکرد برجسته­ غرب در تقابل با جمهوری اسلام ایران؛ به صورتی واضح در آثاری همچون آرگو (Argo) به نمایش درآمدو کارگردان یهودی الاصل این اثر ضعیف را مبهوت و حیران از برای تصاحب سه اُسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین تدوین در هشتاد و پنجمین دوره از جوایز اُسکار نمود و در نهایت سبب شد تا جامعه­ هنری و بالاخص سینمایی کشور همچنان در توهم مَقبولیت باقی بمانند و بدسلیقگی مدیران و سازمان سینمایی ایران را به عنوان عامل اصلی جلوگیری از بروز و شکوفایی صنعت سینمای ایران در عرصه­‌های بین المللی معرفی کنند.

 

و این گونه بود که سعی ویژه­‌ای شد تا حتی عدم توفیق اثر سینمایی دو تابعیتی­‌ای همچون «گذشته» در هشتاد و ششمین دوره مراسم اُسکار (نیز به نوعی توجیه شود و از این جهت هیچ­گاه فهم نگردد که به راستی چه شد که این فیلم ایرانی-فرانسوی، به یکباره از طرف مادر فرانسوی خود ترد شد و مادر فرانسوی اثر تصمیم گرفت تا سرپرستی زندگی اَدِل یا همان فیلم معروف آبی گرم‌ترین رنگ است (Blue Is the Warmest Colour) را بر عهده بگیرد و این اثر سینمایی معلوم الحال، که روابط جنسی اَدل (Adèle) و اِما (Emma) را به تصویر می­‌کشد و روایتگر عشق میان دو زن همجنسگرا است را جایگزین «گذشته» ساخته و به عنوان نماینده فرانسه به مراسم اُسکار معرفی شوند.

 

البته شدت انعکاس اُسکار ۲۰۱۲ میلادی و تحولات سیاسی و بویژه شرایط پس از انتخابات ۱۳۹۲ هجری شمسی، همه و همه موجب شد تا هیچگاه ذهنیت غُلوآمیز سینمای ایران از رویدادهای هنری و جوایز بین المللی اصلاح نشود و در این میان حتی زیاد شدن فهم برخی هنرمندان ایرانی در تشخیص ذایقه انسان غربی و بالاخص آکادمی اُسکار نتوانست به موفقیت اثری همچون «امروز» در هشتاد و هفتمین دوره مراسم اُسکار (۲۲ فوریه ۲۰۱۵ میلادی) کمک کند.

 

بر این اساس، حتی انعکاس سیاه و ترسیم شرایط وحشتناک بحران هویتی و فرهنگی ایران در فیلم مخدوشی همچون «امروز» هم، دیگر نمی­‌توانست سطح توقع غرب از آثار سینمایی را برآورده سازد و شاید این امر تنها به سبب شخصیت ظاهرا مذهبی راننده تاکسی کهنه‌کار اثر یعنی یونس (با بازی پرویز پرستویی) بود که ظاهری از جنگ را در پَس خود روایت می­‌کرد و در عین حال ضمن ترسیم فلاکت و سیاهی مطلق جامعه­ ایران، حضور معدود مرد صادق و باصفای ایرانی را نیز از برای مخاطب خود به تصویر می­‌کشید.

 

همین سطح توقع و این اشکال قصه پردازی بود که سبب شد تا «امروز» رضا میرکریمی به هیچ عنوان نتواند با درام و داستان دختر یهودی­ که خانواده‌اش به دست آلمان‌ها در زمان اشغال لهستان در جنگ جهانی دوم قتل‌عام شده، رقابت کند و در نهایت این فیلم سینمایی لهستانی-دانمارکی ایدا (Ida) باشد که موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی در اُسکار ۲۰۱۵ میلادی شود.

 

با این همه خودشیفتگی، خودبزرگ بینی و توهم مقبولیت سبب شد تا حتی کارگردانی همچون مجید مجیدی نیز در مصاف ارایه­ جهانی آخرین اثر سینمایی خود به نحوی ویژه خارج شود و فیلم سینمایی «محمد رسول الله(ص)» با تمام ویژگی­­های نوین فنی و حرفه­‌ای فوق العاده و بعضا بی­‌سابقه خود، در عرصه­ رقابت هشتاد و هشتمین دوره مراسم اُسکار (۲۸ فوریه ۲۰۱۶ میلادی) بازنده شود.

 

البته باید توجه داشت که در این سال، دیگر مدیر سینمایی ارشدی نبود که بخواهد جور ناتوانی آخرین ساخته­ پر هزینه­ مجیدی مجیدی در کسب جوایز جهانی را به دوش بکشد و بخواهد به صورت آبرومندانه­‌ای از حضور اثر سینمایی او در محک مجامع بین­‌المللی جلوگیری کند.

 

این گونه بود که آخرین ساخته­ کارگردان «رنگ خدا»، حتی پیش از رقابت با پسر شائول (Son of Saul) از گردونه­ جوایز حذف شد و کارگردان با سابقه­ «پدر» را صرف نظر از رعایت تمامی استانداردهای بین­‌المللی سینمایی در فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)»، به چنین واقعیتی رساند که عرصه­ جهانی سینما و حضور بین­‌المللی آثار، تنها و تنها محدود به فیلم­هایی است که در بردارنده­ ارزش­های مدنظر این جوامع باشد؛ پیامی رسمی به تمامی فعالان عرصه­ فرهنگ و سینمای ایران!

 

البته این پیام به صورتی شفاف، در سال ۲۰۱۷ میلادی و با استقبال کم­‌نظیر و گُسترده­ صنعت سینمای جهان از «فروشنده» اصغر فرهادی و حضور طلایی این اثر سینمایی در مجامع مختلف جهانی، بویژه در هشتاد و نهمین دوره مراسم اُسکار (۲۶ فوریه ۲۰۱۷ میلادی)، به تمامی سینماگران و بالاخص فعالان این عرصه در ایران مخابره شد.

 

موفقیت «فروشنده» در کسب مجدد جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی، به وضوح نشان داد که افراد (اعم از کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده، بازیگر و ...) به هیچ عنوان نمی­‌توانند معیاری از برای برگزیده شدن آثار باشند و تنها ملاک تشویق جشنواره­‌های جهانی، محتوی یک فیلم است و اصولا ماهیت جوایز سینمایی، نه تشویق افراد، بلکه تروج آثاری است که به انعکاس صحیح و مطلوب دغدغه­‌های ایشان در سطوح مختلف و از جنبه­‌های گوناگون همت می­‌گمارد.

 

از این جهت است که امسال هم، درب اقبال به سینمای ایران نیز بر همان پاشنه آشیل سابق چرخید و «نَفَس» نرگس آبیار با تمام شعارهای فمینیستی و المان­های تحقیر انسان مسلمان ایرانی و موضوعات تَلخ فراوان دیگر خود، نتوانست ذایقه­ گردانندگان و متولیان آکادمی علوم و هنرهای سینما در ایالات متحده آمریکا را شیرین سازد و به نودمین دوره مراسم اُسکار راه پیدا کند.

 

شاید پیش داوری باشد، اما قطعا این سرنوشت تمامی آثار و تولیدات سینمای ایران خواهد بود؛ سرنوشتی که قطعا در سال آینده و در نوع مواجه‌ جشنواره­‌های بین المللی با تولیدات سینمایی شاخص و فیلم­هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا مشاهده خواهیم کرد؛ تولیداتی که از لحاظ کیفیت تولید، استانداردهای بین­‌المللی سینمای جهان را رعایت و از فُرم سینمایی قابل قبولی برخوردار هستند و در عین حال دارای محتوای مهم و مسئله­‌ای قابل فهم برای عموم است؛ محتوای­ی که به عنوان دغدغه­‌ای جهانی و با ادبیات سینمایی عرضه و می­‌تواند انبوه مخاطبان را در اقصی نقاط جهان، جذب خود سازد.

 

بر این اساس فیلم­‌هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا می­‌تواند محک خوبی از برای صنعت سینمای ایران و برخی هنرمندانی باشد که دچار اختلال شخصیت خودشیفته شده­‌اند؛سینماگرانی که ذات جشنواره­‌های جهانی را بزرگ و مهم می‌پندارند و به گونه‌ای غلوّآمیز، احساس می­‌کنند که هر اثر سینمایی؛ صرفا به جهت ابعاد مهم هُنری خود، از توانایی و لیاقت حضور در این مجامع، برخوردار هستند.

 

البته در این میان، مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور نیز می­‌تواند با عدم ارسال فیلم­‌هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا و معرفی آثاری این چنین به نود و یکمین دوره مراسم اُسکار، پیام روشنی را نیز به غرب و گردانندگان صنعت سینمای جهان مخابره کند؛ پیامی ویژه با این مضمون: ما ضوابط و قواعد شما برای جایزه دادن به یک اثر سینمایی را به خوبی درک می­‌کنیم و می‌دانیم و به این درجه از شعور رسیده­‌ایم که آثار مورد نظر شما برای تقدیر و اعطای جوایز، می­‌بایست بدور از هر گونه خودباوری ملی و دینی باشد و از این جهت سعی خواهیم کرد که چنین آثاری را حمایت و خدمت صاحب اُسکارتان ارسال کنیم.

 

 

 

 

 

 

  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش