پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۹ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۴۰۳۸
فیلم و سینمای ایران

آرماندو تازه‌ـرین اثر احسان عبدی‌پور؛

نگاهی به سریال آرماندو

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
سریال «آرمان دو» به کارگردانی احسان عبدی‌پور و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی روزهای آخر تولید را می‌گذارند. این سریال قرار بود که در ایام نوروز امسال پخش شود اما به پخش نرسید و تاکنون تصویر برداری آن ادامه داشته است.

خبرگزاری صبا/ سریال «آرمان‌دو» درباره شخصیتی است که چند نقش را بازی می‌کند و فضای کمدی دارد. حمیدرضا آذرنگ نقش این شخصیت را با نام آرمان بازی می‌کند. او جوان ساده و مهربانی است که سعی دارد مشکلات خواهرش (با بازی مرجانه گلچین) و فرزندان خواهرش را برطرف کند.

 

اما در این مسیر درگیر مسائلی می‌شود که داستان سریال را شکل می‌دهد. موضوع این سریال فانتزی است، رگه‌هایی از طنز در خود دارد و به نوعی، درامی عاشقانه با لحن و زبانی تازه‌ محسوب می‌شود. حمیدرضا آذرنگ، مرجانه گلچین، سحر ولدبیگی، الیکاعبدالرزاقی، محمدرضا هدایتی، علیرضا استادی، علی مسعودی، علی اوجی، فریبا طالبی، مجید پتکی، شهربانو موسوی و سیامک مردانه از جمله بازیگران این سریال هستند که برای شبکه سه ساخته می‌شود.

 

احسان عبدی‌پور کارگردان این مجموعه سال گذشته دو اپیزود از سریال «چرخِ فلک» را ساخته که با اقبال خوبی از سوی مخاطبان رو به رو شد. «صبا» گزارشی از پشت صحنه این سریال و گفت‌وگویی با عبدی‌پور و آذرنگ داشته است که در ادامه می‌خوانید:

 

وارد یک موسسه خیریه می‌شویم. موسسه خیریه توان‌بخشی عمل، که علاوه بر کارکرد اصلی خود، لوکیشن خیلی از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی بوده است. وارد سالن اصلی می‌شویم جایی که آن را به عنوان بخش بستری بیماران می‌شناسیم. سالن خالی از همه آدم‌هاست.

 

ظاهراً قبل از ورود ما سکانس‌هایی ضبط شده و حالا برخی در حال استراحت و بازیگران هم در حال گریم شدن هستند. دقائقی را منتظر می‌مانیم تا گریم حمیدرضا آذرنگ و الیکا عبد‌الرزاقی تمام شود و به محل ضبط برگردند. برای ضبط این سکانس فقط همین دو بازیگر و چند هنرور دیگر حضور دارند. البته پیش از آمدن ما به موسسه مرجانه گلچین نیز حضور داشت اما با تمام شدن کارش محل ضبط را ترک کرد.

 

گریم آذرنگ تمام می‌شود. او در گریمی با ریش، سبیل و عینک است و پیراهن و شلوار روشن پوشیده که از در بخش بستری وارد می‌شود. آذرنگ در این سکانس ظاهری ساختگی را برای خود در نظر گرفته تا وارد بیمارستان شود. در کنار او الیکا عبدالرازقی که بیمار است و روپوش مخصوص بیماران بخش را پوشیده است نیز ظاهر می‌شود. البته عبدالرازقی فعلاً‌ در این سکانس بازی ندارد.

 

دو روز به اتمام تصویر‌برداری «آرمان دو» مانده و روزهای آخر کار است. اما عبدی‌پور کماکان با انرژی مضاعف کار را پیش می‌برد هرچند که کمی هم خستگی هفت ماه اخیر در چهره‌اش دیده می‌شود. ضبط آغاز می‌شود. عبدی‌پور و عواملش در اتاق پرستاری نشسته‌اند و از مانیتور تصویر آذرنگ را که در این لحظه وارد می‌شود می‌بینند.

 

او با گریمی ساختگی در حالیکه راهرو بخش بستری را طی می‌کشد و یک دستش هم باندپیچی شده است مخفیانه وارد بیمارستان می‌شود. با این ظاهر می‌خواهد توجه کسی را به خودش جلب نکند چون می‌خواهد با هرترفندی به بیمارستان بیاید و پلیس هم به دنبال اوست. سرعت تصویربردار بالاست، عبدی‌پور کات می‌دهدو از او می‌خواهد ۲۰ درصد سرعتش را کم کند.

 

در این سکانس علاوه بر آذرنگ سه پرستار و دو پلیس نیز حضور دارند. در پشت صحنه نیز یک پلیس جهت مشاوره و همکاری در کنار عبدی‌پور است. این سکانس به برداشت هشتم می‌رسد. در حالیکه آرمان وارد بخش بستری بیماران می‌شود پلیس و پرستاران هم از کنار او عبور می‌کنندوآرمان سعی ‌می‌کند کاملاً‌ طبیعی این کار را انجام دهد تا کسی به او شک نکند.

 

عبدی‌پور دوباره کات می‌دهد و می‌گوید: این سکانس هنرورهای خیلی خوبی داشت وبسیار راضی است اما به فیلمبردار و آذرنگ نکاتی را یاد آور می‌شود. مثلاً از آذرنگ می‌خواهد وقتی که وارد بخش می‌شود عینکش را پاک کند و دوباره روی چشمش بگذارد. ضبط آغاز می‌شود و آذرنگ و دیگر هنروران نقششان را بازی می‌کنند. این برداشت گویا راضی کننده‌تر از برداشت قبلی است. پس از آن کارگردان اعلام می‌کند امروز آخرین روز حضور نیروی انتظامی در سریال بود و همگی با تشویق از آن‌ها تشکر می‌کنند.

 

با اتمام ضبط این سکانس آذرنگ دوباره به اتاق گریم می‌رود تا با چهره دیگر به پلان بعدی برسد. در این میان سراغ احسان عبدی پور کارگردان سریال رفتیم و از او درباره فعالیتش برای تلویزیون بعد از ساخت«چرخ‌ِ فلک» پرسیدیم. او در پاسخ گفت: بعد از ساخت فیلم سینمایی«تیک آف» قرار دادی با تلویزیون برای سریال «گرانباری» که خودم آن را نوشته‌ام بستیم. همه این‌ها خیلی ناخواسته سرراهمان قرار گرفتند. در همین حین در جلسه‌ای که برای سریال «گرانباری» داشتم به من گفتند می‌شود یک نوک پا بروی و «آرمان دو» را بسازی و این نوک پا هشت ماه زمان برد.

 

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

کارگردان«تنهای تنهای تنها» در پاسخ به این سوال که شما پیشتر کار کمدی نکرده بودید چطور شد که ساخت یک سریال کمدی را پذیرفتید گفت: نویسنده این کار من نیستم و بیشتر کمدی این داستان در متن آن قرار دارد. اما من همیشه سعی کرده ام رگه‌هایی از شوخی و طنز را در کارهایم داشته باشم و کارهایم عبوس نباشند و همواره تلاش کرده‌ام همه گره‌ها را با شوخی باز کنم. حتی وقتی که در جدی‌ترین جلسه‌ها هم شرکت می‌کنم چند دقیقه بعد، جلسه از رسمیت خارج می‌‌شود، چون خودم هم کلاً‌ آدمی رسمی نیستم.

 

او نمی‌دانست در آخر چه اتفاقی برای «آرمان دو» می‌افتد و از جواب دادن به این سوال که کلیت کار را چطور می‌بینید احساس خطر می‌کرد اما با لحنی شوخ طبعانه گفت: جواب خطرناکی است و واقعاً نمی‌دانم چه بگویم یک سری سردرگمی‌ها دارم که باید در تدوین مشخص شود.

 

این کارگردان درباره گروه بازیگران گفت: از کستی که چیده شده بسیار راضی‌ام و همگی عالی هستند. همه افرادی که در این مجموعه کار کردند اعم از بازیگران و عوامل همه بسیار با ذوق بودند و با هم خیلی رفیق شدیم و حال کلی‌مان خوب بود. ضمن اینکه هفت ماه ممارست، زیاد است و ما هفت ماه است که روز و شب با هم زندگی می‌کنیم.

 

عبدی پور در ادامه از میزان رضایتش در خصوص اکران «تیک‌آف» گفت: من طعم اکران «تیک‌آف» را نچشیدم و از صبح تا شب و گاهی از شب تا صبح مشغول ضبط «آرمان دو» بودم. حتی فرصت نکردم در جلسه اکران‌ها شرکت کنم و وقت نداشتم تا درباره‌اش چیزی بخوانم. اما خودم این فیلم را خیلی دوست دارم و فیدبک‌های مثبتی از آن گرفتم.

 

«تیک‌آف» مثل کله پاچه بود، بعضی‌ها خیلی دوستش داشتند و بعضی‌ها هم اصلاً‌ دوستش نداشتند. ولی همین که بی تفاوت از کنار آن نگذشتند خوب است. وقتی از چیزی خیلی بدمان بیاید یعنی باز هم یک کاراکتری در آن وجود دارد که روی ما تاثیر گذاشته است، گرامر سینمایی«تیک آف» ضعیف نبود و شاید مشکلشان با محتوا بوده، زبان فیلم بسیار سلیس و ساده است. بنابراین ما یک محتوا تولید کردیم که می‌شود درباره‌اش بله و خیرگفت.

 

او با اشاره به کار بعدی‌اش پس از اتمام «آرمان دو» گفت: تصمیم دارم سریال «گرانباری» را بسازم زیرا خیلی آن را دوست دارم. برای انتخاب بازیگران به فرانسه و ایتالیا رفتم و بازیگرانش را انتخاب کردم. هومن کبیری یک تهیه‌کننده خوب است که در کنار من خواهد بود. ما قبلاً‌هم با یکدیگر کار کرده بودیم او مرا آتش به اختیار می‌گذارد. درباره یک فیلم سینمایی هم صحبت‌هایی شده است اما در این هفت ما بسیار خسته شده‌ام و به یک استراحت خوب نیاز دارم.

 

پس از گفت‌وگو با احسان عبدی پور به اتاق گریم و سراغ حمیدرضا آذرنگ رفتیم.از او درباره علت گریم‌های متعددش در این سریال پرسیدیم و آذرنگ توضیح داد:

 

تعدد گریم‌ها به خاطر فرم و ساختار این کار است و به نوعی به زندگی آرمان که یک هنرور است مربوط می‌شود. او در موقعیت‌هایی مجبور به تغییر چهره می‌شود که البته برخی از این گریم‌ها زیاد ادامه‌دار نیست و کاملا‌ً‌ مقطعی است و در یک یا دو مورد هم ادامه‌دار است ولی آرمان تغییر چهره‌های زیادی دارد.

 

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

آذرنگ درخصوص تفاوت این نقش با نقش کمدی که در سریال «جاده قدیم» داشت گفت: وقتی اسم«جاده قدیم» می‌آید به خاطر مجموع خاطرات بدی که از آن دارم بدنم می‌لرزد. تمام این کار به دلیل ضرب و جرح‌هایی که داشت، با ممیزی و سانسور سلیقه‌ای مواجه شد و هیچ ربطی هم به کادرها نداشت که مثلاً بگوییم کادر صدا وسیما و... بوده است بلکه کاملاً‌سلیقه‌ای بود.

 

یک سری اتفاقات که باعث شد هرگز به آن توفیقی که ابتدا فکر می‌کردیم در زمان پخش خواهیم داشت دست پیدا نکنیم و هنوز خستگی‌اش در تنمان بماند. اما در «آرمان دو» با یک گروه کاملاً صمیمی و تهیه‌کننده‌ای خوب و مدیرانی که همراه هستند طرفیم و امیدوارم کار خوبی باشد و شرمنده مردم نشویم.

 

آذرنگ افزود: من بعد از این کار به سرعت سراغ کار سینمایی بهرام توکلی که در خوزستان است و فعلاً ‌اسم قطعی ندارد می‌روم.

 

حمیدرضا آذرنگ در پایان در پاسخ به این سوال که چرا مدتی است میان شما و تئاتر فاصله افتاده و کمتر شما را روی صحنه می‌بنیم گفت: متاسفانه هیچ جوابی ندارم و خیلی هم برای تئاتر دلتنگم هرچند که سال گذشته نمایش «ترن» را کارگردانی و نمایش«افسون معبد سوخته» کیومرث مرادی را بازی کردم باز دلم برای تئاتر تنگ شده و تصمیم داردم امسال حتماً یک کار را باز اجرا بروم یا یک تولید تازه داشته باشم.

 

در حین گریم آذرنگ که مدتی زمان برد ما نیز از این فرصت استفاده کردیم و به سراغ الیکا عبدالرزاقی رفتیم. در شماره‌های بعدی گفتگوی «صبا» با این بازیگر را خواهید خواند.

 

«آرمان دو» گروهی صمیمی و پر انرژی داشت و ما امیدواریم این ویژگی در پخش سریال نیز وجود داشته باشد.بنا به گفته تهیه‌کننده مجموعه، «آرمان دو»یکی از گزینه‌های نوروز ۹۷ است.

 

 

  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش