جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۲ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۴۹۴۹
فیلم و سینمای ایران

دروغ چرا؟ از فیلم مادر قلب اتمی چیزی نفهمیدیم!

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
مادر قلب اتمی، سال ۹۲ ساخته شده و به روایت تهیه کننده از سال ۹۴ در کشمکش گرفتن پروانه نمایش بوده است.مادر قلب اتمی، اولین همکاری ترانه علیدوستی و محمدرضا گلزار در بازیگری است.

دروغ چرا؟ من از این فیلم چیزی نفهمیدم. بعد از تماشایش با چند نفر از رفقا هم که کم و بیش آن را دوست داشتند، گپی زدم و چیزی عایدم نشد. بهره هوشی بالایی البته ندارم اما دست کم بعد از این همه سال فیلم دیدن و درباره شان خواندن و نوشتن، چیزهایی را می توانم بفهمم. اما «مادر قلب اتمی» همین را هم به من نداد.

 

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

موضوع سرممیزی است؟ نمی دانم. اگر چنین است که مخاطب و فیلمساز درد مشترک دارند اما گمان نمی کنم ممیزی بتواند فیلمی را از حد فهم اولیه اش هم خارج کند. پس مشکل چیست؟ به خاطر پست مدرن بودن فیلم است؟ بله، فیلم آشکارا نشانه های سینمای پست مدرن را در بر دارد: هم ارجاع به مایه های آشنا دارد (چه موسیقی آغازین برنامه کودک در دهه ۱۳۶۰ باشد و چه ترانه ای که نام فیلم از آن اقتباس شده و بسیاری دیگر: موسیقی فیلم «تایتانیک»، «آرگو»، برنامه های ماهواره ای، «حریم سلطان»، ترانه «ما دنیاییم» مایکل جکسون و لایونل ریچی و ...) و هم پر است از هجو انواع و اقسام موتیف های سیاسی (ماجرای صدام و چاوز)، اجتماعی (دور دور خودروها) و ...

 

 

همچنین دنبال آشنایی زدایی از مفاهیم تثبیت شده نزد مخاطب است (زمینه ماورایی ماجرا) و البته، با مصداق هایی از موتیف های تکرار شونده زیادی هم سر و کار دارد (دستشویی، انرژی هسته ای، موسیقی، آسانسور و ...) اما اینها فقط نشان می دهد که فیلم از عناصر پست مدرن بهره برده است و نه بیشتر، وقتی فیلم های جیم جارموش، برادران کوئن، تیم برتون، هال هارتلی و کوئنتین تارانتینو را می بینیم.

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

هر یک به تناسب ذوق و خلاقیت سازنده شان استفاده های متنوعی از این عناصر کرده اند و فیلم های شان هم نه تنها قابل فهم، که اغلب لذت بخش هستند. پس مشکل «مادر قلب اتمی» رویکرد پست مدرنیستی نیست که مثلا در مواجهه با کم اطلاعی مخاطب از کم و کیف این لحن، او را از فهم کامل یا درست اثر با مانع روبرو کند. پس مشکل چیست؟

 

اذعان می کنم که از برخی لحظات فیلم خوشم آمد. یکی از بهترین سکانس ها همان جایی است که دو دختر همراه با کامی، مشرف به بام تهران دارند پرت و پلا می گویند، از خواب عجیب کامی درباره انفجار شهر و رسیدن زبانه آتش آن به سیگار خاموش کامی شروع می شود و به ماجرای بمب اتمی و سابقه داشتن ایرانیان در ساختن توالت فرنگی ختم می شود!

 

یک هجویه تمام عیار از پارادوکس های فرهنگی – تاریخی که در لابلای یک مکالمه چرند پرورش پیدا کرده است. اما این نکته در فیلم شکل پراکنده دارد و به سامان نمی رسد. انگار فیلمساز به همین لحظات قانع نیست و می خواهد با توسل به انبوهی از ایده ها، حرف های مهمی بزند و مشکل سر ابراز همین حرف های مهم است.

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

رویکرد پست مدرنیستی در سینما، نافی ابراز حرف های مهم است. این فضا متعلق به فیلم های مدرن دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ است و البته مسیری که از آنها همچنان الگو می گیرد. اما نمی شود به هجو و آشنایی زدایی و تکرار دست زد و همچنان اصرار به زدن حرف های بزرگ داشت.

 

ابهام هایی که فیلم «مادر قلب اتمی» در این مسیر می آفریند، بیش از آن که نشأت گرفته از فضای پست مدرنیستی اثر باشد (در فیلم های پست مدرنیستی اتفاقا با فرجام روبرو هستیم و از ابهام و تعلیق گریزانیم)، منطبق با جلوه های مدرنیسم است.

 

در این فیلم آن قدر پتانسیل برای «معناتراشی» و «نمادگرایی» وجود دارد که چیزی برای پست مدرن باقی نمی گذارد. موجودی که گلزار نقشش را ایفا می کند، کیست؟ عفریت تاریخ است؟ فرشته مرگ؟ مجسمه استبداد در روح زمان؟ یا اصلا یک فرد لایعقل هذیان گو؟ آیا قرار است از کنار هم قرار دادن نکته هایی از او مانند چاوز و انرژی هسته ای و یارانه به شخصیت واقعی یکی از رجال سیاسی برسیم و مثلا طعنه های سیاسی بزنیم؟

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اصلا این فضاهای عجیب و غریب که دو دختر در مسیرشان می بینند، مربوط به عالم های بعد از مرگ است (در تصادف کشته شده اند و اینها هذیان های برزخی شان است؟)، یا شاید پریشان ذهنی های مربوط به همان مصرف کردنی های مجلس شور و شعف اول فیلم است که صدایش را می شنویم؟

 

اگر چنین باشد که احتمالا با یک نسخه جدید از فیلم «خماری» روبرو هستیم اما بالاخره «خماری» هم یک «ته» دارد که این، آن را هم ندارد. قرار است در آن تونل که دریچه خروجی اش با آن نشانه C-27 پالایش ارجاع به حرف های کامی در «مردگان ۲۷ ساله» است، به ایده های مربوط به جهان ماورا یا جهان موازی یا تناسخ فلسفی برسیم؟ ردیف کردن صدام و هیتلر و چاوز و کاسترو و غیره، آن هم در دفعات مکرر و لحظات طولانی، آیا ظرفیتی به جز نشانی غلط دادن به معناتراشی های سیاسی و تاریخی دارد؟

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

بله! نمایش شمایل صدام در وسط تهران تا حدی بامزه است، اما وقتی در دقایق مکرر با گلزار در گوشی عربی حرف می زند و ماجرا به سایر دیکتاتورهای تاریخ معاصر پیوند می خورد، دیگر از حد یک ایده بانمک و هجوآلود پست مدرنیستی خارج می شود و ابعاد نمادین به خود می گیرد.

 

این طوری است که فیلم قربانی ایده های مهم نما و پرطمطراقی می شود که قرار است از لابلای ابهام های جاری در روابط بین آدم ها و انگیزه ها و شخصیت و موقعیت شان برداشت شوند و آنچه فراموش می شود، هدف از ساخت فیلم پست مدرنیستی است.

 

 

حیف آن شخصیت خوب کامی، حیف بازی سنگ، کاغذ، قیچی قبل از خودکشی، حیف بازی های قرینه ای با باز و بسته شدن در آسانسور و قطع و وصل جریان شیر آب و ... که دیدیم شان و وسط آن همه شلوغی و تشتت، نشد که باز هم چیزی ازشان بفهمیم فیلم خوب قبل از هر چیز، باید بتواند بر مبنای ساختارش، اول و میانه و فرجامش را سر و سامان دهد و برای مخاطب قابل درک باشد؛ ابراز «حرف های مهم» برای مراحل بعد است.

 

فیلم مادر قلب اتمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

مادر قلب اتمی 

 

 

 کارگردان: علی احمدزاده

 فیلمنامه نویسان: علی احمدزاده، مانی باغبانی

 مدیر فیلمبرداری: اشکان اشکانی

 طراح چهره پردازی: سعید ملکان

 برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: علیرضا شمس شریفی

 صدابردار: امین میرشکاری

 طراح صحنه و لباس: ملودی اسماعیلی

 دستیار اول صحنه و لباس: لیلا بهشاد

 بازیگران: محمدرضا گلزار، ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، مهرداد صدیقیان و ...

 تهیه کننده: سید امیر سیدزاده

 عکس: ساتیار امامی

خلاصه داستان: داستان فیلم با «مهمونی کامی» آغاز می شود که قصد دارد ایران را برای همیشه به مقصد تونس ترک کند. 

 

 

۱. علی احمدزاده، نویسنده و کارگردان «مادر قلب اتمی»، پیش از این فیلم «مهمونی کامی» را با پروانه ساخت ویدئویی ساخته است. فیلمی با بازی مینا ساداتی، پگاه آهنگرانی و نازنین فراهانی که در سال ۹۲ ساخته شد. فیلمی که هیچ وقت اکران نشد و احمدزاده تصمیم گرفت آن را در فضای مجازی منتشر کند. احمدزاده سال پیش سومین فیلمش با اسم «پدیده» را هم ساخته است.

 

 

۲. «مادر قلب اتمی» سال ۹۲ ساخته شده و به روایت تهیه کننده از سال ۹۴ در کشمکش گرفتن پروانه نمایش بوده است: «در سال ۹۴ صورتجلسه پروانه نمایش تنظیم شد. اما پروانه نمایش را ندادند. دلیلش را پرسیدم. گفتند آقای فلانی گفته پروانه این فیلم را ندهید، به خود ایشان مراجعه کنید.» تهیه کننده بعدها اعلام کرد منظورش حبیب الله ایل بیگی بوده است.

 

۳. سال ۹۳، وقتی «مادر قلب اتمی» برای حضور در جشنواره انتخاب نشد، احمدزاده اعلام کرد: «فیلم من قصه ای کاملا اجتماعی دارد و به دلیل لجاجت مسئولان و کج سلیقگی هیئت انتخاب از جشنواره باز مانده.» فیلم به ماجراهای انرژی هسته ای در ایران اشاره دارد. نکته ای که خود احمدزاده پیش از این اعلام کرده بود: «این فیلم نگاه انتقادی به موضع گیری غرب در مورد مسئله اتمی ایران دارد.»

 

۴. «مادر قلب اتمی» اولین همکاری ترانه علیدوستی و محمدرضا گلزار در بازیگری است. گلزار در سال های اخیر در سینما پرکارتر شده و احتمالا امسال با اکران «دلم می خواد» بهمن فرمان آرا دوباره روی پرده حاضر خواهد شد. سیدزاده تهیه کننده فیلم اصرار دارد این تجربه گلزار بهترین بازی در تمام زندگی اش است!

 

 مهرزاد دانش

 

 

 

bartarinha.ir
  • 11
  • 40
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
بی محتواترین و بی معنی ترین فیلم تاریخ بشریت بود بعد میگن سینمای ایران چرا پیشرفت نمیکنه سوپزاستار ما توی فیلم گنگ بازی میکنه که فقط وقت بیننده رو میگیره.اون چهارتا حرفم که مثلا مشکلات جامعه بود رو تو یه کانال تلگرامی با یه عکس کاریکاتور ب نمایش درمیاوردن از این سنگینتر بود
واقعا فيلم مضخرفي بود نه سر داشت نه ته حيف جنين بازيكرايي كه توي اين فيلم بازي كردن سابقه كاريشون رو زير سؤال بردن واقعا و حيف وقت ما كه نشستيم اين فيلم رو نكاه كرديم
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش