سه شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
۱۹:۱۷ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۵۶۷۷
فیلم و سینمای ایران

آقای منتقد «کات» می ‏دهد!

سینمای ایران,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شکاف بین نظریه پردازی و عملگرایی بحث رایجی است که همیشه از آن استفاده می شود. معمولا بین آنچه در دانشگاه یاد می گیریم با چیزی که در بازار کار به آن می رسیم، تفاوت وجود دارد. چنین موضوعی در سینما هم صدق می کند و گاهی منتقدان در قامت یک فیلمساز ظاهر می شوند و می خواهند با توجه به فضای ذهنی که در خصوص مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی دارند، فیلم بسازند. اما وقتی با محدودیت های فیلمسازی، مشکلات پیدا کردن سرمایه گذار، سلیقه هدایت نشده مخاطب و نبود تجهیزات فنی مواجه می شوند، به همان چند فیلمی که ساخته اند، بسنده می کنند و ترجیح می دهند همان مسیر نقد و نظریه پردازی را ادامه دهند. حقیقت این است که شکاف های بین عملگرایی در فیلمسازی و نظریه پردازی باعث می شود که منتقدان نتوانند ایده آل های خود را در فیلم مورد نظرشان به نمایش بگذارند یا اینکه گاهی سرمایه گذار سلیقه خود را به فیلمساز دیکته می کند و او نیز از هدف اصلی و ایده آل های خود فاصله می گیرد.

 

نکته جالب توجه آنکه دیدگاه اکثر نقدهای منتقدانی که فیلمسازی را در مقطعی از زمان تجربه کردند، دستخوش تغییر شده است؛ یعنی پس از آن با در نظر گرفتن تمام دشواری های فیلمسازی وطنی قلم می زنند و این نوعی مزیت محسوب می شود. در گزارش پیش رو اکثر منتقدان و کارشناس بر این باورند که دو مقوله نظریه پردازی و عملگرایی کاملا با یکدیگر متفاوت است و کسی که نظرپرداز خوبی است، لزوما فیلمساز خوبی نمی شود و برعکس. در ادامه نظر کارشناسان و منتقدان را درباره علت تداوم نیافتن فعالیت فیلمسازی منتقدان از نظر می گذرانید:

 

 

طهماسب صلح جو:هنرمند با تکیه بر ناخودآگاهش اثر هنری خلق می کند

طهماسب صلح جو نویسنده و منتقد نیز در خصوص اینکه چه مسائلی باعث می شود که منتقدان، دیگر نتوانند به فیلمسازی خود ادامه دهند، به بانی فیلم گفت: کار هنر- تفاوتی ندارد که هنر سینما باشد یا هنرهای دیگر- نیازمند ذوق، توانایی و استعداد هنری است. کسی که فیلم می سازد باید روحیه هنرمندانه ای داشته باشد، اما کار نقد این طور نیست و یک نوع آگاهی، دانش و بینش نسبت به اثر هنری است. هنرمند بیشتر با تکیه بر ناخودآگاهش اثر هنری خلق می کند، اما منتقد با خودآگاهی موضوعی را نقد می کند.

 

صلح جو ادامه داد: هیچکس نمی تواند با خودآگاهی اثر هنری خلق کند؛ چون ناخودآگاه در اثر هنری نقش مهمی دارد. ناخودآگاه نوعی داشته -مثل قریحه- است که هنرمند به طور آگاهانه از آن استفاده نمی کند و به طور خود به خود می آید. در واقع هرکس دانش سینمایی داشت و مدارک خوبی هم گرفت، لزوما فیلمساز خوبی نمی شود. این نه تنها در خصوص منتقدان، بلکه در خصوص دیگران هم صدق می کند؛ یعنی ما کسانی را داشتیم که تحصیلات بسیاری را داشتند، اما فیلم خوبی نساختند. برعکس، کسانی فیلم های خوب را ساختند و در سینما تأثیرگذار بودند که حتی به سختی دیپلم گرفتند.

 

صلح جو خاطرنشان کرد: هنرمند، هنر را با درونش خلق می کند نه با دانشش. باید تکنیک را در هنر سینما آموخت، اما اگر همه این موارد را که یاد گرفت، نباید نسبت به اینکه فیلمساز خوبی می شود، مطمئن باشد. جایی که اثر هنری خلق می شود، به چیزی فراتر از دانش احتیاج داریم که من نام این را ناخودآگاه هنری می گذارم. اگر هنرمند ناخودآگاه هنری نداشته باشد، حتی اگر علامه دهر باشد، نمی تواند کاری انجام دهد. بزرگترین استادان ادبیات گاهی نتوانستند شاعران خوبی باشند، اما آدم های معمولی توانستند شعرهای خوبی بگویند.

 

این منتقد یادآوری کرد: یک منتقد خوب، اثر هنری را بهتر از خالق اثر درک می کند؛ یعنی منتقدی که نمی تواند فیلم بسازد، اثر هنری را بهتر از سازنده اش متوجه می شود. این اتفاق زیاد افتاده که درباره یک فیلم صحبت هایی می کنیم که برای خود فیلمساز تازگی دارد؛ چون دنیای نقد، دنیای خودآگاهی، دانش و بینش است، اما دنیای هنر، دنیای ناخودآگاهی، حس و دل است. اولین هنرمندان، دانشمند نبودند اما اولین منتقدان افراد دانا و باسواد بودند و تأکیدم روی این است که مرز فیلمسازی و منتقد بودن را باید از هم جدا کرد؛ چون بعضی می نشینند و می گویند این افراد که تا این اندازه از فیلم ها ایراد می گیرند، خودشان یک فیلم بسازند تا ببینیم این دیدگاه غلطی است.

 

احمد طالبی نژاد:فیلمسازی نگاهم را در نقدنویسی واقع بینانه تر کرد

احمد طالبی نژاد منتقد و نویسنده که در کارنامه خود تجربه ساخت فیلم «من بن لادن نیستم» را دارد، در خصوص اینکه چه مسائلی باعث می شود منتقدان، دیگر نتوانند به فیلمسازی خود ادامه دهند، به بانی فیلم گفت: اولا در بین این همه موضوع و مسائلی که سینمای ایران با آن دست به گریبان است، واقعا دامن زدن به این خرافه قدیمی که منتقدان فیلمسازان خوبی از کار در نمی آیند، چقدر ضرورت دارد؟… در حالی که می بینیم گاهی منتقدان فیلمسازان خوبی هم شدند و همچنان هم کار می کنند؛ اما معمولا تعداد افرادی که ناموفق بودند را برجسته می کنند.

طالبی نژاد افزود: نکته مهم این است که فیلمسازی یک موضوع و منتقد بودن مقوله دیگری است و ربطی با هم ندارند؛ یعنی لزوما کسی که منتقد خوبی است، فیلمساز خوبی هم نمی شود؛ چون کار نقد کارشناسانه است و کسی که نقد می نویسد باید کارشناس خوبی باشد، در حالی که کار فیلمسازی خلاقانه و هنرمندانه است. به هرحال، ممکن است منتقدی پیدا شود که در گذشته و حال بوده و امکان دارد هنرمند خوبی شود. به عنوان مثال، آقای حمید نعمت الله که به عنوان فیلمساز موفق سراغ دارید، منتقد هم بوده است. اما منتقدان یک نوع نخبه گرایی هم دارند؛ یعنی وقتی به دنبال فیلمسازی می روند، در آن عرصه هم نمی خواهند تن به هر شرایطی بدهند.

 

وی ادامه داد: البته کسانی بودند که به شرایط موجود تن دادند، اما بیشتر نویسنده سینمایی بودند تا منتقد. منتقدان معمولا نخبه گرا هستند؛ یعنی باید شرایط نسبتا درستی در این زمینه وجود داشته باشد. این کاری است که منتقدان کایه دو سینما مثل کلود شابرول و فرانسوا تروفو در فرانسه انجام دادند و موج نوی سینما را به وجود آوردند. در ایران این شرایط وجود ندارد و منتقدان می خواهند نخبه گرایی کنند و از آن طرف وقتی در شرایط قرار می گیرند، می بینند چیزی را در اختیار ندارند. این موضوع را نباید برجسته کنیم که بگوییم منتقدان ذاتا ناتوان هستند و همه چیز بیشتر به شرایط باز می گردد.

 

طالبی نژاد در پاسخ به اینکه منتقدان تا چه اندازه می توانند ایده آل های خود را رعایت کنند، عنوان کرد: حقیقت، به دلیل اینکه خودم تجربه های نزدیک به این موضوع را داشتم، به طور مطلق ویژگی هایی که در عرصه نقد داریم، برای ما فایده ای ندارد؛ یعنی شما سر صحنه می روید و می بینید هیچ چیزی آن طور که باید ایده آل نیست. بنابراین؛ اگر منتقدی بخواهد در عرصه فیلمسازی موفق باشد، باید جنم و قدرت فیلمسازی داشته باشد. دوم اینکه باید بداند در عرصه عمل قضایا با تئوری و نظریه فرق می کند. در عرصه نقد ما با تئوری و نظریه رو به رو هستیم، در حالی که فیلمسازی به معنای میدان عمل است و بسیاری از اوقات در عرصه عمل بسیاری از چیزهایی که به آن احتیاج داریم، در اختیارمان نیست.

 

این منتقد با تأیید اینکه فیلمسازی توانست تغییری در دیدگاهش نسبت به نقد فیلم به وجود بیاورد، افزود: زمانی که اولین فیلم کوتاه سی و پنج میلی متری ام را در سال ۷۰ ساختم، در نقدنویسی دیدگاهم تغییر کرد و واقع بینانه تر به فیلم ها نگاه کردم تا اینکه صرفا نگاهی ایده آلیستی داشته باشم. دوستی، زمانی به ما می گفت، شما می خواهید با یک ورق و قلم زحمت چندین ساله یک فیلمساز را زیرسوال ببرید. واقعیت این است که فیلمسازی باعث می شود تندروی های خود را تعدیل کنیم، اما به این معنا نیست که به دلیل فیلمساز شدن از دیدگاه خود کوتاه بیاییم؛ چون من فیلمی ساختم که نقدهای تند بدی گرفت، اما بعد از آن هم از اصول خودم در زمینه نقد کوتاه نیامدم. به هرحال، نقد و فیلمسازی دو مقوله کاملا جدا از یکدیگرند.

 

حسین فرخی:‌کار عملی با نظریه پردازی متفاوت است

حسین فرخی فعال مطبوعاتی که قبلا فیلم «یحیی» را در کارنامه خود داشته است، در این خصوص به بانی فیلم گفت: سینما شرایط خاصی دارد که کار عملی، با زمانی که نظریه‌پردازی می کنید کاملاً متفاوت است. به عنوان مثال، وقتی آقای فراستی به عنوان یک منتقد سینمایی در برنامه های تلویزیونی می آید و فیلمی را نقد می‌کند، مسائلی را در خصوص فیلم مطرح می کنند که تا حدودی ذهن گرایانه است؛ یعنی در ذهن انسان اتفاقاتی می‌افتد که فکر می‌کنند اگر فلان صحنه این طور فیلمبرداری می‌شد، شاید بهتر بود. اما زمانی که وارد عمل می‌شوند، شرایط کاملاً متفاوت است. کسی که منتقد باشد، الزاما نمی‌تواند فیلمساز خوبی هم باشد.

 

فرخی ادامه داد: ما مشابه این شرایط را در دانشگاه و در میان استادانی داریم که در زمینه تدریس هنر خیلی خوب هستند، اما در زمینه کار عملی خروجی قابل بحثی ندارند. این به شرایط فیلمسازی برمی‌گردد، چون زمانی که وارد عرصه فیلمسازی می‌شوید، با فاکتورهای متفاوتی روبرو خواهید شد که در تئوری جواب نمی دهد؛ به عنوان مثال سرمایه گذاری که داریم یا کم و کیف خواسته مخاطب اهمیت دارد. اینکه تا چه اندازه به سلیقه رایجی که در سینمای عامه پسند وجود دارد، توجه می کنیم نیز نکته دیگری است.

 

وی افزود: بسیاری از این مسائل شاید با شرایط روحی و روانی یک منتقد مطابقت نداشته باشد. گاهی ممکن است فیلم یک منتقد از نظر هنری برجسته باشد، اما مخاطب از آن استقبال نکند. به جز این کارگردان باید خواسته های تهیه کننده را نیز مدنظر قرار دهد. در حقیقت، مجموعه ای از سرمایه، صنعت و سلیقه باعث می شود کلیه تئوری هایی که منتقدان در عمل دارند، از بین برود. به عنوان مثال، ایده هایی در ذهن کارگردانان وجود دارد که می خواهند عملی کنند، اما تهیه کننده یا سرمایه گذار بودجه کافی برای عملی کردن این ایده ها ندارد. وقتی وسیله و ابزار فراهم نباشد، مجبورید خواسته های خود را به حداقل برسانید و کمتر کنید.

 

فرخی یادآوری کرد: به نظرم این معادله پیچیده است و نیازمند بررسی مولفه های بسیاری هستیم. فکر می کنم قالب سینما و موضوع صنعت و سرمایه دست به دست هم می دهد تا خواسته های مخاطب برآورده شود. شما فکر کنید فیلمی را با موضوع و مفاهیم متعالی می سازیم اما قصه اش طوری نیست که مردم برای دیدن آن جذب شوند.

این فعال مطبوعاتی اضافه کرد: به طور طبیعی مخاطب مقصر این موضوع را کارگردان می بیند و به همین دلیل خیلی سخت است. مگر منتقدی را در نظر بگیریم که فیلمش به اندازه ای بد باشد که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند؛ در این صورت بهتر است منتقد به همان کار نظریه پردازی خود ادامه دهد. گاهی برعکس این ماجرا هم اتفاق می افتد که فلان بازیگر چهره برای تدریس به آموزشگاه ها می رود، اما به خوبی نمی تواند از پس آن برآید.

 

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر شرایطی ایجاد شده که نمی توانید ایده آل های خود را اجرا کنید و بیشتر بحث ها در سینما روی این متمرکز است که فیلم ها چقدر فروش دارد و تا چه اندازه مخاطب را جذب می کند. فیلم های پر مخاطب لزوما فیلم های خوبی نیستند، اما در حال حاضر جو غالب به نفع فیلم های گیشه ای و کمدی است.

فرخی در پاسخ به اینکه اگر شرایطی برای ساخت فیلم مورد علاقه تان فراهم شود، حاضر به فیلمسازی هستید، گفت: صد در صد. فیلمنامه ای هم داشتم، اما به خاطر معیارهای فعلی در سینما و نبود سرمایه گذار چندان نمی توانیم به این سمت و سو گرایش پیدا کنیم و به خواستمان برسیم.

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش