پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۱۸ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۴۹۳۱
فیلم و سینمای ایران

چهل دقیقه امپراطور جهنم حذف شده است!

امپراطور جهنم,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
درباره یک فیلم استراتژیک که سازندگانش ادعا دارند فیلم‌شان قربانی مدیران جشنواره شده است

انگار قرار نیست یک روزمان در جشنواره بی‌حاشیه بگذرد. روز گذشته، بعد از این‌که هومن سیدی قهر کرد و نشست پرسش و پاسخ فیلمش را نیمه‌کاره ترک کرد، نوبت به پرویز شیخ‌طادی و گروهش رسید که جلسه پرسش و پاسخ فیلم‌شان را بهانه‌ای کنند برای انتقادات و اعتراضات تند و تیز از مدیران جشنواره فجر و سازمان سینمایی که تا همین جا هم خودشان به دلیل انتخاب کردن و به بیان بهتر راه دادن فیلمی در حد و اندازه امپراطور جهنم به جشنواره زیر سوال و انتقاد رفته‌اند.

 

داستان چیست؟

امپراطور جهنم که نمایش داده شد، در آغازین لحظات فیلم سالن نیمه‌پر بود، اما هر چه به پایان رسیدیم، دم به دم خالی و خالی‌تر شد؛ به‌نحوی که در پایان فیلم فقط شمار معدودی در سالن مانده بودند؛ شمار انگشت‌شماری که احتمالا همان‌هایی بودند که قرار بود در جلسه پرسش و پاسخ فیلم نیز شرکت داشته باشند. حقیقتش فیلم امپراطور جهنم انگیزه‌ای برای ادامه دادن تماشا به مخاطب نمی‌داد.

 

فیلمی آشفته، سردرگم، شعارگو، درشت‌گو، بی‌هیچ قصه و داستان یا حداقل عامل جذابیتی که به قول و گفته کارگردانش قرار بود گامی باشد در راستای سینمای استراتژیک و برای دفاع از کشور، اما غافل از این نکته ساده بدیهی که یک فیلم اول باید فیلم باشد و قابل تماشا کردن و تحمل کردن و بعد نوبت استراتژی و دفاع از دین و کشور و ایدئولوژی می‌رسد. امپراطور جهنم اما هیچ نداشت.

 

یک چند خط کلیشه‌ای فیلمفارسی‌وار در مورد شیخی که به زن جوانش در اروپا تجاوز می‌شود و او زخم‌خورده از این ماجرا دفتر دستکی تشکیل داده و با همراهی گروهی از داعشیان که از سوریه به قصد انتقام‌کشی به پاریس آمده‌اند، یک‌سری ترور و بمب‌گذاری زنجیره‌ای را انجام می‌دهند و در پایان وقتی دست تنها می‌مانند، به سفارت اسراییل پناهنده می‌شوند و اسراییلی‌ها نیز شیخ و گروهش را به گند و کثافت می‌کشند. بعدتر نیز از روی پرچم خودرو‌هایی که به سفارت اسراییل می‌آیند، می‌فهمیم که آمریکا نیز پشت تمام این بمب‌گذاری‌ها بوده و بدین‌سان اسراییل و آمریکا رسوا می‌شوند و ما در ازای چندین‌میلیارد تومان ناقابل به اهداف استراتژیک‌مان می‌رسیم.

 

جلسه پرسش و پاسخ

فیلم امپراطور جهنم نتوانست حتی رضایت حداقلی از تماشاگرانش را به دست آورد. نکته اما در این است که کارگردان فیلم، پرویز شیخ‌طادی و رفقا در جلسه پرسش و پاسخ فیلم‌شان به جای این‌که پاسخگوی ضعف‌ها و کمبودهای اظهرمن‌الشمس فیلم‌شان باشند، به تندی به مدیران جشنواره فجر و سازمان سینمایی به دلیل اصلاحیه‌های فراوان تحمیل‌شده به این فیلم اعتراض کردند و محمد خزاعی هم به تندی از عماد افروغ به دلیل اظهارنظر در مورد امپراطور جهنم انتقاد کرد.

 

 نکته بامزه دیگر نیز انتشار خبر مجعول تهدید علی نصیریان به مرگ به دلیل بازی در فیلم قبلی این کارگردان، شکارچی شنبه بود که البته علی نصیریان شایعه تهدید به مرگ‌ پس از بازی در شکارچی شنبه را تکذیب کرد و نشد آن‌که باید می‌شد!

 

پرویز شیخ‌طادی که در ابتدای نشست وعده ساخت ادامه‌ای بر این فیلم را داده و گفته بود بعد از این فیلم ما یک کار دیگر هم خواهیم داشت؛ درواقع در ادامه شکارچی شنبه در مورد انحراف در جهان اسلام کار کردیم که محصولش این فیلم شد و قرار است یک سه‌گانه داشته باشیم؛ در ادامه درباره قبول ساخت فیلم‌های سفارشی گفت: به من می‌گویند چرا فیلم سفارشی می‌سازید، درحالی‌که هیچ جایی وجود ندارد که سینمای استراتژیک را مهندسی کند و سفارش دهد. درواقع من هستم که سفارش می‌دهم و ٦‌سال دنبال آن می‌دوم.

 

من راجع به هر کلاه و عمامه‌ای فیلم می‌سازم. به هزاران مدیر باید توضیح دهم درباره کارم و درنهایت سعی می‌کنم هر طور که شده است کارم را ارایه دهم. از میان این صدها کارگردان حداقل اجازه دهید دو کارگردان از کشورشان دفاع کنند. این فیلم و قسمت بعدی آن به شکل یک پیش‌بینی بود. کار فیلمساز نشان دادن اتفاقات روز نیست، بلکه کارش این است که از آینده بگوید. متاسفانه تأخیری که در نمایش این فیلم اتفاق افتاد، باعث شد تا آن پیش‌بینی‌ها نشان داده نشود و درنهایت هم حذفش کردند.

 

در دفاع از فیلم

در ابتدای نوشته، از ضعف‌ها و آسیب‌های پرشمار امپراطور جهنم گفتم و البته نوشتم که این ضعف‌ها و آسیب‌ها را از پرویز شیخ‌طادی توقع نداشتیم که در فیلمی مثل روزهای زندگی نشان داده که کار را و داستان‌گویی را می‌شناسد. در این‌جا باید اضافه کنم که اگر واقعا همان‌گونه که شیخ‌طادی و گروهش می‌گویند، این فیلم با سانسور چند ده دقیقه‌ای روبه‌رو شده باشد، قطعا این امر می‌تواند تمام این گنگی‌ها و آسیب‌های اجرایی و فیلمنامه‌ای را توجیه کند که گاه دیده شده حذف فقط چند دقیقه از یک فیلم می‌تواند کل موجودیت آن فیلم را به چالش بکشد؛

 

چه رسد به سانسور شدیدتری که می‌تواند در حکم قلع و قمع کردن کار باشد؛ اگر گفته‌های کوروش زارعی، بازیگر این فیلم را باور کنیم که می‌گوید: حدود چهل دقیقه از کار حذف شده است و چندین سکانس درخشان من هم حذف شده است. من برای نقشم خیلی زحمت کشیده بودم، اما متاسفانه بخش‌های مختلفی از فیلم حذف شده که به کار ما صدمه زده است.

 

سانسور امپراطور جهنم البته فقط از سوی زارعی مورد انتقاد قرار نگرفت، بلکه محمد خزاعی، تهیه‌کننده فیلم نیز گفت: ٦سال قبل فیلمنامه‌ای را آقای شیخ‌طادی به من ارایه کردند که قرار بود به‌عنوان سریال با تلویزیون کار کنیم. بعد از چهار‌سال هیچ نهاد و سازمانی پاسخگوی ما نبود. به ما می‌گفتند مسائلی که شما مطرح می‌کنید خیلی حساس است و به‌صلاح نیست با توجه به مسائل دیپلماتیک مطرح شود.

 

من می‌گفتم گاهی یک هنرمند چیزی را می‌بیند که سیاستمداران نمی‌بینند. آقای شیخ‌طادی به من می‌گفتند، چرا باید آن‌قدر جان بکنیم تا یک کار استراتژیک بسازیم، اما درنهایت چند نفر شخصا از ما حمایت کردند. فیلمی که امروز در سالن سینما می‌بینید، فیلم واقعی امپراطور جهنم نیست.

 

این فیلمی ا‌ست که ما می‌توانستیم نمایشش دهیم و به نظرم کسانی که‌ سال گذشته این فیلم را قربانی کردند، باید پاسخگو باشند. دوستان آسوده باشید که این فیلم به هیچ‌کس برنمی‌خورد. مسائلی در مورد اتحادیه اروپا، آینده عربستان، نسل‌کشی و... حذف شده است. آقای افروغ راحت باشید که این فیلم بارها سانسور شد و الان خنثی است. حالا هر روز مصاحبه کنید که چرا فیلم را به جشنواره راه دادند!

دعوای جدید

 

اشاره محمد خزاعی شاید به مخالفت افروغ با انتخاب این فیلم برای جشنواره ‌سال گذشته باشد که افروغ آن‌ سال عضو هیأت انتخاب فیلم‌ها بود. بعد از حرف‌های انتقادآمیز محمد خزاعی درباره حذف بخش زیادی از این فیلم و اعتراض به عماد افروغ درباره اظهارنظر درمورد فیلم، اما افروغ که ‌سال گذشته عضو هیأت انتخاب جشنواره فجر بود، با انتشار متنی به حرف‌های خزاعی پاسخ داده و از او خواسته دقیق بگوید چه کسی این فیلم را سانسور کرده است.

 

عماد افروغ متن منتشرشده‌اش را این‌گونه آغاز کرده است: متوجه شدم آقای محمد خزاعی بنده‌نوازی فرمودند و با ذکر نام حقیر به مطالبی اشاره کرده‌اند؛ این‌که این فیلم سانسور شده است، این‌که بدون هیچ‌گونه تخصصی در سینما این فیلم را نقد کرده‌ام، این‌که مدام اعتراض می‌کنم که چرا این فیلم به جشنواره امسال راه یافته است.

 اجازه دهید به چند نکته اشاره کنم:

 

١. چون ممکن است این‌گونه تداعی شود که بنده مخاطب شما در سانسور مورد اشاره باشم، دقیقا بفرمایید کجا و چه کسی فیلم شما را سانسور کرده است؟ ٢. از جشنواره پارسال تاکنون، هیچ نقدی بر فیلم شما وارد نکرده‌ام و در جشنواره امسال نیز هنوز توفیق تماشای آن را نیافته‌ام که نقدی محتمل داشته باشم و در مطلبی که روز شنبه از بنده منتشر خواهد شد، صادقانه برای فیلم شما آرزوی موفقیت و استقبال کرده‌ام.

 

در جشنواره‌ سال گذشته به‌عنوان عضو هیأت انتخاب در برابر مواضع سخت و منتقدانه شما که با حمایت رسانه ملی نیز همراه بود، پاسخی کوتاه، آن هم در پاسخ به پرسش اصحاب رسانه، ازجمله رسانه ملی دادم. ٣. این پرسش که چرا فیلم شما به جشنواره امسال راه یافته است، پرسشی نیست که شما طرف پاسخ آن باشید. مسئولان جشنواره باید پاسخگو باشند. این‌که با دلیل و مدرک بفرمایند چرا فیلمی که داوری شده است مجددا راه می‌یابد اما فیلمی که داوری نشده است به بهانه داوری در‌ سال گذشته از ورود به جشنواره بازمی‌ماند و اگر می‌فرمایید این سوال هم ربطی به شما ندارد، با عرض معذرت این دیگر جزو تکالیف روشنفکری و شهروندی من است. در ضمن هیچ‌گاه بدون تماس یک خبرنگار رسمی یا یک سایت سینمایی، مبادرت به طرح این پرسش نکرده‌ام. ٤: فرموده‌اید که سینما یک مقوله تخصصی است و حتی یک استاد دانشگاه علوم انسانی غیرسینمایی هم نباید درباره آن نظر بدهد.

 

بله، اگر سینما را به یک تکنیک صرف تقلیل دهید شاید حق با شما باشد، اما اگر فرد و معلمی و ظاهرا برخلاف شما سینما و فیلم را یک «زندگی» تفسیر کرد، چه؟ در این صورت می‌توان از ابعاد اجتماعی، عاطفی، اندیشه‌ای، ادبی، تاریخی، زبانی و... آن غفلت کرد؟ اگر سینما ربطی به فلسفه، جامعه‌شناسی، روانشناسی، تاریخ و در کل علوم انسانی و حتی حیات شهروندی مردمِ به‌اصطلاح عادی جامعه ندارد، آن‌گاه چگونه توقع دارید این سینما اجتماعی شود؟ بعید می‌دانم شما نیز سینما را به یک فن صرف تقلیل بدهید که مصاحبه شما این را نشان نمی‌دهد، اما خواهش بنده این است که دقت بیشتری در بکارگیری الفاظ و پرسش‌های طرح‌شده درباره فیلم امپراطور جهنم که هیچ مسئولیتی را متوجه شما نمی‌کند، مبذول فرمایید. در ضمن فراموش نکنید که هیچ‌گاه در مورد مسائل فنی هیچ فیلمی اظهارنظر نکرده‌ام.

 

تکرار یک پرسش

عماد افروغ در یادداشتش به نکته‌ای اشاره کرده که در تمام چند وقت اخیر مورد انتقاد و اعتراض شمار زیادی از منتقدان نیز بوده است و آن این که: مسئولان جشنواره باید با دلیل و مدرک بفرمایند چرا فیلمی که داوری شده است مجددا راه می‌یابد، اما فیلمی که داوری نشده است به بهانه داوری در ‌سال گذشته از ورود به جشنواره بازمی‌ماند.

نسخه اولیه فیلم سینمایی امپراطور جهنم ساخته پرویز شیخ‌طادی به جشنواره فیلم فجر سی‌وپنجم ارایه شد اما با نظر هیأت انتخاب این فیلم در بخش سودای سیمرغ قرار نگرفت و فیلم در بخش غیررقابتی قرار شد به نمایش درآید. عدم راه دادن فیلم «امپراطور جهنم» به جشنواره سی‌وپنجم باعث شد تا پرویز شیخ‌طادی و محمد خزاعی، کارگردان و تهیه‌کننده این فیلم که بنا بود در بخش خارج از مسابقه فجر به نمایش درآید با نگارش نامه‌ای سرگشاده به ایوبی انصراف خود از حضور در جشنواره فجر را اعلام کنند.

 

این موجب می‌شد که طبق قوانین و قواعد جشنواره فجر این فیلم خودبه‌خود از حضور در سال‌های آتی جشنواره باز ماند؛ چون یک فیلم که یک‌بار مورد ارزیابی و قضاوت واقع شد، نمی‌تواند در سال‌های بعد مورد قضاوت‌های مجدد قرار گیرد و انتخاب نشدن فیلم خود نوعی قضاوت بود که شایستگی آن را برای حضور در بخش مسابقه زیر سوال می‌برد. اما در کمال تعجب امسال دیدیم که نام این فیلم در بخش مسابقه جشنواره ٣٦ اعلام شده و همزمان فیلمی چون آشغال‌های دوست‌داشتنی با استناد به همان قاعده مورد اشاره منتقدان و کارشناسان از جشنواره کنار گذاشته شده است.

 

حالا البته با توجه به واکنش‌های منفی که این فیلم موجب شده است هیچ بعید نیست سازندگان آرزو کنند کاش به قانون جشنواره سر خم کرده و فیلم‌شان را بدون این تبلیغات منفی روانه اکران می‌کردند. کاش...

 

 

پولاد امین

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش