جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۵۶ - ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۶۸۷۹
فیلم و سینمای ایران

پایان خوش «شهرزاد»،آغاز تلخ «گلشیفته»

سریال شهرزاد و گلشیفته,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اخیرا روابط عمومی سریال «شهرزاد» اعلام کرد توزیع ادامه فصل سوم این سریال پس از تعطیلات عید نوروز از سر گرفته خواهد شد.سازندگان سریال «گلشیفته» هم به تازگی اعلام کردند قسمت چهارم آن چهارشنبه ۱۵ فروردین ۹۷ در شبکه خانگی توزیع خواهد شد.

 

خبر اول قطعا برای خیلی از طرفداران سریال حسن فتحی ناراحت کننده است.این تاخیر آن هم در هیجان انگیزترین مقطع روایت قصه سریال و تعلیقی که کاراکترها گرفتار آن شده اند،با وجود ملاحظات بازاریابی و توزیع در ایام تعطیلات برای تماشاگران پیگیر، ناخوشایند خواهد بود.حسن فتحی که در فصل دوم افت عجیبی را در سریالش شاهد بود،فصل سوم را با چند اتفاق تکان دهنده پیوند زد. او با وجود نتایج منفی کنار گذاشتن بزرگ آقا (علی نصیریان) ریسک حذف برخی از شخصیت های محبوب سریالش از جمله هاشم (مهدی سلطانی) را به جان خرید و جذابیت دراماتیک را ترجیح داد.دیگر اتفاقات متوالی و جالب توجه در قسمتهای اخیر سریال از جمله دستگیری فرهاد (مصطفی زمانی)،شدت گرفتن کینه شهرزاد (ترانه علیدوستی) از قباد(شهاب حسینی)،مواجهه قباد و شاپور(رضا کیانیان) در فقره قتل هاشم،جدی شدن توطئه چینی های سروان آپرویز (امیرجعفری) و کنجکاوی تماشاگر برای سردرآوردن از جزییات نقشه هایش و کلی ماجرای ریز و درشت دیگر، فصل آخر شهرزاد را دوباره به روزهای اوجی نزدیک می کند که در سری نخست تجربه کرد.

 

تاکتیکهای فتحی و نغمه ثمینی در روایت فصل سوم مناسبت درستی با نحوه به تصویر کشیدن متن توسط کارگردان داشته و هر یک مکمل یکدیگر شده اند.هر چند همچنان فتحیِ کارگردان، تعلق خاطر خود را به سینمای فارسی،نشانه های جاهلی و نیز فضای مافیایی سه گانه «پدرخوانده» در نحوه اجرای اپراگونه و ریتمیک برخی سکانسها حفظ کرده است.

 

نگاه کنید به حرکات موزون شاپور در فرمان ترور هاشم و شاگردش و یا وضع حمل اکرم(گلاره عباسی) و رقص اغراق آمیز سروان آپرویز و یا همان کاراکتر ویتو کورلئونه گونه بزرگ آقا در سری اول.علاقه ای که باید به عنوان شناسنامه ساخته های فتحی و امضای خاصش بدون بهانه گیری زیاد پذیرفتشان. هرچند همچنان اصرار او در باز کردن پای وقایع سیاسی مثل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر مصدق که از سری اول ریشه گرفت و به طرز حوصله سر بری در این سری با قضیه اقدام به فراری دادن دکتر مصدق و کافه نشینی های روزنامه نگاران قصه با دیالوگهای پرطمطراق شان ادامه یافت،آن هم در سریالی عامه پسند قابل هضم نیست.

 

در هر حال شهرزاد اگر با همین فرمان پیش رود و به فینالی رضایت بخش هم ختم شود،پرونده این سریال با فراموش شدن نزول کیفی فصل دوم با حسن ختام بسته خواهد شد.

 

در سوی دیگر سریال «گلشیفته» با ادعای جانشینی «شهرزاد» و مصادیق روشن علایق سازندگانش به این آرزو قرار گرفته. امیدوارم اینجا بحث ذهنیت قبلی تماشاگران از توفیق «شهرزاد» را پیش نکشید که بیشتر شبیه به توجیه جلوه می کند.

 

«گلشیفته» بر خلاف «شهرزاد» نه تکلیفش با خودش مشخص است و نه کوشیده و نه توانسته دست کم به موازات هدفش گام بردارد.سریالی که از سر رو رویش ادعای کمدی بودن می بارد،در کل یک قسمت به اندازه دو سه دقیقه هم بامزه نیست. در قسمت دوم سریال ایده شوخی با برنامه «نود»  و عادل فردوسی پور در حد شوخیهای جُنگ «خنده بازار» هم نبود.یا در قسمت شوخی ادا درآوردن راحله گلشیفته(مهناز افشار) و گلی دلگشا(نازنین بیاتی) در پشت سر پدر با وجود ایده جذابش روی کاغذ، چنان در اجرا لوس و عقیم ماند که احتمالا نویسنده را هم راضی نکرد.

 

بهروز شعیبی بشدت در اجرای کمیک معدود ظرائف و شوخی پردازی های فیلمنامه خشایار الوند ناتوان و دست و پا بسته به نظر می رسد.ایده ای ندارد و کم تجربگی اش در دنیای کمدی، او را از پروراندن تصویری همین تعداد شوخیها و موقعیتهای کمدی بازداشته.ضمن اینکه او  و تهیه کنندگان سریال حتی در قسمت سوم هم شناخت ناکافی خود از ظرفیتهای شبکه نمایش خانگی را ثابت کرده و سریالی تحویل داده اند که در خوشبینانه ترین حالت، بینندگان تلویزیون می توانستند بدون پرداخت هزینه ۵۰۰۰ هزار تومانی بابت هر قسمتش،در تلویزیون تماشایش کنند.سریال حتی در پایان قسمت سوم قصه اش، آنچه شایسته سریالی با توزیع هزینه بر هفتگی باشد ارائه نکرده. نه قضیه ادامه تحصیل گلی دلگشا با وجود ممانعت های لجوجانه پدرش جذابیت چندانی دارد و نه ارجاعات آبکی به قضیه محدودیت های زنان قهرمان ورزشکار و نه چالش های زناشویی بی رمق و خنک زوج راحله و فواد(سیامک انصاری) محلی از اعراب دارند.

 

شعیبی حتی در قسمت سوم، گاف بدوی وارد شدن بوم به کادر را در سکانس گفت و گوی راحله و فواد در آشپزخانه هم از خود به جای گذاشت تا فهرست ندانم کاریهای سریال کامل شود!

 

با این وضع بعید هم به نظر می رسد «گلشیفته» در قسمتهای بعدی سرپا شود.بویژه اینکه شنیده های ما حکایت از آن دارند به دلیل ضبط اغلب قسمتهای سریال، کار از کار گذشته و امکان تصحیح رویه حاضر از دست رفته.

 

آغاز تلخ «گلشیفته» ظاهرا به پایانی ناکام ختم خواهد شد،ولی دست کم این خوبی را دارد تا تجربه ای شود برای سایر کسانی که می خواهند وارد این حوزه شوند.یکی از آنها سریال «ممنوعه» است که مراحل ضبط خود را سپری می کند و باید از تجربه «گلشیفته» درس عبرت بگیرد.

 

 

banifilm.ir
  • 17
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش