پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۰۰ - ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۴۶۵۱
فیلم و سینمای ایران

هاشم تفکری بافقی: باید انفجار انجام می‌دادیم اما ما را لو دادند!

فیلم به وقت شام,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
هجوم داعش سکانسی بود از تبلیغات فیلم به وقت شام سکانسی حیرت‌انگیز که قرار بود مردم را در فضای فیلم قرار داده و آنها را به دیدن فیلم ترغیب کند، اما باعث شوکه‌شدن آنها شد

نمایش فیلم به وقت شام و بعد از آن سری پنجم سریال پایتخت؛ در تمام چند ماه اخیر بهانه‌ای بوده برای ایراد این پرسش که: نمی‌دانید اگر جلوی داعش در بیرون از مرزها گرفته نمی‌شد چه بلایی سر مردم و شهرهامان می‌آمد! آنهایی که شامگاه روز گذشته در مجتمع تجاری کورش حضور داشتند، این کابوس مجسم را که در ماه‌های اخیر به کرات گفته شده، پیش چشم خود به‌طور زنده تجربه کردند.

 

شامگاه دیروز انبوه مردمی که در طبقات تجاری، فودکورت و البته پردیس سینمایی این مجتمع درحال وقت‌گذرانی و خرید بودند با دیدن اتفاقی که در تمام چند وقت اخیر کابوس شبانه‌شان بوده، شوکه شدند. هجوم داعش به تهران؛ نخستین جمله‌ای بود که در پی این اتفاق در شبکه‌های مجازی درج شد. ظاهر ماجرا هم البته چیزی جز این نبود. عده‌ای بی‌توجه به اطراف‌شان در صف سینما یا خرید و غذاخوردن بودند که به ناگاه دیدند چند داعشی گردن کلفت با اسلحه و قطار فشنگ و اسب(!) به کورش هجوم آوردند.

 

واکنش غریزی مردم در این حین تماشایی بود. جیغ و فریادهای زنان و کودکان و مردانی که فرار را بر قرار ترجیح داده بودند، فضایی آشوب‌زده در کورش ساخته بود. فریادهای داعشی‌ها مو بر تن سیخ می‌کرد. زنی که شوکه شده و فریادهای هیستریک می‌کشید در گوشه‌ای روی زمین افتاده بود. شاهدان عینی می‌گویند که داعشی‌ها بسیار باورپذیر بودند. یکی به شوخی می‌گفت حتی باورپذیرتر از داعشی‌های فیلم به وقت شام. داعشی‌هایی که به غذاهای سفارش داده شده هم رحم نکرده و سینی‌های غذا را از روی میزها زمین ریخته یا خود به بدن زدند!

به وقت کورش

 

تمام این اتفاقات سکانسی بود از تبلیغات فیلم به وقت شام. سکانسی حیرت‌انگیز که قرار بود مردم را در فضای فیلم قرار داده و آنها را به دیدن فیلم ترغیب کند. اتفاقی که اگرچه در کمپین‌های تبلیغاتی فیلم‌ها در خارج از کشور سابقه دیرینه‌ای دارد، اما از این رو که بدون اعلام قبلی و به شیوه‌ای بسیار واقع‌گرایانه انجام شد، شمار زیادی از مردم را شوک‌زده به خانه‌هاشان فرستاد.

 

اتفاقی که از همان لحظه اول بازتاب رسانه‌ای پررنگی یافته بود؛ وقتی روشن شد که تبلیغ فیلم به وقت شام ابراهیم حاتمی‌کیا بوده، واکنش‌های تندوتیزی را موجب شد و می‌شود گفت که رسانه‌های رسمی و غیررسمی جناح‌های مختلف به تقبیح آن مبادرت ورزیدند. حتی سایت محافظه‌کار سینما سینما که تاکنون حامی به وقت شام و لاتاری بوده با درج مطلبی با عنوان «فروش به چه قیمت؟» این اقدام را زیر سوال برد و در مطلبی دیگر به نقل از کامبیز نوروزی حقوقدان آورده: در این مثلاً تبلیغ وحشت‌آور و خطرناک که موجب ترسیدن مردم شده است، اگر بر اثر ترس به کسی کمترین آسیبی وارد می‌شد، عوامل اعم از طراحان و مجریان به موجب ماده ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی ترساننده حسب تعاریف جنایات عمدی و غیرعمدی مسئول هستند.

 

واکنش حاتمی‌کیا

بازتاب منفی این اقدام تبلیغاتی چنان بود که ابراهیم حاتمی‌کیا ترجیح داد پای خود را از این جریان بیرون بکشد. به گزارش ایلنا ابراهیم حاتمی‌کیا در یادداشتی نوشت: بچه‌های گروه تبلیغاتی فیلم به وقت شام، من شاهد زحمات مومنانه و شبانه‌روزی شما در این چند ماه بودم؛ ولی این نمایش کورش در شأن به وقت شام نبود. خستگی دو ماه سفر به شهرهای ایران بر تنم ماند. من تصورم آن بود که قرار است کسی به شکل ریش قرمز در فضای بیرونی کورش بایستد و مردم با او عکس بیندازند. نه اسبی و نه جمعی و نه فریادی، آن هم داخل مجتمع در مخیله‌ام نبود و من بی‌خبر بودم. عزیزانِ آزرده‌خاطر در مجتمع کورش، اعم از مردم و کسبه محترم، اگر دلی لرزید، اگر وحشتی ایجاد شد، بر ما ببخشید و حلال‌مان کنید.

 

هجوم خارجی‌ها

تهیه‌کننده به وقت شام در پاسخ به حواشی این اقدام نوشت که این نوع تبلیغات در تمام دنیا عرف است و کسانی که سینما را به‌طور حرفه‌ای دنبال می‌کنند کاملا با این گونه نمایش‌های تبلیغاتی یا تئاترهای خیابانی آشنایی دارند. تهیه‌کننده، تبلیغات سریال walking dead را مثال آورد؛ که حق با او بود و در آن سریال نیز از تبلیغات محیطی مشابه استفاده شده بود. هواداران به وقت شام نیز در ادامه تصاویری از حضور بازیگران «گیم آو ترونز» در میان مردم شهر را منتشر کردند. سینمادوستان هم خود به نمونه‌هایی مشابه که بیشترشان در فیلم‌های به اصطلاح زامبی رخ داده آشنایی دارند. اما این‌جا نباید به این موضوع اشاره کرد که این موارد با هم تفاوت ماهوی دارند و در نمونه‌های خارجی، هیچ‌کدام از کابوس مشترک یک ملت برای ترساندن آنها استفاده نشده؛ اتفاقی که به وقت شام مرتکب آن شد و پای داعش را به زندگی روزمره مردم باز کرد.

 

هاشم تفکری بافقی در گفت‌وگو با «شهروند»: باید انفجار انجام می‌دادیم اما ما را لو دادند

‌هاشم تفکری بافقی، مردی که با هیبتی آشنا وارد پردیس کورش شد و خیلی‌ها گفته‌اند که از حرکت او برخی ترسیده‌اند با «شهروند» گفت‌وگو و این موضوع را رد کرده است. او با هیبتی آشنا، همان مردی که در فضای مجازی با دیالوگ مکتوب «چطوری ایرانی» معروف شده که حتی اگر  کسی فیلم به وقت شام را ندیده باشد او را می‌شناسد. ازبس چهره و دیالوگ او را در گرانی دلار یا هر جای دیگر دیده‌اند. درباره او حرف و حدیث زیاد است. یکی می‌گوید رانت دارد و دیگری می‌گوید جذب فلان‌جا شده است. او در ٢٦سالگی تهیه‌کننده یک برنامه در شبکه دو بود. برخی مانند «خبرآنلاین» او را نخستین رپ حزب‌اللهی نامیده‌اند. آن هم در‌سال ٨٨؛ پدر معنوی‌اش را «وحید یامین‌پور» دانسته‌اند که توانسته او را وارد تلویزیون کند.

 

ترانه «زندانی عدالت برو به سمت سلول» از او درست در زمان بازداشت بقایی معاون محمود احمدی‌نژاد منتشر شد اما خودش تأکید دارد که این ترانه را چهار‌سال قبل خوانده و به هیچ عنوان ربطی به بقایی ندارد.‌ هاشم تفکری درباره ایجاد وحشت در پردیس کورش گفت: اگر برنامه دست من بود این طور اجرا نمی‌شد. با یک انفجار و با تیراندازی و کلی ایجاد وحشت.

 

او درباره دلیل این کار هم گفت: من معتقدم این کار باید کاملا واقعی به نظر می‌رسید تا مردم خطر داعش را از نزدیک لمس کنند. اما متاسفانه برنامه به هم ریخت. مسئولان پردیس اجازه ندادند ما برنامه را این طور اجرا کنیم. نیم ساعت قبل از اجرا هم، هر چند دقیقه یک بار اعلام می‌کردند که قرار است اتفاقی بیفتد و مردم نترسند همین شد که وقتی برنامه را اجرا کردیم مردم جمع شدند دورمان و کلی سلفی گرفتند. البته آن آغاز برنامه که با اسب وارد شدیم شوک کوچکی ایجاد شد اما مسئولان طوری اعلام می‌کردند که اگر گریم نداشتم می‌رفتم و می‎گفتم تو را خدا این‌قدر ما را لو ندهید!

 

تفکری این را هم گفت: من این حجم از هجمه را نمی‌فهمم. به این دلیل که کسی نترسید. مدیر پردیس هم مصاحبه کرد و گفت که کسی نترسیده و ماجرای آن فیلم‌های منتشر شده هم به نظر من برنامه‌ای خاص داشت البته من نمی‌خواهم قضاوت کنم.

 

رضا جمالی

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۱۷
غیر قابل انتشار: ۱۴
جدیدترین
قدیمی ترین
این چه کاری بود واقعا بعیده بعضیاشورشودراوردن من خودم که رفتم فیلم به وقت شام روببینم دخترچهارسالم روباخودم نبردم. من بافقی هستم ولی کارهاشم بافقی روتاییدنمیکنم اه اه افتخارهم میکنه
اینکار عین حمله ی داعش بود..یعنی واقعا یک حمله ی داعش..یعنی دستی دستی به جای اونا به خودمون حمله کردیم..مگه نتیجه ی تمام زحمتای مدافعین این نیس که ایران متوجه حمله ای نباشه؟شما زحمتای اونارو هم نادیده گرفتید با این کار مسخره..چراکه تاثیرشو تو روحیه ی خیلیها میذاره..واسه یک بچه یا یک بیمار روحی میتونه محرک بیماریهای جدی اعصاب و روان باشه..نمیدونم خانم حامله ای هم اونجا بوده یا نه..کاش قبل از هر اقدام جدی ای هممون بیشتر فکر کنیم
این ادمها رو گنده نکنید. من از نزدیک با این اقا سفر رفتم.تند رو. بی فکر . فقط شور داره .همین. یا این کارش گند زد به زحمات اقای حاتمی کیا.
یه دقیقه خودتون رو بزارین جای یه بچه زیر ده سال که داره تو خیال خودش دور میزنه یهو چهارتا مشکی پوشه ریشو با افکار احمقانشون با دادو فریادو ...این بچه شاید تا یک سال خواب درستی در شب نداشته باشه این فقط یه مثال ازین اتفاق بود کاری به جبهه های دیگه این موضوع ندارم
یه دقیقه خودتون رو ب...
عزیزم اگه داعش واقعی میومد اون بچه تا آخر عمرش یک ساعت خواب نداشت قدر این برادران را بدانیم که زن و بچه اش را به خاطر آسایش ما میزارندو میرن سوریه
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش