پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۴۰ - ۰۱ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۰۱۷۴
فیلم و سینمای ایران

کیانوش عیاری: افسوس می‌خورم از یک سوء تفاهم ۱۰ساله

کیانوش عیاری,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در سال‌ها و ماه‌های گذشته هر وقت بحث تعیین تکلیف فیلم‌های توقیفی مطرح می‌شد خیلی‌ها منتظر بودند تا در وضعیت «خانه پدری» هم تغییری ایجاد شود. تغییری که اگر چه دیر اتفاق افتاد و انتظار برای تماشای فیلم تحسین شده کیانوش عیاری را به ۱۰ سال رساند، اما بار دیگر هم به مدیران سینمایی و هم فیلمسازان این واقعیت را یادآوری کرد که مانع‌تراشی برای نمایش این فیلم‌های توقیفی صرفاً ناشی از سوء‌تفاهمی بوده است حاصل تنگ‌نظری‌ها؛ تنگ‌نظری‌هایی که شکستن آن به اراده‌‌ای از سوی مدیریت سینمایی نیاز دارد تا در نتیجه آن سوء تفاهم‌ها کنار گذاشته شود و دریچه‌هایی برای گفت‌وگو ایجاد شود.

تجربه اکران فیلم‌های «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شاهد مثال دیگری بر این مدعاست. فیلم‌هایی که اکران بدون دردسر آنها بار دیگر ثابت کرد بر خلاف فضاسازی‌ها، نمایش چنین فیلم‌هایی نه تنها دردسر و آشوبی ایجاد نمی‌کند، بلکه در شکل‌گیری یک فضای همدلی‌برانگیز در جامعه گام مؤثری برمی‌دارد.

در یک دهه گذشته که فیلم «خانه پدری» امکان نمایش نداشت بخش زیادی از اهالی سینما تمام قد پشت فیلم ایستادند. شاید به همین دلیل با شنیدن خبر رفع توقیف آن یک شادی جمعی بین سینمادوستان، به‌‌خصوص علاقه‌مندان سینمای کیانوش عیاری شکل گرفت. اگر چه توقیف برای شما تازگی ندارد و تعداد دیگری از فیلم‌هایتان هم این روند را برای نمایش عمومی پشت سر گذاشته‌اند، اما برایمان جالب است بدانیم حس کارگردان «خانه پدری» از نمایش فیلمش بعد این همه سال چیست؟

یک دهه توقیف می‌تواند باعث یک دلشکستگی عمیق و طولانی شود. ولی به هر حال نتیجه‌اش به اتفاق مثبتی منجر شده است. البته امیدوارم فیلم «خانه پدری» مشمول گذر زمان نشده باشد؛ واقعاً امیدوارم! حس امروز من ترکیبی است از خوشحالی، نگرانی و طبیعتاً افسوس؛ افسوس از سوء‌تفاهمی که فیلم را یک دهه گرفتار توقیف کرد.

در یکی دو سال گذشته که خبر نمایش چند فیلم بحث‌برانگیز مثل «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شنیده شد برای خیلی‌ها سؤال پیش آمد چه منطقی پشت عدم نمایش چنین فیلم‌هایی بوده، و چرا این همه سال نمایش‌شان به تعویق افتاده است؟ به نظر می‌رسد بیش از اینکه چنین فیلم‌هایی مسأله‌ساز باشند، تصمیم برخی مدیران سینمایی زمینه‌ بروز چنین مشکلاتی شده است.

این روندی بود که به آن عادت داشتیم. مثلاً وقتی که شهردار عوض می‌شد و شهردار جدیدی می‌آمد، اگر به بخشی از کارهایی که مدیر قبلی انجام داده بود، علاقه‌ای نداشت، آنها را از بین می‌برد و سلیقه دیگری حاکم می‌کرد. گاهی حتی برخی از آثار خوب برچیده می‌شد. این اتفاق در شهر اهواز در سال‌های پیش از انقلاب برای من که جوان بودم همیشه عجیب بود و آن را درک نمی‌کردم.

نمی‌فهمیدم چرا یک شهردار به خاطر این که رنگ کرکره مغازها را دوست ندارد، صرفاً براساس سلیقه خودش هزینه سنگینی برای تغییر ایجاد می‌کند تا مثلاً رنگ کرکره مغازه‌ها و دکان‌ها عوض شود. حدس می‌زدم این قاعده در همه جا اتفاق بیفتد و محدود به حوزه شهرداری نباشد. اما نوبت به صدور حکم توقیف برای فیلم‌ها که می‌رسد می‌بینیم با تغییر دولت و وزیر ارشاد و جابه‌جایی مدیریت سینمایی همه آن تصمیم‌ها همچنان ثابت و پابرجا می‌ماند.

برخی مدیران سینمایی مثل شهرداران سابق رفتار نمی‌کنند و همان دستور مربوط به ۱۰ سال پیش را پی می‌گیرند. خوشبختانه در مدیریت فعلی تصمیم گرفته شد مسیر دیگری پی گرفته شود و «خانه پدری» - که با تأکید، توقیف آن را حاصل سوء‌تفاهم می‌دانم – به نمایش عمومی دربیاید. اما الآن این تصمیم را دیگر یک تصمیم شجاعانه تعبیر نمی‌کنم. اسمش را می‌گذارم کنار گذاشتن تنگ‌نظری‌ها و امیدوارم محدود به «خانه پدری» و چند فیلم قبل از آن نباشد و در آینده هم شاهد توقیف هیچ فیلمی نباشیم. تجربه بدون استثنا ثابت کرده هر فیلم توقیف‌شده‌ای، چه کوتاه و چه بلند، وقتی به نمایش عمومی در‌می‌آید آب از آب تکان نمی‌خورد؛ نه ایجاد دلواپسی می‌کند و نه این توان و قدرت را دارد که مثلاً بخواهد علیه کشور عمل کند.

اندکی دقت روی این مسأله کافی است تا مطمئن شویم دیگر هیچ فیلمی نباید توقیف شود. باز شدن این حصار نه تنها برای فیلمساز، بلکه برای کل جامعه، ایجاد دلخوشی می‌کند. این گشایش و باز کردن فضا برای مردم هم جذابیت دارد. درست برعکس، اگر دائماً در خبرها بشنویم که فلان فیلم توقیف شد یا اجرای فلان تئاتر متوقف شد، یا ارکستری که قرار بود اجرا داشته باشد کنسل شد نتیجه‌ای یأس‌آور خواهد داشت. در چنین وضعیتی علاقه‌مندان به هنر تکلیف خود را نمی‌دانند؛ چرا که ممکن است روی هر چیزی دست بگذارند ببینند دچار مشکل شده است. به همین دلیل اتفاقی که برای «خانه پدری» افتاده را به فال نیک می‌گیرم و انکار نمی‌کنم بابت آن خوشحالم. به مسئولان سینمایی هم تبریک می‌گویم. مطمئن باشید منافع این تصمیم خیلی زود خودش را نشان خواهد داد.

گرچه اغلب منتقدان از «خانه پدری» به عنوان یکی از فیلم‌های خوب شما یاد می‌کنند، اما شما باز هم نگرانید که فیلمتان مشمول گذر زمان شده باشد. اما فارغ از خود فیلم، توقیف چه تأثیری روی سازنده‌ فیلم می‌گذارد. برخی معتقدند فیلمی که به نمایش عمومی درنیامده حکم بچه‌ای را دارد که به دنیا نیامده و فرآیند خلاقیت و زایش هنری فیلمساز را مختل می‌کند. برای شما هم اینطور بوده است؟

این اتفاق به خودی خود فیلمساز را دچار رخوت می‌کند. احساس می‌کند نمی‌تواند کار کند و خودسانسوری قد علم می‌کند. خودسانسوری از سانسور بدتر است. سانسور اتفاقی است که گاهی اوقات باعث شهرت فیلم هم می‌شود ولی خودسانسوری منش و شخصیت فیلمساز را دچار کپک‌زدگی می‌کند.

در این یکی، دو روز که بحث نمایش فیلم «خانه پدری» داغ شده، خیلی‌ها کنجکاوند ببینند صحنه مناقشه‌برانگیزی که دلیل اصلی اکران نشدن فیلم در این سال‌ها بوده چه سرنوشتی پیدا کرده. پیش از این اعلام کرده بودید حذف برخی صحنه‌ها ماهیت این فیلم را زیر سؤال می‌برد. برای اعمال تغییرات جزئی تا به اصطلاح زهر برخی صحنه‌های فیلم گرفته شود چگونه با مدیران سینمایی به تعامل رسیدید؟

حاصل این تعامل ناامیدکننده نبود. سازش الزاماً به معنای مقاومت و استقامت نیست. گاهی اوقات سازش می‌تواند یک تصمیم عقلانی باشد. تلاش کردیم بدون اینکه لطمه‌ای به فیلم وارد شود، با تغییرات جزئی زهر آن صحنه مناقشه‌برانگیز را بگیریم. راستش بعد از سال‌ها، حالا که به فیلم نگاه می‌کنم ترجیحم این است این صحنه به همین گونه‌ای باشد که الآن در فیلم است و نه شکل قبلی‌اش.

این تغییر نگاه به خاطر تغییر شرایط جامعه امروز است که آستانه تحملش پایین آمده یا تغییر نگاه فیلمساز؟

می‌تواند حاصل تغییری باشد که به دلیل افزایش سن در من ایجاد شده است. الآن برای من شکل فعلی فیلم جذابتر است.

خبر رفع توقیف «خانه پدری» همزمان شده است با روزهای پایانی ساخت سریال تازه‌تان «۸۷ متر» و ایامی که زمزمه‌هایی درباره شروع فیلم جدیدتان با بازی رضا عطاران شنیده می‌شود. می‌توان امیدوار بود که همزمانی این اتفاق‌ها در نیمه دوم سال ۹۸ شروع فصل تازه‌ای برای فعالیت‌تان باشد؟

راستش هنوز هیچ چیز قطعی نشده است. ولی همین مسأله تمام شدن سریال به خودی خود یک گشایش است. نمایش «خانه پدری» هم گشایشی است که نمی‌تواند روی من تأثیر نداشته باشد. مسلماً با خودش انرژی می‌آورد...

و دلگرم‌تان می‌کند به اینکه چنین گشایشی برای فیلم «کاناپه» هم اتفاق بیفتد؟

امیدوارم. تغییر وضعیت تمام فیلم‌های توقیف‌شده، حتی برای آنهایی که با تنگ‌نظریشان باعث توقیف شده‌اند هم بی‌تأثیر نیست. همیشه برایشان حیرت‌انگیز است که پس چرا پیش‌بینی‌هایی که می‌کردیم اتفاق نیفتاد؟ چرا ویرانی به بار نیاورد و برعکس رضایتی هرچند اندک در جامعه ایجاد کرد؟ برای ایجاد این رضایت هر چند اندک باید هزینه‌هایی بیش از این بپردازیم؛ هزینه در تمامی سطوح.

از اولین روز اکران «خانه پدری» استقبال خوبی شده است و بلیت‌های اغلب سانس‌ها به فروش رفته. چنین استقبالی را پیش‌بینی می‌کردید؟

طبیعی است. فیلمی که یک دهه توقیف بوده و جلب توجه کرده، خواه‌ناخواه مردم را کنجکاو می‌کند. همه فیلم‌های توقیف شده در کنار همه این دلشکستگی‌ها، با استقبال مردم مواجه می‌شوند.

فارغ از ساختار و درونمایه‌ «خانه پدری» که در آینده مفصل‌تر به آن خواهیم پرداخت، حرف ناگفته‌ای خطاب به علاقه‌مندانی دارید که این روزها کنجکاو تماشای فیلمتان هستند؟

فقط می‌توانم از یک آرزو بگویم. امیدوارم که عامل فروش این فیلم صرفاً کنجکاوی ناشی از یک دهه توقف و صحبت‌هایی که جسته و گریخته درباره فیلم شنیده‌اند نباشد. امیدوارم «خانه پدری» بر اساس ویژگی‌های خودش تماشاگران را جذب کند و البته به فروش خوبی هم برسد. فروش بالای چنین فیلمی در کنار فضایی که متأسفانه بر سینمای ایران حاکم است امیدوارکننده خواهد بود.

همین که هر از گاهی یک فیلم جامعه‌نگر به اکران درمی‌آید و فروش خوبی می‌کند و علاقه‌مندان به سینما - نه فقط کسانی که سینما را بهانه‌ای برای پرکردن اوقات خود یا دور شدن از مشکلاتشان می‌بینند - را راضی نگه می‌دارد امیدوارکننده است؛ تماشاگران مشتاقی که گاهی اوقات از سالن سینماها فاصله می‌گیرند و ترجیح می‌دهند به صورت خصوصی فیلم‌های عمدتاً خارجی را پیدا کنند و با دیدن آنها خودشان را راضی نگه دارند. امیدوارم «خانه پدری» این نقش مهم را در کنار دیگر فیلم‌هایی که طی این سال‌ها ساخته شده ایفا کند.

iran-newspaper.com
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش