سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۲۱ - ۲۱ مهر ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۷۱۷۰۶
فیلم و سینمای جهان

چرا سریال بازی مرکب پربیننده شد؟

سریال بازی مرکب,بازی مرکب
حالا که تب سریال موفق نتفلیکس جهان را گرفته، شاید ریشه‌یابی داستان و دلایل احتمالی پربیننده شدن آن خالی از لطف نباشد.

به گزارش همشهری آنلاین، کمتر از یک ماه از آغاز پخش سریال "بازی مرکب" در نتفلیکس گذشته و حالا مردم در گوشه و کنار دنیا درباره داستان و ماجراهای آن حرف می‌زنند. این مجموعه ۹ قسمتی درباره گروهی شامل ۴۵۶ نفر با تجربه‌های متفاوت از زندگی است که برای بردن یک جایزه نقدی حدود ۴۰ میلیون دلاری به شرکت کردن در بازی‌های کودکانه با پیامدهای ناگوار تکان‌دهنده دعوت می‌شوند. اندکی پس از آغاز پخش از نتفلیکس، "بازی مرکب" در ۹۰ کشور از جمله آمریکا و بریتانیا صدرنشین پربیننده‌ها شد.

حالا که تب سریال موفق نتفلیکس جهان را گرفته، شاید ریشه‌یابی داستان و دلایل احتمالی پربیننده شدن آن خالی از لطف نباشد. چوی یونگ-سو، شهروند ۳۵ ساله کره‌ای یکی از ۳۰ کارگری است که فقط می‌تواند پس از نیم‌شب از اتاق هتل خود در منطقه‌های اشرافی‌نشین در سئول، پایتخت کره جنوبی بیرون بیاید و گشتی پیرامون هتل بزند. او که محل زندگی‌اش را "کمی بزرگ‌تر از یک تابوت" توصیف می‌کند، می‌توانست در دنیایی خیالی یکی از شرکت‌کنندگان در رقابت "بازی مرکب" باشد.

کره جنوبی کشوری است که در آن می‌توان به راحتی آب خوردن وام گرفت و بعد در انبوه قسط‌ها غرق شد. چوی هم یکی از هزاران و میلیون‌های شهروندی است که قرض و وام گرفته و حالا در بازپس دادن آن درمانده‌اند. او که برای به دست آوردن پول قسط‌هایش راننده پیک است، می‌گوید: "احساس می‌کنم دیگران من را به چشم یک بازنده و شکست‌خورده می‌بینند. به همین خاطر، فقط شب‌ها دیروقت جرات می‌کنم از اتاقم بیرون بزنم، سیگار بکشم و گربه‌های ولگرد را تماشا کنم."

"بازی مرکب" که به خانه‌های صدها میلیون و میلیاردها بیننده در سراسر جهان نفوذ کرده، روایتی است از فرآیند فروپاشی کاپیتالیسم در کره جنوبی. بدهی‌های خانگی در این کشور در سال‌های اخیر به شکلی چشمگیر افزایش یافته و به سطح باورنکردنی بیش از ۱۰۰ درصد درآمد ناخالص داخلی رسیده است؛ رقمی که در هیچ کشور دیگر در آسیا دیده نمی‌شود. این ماجرا را بگذارید کنار کاهش درآمد و افزایش خیره‌کننده بیکاری جوانان تا دریابید اقتصاد کره با چه هیولایی دست به گریبان است.

بر اساس آنچه در "بازی مرکب" به تصویر درآمده، یک بخت نامراد یا افزایش ناگهانی قیمت‌ها و سرمایه‌گذاری نامناسب می‌تواند یک نفر یا یک خانواده را به جایی برساند که فقط برای گذران زندگی و زنده ماندن به وام‌گیرندگان و قسط‌دهندگان حرفه‌ای تبدیل شوند. حالا محبوب شدن این سریال تازه نتفلیکس نشان می‌دهد موضوع بدهکار شدن داستانی جهانشمول است و به گفته کارشناسان، بسیاری از مردم جهان از آن رو به "بازی مرکب" روی خوش نشان داده‌اند که خودشان در این شرایط قرار گرفته‌اند.

افزایش پنج درصدی میزان بدهی‌ها نسبت به درآمد ناخالص داخلی در کره جنوبی به این معنی است که اگر شما تمام درآمدهایتان را در یک سال پس‌انداز کنید، در پایان سال باز هم نمی‌توانید تمام بدهی‌هایتان را صاف کنید و همچنان بدهکار می‌مانید. به دلیل بحرانی شدن اوضاع بدهی‌ها، بانک‌های کره جنوبی در چند ماه اخیر گرفتن وام را محدود کرده‌اند تا این‌گونه به بدهکاران فرصت نفس کشیدن بدهند اما آیا در زمان همه‌گیری کرونا می‌تواند به بهتر شدن شرایط زندگی و اقتصادی مردم امیدوار بود؟

چوی فقط دو سال پیش مهندس IT در منطقه پانگ‌یو بود که آن را هم‌ارز منطقه سیلیکون ولی آمریکا می‌دانند. او و همسرش پس از مدت‌های رایزنی و بحث و بررسی، تصمیم گرفتند در شهر محل زندگی‌شان اینچئون یک کافه باز کنند. آنها آرزوی میلیونر شدن نداشتند بلکه می‌خواستند وقتی بیشتر برای خودشان داشته باشند اما پس از یک شروع امیدوارکننده، ناگهان کرونا از راه رسید و کسب و کار خیلی‌ها از جمله چوی و همسرش را بسان بسیاری دیگر از مردم و کافه‌ها نابود کرد.

آنها چهار ماه اجاره کافه را ندادند و بعد برای گرفتن وام سراغ بانک رفتند. هر چند با دیدن نرخ سود چهار درصدی برق از سرشان پرید. وام گرفتن از چهار بانک بزرگ کره هم چاره کار نبود و رفته‌رفته میزان سود وام‌ها از ۱۷ درصد فراتر رفت. این دو که خانه‌شان را به عنوان ضمانت گرو بانک گذاشته بودند، دیگر نتوانستند کنار هم زندگی کنند. همسر چوی یک کار تمام‌وقت در رستورانی آن سوی کره پیدا کرد و زن و مرد ناچار شدند دو فرزندشان را پیش والدین خودشان بگذارند.

"بازی مرکب" شاید یک سریال سرگرم‌کننده برای بسیاری از مردم جهان و حتی خود شهروندان کره جنوبی باشد اما اگر از قربانیان وام‌های بانکی و بدهی‌های بی‌پایان بپرسید، این هم داستانی خیالی است که چندان به کار سر و سامان دادن به زندگی آنها نمی‌آید.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش