شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۳۶ - ۰۷ فروردین ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۱۰۳۷۸
فیلم و سینمای جهان

۱۰ سریال دیدنی و پرتنش در مورد گروگان گیری؛ از Helsinki Syndrome تا The Day

 
 روزیاتو/صنعت تلویزیون از سراسر جهان همیشه تعداد مناسبی از سریال های با موضوع بحران گروگان گیری را فراهم نکرده است. به ندرت پیش می آید که پروژه ای مانند بعدازظهر سگی (Dog Day Afternoon) ساخته سیدنی لومت یا نفوذی (Inside Man) ساخته اسپایک لی را در تلویزیون پیدا کنید؛ جایی که روند داستان عمدتاً در یک مکان واحد اتفاق افتاده و دوربین به صورت متناوب بین مجرمان و مذاکره کنندگان در حرکت است. وقتی صحبت از صفحه نمایش کوچک می شود، همیشه می توان روی حل شدن سریع بحران گروگان گیری شرط بست.


با این حال، طرفدارانی که دوست دارند این داستان حماسی را در یک دوره زمانی طولانی ببینند، گزینه هایی دارند. چند جواهر گروگان گیری، به خصوص زیر چتر سریال های جنایی، وجود دارد که بیش از پیش به بازی های روانشناختی بین سارقان و ماموران پلیس می پردازند، در حالی که سکانس های اکشن خوش ساخت زیادی را نیز ارائه می دهند. بعضی از آن ها به قدری خوب هستند که بینندگان را تحت تاثیر قرار می دهند تا روی زانوهایشان افتاده و برای مجرمان دعا کنند، به این امید که آن ها صحیح و سالم جان به در ببرند. در این مطلب به ۱۰ سریال پرتنش درباره وضعیت گروگان گیری خواهیم پرداخت که از سراسر جهان انتخاب شده و قطعاً از تماشای آن ها لذت خواهید برد.

۱۰- The Kill Point (2007)‎

سریال The Kill Point گروگانگیرهایی توهمی و به شکل معمول دارد که در عرض یک ساعت درخواست هلیکوپتر می کنند، یا در غیر این صورت… داستان از این قرار است که آن ها از بانکی در پیتزبورگ سرقت کرده اند، اما با اینکه احمق به نظر می رسند، سرسخت هستند، بنابراین اغلب آن ها هرگز تحت فشار از پای در نمی آیند. هر چه باشد، آن ها اعضای سابق نیروی دریایی هستند، به این معنی که اگر مجبور شوند راه خود برای برون رفت از این موقعیت بغرنج را با درگیری و تیراندازی باز کنند، این کار را خواهند کرد. فردی که وظیفه صحبت کردن با آن ها را بر عهده دارد سروان هورست کالی (دنی والبرگ) است که به اندازه گروگان گیران بی تاب و بی حوصله است.

وقتی صحبت از اکشن و سناریو به میان می آید، The Kill Point همانند بسیاری از پروژه های هم سبک خود روایت می شود اما وقتی صحبت از دیالوگ و بازی به میان می آید، چیز بیشتری ارائه می دهد. والبرگ به طور ویژه بازی برجسته ای از خود ارائه می دهد. شخصیت او به شکلی بی پایان شوخ و تمسخرآمیز است و انگار که این برای شخصیتش کافی نیست، زیرا کالی نیاز به اصلاح هر اشتباه دستور زبان را احساس می کند. در یک صحنه، او حتی درخواست یک قوطی اسپری می کند تا بتواند در جمله ای روی تابلوی یک کافی شاپ، یک علامت نگارشی را تصحیح کند. بازیگرانی مثل فرانک گریلو و جان لگیزامو نیز از بازیگران این سریال هستند، بنابراین کمبودی در استعدادهای سرسخت وجود ندارد.

۹- Helsinki Syndrome (یا Helsinki-Syndrooma) (2022)‎

درماندگی و خستگی از پرداخت بدهی ها و وام ها کاملاً طبیعی است، به خصوص اگر چنین وام هایی در ابتدا متعلق به خودتان نبوده باشد. این شرایط ناخوشایندی است که الیاس کارو (پیتر فرانز) در سریال سندرم هلسینکی با آن روبروست. پدرش زمانی وامی از بانک گرفته و او را به عنوان ضامن معرفی کرده است، حالا بانک او را مجبور به پرداخت بدهی عقب افتاده می کند. او که دیگر خسته شده است، به یک مرکز رسانه ای حمله می کند و روزنامه نگاران را به گروگان می گیرد. تقاضای او؟ آن ها باید بانک را به خاطر شیوه های وام دهی ناعادلانه مورد تحقیق قرار دهند و سپس یافته های خود را منتشر کنند.

سندرم هلسینکی بدون شک یک سریال نوآر نوردیک است که باید دید چرا که خلافکار بسیار دوست داشتنی و قابل درک را در متن داستان خود دارد. موضوع به این سادگی نیست که الیاس یک روز صبح از خواب بیدار شده باشد و بگوید که دیگر نمی خواهد قسط های وام پدرش را بپردازد. او به دلیل همه گیری کووید -۱۹ ، از لحاظ مالی به شدت تحت فشار است، چیزی که بسیاری از مردم در سراسر جهان آن در دوران کرونا با آن روبرو شدند. او تحقیقات مناسبی نیز انجام می دهد، از این رو درخواست های غیر منطقی مطرح نمی کند. این کارآفرین می داند که روزنامه نگاران پس از شروع تحقیقات، حتماً سیاست ها و اقدامات ناعادلانه و مشکل دار را پیدا خواهند کرد و خوشحال است که صبر کند تا این اتفاق بیفتد.

۸- Standoff (2006-2007)‎

سریال بن بست یا رویارویی در مورد اعضای واحد مذاکره بحران اف بی آی است که با موقعیت های مختلف گروگان گیری سر و کار دارند. در مرکز این رویدادها، مذاکره کنندگان ارشد مت فلانری (ران لیوینگستون) و امیلی لمان (رزماری دویت) قرار دارند که به خاطر توانایی شان در متقاعد کردن هر کسی برای انجام خواسته هایشان مشهور هستند. معلوم می شود که آن ها همدیگر را جذب کرده و با هم رابطه دارند، و رئیسشان هم از این بابت خیلی خوشحال نیست.

مت و امیلی شخصیت های بسیار دوست داشتنی ای هستند، به خاطر سبکی بدون شرم که در ترکیب کار و لذت دارند، و به خاطر سبک بی ملاحظه ای که در رفتار با تبهکاران دارند. در بسیاری از موارد حتی به نظر می رسد که آن ها موقعیت های گروگان گیری را با قرار عاشقانه اشتباه می گیرند. امیلی یک بار به نوجوانی که تهدید می کند یک کافی شاپ را منفجر خواهد کرد، می گوید: «خب، درمانده به نظر می رسی. من دیگر نمی توانم این طوری ادامه بدهم». همچنین مت و امیلی زیاد بحث می کنند، اما خصومت هایشان هیچ وقت ادامه پیدا نمی کند. بعد از هر حل هر پرونده، آن ها قبل از بوسیدن یکدیگر، به همه همکارانشان خسته نباشید می گویند و خوش و بش می کنند.

۷- Ransom (2017-2019)‎

سریال Ransom یا باج در مورد یک مذاکره کننده باتجربه در حوزه گروگان گیری به نام اریک بومونت (لوک رابرتز) و تیمش است، در حالی که آن ها پرونده های آدم ربایی و گروگان گیری را در سراسر جهان حل می کنند. رویدادهای این سریال تا حدودی براساس ماجراهای حرفه ای مذاکره کنندگان واقعی، مروان مری و لورن کومبالبرت، ساخته شده اند. همچنین باج یکی از سریال هایی است که طرفداران آن را نجات دادند چرا که در ابتدا پس از فصل اول لغو شده بود، اما دوباره تمدید شد.

در حین تماشای باج، به راحتی می توان متوجه شد که تیم نویسندگی به سختی برای زیر و رو کردن و دادن پیچشی به کلیشه های این ژانر تلاش کرده اند. چندین پیچ و تاب داستانی در روند کار پلیسی توسط نویسندگان وارد ماجرا می شود تا مطمئن شوند که تماشاگران سریال قبلاً مشابهش را ندیده باشند. به این ترتیب روایت هایی مانند گروگان گرفتن اعضای کلیسا توسط یک فرد متعصب و در عین حال تلاش برای ایجاد یک خط ارتباطی با جبرئیل و سارقان بانکی که از گرفتن هر چیزی امتناع می کنند، در این سریال وجود دارد. رسانه ها نیز نادیده گرفته می شوند، که با توجه به اینکه افرادی که برای کمک به شرکت خصوصی اریک می آیند، از آن دسته افرادی هستند که نیاز به پنهانکاری دارند، تعجب آور نیست.

۶- The Day (یا De Dag) (2018)‎

سریال بلژیکی روز موعود بینندگان را با گروه جدیدی از سارقان بانک آشنا می کند که به نظر می رسد هدفی پنهانی دارند. داستان (که در یک روز اتفاق می افتد) پس از هر دو اپیزود مدام در حال تغییر است، به این معنی که آنچه در اپیزود اول یا دوم اتفاق افتاد در اپیزودهای سوم و چهارم زمانی که وقایع از دیدگاه شخصیت های مختلف نشان داده می شوند، زیر سوال می رود.

سرنخ های گمراه کننده متعدد چیزی است که داستان این سریال را به پیش می برد. درست زمانی که مذاکره کنندگان و بازرسان نفسی به راحتی کشیده و باور دارند که همه چیز را فهمیده اند، قطعه جدیدی از اطلاعات فاش می شود و همه چیز را تغییر می دهد. علاوه بر این، در این سریال به شدت بر قدرت گفتگو تاکید می شود. در این سریال نشان داده شده است که افسران پلیس بلژیک بسیار صبورتر از افسران آمریکایی هستند، به این معنی که تیراندازی های کم تر و دوئل های روانی بیشتری وجود دارد. با این حال، حتی یک لحظه کسل کننده هم در این سریال بلژیکی وجود ندارد.

۵- Below the Surface (2017-2019)‎

با الهام از یکی از ترسناک ترین فیلم های روایت شده در فضای یک قطار به نام The Taking of Pelham 123، سریال زیر پوست یا زیر سطح اعضای گروه مخوف PET ضد تروریستی دانمارک را می بینیم که در تلاش برای نجات ۱۵ مسافر قطار مترو کپنهاگ هستند که توسط تروریست های نقابدار به گروگان گرفته شده اند. مجرمان به وضوح نشان داده اند که تمام روز را وقت ندارند. آن ها ۴ میلیون یورو پول می خواهند وگرنه همه خواهند مرد. مدیریت این وضعیت بسیار سخت تر نیز می شود زیرا رهبر PET در حال تجربه تکانه های مربوط به ترومای ناشی از حادثه قبلی است.

مردانی که کت و شلوار پوشیده اند در نهایت شرورهای واقعی داستان از آب در می آیند، چرا که آن ها برای مدت طولانی در مورد اینکه آیا باید باج پرداخت شود یا خیر مجادله می کنند تا اینکه دیگر دیر می شود. در حالی که آن ها در حال وقت تلف کردن هستند، نشان داده می شود که گروگان ها از اضطراب می سوزند. همه اینها فضا را برای ظهور یک شخصیت برجسته فراهم می کند. یک روزنامه نگار به طور اتفاقی در قطار بوده است، بنابراین شروع به بازگو کردن وقایع و بسیج کردن مردم از طریق رسانه های اجتماعی می کند. در نتیجه اوضاع برای همه افراد درگیر به هم می ریزد.

۴- Hostages (2013)‎

این سریال که بر اساس یک مجموع تلویزیونی تریلر اسرائیلی به همین نام ساخته شده است، بینندگان را با دکتر الن سندرز (تونی کولت) جراح قفسه سینه آشنا می کند که از اینکه به او گفته می شود قرار است رییس جمهور را جراحی کند، از اینکه چنین فرصت بزرگی برایش فراهم شده در پوست خود نمی گنجد. بدون اینکه او خبر داشته باشد، یک مامور سرکش اف بی آی به دنبال استفاده از این موقعیت به عنوان فرصتی برای ترور رهبر جهان آزاد است. او خانواده الن را گروگان می گیرد و به او دستور می دهد که اگر می خواهد خانواده اش زنده بمانند، باید رییس جمهور را در جریان جراحی بکشد.

داستان سریال گروگان ها از آن دست داستان هایی است که در یک فیلم بهتر جا می گیرد، اما اگر چه داستان تا سر حد ممکن کش پیدا می کند، هیچ گاه بیش از حد کشدار به نظر نمی رسد. برای ایجاد فضا برای قسمت های بیشتر، برخی اتفاقات قابل پیش بینی مانند به تاخیر افتادن عمل جراحی رئیس جمهور رخ می دهد، اما با ادامه دار شدن ماجرا، هر کدام از شخصیت ها کارهای معقولی انجام می دهند.

گروگانگیران از پوشیدن ماسک هایشان خسته می شوند، بنابراین آن ها را بر می دارند، موضوعی که اعضای خانواده را نگران می کند. به هر حال، هر کسی که فردی که پشت ماسک است را ببیند، همیشه در نهایت می میرد. اتفاقات غیرقابل پیش بینی بسیاری در طول مسیر داستان رخ می دهد که این سریال را به یکی از توصیه شده ترین بازسازی های آمریکایی از سریال های خارجی تبدیل می کند.

۳- Money Heist (2017-2021)‎

داستان سریال مانی هایست یا سرقت پول درباره تبهکاری نابغه به نام سرخیو مارکینا معروف به پروفسور (آلوارو مورته) و گروه تبهکاری متفاوت و عجیب و غریب اوست که در اسپانیا نقشه می کشند و دست به سرقت های بزرگ می زنند. آن ها کار خود را با بانک مرکزی اسپانیا شروع می کنند و در آنجا موفق می شوند ۹۸۴ میلیون یورو چاپ رده و با آن فرار کنند و سپس یک سرقت دیگر را در بانک اسپانیا انجام می دهند. همه این اتفاقات به راحتی رخ نمی دهد؛ زیرا چهره های شایسته ای برای متوقف کردن آن ها دست به کار می شوند.

این سریال نتفلیکس به محض اینکه منتشر شد، به یک پدیده جهانی تبدیل گردید و در طول فصول خود به همین شکل پرطرفدار و محبوب باقی ماند. عوامل زیادی به عنوان محرک های موفقیت این سریال می توان برشمرده شوند، اما دقت و پرداخت به جزییات در رأس همه آن ها قرار دارد. نقشه های پروفسور همه جزییات را در حد کمال در نظر گرفته اند که هم زیردستانش و هم بینندگان را شگفت زده می کند. او مانند نابغه ای واقعی که هست، هر نتیجه ممکن را تصویرسازی می کند و تهمیدات مناسب را در مواجهه با هر سناریو می اندیشد. علاوه بر این، هر یک از سارقان (که نام یک شهر روی آن ها گذاشته شده) شخصیت های جالبی دارند که باعث می شود مخاطب به راحتی شیفته آن ها شده و برایشان نگران باشد.

۲- Captured Hospital (یا Dai byoin Senkyo) (2023)‎

به نظر می رسد که بیمارستان چیزی است که تبهکاران و مجرمان هرگز کاری با آن ندارند، اما در بیمارستان تسخیر شده، گروهی از مجرمان با ماسک هایی به شکل هیولاها به بیمارستان کایسیدو حمله می کنند و همه را گروگان می گیرند. از آنجا که کمبود افسران شایسته ای وجود دارد که بتوانند با آن ها مقابله کنند، سارو موساشی از مرخصی بازگردانده می شود. او حتی انگیزه بزرگتری برای مشارکت در این پرونده نیز دارد چون همسرش یکی از گروگان ها است.

بیمارستان تسخیر شده را می توان اشتقاقی از فیلم های جان سخت دانست، اما یک اشتقاق بسیار جذاب و درگیر کننده. افسر سابورو موساشی و کارآگاه جان مک کلین نقاط مشترک زیادی دارند. آن ها در زمینه صحبت کردن بسیار عالی هستند و بیشتر از هر چیز دیگری از آزار دادن آدم بدها لذت می برند. برای آن ها، زندانی کردن تبهکاران اتلاف وقت است. باید در همان محل ارتکاب جرم با مجرمین برخورد شود. از همه مهم تر، آن ها همسرانی برای نجات دادن دارند. به خاطر شخصیت قهرمان های داستان، طرفداران اکشن در این سریال چیزهای زیادی برای لذت بردن پیدا خواهند کرد.

۱- The Nine (2006-2007)‎

در این ۹ نفر، سارقان پس از خراب شدن نقشه شان در داخل بانک، گروگان می گیرند که منجر به درگیری ۵۲ ساعته می شود. در طول این مدت، ۹ نفر بدشانسی که در داخل ساختمان به دام افتاده اند، بیشتر با هم آشنا می شوند. پس از پایان بحران، قربانیان با یکدیگر ملاقات کرده و توافق می کنند که در شرایط سخت در کنار یکدیگر باشند. با این حال، این امر منجر به عوارض جدیدی می شود که هیچ کدام از آن ها حتی تصورش را هم نمی کرد.

این ۹ نفر یک سریال شخصیت محور است، تا یک سریال روایت محور، به این معنی که سرقت تنها به عنوان طرح ثانویه برای یک طرح اصلی به کار گرفته می شود. تمرکز بر روی گروگان ها باقی می ماند و نشان داده می شود که زندگی آن ها قبل از گروگان گیری چگونه بوده و بعد از پایان این درگیری چه می شود. به دلیل این رویکرد، اوج های داستانی مختلفی در مورد روابط شخصیت ها وجود دارد. به طور کلی، این یک سریال آرام سوز است که احتمالاً برای بینندگانی که از تماشای تیراندازی ها و مذاکرات بی پایان خسته شده اند، جذاب خواهد بود.

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش