جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۲۲ - ۳۰ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۸۴۵۰
فیلم و سینمای جهان

نقدی بر فیلم The Foreigner،اکشن هالیوودی جذاب

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

The Foreigner با بازی جکی چان، اکشن هالیوودی جذابی است که شاید منطق داستانی قابل قبولی نداشته باشد اما برای سرگرم کردن بیننده‌اش، مشکل خاصی ندارد.

 

«بیگانه»، ساخته‌ی آمریکایی-چینی تازه‌ی سینما، فیلمی است که در غالب دقایقش می‌شود ادامه‌ی آن را پیش‌بینی کرد. از همان فیلم‌ها که روی کهن‌الگوهای تبدیل‌شده به کلیشه بنا می‌شوند و از همان لحظه‌ای که کارگردان روایت داستان‌شان را شروع می‌کند، مخاطب به سادگی توانایی حدس زدن برخی از نقاط مهم قصه‌های‌شان را دارد. فیلم‌هایی که موقع تماشای‌شان، مخاطب آشنا با فیلم‌های اکشن از همان ثانیه‌ی نخست انتظار یک رخداد نامعمول را می‌کشد که امنیت ظاهری داستان را بر هم بزند، بلای بزرگی بر سر کاراکتر اصلی فیلم نازل کند و او را به لحظات تلاشش برای به قتل رساندن چندین و چند دشمن با استفاده از دیوانه‌کننده‌ترین روش‌های ممکن برساند. چرا؟ چون این داستان، انقدر در تاریخ سینمای هالیوود به اشکالی شبیه به یکدیگر روایت شده که مخاطب، با استفاده از کوچک‌ترین شات‌های آشنایی هم می‌تواند به چگونگی آغاز آن پی ببرد. اما مزیت اصلی The Foreigner که باعث می‌شود این آشناپنداری‌ها سبب از بین رفتن تمام لذت‌هایی که با دیدن آن می‌توان به دست آورد نشود، چیزی نیست جز شناختی که فیلم‌ساز نسبت به اثر خودش داشته است. فیلم، در کمتر لحظه‌ای قصد تظاهر به داشتن جدیتی بیشتر از حد لازم برای این‌گونه داستان‌ها دارد و تلاش می‌کند با خلق موقعیت‌هایی متفاوت، سرگرمی‌های یک‌بارمصرف و خوبی را تحویل بینندگانش دهد. مثلا از آن‌جایی که فیلم‌ساز می‌دانسته که بیننده حتی با دیدن پوسترهای فیلم هم احتمالا توانایی حدس زدن چگونگی آغاز داستان اثرش را دارد، این آغاز را اصلا و ابدا به تعویق نینداخته و خیلی سریع، لحظاتش را نشان‌مان می‌دهد. به همین سبب، ما سریع‌تر از برخی فیلم‌های این‌چنینی که ارزش خاصی برای وقت مخاطبان‌شان قائل نیستند، موقع تماشای The Foreigner به آن قسمتی از ماجرا می‌رسیم که هدف‌مان از دیدن اثر، رویارویی با آن بوده است. یعنی جایی که اکشن‌ها و بزن‌بزن‌های جذابی با محوریت جکی چان، آرام‌آرام از راه می‌رسند.

 

 

بزرگ‌ترین مشکل The Foreigner، به ضعف جدی فیلم در شخصیت‌پردازی بازمی‌گردد. عنصری که عملا توسط سازندگان اثر کنار گذاشته شده و این موضوع، شانس برقرار کردن ارتباطی احساسی با فیلم و لذت بردن مدام از شنیدن قصه‌ی کاراکترهای آن را از بیننده گرفته است. شخصیت‌ها، چیزی بیشتر از استایل‌هایی شناخته‌شده و مشخص نیستند و از آن‌جایی که اکثر روابط موجود مابین کاراکترهای فیلم همواره برای مخاطب پرداخت‌نشده و ظاهری باقی می‌مانند، کسی فرصت درک کردن افراد حاضر در فیلم به واسطه‌ی روابط‌شان با یکدیگر را نیز پیدا نمی‌کند. حتی اصلی‌ترین آنتاگونیست‌ها و پروتاگونیست‌های داستان هم بیشتر از آن که بخواهند به عنوان یک «شخصیت» معرفی شوند، موجوداتی هستند که تصویر کاراکترهای شناخته‌شده‌ی این سبک آثار را به نمایش می‌گذارند. چیزی که حتی روی میزان جذابیت اکشن‌های اثر هم تاثیراتی جدی می‌گذارد و باعث می‌شود فیلم به جز خلق هیجانات مصنوعی به کمک تصاویری ار اکشن‌هایی که مدام سنگین و سنگین‌تر می‌شوند، راه جدی و مهمی برای سرگرم کردن مخاطبان خود نداشته باشد. افزون بر آن، از آن‌جایی که بینندگان حداقل در نیمه‌ی ابتدایی فیلم، نسبت به قهرمان اصلی فیلم شناخت خاص و به دنبال آن احساس به خصوصی ندارند، حتی اجرا شدن سنگین‌ترین حملات روی وی هم نمی‌تواند توجه خاصی را از سوی آنان نصیب فیلم کند.

 

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

جکی چان ثابت می‌کند آن‌قدر سینما را شناخته که حتی برای عمق بخشیدن به کاراکتری تک‌بعدی و آشنا مانند کوآن نیز با مشکلی مواجه نمی‌شود.مثلا یکی از مشکلات اثر در شخصیت‌پردازی کاراکترهایش چیزی نیست جز آن که ما برای مدتی طولانی، حتی نمی‌دانیم که شخصیت اصلی داستان توانایی‌های جنگی‌اش را از کجا آورده است! چیزی که می‌بینیم، مردی آرام و بی‌قرار است که تمام تلاشش را برای پیدا کردن اسامی قاتلان فرزندش می‌کند و بعد ناگهان، تبدیل به یک جنگ‌جوی شکست‌ناپذیر می‌شود.

 

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

موضوعی که منطق داستان‌گویی اثر را دچار اشکالاتی نابخشودنی می‌کند و باعث می‌شود که بیننده حتی درباره‌ی چگونگی وجود داشتن چنین توانایی‌هایی در وجود شخصیت اصلی داستان هم از خودش سوال بپرسد. البته این اشکال که می‌توانست دمار از روزگار فیلم دربیاورد، به آن سبب پس از مدتی تقریبا محو می‌شود که جکی چان زیر گریم سنگین و قدرتمندانه‌ای که روی صورتش نشسته، انصافا در ارائه‌ی کانسپت‌های ساده‌ی شخصیتش می‌درخشد. پس از مدتی اندک، ما نه به خاطر خواندن اطلاعاتی به خصوص در مانیتور یک کامپیوتر بلکه به خاطر دیدن توانایی‌های وی در سکانس‌هایی گوناگون، می‌پذیریم که او قطعا تجربه‌های نظامی به خصوصی داشته، زندگی بد و تلخی را با بلایایی که بر سر افراد خانواده‌اش آمده تجربه کرده و آدمی نیست که بی‌دلیل دست به قتل بزند یا کشتن را برای چیزی به مانند لذت بردن بخواهد. به جای این‌ها، او یک پدر شدیدا زخم‌خورده است که تنها راه انتقام گرفتن از زندگی را در یافتن و نابود کردن کسانی می‌بیند که به طرز غیرمستقیم، دختر عزیزش را به قتل رسانده‌اند. البته می‌دانم که چند فلش‌بک و سکانس‌هایی اکشن، نمی‌توانند یک قهرمان را به شکلی ایده‌آل پردازش و معرفی کنند اما وقتی درباره‌ی یک بلاک‌باستر سرگرم‌کننده صحبت می‌کنیم، این‌ها چیزهایی هستند که حداقل کارمان برای تماشای فیلم بدون احساس مواجهه با چیزی گنگ و تماما بی‌منطق را راه می‌اندازند. این وسط، در جایی که با بازیگرانی طرف هستیم که در غالب مواقع، صرفا از حد و اندازه‌ی استانداردها پایین‌تر نمی‌روند، جکی چان ثابت می‌کند آن‌قدر سینما را شناخته که حتی برای عمق بخشیدن به کاراکتری تک‌بعدی و آشنا مانند کوآن نیز با مشکلی مواجه نمی‌شود.

 

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در پرده‌ی سوم روایت فیلم، ما خود را در برابر اثری می‌بینیم که از بازی‌های کثیف سیاسی و روابط پشت پرده‌ی زیادی تشکیل شده است.«بیگانه»، یکی از آن فیلم‌هایی است که حقیقتا با پیش‌روی دقایقش، مدام بر جذابیت‌هایش افزوده می‌شود و روایت‌کنندگان آن، نقاط ضعف بیشتری از روایتش را به سبب بهره‌برداری صحیح از عناصری سینمایی، کم‌رنگ می‌کنند. در ابتدای کار، شما رخدادی تلخ و دردناک را می‌بینید که از سوی گروهی ساده به سرانجام رسیده و آن‌چنان نمی‌تواند کانسپت داستانی پیچیده‌ای را نشان مخاطب فیلم بدهد.

 

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

رخدادی که فیلم را همان‌طور که پیش‌تر نیز گفتم، شبیه به نسخه‌ای دیگر از داستان‌هایی این‌چنینی که بارها و بارها به گوش‌مان خورده‌اند نشان می‌دهد و باعث می‌شود احساس کنیم که The Foreigner از منظر داستانی، حرف خاصی برای گفتن ندارد. اما در اواخر ماجرا، جایی که خیلی چیزها به هم گره خورده و فیلم تبدیل به نسخه‌ی پیچیده‌تری از خودش شده، ما خود را در برابر اثری می‌بینیم که از بازی‌های کثیف سیاسی و روابط پشت پرده‌ی زیادی تشکیل شده است. اثری که انصافا با هر ثانیه پیش‌روی‌مان در نیمه‌ی دوم داستان‌گویی‌اش، چیزهای بیشتری برای لذت بردن نصیب‌مان می‌کند و جهانش را بیش از پیش به سمت سیاهی‌هایی جدی‌تر سوق می‌دهد. از یک طرف، فیلم به عنوان یکی از تاریک‌ترین و شاید جدی‌ترین آثار کارنامه‌ی جکی چان، اکشن‌های سفت و سختی را نشان مخاطبانش می‌دهد که در آن‌ها شکستن یک استخوان قابل لمس است و در پس هر نبردی، دردها و زخم‌هایی جدی نصیب انسان‌های حاضر در قصه می‌شود. از طرف دیگر نیز با فیلمی مواجهیم که در لحظات پایانی، به طرز غیر قابل پیش‌بینی و جذابی همه‌چیزش را به همه‌چیزش پیوند داده و در بعضی لحظات، حتی ثانیه‌ی بعدی آن را هم نمی‌شود حدس زد. فیلمی که باید به آن زمان بدهید تا توانایی‌هایش را اثبات کند، تا جایی که می‌تواند بهتان رو دست بزند و بیش از پیش ثانیه‌هایی خواستنی را نشان‌تان بدهد.

 

نقدی بر فیلم The Foreigner,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

مارتین کمبل که پیش‌تر در نخستین فیلم از مجموعه‌ی ۰۰۷ با بازی دنیل کریگ یعنی «کازینو رویال» (Casino Royale) توانایی‌اش در کارگردانی فیلمی اکشن را اثبات کرده بود، در The Foreigner نیز تصاویر سینمایی جذابی را تقدیم‌مان می‌کند. از شات‌هایی که در وسط جنگل، فریادهای یک مرد از زخم‌هایش در سکوتی عجیب را نشان‌مان می‌دهند و با فلش‌بک‌هایی سیاه از گذشته پیوند می‌خورند تا لحظاتی بدون اکشن که در آن‌ها پاشیده شدن روان شخصیت اصلی قصه روی در و دیوار خانه‌اش را با تماشای قدم زدن‌های آزاردهنده‌ی او می‌بینیم، همه و همه، سکانس‌های سینمایی لایق تحسینی هستند. کمبل، از آن‌جایی که برای ساخت فیلمش به تعادل تصویری خوبی دست یافته، در بسیاری از دقایق کمبودهای فیلم‌نامه‌ی اثر را نیز تا حدی پوشش داده و بیننده را سرگرم تصاویری کرده که در عین الگوبرداری شدن از روی شات‌هایی شناخته‌شده، در بعضی لحظه‌ها اوریجینال نیز احساس می‌شوند. چون کارگردان از تصاویر سینمایی بزرگی که تا به امروز دیده سوءاستفاده نکرده و به جای آن، سعی در بازسازی آن‌ها در موقعیت‌هایی متفاوت و با بهره بردن از زوایای تصویربرداری به خصوصی را داشته است. چیزی که باعث شده بافت بصری فیلم در کمتر لحظه‌ای برای نشان دادن هویت قصه با مشکلی مواجه شود و در غالب دقایق، بیننده را برای رسیدن به عمق بیشتری از فیلم یاری کند. این موضوع، زمانی به اوج خودش می‌رسد که در برخی لحظه‌ها، به خودمان می‌آییم و می‌بینیم در عین ضعف داستانی اثر در آن لحظات، دلیل خاصی برای جدا شدن از آن و عدم تماشای مابقی ثانیه‌هایش نداریم و این، دقیقا همان چیزی است که به خاطر کارگردانی قابل قبول کمبل نصیب‌مان شده است. چون شاید در طول فیلم همیشه داستانی برای شنیدن نباشد اما انصافا در غالب لحظات The Foreigner، تصویری لایق تماشا شدن وجود دارد.

 

در کل، می‌توان گفت که «بیگانه»، شاید ساخته‌ای معرکه و اثری کم‌نقص نباشد و در بهترین لحظات، تبدیل به یک تریلر نسبتا سیاه و بلاک‌باستری قابل قبول بشود، اما قطعا فیلمی لایق یک بار تماشا شدن است. فیلمی که جکی چان را در یکی از تاریک‌ترین قصه‌های سینمایی و جذابی که اجرای‌شان کرده نشان‌مان می‌دهد و ثابت می‌کند که او در هر فیلمی، توانایی جذب مخاطب با فرو رفتن در کاراکترهایی نه‌چندان عمیق و جذاب را نیز دارد. اکشن‌های اثر، نسخه‌ای تاریک، حساب‌شده و خشن از سکانس‌هایی هستند که دوست داریم در این‌گونه فیلم‌ها تماشا کنیم و به همین سبب، به خصوص در نیمه‌ی دوم دقایق آن که بیشتر با چنین لحظاتی پر شده، مخاطبی که برای دیدن اکشن‌هایی جذاب به سراغ فیلم آمده، به خواسته‌اش دست پیدا می‌کند. از آن طرف، فیلم‌نامه‌ی اثر را داریم که در بعضی زمان‌ها ضعف‌هایی نابخشودنی را نشان‌تان می‌دهد و تقریبا چیزی به اسم شخصیت‌پردازی را نمی‌شناسد اما کافی است به اندازه‌ی کافی به آن فرصت دهید تا ثابت کند که در روایت داستانی جنایی که گوشه به گوشه‌اش را خیانت و جاسوسی پر کرده، توانایی انکارناپذیری دارد. هر آن‌چه که باشد، اگر دل‌تان تماشای یک بلاک‌باستر تاریک با اکشن‌هایی بعضا دردآور می‌خواهد و تماشای هنرنمایی‌های زیبای جکی چان را دوست دارید، The Foreigner در حدود صد و ده دقیقه‌ای که برایش وقت می‌گذارید، به احتمال زیاد ناامیدتان نمی‌کند.

 

 

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش