سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۲۹ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۳۲۰۶
فیلم و سینمای جهان

دنیای ویژه لوک بسون و فیلم‌های غریب و اپراهای فضایی‌اش

عبور از معبر فضا و زمان

فیلم والری‌ین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

لوک بسون طی قریب به ۳۰ سال فیلمسازی و ارائه کالت کلاسیک‌هایی چون «آبی بزرگ»، «نیکیتا» و البته «لئون» حیطه همکاری‌هایش با سایر فیلمسازان را پیوسته افزایش بخشیده و از سناریست و کارگردان صرف سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۵ تبدیل به تهیه‌کننده وسناریست آثار سینمایی دیگران طی ۳۰ سال اخیر شده و البته طی این مدت گاهی فیلم‌های دیگری را هم با کارگردانی خود عرضه کرده که آخرین نمونه پر فروش آن با نام «لوسی» با بازی اسکارلت یوهان‌سون در سال ۲۰۱۴ اکران شده و نمونه‌ای از موفق‌ترین کارهای اکشن جهان طی دهه جاری به شمار آمده است.بسون بعد‌ از آن هم بیکار ننشسته و در حالی که سناریوی سرشار از خون و درگیری وی برای اولیور استون پایه‌گذاری «قاتلان بالفطره» (۱۹۹۴) و برای سینماگران دیگری در فرانسه همچون پی‌یر مورل سبب ساز سه‌گانه بسیار پرفروش «ربوده شده» بوده، او با فیلم دیگری با کارگردانی خود به‌ نام «والری‌ین و شهر هزار سیاره» هم به عرصه بازگشته و یک بار دیگر چشم‌ها را متوجه خود و یک سوژه ابتکاری تازه کرده است.

 

این فیلم نه مخلوق او و فکرش و یک چیز کاملاً اوری‌ژینال، بلکه اقتباسی از یک کمیک بوک فرانسوی با همین نام است که ۵۰ سال پیش برای اولین بار به روی دکه‌ها رفت و از آن دست کارها است که آنها را با اشاره به فضاهای غیرعادی و پست مدرن آن اپراهای فضایی می‌نامند. مشخصه عمده این کمیک بوک ادغام رؤیاهای غیرمعمول با ابزار و نشانه‌های زندگی بشری در عصر و دوره‌ای است که زندگی‌ها در غرب با انواع ناهنجاری‌ها آمیخته و شهرها سرشار از آدم‌هایی با ملیت‌های مختلف و فاقد وحدت رفتاری و یگانگی فرهنگی است. بسون استاد در ساخت اینگونه فیلم‌های خاص و ارائه ویژگی‌های ژانر غیر رسمی «اپراهای فضایی» و نظایر آن است. فیلم‌هایی که البته برای او نه تجربه‌ای تازه بلکه یک روال آشنا و حتی قدیمی است و وی با ساخت فیلم تقریباً کلاسیک شده «عنصر پنجم» در سال ۱۹۹۷ آن را آغاز کرده و لزوم طی مسیر در آن را بکرات به سایرین هم تذکر داده است.

برای آشنا شدن مردم

فیلم والری‌ین و شهر هزار سیاره و اصولاً «زیر ژانر» اپراهای فضایی برای جامعه امریکای شمالی و حتی بخش‌هایی از اروپا گونه‌ای ناشناخته است و چندان با آن آشنا و یکی نیستند. بسون که برای رفع این مشکل و آشنا شدن مردم با این روال کوششی همیشگی داشته است، می‌گوید: یک فیلمساز باید ابتدا به اهمیت موضوع و اثر هنری که در دست ساخت دارد، فکر کند و نه به اینکه مردم ابتدا به ساکن به آن چطور می‌نگرند. گاهی فیلمی که می‌سازید، برای قاطبه مردم غیر قابل لمس است و زمانی هم رگ‌خواب مردم چنان در دست فیلمساز است که هنوز فیلم عرضه نشده، طرح ساخت قسمت‌های بعدی آن نیز ریخته شده است. پس از جمع‌بندی تمامی مسائل به این نتیجه می‌رسید که مردم در درجه اول کارهای تازه می‌خواهند و از ایده‌ها و آثار هنری تکراری گریزانند، حتی اگر به شکلی جذاب عرضه شده باشند. اپراهای فضایی و آنچه تحت این نام شناخته شده‌اند، این خصلت تازگی را دارند و همین کافی است و حتی فیلم «لوسی» در پنج سال پیش نیز از همین مکتب و نگرش می‌آمد.

 

ادغام حقیقت و فانتزی

بسون به گفته خودش از ۱۰ سالگی کمیک بوک‌های «والری‌ین» را می‌خوانده و تعقیب می‌کرده است و می‌گوید چیزی را در آنها لمس کرده که برای ساختن فیلمی از روی آن بسیار مناسب تشخیص داده‌ است. وی می‌افزاید: من فیلمی را که از کاراکتر‌های اصلی شامل پلیس‌ها و مأموران مخفی تشکیل شده است و همچنین دو کاراکتر اصلی پسر و دختری را که در متن داستان مشاهده می‌شوند، بسیار می‌پسندم و انگار از معبر فضا و زمان عبور می‌کنند، از یک منظر مثل سریال‌های تلویزیونی مطرح و غیر فضایی و پلیسی- جنایی «استارسکی و هاچ»، «آقا و خانم اسمیت» و «خیابان‌های سان فرانسیسکو» که جملگی محصول دهه ۱۹۷۰ بودند، می‌مانند. حسن و ویژگی مهم و مشترک آنها، آرامش در عین داشتن انواع بلایای درونی و تلاطم‌های پنهانی است. بستگی به این دارد که چطور و چگونه می‌خواهید داستان مورد نظرتان را شرح بدهید و ادوات‌تان چیست. زمانی آدم‌ها و وسایل قصه‌تان یک پلیس و یک اتومبیل ساده هستند و زمانی همان‌ها را به دل فضا و به درون یک سفینه منتقل می‌کنید. فیلم «والری‌ین» نمونه‌ای از نوع دوم است و ادغامی از آدم‌های حقیقی با اتفاقات فانتزی است و همه چیز طی فقط ۲۴ ساعت روی می‌دهد. باید ادغام لازم را بین کاراکتر مرد قصه که با هوش ولی قدری متظاهر است و زن قصه که بسیار سنت‌گرا است، برقرار می‌کردم و بواقع این چیزی است که در کمیک بوک‌های والری‌ین هم آمده است. اگر بخواهم خلاصه و صریح‌تر بگویم کاراکترهای قصه ما کاملاً انسانی و عادی‌اند اما فاکتورهای دربرگیرنده آنها و سایر عناصر قصه غیرعادی و همه چیز دیوانه‌وار و عجیب و فوق مدرن است و جالب بودن ماجراهای «والری ین» که در ورسیون سینمایی آن نیز نمود دارد، همین تقابل و در عین حال همراهی است.

 

شاغل شدن از ۱۶ سالگی

باید پرسید بسون قصد تدوین کدام طرح‌ها و فرم‌ها و شکل‌ها را برای این فیلم داشته زیرا بعضی نمادهای رایج در فیلم‌های علمی- تخیلی و به‌تصویر کشیده شده در سری داستان‌های «والری‌ ین» در طول فیلم نمود دارد اما آیا او چیزی بیش از این را نمی‌خواسته است. بسون در این باره می‌گوید: این همان نقطه و شکل و روالی است که از درون آن می‌آیم و آن را باور دارم. یادم می‌آید که ۱۱-۱۰ سال داشتم و تازه کمیک بوک‌های والری‌ ین که آن را فیلیپ دروییله هنرمند فرانسوی طراحی و ارائه کرده است، به بازار آمده و رونق زیادی پیدا کرده بود و وقتی ۱۵ ساله شدم، نوبت به موبیوس و کمیک استریپ‌های آن رسید. در ۱۶ سالگی اولین شغلم را به‌عنوان داستان‌نویس فانتزی در یک نشریه مطرح داستان‌های کمیک بوکی به‌دست آوردم. اینها پیش زمینه‌های فرهنگی من بوده است و اولین محصولات مارول و کمیک بوک‌های آن زودتر از ۲۵ سالگی‌ام به دستم نرسید.

 

در پشت صحنه آواتار

چه‌ میزان تأثیرگذاری از سوی این آثار را می‌توان روی خالقان فیلم‌های علمی- تخیلی دهه‌های اخیر و حتی سازندگان «جنگ ستارگان» و «آواتار» قائل بود؟

 

بسون در این باره اظهار می‌دارد: بعید است که قصه‌های والری‌ین هیچ اثری روی این افراد نگذاشته باشد و فکر می‌کنم حداقل دو سه مجله آنها را دیده و خوانده باشند و قطعاً به‌ خود نهیب زده‌اند که این سری داستان‌های مصور چقدر خوب است. عکس آن نیز صادق است. یعنی اگر خود من در ۱۶ سالگی‌ام قسمت اول «استار وارز» را ندیده و به مبحث فیلم‌های ساینس فیکشن علاقه‌مند نشده بودم، هیچ‌گاه اینک به سراغ کاراکتر والری‌ ین نمی‌آمدم و فیلم «والری‌ ین و شهر هزار سیاره» را نمی‌ساختم. بواقع کارهای فضایی ولو فانتزی جورج لوکاس روی من اثری بزرگ و ماندگار گذاشت. در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ هم جیمز کامرون مرا به پشت صحنه «آواتار یک» که در سال ۲۰۰۹ عرضه شد، دعوت کرد و من همان جا چیزهای زیاد و تازه‌ای را راجع به فیلمسازی سبک تخیلی یاد گرفتم.

 

تاران تینو از من تعریف کرد

این تأثیر‌پذیری فیلمسازان از یکدیگر را تا چه حد می‌توان مثبت ارزیابی کرد؟ بسون در این باره هم می‌گوید: حتی فیلمسازانی که با یکدیگر مراوده‌ای ندارند و دوست نیستند، با دیدن کارهای یکدیگر الهام می‌گیرند و روش‌های کاری خود را کامل می‌کنند. من حتی اگر با جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ آشنا نبودم و دیدار نکرده‌ بودم، با دیدن کارهای آنان چیزهای زیادی را می‌آموختم. دنیای خلق شده توسط لوکاس در سری فیلم‌های «جنگ ستارگان» فوق‌العاده و برای همه نسل‌ها درس آموز است و حتی حالا که او این فرانچیز ماندگار را به شرکت والت‌دیسنی سپرده، اصل ماجرا هنوز از آن او است، نمی‌دانم شاید لوکاس هم در مقاطعی از سایرین الهام گرفته باشد اما خودش سال‌ها است که منبع الهام دیگران به حساب می‌آید. کوئن تین تاران تینو هم روزی به من گفت که از فیلم «لئون» من بسیار تأثیر پذیرفته است. این اصلاً دزدی‌ایده‌ها و روش‌ها نیست، بلکه جستن دائمی راه‌هایی تازه برای بیان کامل‌تر قضایا است.

 

در محاصره تضادها

آیا بسون طرحی برای ساختن یک فیلم دنباله‌‌ای برای فانتزی سال ۲۰۱۰ خود یعنی «ماجراهای غیرعادی ادل بلان سک» که آن هم از یک کمیک‌بوک فرانسوی اقتباس شده است، ندارد؟ بسون در این خصوص می‌گوید: بسیار دوست دارم این کار را انجام بدهم و اصولاً کاراکتر اول در این قصه‌ها را می‌پسندم و او را به مادر بزرگ ایندیانا جونز تشبیه کرده‌ام و البته مشروط به اینکه جونز اصولاً مادر بزرگی داشته باشد! مشکل اینجا است که این کاراکتر بشدت فرانسوی است و این پروژه هزینه‌بر است و استودیوهای فرانسوی چنین پولی خرج نمی‌کنند و هالیوودی‌ها که خرج می‌کنند، این کاراکتر را از خودشان و یک چیز سود‌آفرین برای خود نمی‌دانند و می‌گویند در امریکای شمالی به‌لحاظ اقتصادی جواب نمی‌دهد. من هم در میان این تضادها مانده‌ام.

 

 

  • 12
  • 8
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش