جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۳۳ - ۰۶ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۱۲۲۸
موسیقی

حمید حامی:

برخی خواننده ها دلقک مردم هستند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,حمید حامی

گفتگو با حمید حامی، خواننده ای که بعد از پنج سال دوری از بازار موسیقی می خواهد دوباره به روزهای اوجش بازگردد.

حامی هم یکی از خواننده های دهه هشتادی است که بعد از یک دوره درخشان، چند سالی در محاق به سر می برد. البته دوری حامی از فضای موسیقی به دلیل بیماری بود و مشکلاتش تا حدی پیش رفت که خودش از آن روزها به عنوان «آخر سیاهی» یاد می کند. حامی از سال ۷۷ به همراه حمید غلامعلی فعالیت موسیقایی اش را شروع کرد و جزء شاگردان ممتاز بابک بیات به حساب می آید. او بعد از یک دوره پنج ساله حالا در چهل و یک سالگی دوباره به صحنه برگشته و قرار است امسال دو آلبوم موسیقی منتشر کند و خودی نشان بدهد.

با کنسرت اخیرت شروع کنیم.

- بیست و چهارم و بیست و پنجم اردیبهشت اجرا داشتم. شب اول به نسبت شب دوم کیفیت کارم خوب نبود ولی باز نسبت به قبل خوب بودم. در یک سال گذشته یکی دو اجرا را خیلی دوست داشتم.

شب یلدای پارسال و شب دوم اجراهای اخیرم خیلی خوب بود. بعد از یک سال و نیم که با موزیسین هایم کلنجار می روم، به یک تبانی رسیده ام و تیمم را عوض نمی کنم. اگر سالن مان بزرگ تر باشد، دستم بازتر است تا تعداد نوازنده ها را بیشتر کنم ولی بیس نوازنده ها همین ها باقی خواهند ماند، مگر خودشان نخواهند.

روی استیج اعلام کردی که این اجرا، آخرین کارت در تالار وحدت است. مشکلی پیش آمده؟

- به تهیه کننده بنده اعلام شد که از این به بعد نمی توانم در تالار وحدت اجرا داشته باشم. فکر می کنم که این قانون برای تمام بچه های موسیقی پاپ است ولی من چون خواننده پاپ کلاسیک هستم و اصولا آثارم فاخر و کلاسیک است و کار اکتیو آنچنانی ندارم، انتظار داشتم با بقیه خواننده های پاپ فرق داشته باشم.

پرونده موسیقی من هم در وزارت ارشاد، پرونده درجه یک هست و از گذشته هم همین طور بود که خواننده هایی که پرونده درجه یک داشتند، می توانستند در تالار وحدت روی استیج بروند. با این حال آقای صفی پور، مدیر تالار رودکی به من گفتند هنوز مشخص نیست و فکر می کنم حرف ایشان سندیت بیشتری داشته باشد تا اعلام غیر رسمی و فکر می کنم هنوز می توانیم در تالار وحدت روی صحنه برویم.

۱۷ سال پیش در بیست و چهار سالگی اولین آلبومت را منتشر کردی و به مرور جایگاهت را پیدا کردی.

- بله، سال ۷۷ یک آلبوم به نام «قبیله عشق» به همراه حمید غلامعلی داشتم. آلبوم اولم به اسم «حامی» به همراه آقای چراغعلی بود که قرار بود به اسم «کیمیاگر» منتشر شود ولی برای دیده شدن اسمم و جنبه های تبلیغاتی کار، اسم آلبوم را «حامی» گذاشتیم ولی به خاطر ضعف تهیه کننده و پخش کننده، خیلی دیده نشد و به عامه مردم معرفی نشدم. بعد از این دو آلبوم بود که «دو نیمه رویا» منتشر شد و مردم با من آشنا شدند، برای همین خیلی ها فکر می کنند اولین آلبوم من همین آلبوم است.

بعد از این که یک مدت روی بورس بودی، یکباره از فضای موسیقی دور شدی، در این سال ها کجا بودی؟

- این سوال خیلی دست خورده است که در این پنج سال کجا بودی.

بله، قبلا توضیح داده ای ولی می خواهم از این سوال به سوال های دیگری برسم؛ مثلا جایی گفته بودی که قبل از اجرا تمرین نداشتی و دچار اسپاسم عضلانی شدی.

- بله، فشارهای عصبی، استراحت های نامناسب و شب بیداری، نبود تمرین قبل از اجرا و فریادهای غیر استاندارد باعث شد صدایم را از دست بدهم. یک متن قدیمی از آقای شجریان می خواندم که در مورد سبک زندگی استاندارد و آرامشش توضیح داده بود ولی من آن موقع اطلاعات دقیقی در مورد بهداشت صوتی نداشتم و آسیب شدیدی دیدم.

هنوزم که هنوز است، فشارهای عصبی ام کم نشده، چون در شهری زندگی می کنیم که با فشارهای عصبی و اجتماعی زیادی مواجه هستیم، مخصوصا هنرمندها که سنگ های بزرگ تری می خورند. البته الان آرامشم بیشتر است، صدایم به کیفیت شش سال پیش نرسیده ولی نسبت به پارسال به مراتب بهتر شده ام.

سال اولی نبوده که روی صحنه می رفتی، چطور ممکن است بدون آواز بخوانی و آسیب ببینی؟

- فقط این نبود. عوامل دیگری مثل کم خوابی و استرس هم در ماجرا دخیل بود. همه اینها باعث می شود که خواننده بی حوصله بشود. تمرین و ورزش هم حوصله می خواهد که وقتی حوصله اش نباشد، افت می کنی. این اتفاق برای من افتاد و هر روز افت بیشتری کردم.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,حمید حامی

چطور شد که بعد از چند سال به این نتیجه رسیدی که می توانی برگردی و دوباره به جایگاه مورد نظرت برسی؟

- مجموعه اتفاق ها باعث شد تا برگردم. من خیلی سرخورده بودم. فشارهای مالی و عصبی زیادی را تحمل کردم. از خواننده ای که زمانی یکی از نقاط قوت موسیقی پاپ به حساب می آمد و صدایش توی مشتش بود تا کسی که گوشه گیر است و حتی در خانه هم جرأت خواندن ندارد، خیلی فاصله است.

سال آخر خیلی سخت بود و مجموعه این اتفاق ها باعث شد با قرص زندگی کنم. ولی بکباره تصمیم گرفتم که روی پای خودم بایستم. وقتی اراده کردم، همه چیز دست به دست هم داد تا شرایطم مهیا شود. یک زمانی باورم نمی شد دوباره روی استیج بروم و وقتی به صحنه فکر می کردم، حالم بد می شد.

شش، هفت ماه ورزش کردم و در خانه و ماشین تمرین آواز می کردم. من هیچ وقت استاد نداشتم، به جز چند ماه اخیر که از مهدی محمدی به عنوان همصدا کمک می گیرم و ازش یاد می گیرم. این مدت به خانواده و مادرم نزدیک تر شدم و از همه مهم تر دوباره خدا را پیدا کردم.

جایی گفته بودی که ۹۰ درصد موسیقی استعداد است و تنها ۱۰ درصدش به تلاش و ممارست مربوط است.

- دیالوگ من نیست. فکر می کنم چارلی چاپلین این جمله را گفته ولی من هم به آن معتقدم. البته الان خوانندگی فقط صدا نیست و می تواند ۹۰ درصد تلاش باشد و ۱۰ درصد استعداد. اما زمانی که خواننده ها بر اساس توانایی های شان طبقه بندی می شدند، جمله چاپلین صدق می کند. الان به خاطر فضای مجازی، تاثیر سیاست در هنر و پررنگ تر شدن مسائل مالی، نسبت بین استعداد و تلاش خیلی تغییر کرده است.

کلا دل خوشی از شرایط و فضای موجود در موسیقی نداری؟

- نباید هم داشته باشم. وقتی نابکارها موفق می شوند و به هنرمندهای متفکر انگ حسادت می زنند، چرا نباید ناراحت باشم؟ من در این سال ها تلاش کردم در مورد قضایای مافیا روشنگری کنم و مردم را آگاه کنم. به ظاهر شاید خیلی موفق نبوده ام ولی می شنوم و می بینم که صحبت هایم تاثیر هم داشته است.

نقدی که به تو وارد می کنند این است که خودت را با جامعه امروز همسو نکردی و مسیری را که شروع کرده ای، ادامه می دهی. خیلی از خوانندگان قدیمی مثل محمد اصفهانی تا حدی ژانر موسیقی شان را تغییر داده اند تا مخاطب را از دست ندهند؛ تو چرا این کار را نکردی؟

- من اگر بخواهم راه رفتن کبک را یاد بگیرم، راه رفتن خودم را هم فراموش می کنم. در موسیقی پاپ ایران که اصلا سبکی وجود ندارد ولی خیلی از خواننده ها بودند که فرم موسیقایی شان را عوض کردند و به موزیک روز دنیا نزدیک شدند ولی فراموش کردند که خودشان چه بوده اند. من این کار را نکردم و از شخصیت خودم بعید می دانم که تا وقتی زنده ام این کار را بکنم. ممکن است به موسیقی های دیگر مثل راک گرزیزی بزنم ولی باز هم از قالب خودم خراج نمی شوم.

من معتقدم اگر خواننده ای به سبک کاری اش ایمان داشته باشد، موفقیت هر قدر هم دیر ولی به دست می آید. در ضمن به نظرم هر هنرمندی این حق را دارد که سبک کارش را انتخاب کند. نمی شود به یک نقاش رئال بگوییم که حتما باید کاریکاتور بکشی تا مردم بخندند. حالا اگر خواننده ها این کار را کرده اند و برای خندیدن مردم، خودنمایی، شهرت و پول در آوردن، شخصیت خودشان را زیر سوال برده اند و به خواندن آثاری که در شأن شان نبوده است، تن داده اند، باید تحقیق کرد و دید چه کاستی های اخلاقی، شخصیتی و روانی کدرون شان وجود دارد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,حمید حامی

برای منی که این قدر تلاش می کنم و بازخورد و بازتاب کارهایم این قدری که انتظار دارم نیست هم حتما چنین معضلاتی وجود دارد ولی با توجه به شناختی که از بازار و فرهنگ موسیقایی مردم و صبر و تحمل خودم دارم، مطمئنا چنین اتفاقی برای من نمی افتد و روی فرمی که دارم پافشاری می کنم.

پس معتقدی که مردم بالاخره به این سمت بر می گردند.

- بله، همان طور که حال مردم نسبت به چند سال پیش عوض شده. مردم خودشان خجالت می کشند که کار سخیف گوش بدهند. موسیقی هایی که الان منتشر می شوند و خواننده هایی که دلقک و عامل تفریح مردم هستند، جایی در خلوت و آرامش مردم ندارند. لحظه های تفریح و خوش گذرانی می گذرند. موسیقی هایی هم که در لحظه های خوش گذرانی گوش می دهیم، حباب های روی آب هستند و می گذرند. من نمی خواهم این اتفاق برایم بیفتد.

این طور حس کردم که در اجرای شب اول تالار وحدت، هم خوانی مردم با تو کم بود.

- کم بود؟ من کاملا مخالفم با این حرف. اصلا باورنکردنی است. این قدر آهنگ های «هیت» من زیاد است و مردم می خوانند که برای هر کنسرت در انتخاب آهنگ به مشکل می خورم.

در قیاس با آهنگ های «دلم گرفت» و «لیلای من کو؟» که همه یکصدا می خواندند، این اتفاق در دیگر قطعات نمی افتاد.

- آهنگ «احساس» جدید بود و خودم هم بد خواندمش. اگر این یک آهنگ را کنار بگذاریم، باقی آهنگ ها را از صفر تا صد مردم می خوانند. البته «شوق تنهایی» هم آهنگ جدیدی است و مردم خیلی همراهی نمی کنند. البته «حرف های عاشقانه» هم جزء کارهایی است که مردم دیگر نمی خوانند. دیگر کدام آهنگ ها را نمی خوانند؟ ما برای «دلم گرفت»، «غزل» و «لیلای من کو؟» طوری طراحی کردیم که انتهای قطعته ۱۶ میزان آزاد باشد تا مردم بخوانند. اشکالی ندارد، شاید خصوصیت یک خواننده است که با او کم همخوانی کنند ولی برای من این اتفاق کم افتاده است.

من می خواستم از این سوال به اینجا برسم که شعرهایی که انتخاب می کنی، سخت هستند و مردم حفظ نمی شوند.

- بله. با این موضوع موافقم. من اعتقادی ندارم که قطعه ترجیع بند داشته باشد. این باهوشی آقای بیات بود که برای کارهای شان حتما ترجیح بند انتخاب می کردند ولی برای من اتفاق خوبی است که قطعات ترجیع بند ندارند ولی به هر حال می شناسندشان. مثل قطعه «خداحافظ». البته الان فکر می کنم موقعش رسیده است که چند قطعه با ترجیع بند تولید کنم تا در ذهن مردم بماند. البته این مسئله باعث می شود از کیفیت کارم کم بشود.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,حمید حامی

اولین اجرایی هم که بعد از چند سال در تالار وحدت داشتی، ظرف مدت یک ساعت، سولد آوت شد.

- خدا را شکر شش اجرای آخرم خوب بوده و بلیت اجراهایم همیشه فروش رفته و با سالن خالی طرف نبودیم. البته این را هم بگویم که یک ساعت ما حقیقی بود و به صورت سازمانی فروخته نشد. چون چند وقت پیش شنیدم که خواننده ای در عرض نیم ساعت یک یا دو سانس کامل را فروخته است.

من از مدیر برنامه هایش اطلاع موثق دارم که اینها با شرکت های مواد غذایی قرارداد دارند و تمام بلیت ها به صورت مستقیم به کارمندان و مهمانان این شرکت ها فروخته می شود. بعد هم به صورت صوری بلیت ها را روی سایت می گذارند و اعلام می کنند در عرض نیم ساعت فروخته شده است. متاسفانه مردم ساده دل و حتی اطرافیان خودم باورشان می شود در صورتی که ترافیک سایت عملا توانایی انتقال این حجم از داده و تراکنش مالی را ندارد.

آلبوم جدید چه خبر؟

- یک تهیه کننده قول سرمایه گذاری روی آلبوم جدیدم را داده بود ولی به دلیل خلف وعده ایشان پنج ماه از وقتم را از دست دادم. به این نتیجه رسیده ام که ایشان برای آلبومم سرمایه گذاری نمی کنند و مثل روال گذشته خودم آلبومم را ضبط می کنم. قرار بود دو آلبوم منتشر کنم که اولی یک مقدار الکترونیک است و دومی آکوستیک است و بیشتر شبیه موسیقی دهه ۵۰ شده. امیدوارم امسال هر دو آلبوم منتشر شود.

حامی از وسواس های کاری اش می گوید / موزیسین ها به دنبال پول و تفریح اند

شخصیت خاص حامی باعث می شود بر همه کارها نظارت و مدیریت کند و در همه امور خودش تصمیم گیرنده باشد. این شخصیت ضمن این که مزایایی دارد، باعث شده کاستی هایی هم وجود داشته باشد و همین اتفاق، نارضایتی های همیشگی حامی را به دنبال دارد.

از سیاست های دوگانه وزارت ارشاد در رابطه با پخش موسیقی از ماهواره و سایت های موسیقی آن ور آبی هم خیلی شاکی هستی.

- ارشاد مثل نیروی انتظامی یک عامل اجرایی است. به نظرم سیاست گذار کلی ماجرا شخص وزیر ارشاد نیست. امروزه از هنرمندان استفاده ابزاری می شود. موسیقی، فرزند ناخلف هنر ایران است و غالبا سوپاپ اطمینان است. درست است که من دوست ندارم یکی از ابزارها باشم ولی برایم هم خوشایند نیست که تعداد خاصی از افراد بتوانند از خط قرمز قوانین عبور کنند. خوشبختانه الان مردم هم فهمیده اند که فلانی که فلانجا خوانده است، وابستگی هایی غیر از وابستگی های هنری دارد.

خیلی دوست داری که همه کارها را خودت انجام بدهی و حتی یک جا گفته ای که موزیسین های علمی نداریم، برای همین خودم کار می کنم.

- من به خاطر وسواسی بودن و کمالگرایی دوست دارم که به همه کارها نظارت داشته باشم؛ مثلا مدت ها بود که عکس روی بلیت کنسرتم ربطی به پوستر کنسرتم نداشت و فشار آوردم تا این اتفاق درست شود. باید در مورد انتخاب نوازنده ها، ترتیب قطعات، چیدمان صحنه و ... دخالت و مدیریت کنم. وقتی یک آدم کاربلد کنارم باشد و همه کارها را انجام بدهد، اگر بعد از مدتی از او جدا شوم، خودم تهی می شوم.

دخالت و مدیریت در این حوزه هایی که گفتی قابل قبول است ولی این که می گویی بعد از بابک بیات موزیسین علمی نداریم، ادعای بزرگی است.

- نه، من این را نگفتم. پرسیدند چرا خودت آهنگ می سازی؟ جواب دادم چون آهنگ هایی که می شنوم در حد آقای بیات نیست، پس بهتر است خودم آهنگ بسازم و به آن مرز آمادگی برسم. چند بار هم گفته ام که من ۱۰ سال بیشتر تجربه آهنگسازی ندارم ولی ترجیحم این است تا جایی که ممکن است آهنگ های خودم را بخوانم چون به خودم و شخصیتم نزدیک تر است.

در ضمن سر موزیسین ها این قدر شلوغ هست، این قدر درگیر مسائل مالی و تفریح شان هستند که موسیقی برای شان اولویت چندم است؛ مثلا یک دوست موزیسینی هست که الان بیشتر از یک سال است که ازش خواسته ام چند آهنگ را برایم تنظیم کند، چون کیفیت دارد، پایش مانده ام ولی الان به این نتیجه رسیده ام که نمی شود با آدم بدقول کار کرد و صرفنظر کردم.

هفته نامه همشهری جوان

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش