جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۶ - ۱۵ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۳۹۸۰
موسیقی

گفت‌ و گو با شهرام ناظری، لوچیانو پاواروتی ایران

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

از استاد شهرام ناظری سخن می‌گوییم، ‌برنده نشان «لوژیون دونور» فرانسه، برنده جایزه «اسطوره زنده» از دانشگاه یوسی‌اِل‌اِی، برنده جایزه «کونکورز» موسیقی فولکلور در سال ۱۹۷۵ و کلیددار مقبره شمس تبریزی در خوی. ناظری برای همه ما نامی آشناست. او قرار است آذرماه سال جاری تور کنسرت‌های خود را در شهرهای اروپایی برگزار کند. دو آلبوم هم در دست انتشار دارد. درباره فعالیت‌های او و نیز برخی موضوعات دیگر، در یک روز پاییز با این استاد آواز به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

اخیرا آقای محمدعلی موحد تصحیح جدیدی از مثنوی مولانا انجام دادند که قرار است بزودی منتشر شود. با توجه به این‌که شما از مولانا دوستان هستید، خواستم از همین‌جا مصاحبه را آغاز کنید که چقدر از این اتفاق خوشحالید؟

واقعا دکتر محمدعلی موحد، این استاد گرانقدر، یکی از اسطوره‌های فرهنگ ایران زمین به حساب می‌آید؛ همان‌گونه که شفیعی‌کدکنی و دیگر بزرگان از این دست جزو مفاخر این مرزوبوم هستند. جای تاسف است آن‌طور که شایسته است از این صاحبنظران در کشور ما استفاده نمی‌شود.

 

تا کمتر از یک‌ماه دیگر تور کنسرت‌های شما در اروپا شروع می‌شود. به نظر شما، موسیقی ایرانی با زبان فارسی، چه جذابیتی دارد که تا این حد در مغرب زمین از آن استقبال می‌شود؟

آنجا برنامه‌ریزی حرف اول را می‌زند، بر عکس اینجا که متاسفانه طوری عمل می‌شود که هنر واقعی زیرغبار قرار می‌گیرد. در غرب ضمن این‌که هنر خودشان را نشان می‌دهند، هنرهای دیگر قومیت‌ها و کشورها بخصوص شرقی را هم ارائه می‌دهند. بودجه می‌دهند، برنامه‌ریزی می‌کنند و ساعاتی را به آشنایی با فرهنگ ملل دیگر اختصاص می‌دهند. همه اینها باعث شده عده‌ای از مردم اروپا به فرهنگ شرق علاقه‌مند شوند. اول بار از هند شروع شد.

 

در زمان بیتل‌ها مردم اروپا و غرب به موسیقی هند علاقه‌مند شدند. آنها از موسیقی شرق خیلی استقبال می‌کنند. تازه از موسیقی ایرانی خیلی کمتر استقبال می‌کنند که باز هم چنین استقبالی را از آنها می‌بینیم. خود من حدود ۲۰ سال هر سال در تئاتر شهر پاریس و جشنواره‌های فرانسه مثل جشنواره اوینیون و سن فلورانس اجرا داشته‌ام و در این سال‌ها کم‌کم احساس کردم شنوندگان فرانسوی هر بار زیادتر می‌شوند و به موسیقی ایرانی و کار اینجانب علاقه بیشتری پیدا می‌کنند. آنها علاوه بر این‌که دوست دارند فرهنگ خودشان را بشناسند، تمایل دارند فرهنگ‌های دیگر را هم بشناسند. این چیزی است که جامعه ما از آن غافل شده است. نه تنها فرهنگ‌های دیگر را نمی‌شناسیم، بلکه فرهنگ خودمان را هم نمی‌شناسیم.

 

برنامه‌تان برای این تور کنسرت در شهرهای مختلف اروپا چیست؟

چند تا کنسرت است که شامل همکاری با فیلارمونی کلن، برلین، بروکسل، استکهلم و گوتنبرگ می‌شود. من سال‌هاست در فیلارمونی‌ها برنامه اجرا نکرده‌ام. تصمیم گرفتم با گروه دستان برنامه‌هایی را همراه فیلارمونی‌ها اجرا کنم.

 

برنامه اجرا کردن در ایران بیشتر برای شما لذتبخش است یا خارج از کشور؟

طبعا آرامش و کار کردن در محیط هنری آنجا راحت‌تر است. در محیط فرهنگی و هنری آنجا همه چیز منظم و با برنامه است و هیچ چیزی از معیار هنری خارج نیست. همه چیز متناسب با اهداف فرهنگی است. اما در فضای فرهنگی ما انگار همه چیز پول و تجارت شده است.

 

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

گویا هنوز بابت کنسرت قوچان ناراحتید؟

بله. خاطره تلخی بود. البته نظیر این در این سال‌ها همیشه بوده است، اما درباره این کنسرت، فضای بسیاری نامناسبی بود و این برای من سنگین تمام شد. در آن کنسرت چون مردم از شهرهای دور آمده و ساعت‌ها منتظر بودند درها باز شود و بالاخره نشد، اذیت شدند. این موضوع، هم روی مردم و هم روی من تاثیر منفی گذاشت.

 

آلبوم «عاشق کیست» قرار بود قبل از محرم منتشر شود. درباره حال و هوای این آلبوم که بزودی روانه بازار می‌شود، صحبت کنید.

آلبوم «عاشق کیست» به مناسبت هزاره ابوسعید یکی از بزرگان فرهنگ و حماسه عرفانی ایران زمین انجام شده است. موسیقی آن در پراگ ضبط شده و اثری است که خود من با یک علاقه خاص و به توصیه دکتر شفیعی‌کدکنی انجام داده‌ام. من حدود ۵۰ سال است با ایشان ارتباط خاصی دارم. با همکاری یکی از آهنگسازان جوان به اسم آقای پورخلجی و با ارکستر سمفونیک پراگ برای این آلبوم زحمت زیادی کشیدیم. امیدوارم در شناخت هرچه بیشتر مشاهیر و تاریخ ایران موثر باشد.

 

چرا با ارکسترهای ایرانی کار نکردید؟

طبعا خیلی فرق می‌کند. اینجا به ارکسترها رسیدگی نمی‌شود. ما هنرمندان بسیار شایسته‌ای داریم، اما چون در ارکسترها و گروه‌های موسیقی شاهد رسیدگی نیستیم، نتایج مثبتی نمی‌بینیم.

 

شما در آثارتان بارها به بزرگان ایران‌زمین مانند مولانا و فردوسی و حالا ابوسعید ابوالخیر پرداخته‌اید، این علاقه شما به مشاهیر عرفان و ادب از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

من خودم اهل ادب و ادبیات هستم. همپای موسیقی با ادبیات و قلم و شعر حرکت کردم. خودم هم دستی در شعر دارم. اگر آهنگسازی خیلی در کار موسیقی قوی باشد اما در ادبیات ضعیف باشد، با دلسردی با او کار می‌کنم. این است که ادبیات برایم خیلی مهم است.

 

ادبیات در همه هنرها نقش مادر را دارد. ادبیات می‌تواند فرهنگساز باشد. این‌که به فردوسی و مولانا و ابوسعید و امیرکبیر یا دیگر مشاهیر می‌پردازم، اولا براساس علاقه شخصی است که این کار را می‌کنم. دیگر این‌که فکر می‌کنم معرفی این مفاخر به جامعه در فرهنگ و فرهنگسازی نقش دارد. اما یک دست صدا ندارد و نمی‌توانم به تنهایی راه به جایی ببرم. بطور کلی فکر می‌کنم هر هنرمندی در رشته خود اگر واقعا نسبت به ادبیات و تاریخ بیگانه باشد، بسیار دشوار است که بتواند کار ماندگاری پدید بیاورد. یعنی شناخت ادبیات و تاریخ برای هر هنرمندی نقشی خاص در حد رشته تخصصی او دارد.

 

فرمودید دستی در شعر دارید. نمی‌خواهید اشعارتان را در قالب یک مجموعه منتشر کنید؟

منظورم این بود که برخی از آثار اجرا شده در این سال‌هایی که گذشت اثر خودم بوده است. اما خیلی اصرار نداشتم که اسمی از خودم مطرح باشد.

 

چرا دوست نداشتید اسم شما به عنوان شاعر هم مطرح باشد؟

چون همین شهرام ناظری بودن برای من کافی بود.

 

یکی از آثاری که خودتان شعر و آهنگش را تهیه کردید، معرفی کنید.

به مناسبت هشتصدمین سالگرد مولانا در سال ۲۰۰۷ شعر و آهنگ «شیدا شدم» اثر من بود که به یاد مولانا این کار را انجام دادم.

 

در ادبیات که این همه به آن علاقه‌مندید، آیا فقط شعر می‌خوانید یا به رمان هم علاقه دارید؟

من مربوط به یک نسل آرمانخواه هستم که همگی اهل مطالعه و کتاب خواندن بودیم. طبیعی است کسی که اهل هنر باشد و آثار ارزشمندی را از رومن رولان و نیچه و شکسپیر و خیلی‌های دیگر نخوانده باشد، عجیب است. اما نسل جدید با کتاب بیگانه است و همین باعث می‌شود آثار ماندگاری پدید نمی‌آید. چون تنها برای خواندن صدای خوب کافی نیست، باید دانشی پشت آن باشد. موسیقی‌های جدید در حافظه کسی نمی‌ماند و ماندگار نمی‌شود.

 

اگر هم ماندگار باشد نهایتا سه تا شش ماه در حافظه‌ها می‌ماند. امروزه کتابخوانی در ایران رو به زوال است، اما کتاب و کتاب خواندن می‌تواند تاثیر مثبتی بر جامعه، بخصوص جوانان بگذارد. در آرامش و نوع تفکرشان نقش دارد. اما جوانان نسل جدید عادت کردند با یک دکمه به همه چیز برسند. این مطلوب نیست. آن حس آرامشی که با کتاب به‌دست می‌آید، آن رابطه‌ای که از نظر درونی با کتاب برقرار می‌شود، تاثیرش را می‌توان در آرامش و فرهنگ جامعه دید. من یک زمانی خیلی رمان می‌خواندم چون با بسیاری از اهل ادب و هنر همنشین بودم.

 

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

آلبوم دیگری هم در دست تولید دارید با عنوان «خنیاگر». از آن کار هم برای ما بگویید.

اثر «خنیاگر» موسیقی شمال خراسان است. چون خراسان از نظر فرهنگ موسیقایی بخصوص دوتار وضعیتی دارد که در جهان کم‌نظیر است. شاید اگر روزی موسیقی‌ها را بررسی کنند یکی از مهم ترین بخش‌های موسیقی، دوتار خراسان باشد. همین‌طور موسیقی اقوام ایرانی که موسیقی هر قوم برای خودش دریایی است.

 

موسیقی خراسان استخوان دار است. من در این زمینه با یکی از استادان دوتار نواز آن خطه به اسم مسعود خضری کار کردم. «خنیاگر» اثری است که بر مبنای موسیقی شمال خراسان نوشته شده. سعی کردیم شعرها به فارسی باشد تا مردم آشنا شوند. چون همان‌طور که می‌دانید موسیقی شمال خراسان کردی یا ترکی است. ما از اشعار شعرای کلاسیک قرون سوم و چهارم در این آلبوم استفاده کردیم. بخشی از شعرها هم متعلق به ملک‌الشعرای بهار است که خودش خراسانی بوده.

 

با پسرتان حافظ ناظری همچنان همکاری می‌کنید؟

او جوان است، باید تجربه‌های زیادی را پشت‌سر بگذارد تا در این کار به پختگی لازم برسد. هر زمان لازم باشد کارهای مشترکی انجام می‌دهیم، اما فعلا بهتر است که او یک تنه این راه پرنشیب‌و‌فراز را تجربه کند.

 

در شرایطی که فرهنگ غالب جهانی می‌خواهد خرده فرهنگ‌ها را نابود کند چطور می‌توان موسیقی ایرانی را حفظ کرد؟

امروز در ایران فرهنگ و موسیقی مثل خیلی چیزهای دیگر سر جای خودش نیست و دچار بیماری شده است. من به حوزه‌های دیگر کاری ندارم، اما به فرهنگ و هنر که می‌توانم کار داشته باشم. برخی تصمیم‌گیرندگان حتی نمی‌دانند فرهنگ یا موسیقی به چه دردی می‌خورد. باید به این باور برسیم که فرهنگ و هنر به جامعه آرامش می‌دهد و در ارتقای آن نقش اصلی را دارد. طبعا یک مشی درستی تبیین نشد و جوان‌ها خوب هدایت نشدند، برنامه‌ریزی نشد، و رسانه‌ها خوب عمل نکردند تا جامعه رشد فرهنگی داشته باشد. وقتی یک جامعه هنر را می‌شناسد یعنی فرهنگش بالا رفته است. هنر مستقیما روی فرهنگ تاثیر دارد. چون این اتفاق‌ها نیفتاده نمی‌توان انتظار داشت که یک شبه همه چیز درست شود.

 

اگر بخواهیم درست شود باید با یک برنامه‌ریزی دراز مدت عمل کرد. باید سراغ صاحبنظران رفت. باید کار را به کاردان سپرد. پارتی‌بازی آفت فرهنگ است. باید صاحبنظران را ساماندهی کرد تا این اوضاع بلبشوی فرهنگی شاید با برنامه‌ریزی ریشه‌ای بعد از یک دهه حداقل به یک نقطه قابل قبول برسد. البته نباید توقع داشت به این زودی آسیب‌ها درمان شود. امیدواریم در آینده‌ای نزدیک فرجی شود.

سجاد روشنی

 

 

jamejamonline.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش